خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

یکشنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۳
۰:۱۷
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
دوشنبه
۳۰ دی
۱۳۹۲
۲۰:۳۰:۰۰
منبع:
اختصاصی ابنا
کد خبر:
498625

اخبار همایش ناصر کبیر ـ 20

آغاز به کار همایش بین المللی بزرگداشت ناصر کبیر (اطروش) + متن کامل پیام آیت الله جوادی آملی

در مراسم افتتاحیه همایش بین المللی ناصر کبیر در محمود اباد مازندران آیات و حجج اسلام والمسلمین طبرسی، اختری، قمی، معلمی و نیز استاندار مازندران و جمع دیگری از شخصیت های کشوری و استان مازندران حضور دارند.

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل بیت (ع) ـ ابنا ـ همایش بین‌‌المللی بزرگداشت ناصر کبیر (اطروش)" صبح امروز با حضور فرهیختگان و شخصیت هاای فرهنگی کشور و نیز مهمانانی از کشور یمن با پیام حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی در محمود اباد آمل آغاز شد.

«حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی» در پیام تصوری خود به این همایش علمی ضمن خیر مقدم به اندیشمندان حوزوی و دانشگاهی و مسئولان عالی رتبه استان و فرهیختگان علمی کشور، از برگزار کنندگان، و شرکت کنندگان در همایش بزرگداشت ناصر کبیر قدر شناسی کرده و با بیان ویژگی های شخصیت ناصر کبیر گفتند: حسن بن علی معروف به ناصر کبیر از بزرگواران دودمان طه و یاسین و از نوادگان زین العابدین علی بن الحسین صلوات الله و سلامه علیه است که وقتی به طبرستان آمد مهمترین کار او احیای معارف قرآن و عترت بود .

متن کامل سخنان آیت الله العظمی عبدالله جوادی آملی در پیام تصویری ابشان به همایش به شرح زیر است:

 بسم الله الرحمن الرحیم

و صلی الله علی جمیع الانبیاء و المرسلین و الائمة الهداة المهدیین سیما خاتم الانبیاء و خاتم الاوصیاء علیهما آلاف التحیه و الثناء بهم نتولی و من اعدائهم نتبرء الی الله.

 مقدم شما اندیشمندان حوزوی و دانشگاهی و مسئولان عالی رتبه استان و فرهیختگان علمی کشور را گرامی می داریم و از برگزار کنندگان این همایش وزین قدر شناسی می کنیم و از تمامی بزرگوارانی که با ارائه مقاله یا ارائه مقالت بر وزن علمی این همایش افزوده اند سپاس گذاری می کنیم. از خدای سبحان مسئلت می کنیم از همه شرکت کنندگان و برگزار کنندگان و حمایت کنندگان این همایش وزین خیر و صلاح و فلاح دنیا و آخرت مرحمت کند.

«حسن بن علی» معروف به «ناصر کبیر» از بزرگواران دودمان طه و یاسین و از نوادگان زین العابدین علی بن الحسین صلوات الله و سلامه علیه است. ناصر کبیر وقتی به طبرستان آمد مهمترین کار او احیای معارف قرآن و عترت بود اگر حکومتی داشت و اگر قدرتی داشت و اگر مدیریت و تدبیری در خدمت معارف قرآن و عترت بود سعی بلیغ این بزرگوار این بود معارف کلیدی قرآن را به خوبی تفسیر کند ره آورد عقلی و علمی اهل بیت علیهم السلام را خوب تبیین کند و انسان را به مقام والای خلافت الهی برساند چون هدف انسان همان قرب الی الله است

جریان خلافت و مانند آن وسیله این قرب الی الله یا لازمه این قرب الی الله است وجود مبارک حسن بن علی معروف به ناصر کبیر که هم مفسر بود هم متکلم بود هم فقیه نامور بود و هم ادیب بود هم بسیاری از مسائل اسلامی را از نظر گذرانده بود همت اساسی اش این بود که جریان توحید جریان امامت و جریان عدل را بیش از هر چیز شکوفا کند تا نه سخن از الحاد باشد نه سخن از شرک باشد نه سخن از شرک پنداری برخی از کوته نظران باشد و مانند آن.

تفسیر کوتاهی که از اسمای حسنای الهی دارد نشانه آن بلوغ و رشد فکری این بزرگ متکلم و فقیه امامیه است.

یکی از القاب برجسته انسان این است که او مؤمن باشد. این مؤمن از اسمای حسنای خداوند است که در برخی از آیات الهی به عنوان «سلام مؤمن مهیمن عزیز الجبار المتکبر» آمده است. بخشی از اسمای حسنای الهی در آغاز سوره مبارکه حدید و بخش مهم آن در پایان سوره حشر است، مومن از اسمای حسنای خداوند است ،همین اسم حسن از القاب برجسته انسان ها کامل است که مومن و مومنان اهل فلاح اند چنان که ندای قرآن این است «قد افلح المومنون» اما معنای ایمان چیست البته ایمان آن طوری که همگان آشنا هستند کسی است که معتقد به اصول دین ،متخلق به اخلاق الهی و دارای عمل صالح باشد، مجموعه ایمان علم صائب و عمل صالح انسان را به نام این مومن متصف می کند ولی این لازمه ایمان است.

اگر گفته شد خدا مؤمن است به چه معنا؟ سخن از اعتقاد و عمل صالح درباره خدا مطرح نیست معنای ایمان آن طوری که حسن بن علی معروف به «ناصر کبیر» رضوان الله تعالی بیان کرده اند این است: مومن یعنی کسی که امنیت را تامین می کند ایمنی را تامین می کند یا خودش را در مامن قرار می دهد یا دیگران را در حصن و مامن نگهداری می کند. خدا مومن است یعنی دیگران را در حصار امن قرار می دهد. انسان مؤمن است، یعنی امنیت خود را فراهم می کند ایمنی خود را فراهم می کند خود را در حصن توحید قرار می دهد. خداوند پیروان خود را در حصن توحید و امن کرد و حفظ کرد که فرمود «کلمة لا اله الا الله حصنی» و اگر کسی این کلمه را بگوید و باور کند وارد حصن من می شود وقتی وارد حصن قلعه و دژ شد، من دژبان این دژ هستم و از عذاب الهی در امان است. پس خدا مومن است یعنی امنیت بخش است امنیت عطا می کند ایمنی عطا می کند و مانند آن.

 انسان وارسته، مومن است یعنی خود را ایمن می کند در مامن قرار می دهد تنها مامن حصن الهی است. دژ پروردگار است «کلمة لا اله الا الله حصنی». این بیان لطیف جناب ناصر کبیر است و اگر خدای سبحان مهیمن است قرآن هم مهیمن است انسان هم باید بکوشد که باید مهیمن باشد یعنی شاهد حقیقت های الهی از یک سو و شهید اعمال صالح و صائب باشد از سوی دیگر.

وقتی جریان عدل را به خوبی تبیین می کند روشن می شود که هرگونه توهم جبریت اشاعره را برطرف می کند.

مستحضرید که بنی امیه مکتب جبر را به خوبی تبیین کردند تا اینکه عده ای تمام مظالم عملی را به حساب قضا و قدر الهی بیاورند مکتب جبر را آنها تبیین کردند و بنی العباس همین را حمایت کردند و بسیاری از متفکران آزاد منش معتزله را در دوران عباسیه از بین بردند چون این تفکر، تفکر باطلی بود و این تفکر مطابق با عدل الهی نبود در بسیاری از بحث های کلیدی حسن بن علی معروف به ناصرکبیر برای ابطال جبر، ادله ای اقامه کردند ، برای اثبات عدل الهی و اثبات «منزله بین الجبر و التفویض» شواهدی را ارائه کردند در ذیل آیه «و نقلب افئدتهم» می فرماید مبادا کسی توهم جبر کند در ذیل آیه ختم الله قلوبهم» می فرماید مبادا کسی توهم جبر داشته باشد این ختم، ختم کیفری است، آن تغلیب تغلیب کیفری است؛ یعنی خدای سبحان همه راههای هدایت را به سوی اینها گشود چه راه عقلی چه راه نقلی. این گروه با سوء اختیار خودشان باطل گرا شدند حق را رها کردند باطل را پذیرفتند، صدق را رها کردند کذب را پذیرفتند، خیر را رها کردند شر را پذیرفتند، حسن را رها کردند قبح را پذیرفتند محمود و ممدوح را رها کردند، قبح را پذیرفتند و مانند آن.

 بنابراین از آن به بعد ذات اقدس اله آنها را به حال خودشان رها کرده { والبته} وقتی یک موجود ناتوانی را کسی به حال خود رها کند این زیر و رو می شود ،می افتد سقوط می کند اگر «عن الصراط ناکبون» است در اثر رها کردن اینهاست، اگر اینها کژراهه رفتند به دوزخ افتادند در اثر رها کردن اینهاست؛ پس این «نقلب افئدتهم و ابصارهم» این تغلیب ابتدایی نیست «ختم الله علی قلوبهم» تغلیب ابتدایی نیست، این اضلال ابتدایی نیست ،همه این اضلال ها ،تغلیب ها و ختم ها همه کیفری است نه ابتدایی. آنچه که ابتدایی است آزادی است قدرت انتخاب است بین جبر و تفویض است و مانند آن.

اصرار حسن بن علی معروف به ناصر کبیر آن است که مسئله توحیدی را به طرازی تبیین کند که مسئله وسیله ،توسل، شفاعت، همچنان سر جایش محفوظ باشد. {مرحوم ناصر کبیر} یک بحث خاصی دارد به عنوان درود بر پیغمبر صلی الله علیه و آله در آن مسئله درود را عرض می کند خدا «وجعل لی بوسیلته برحمتک ممن یکون معه فی المقام المحمود» پروردگارا من به او متوسل می شوم به پیغمبر که او وسیله من است به وسیله پیغمبر و رحمت تو، که هر دو وسیله اند و جامع مشترک دارند و به عظمت و قدرت الهی تو تکیه کرده اند من به وسله اینها از تو می خواهد که مرا با پیغمبر محضور کنی این « و من الیل فتهجد فافلة لک عسی الله ان یبعثک مقاما محمودا» گفته اند که در جریان نماز شب است که بر پیغمبر واجب بود یکی از برکات اقامه نماز شب شب زنده داری که نشئه خاص «ان ناشئة اللیل هی اشد وطئا و اقوم قیلا» آن جریان آن نشئه آن اقامه نماز در شب حساب خاص را در زمینه کار فراهم می کند که وجود مبارک پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به مقام محمود برسد حسن بن علی معروف به ناصر کبیر به خدای سبحان عرض می کند به وسیله پیغمبر صلی الله علیه وآله و سلم و به رحمت بی کران تو من امیدوارم که مرا با پیغمبر محشور کنی. در جریان مقام محمود یعنی من در مقام محمود به حایی برسم که مشمول فیض و فوض خاص آن حضرت باشم و سهمی از شفاعت داشته باشم.