مشخصات فیلم خط ویژه
نویسنده و کارگردان: مصطفی کیایی ـ تهیه کنندگان: فتح الله جعفری جوزانی و منصور لشکری قوچانی ـ مدیر فیلمبرداری: مهدی جعفری ـ صدابردار: امیر نوبخت - چهره پرداز :مهرداد میر کیایی ـ طراح صحنه و لباس : حجت اشتری، رعنا امینی ـ صداگذار: مهران ملکوتی ـ تدوین: نیما جعفری جوزانی ـ جلوه های ویژه بصری: کامران سحرخیز و امیر سحرخیز ـ عکاس: محمد فوقانی ـ بازیگران: مصطفی زمانی، هانیه توسلی، هومن سیدی، میلاد کی مرام، محسن کیایی، محمدسام قریبیان، میترا حجار، پریناز ایزدیار، نادر فلاح، اسماعیل پوررضا، علی کوچکی و بابک بهشاد.
داستان فیلم خط ویژه
«کاوه» نابغه علوم کامپیوتری به همراه خواهر و شوهرخواهرش تحت شرایط خاصی حساب بانکی رانتخواری به نام «محتشم» را هک میکنند. محتشم برای بازگشت پولش به روشهای غیر قانونی رو میآورد اما این پول هنگفت در اختیار هفت جوان قرار میگیرد و مشکلات عدیدهای را برای آنها به وجود میآورد.
درباره کارگردان خط ویژه
«مصطفی کیایی» متولد سال 1355 در شهر کرج است. او فعالیت هنری خود را از سال 1373 در مرکز آموزش فیلمسازی ارشاد آغاز کرد و از سال 1376 همزمان با تحصیل در رشته فیلمسازی در دانشگاه به عنوان دستیار کارگردان در مجموعه های تلویزیونی و سینمایی مشغول به کار شد. او پس از اتمام دوران تحصیل در سال 1381 به عنوان نویسنده، کارگردان و تدوینگر در برنامه های تلویزیونی فعالیت خود را ادامه داد و در این مدت برنامه های زیادی را برای شبکه های مختلف تلوزیونی ساخته است.
نقد فیلم خط ویژه
خط ویژه سومین اثر سینمایی مصطفی کیایی است که با نگاهی منتقدانه به مسائل و معضلات اجتماعی و با رگه هایی از طنز ساخته شده است. موضوع اصلی داستان تداعی کننده "نامه حضرت علی(ع) به مالک اشتر" است. وقتی که امام(ع)، مالک را به امارت مصر منصوب کردند، طی نامه ای ویژگی های یک حکومت اسلامی، حقوق شهروندان، رابطه دولت با شهروند و ... را شرح دادند. نامه ای که امروز نیز دولتمردان باید با استفاده از آن، به تقویت بنیان های مذهبی، برقراری نظام شایسته سالارانه، ارتقاء روحیه قانون گرایی و در نتیجه به پیشگیری از فساد اداری و مالی بپردازند.
موضوع رانت و رانت خوار همیشه برای مردم ـ بویژه اقشار متوسط و ضعیف جامعه ـ جذاب بوده است. در بین افراد رده بالای جامعه، شاهد افرادی هر چند محدود هستیم که با در دست داشتن ابزارهایی که دیگران به آن دسترسی ندارند (نظیر دسترسی به اطلاعات، منابع مالی کلان بانک ها، استفاده از تسهیلات دولتی به نفع افراد حقیقی و شرکتهای خصوصی) در جهت کسب منافع خود و تحصیل ثروت های آنچنانی تلاش می کنند. این افراد با توجیهات عامه پسندی نظیر "بیرون کشیدن گلیم خود از آب" و "عقب نماندن از قافله"، استعدادهای خود را در راه های غلط خرج می نمایند.
در فیلم سینمایی خط ویژه تصویر یک رانتخوار و حس بدبینی جامعه به او به نحوی شایسته نمایش داده شده است. احساس نفرت از این پدیده شوم به حدی است که شخصیت های فیلم تلاش می کنند که اگر پول بادآورده به دست خودشان نمی افتد نصیب رانت خوار هم نشود. فیلمنامه تا اینجای کار خوب است؛ ولی مشکل آن از جایی آغاز می شود که برای نشان دادن روحیه بدبینی و انزجار از آقای رانت خوار به توجیه می افتد؛ مخصوصاً در پردازش شخصیت «شهرزاد (خواهر شاهین)» که از چهره موجهی برخوردار نیست و قرار هم نیست چهره مثبتی داشته باشد ولی سعی در قانع کردن گروه برای کمک به مردم و حل مشکلات آنان دارد و از طرف کاوه نیز به پاکی و مهربانی شناخته می شود.
در اینجا دو سؤال ایجاد می شود: اول این که چرا باید سینمای ایران از چنین شخصیت هایی (شهرزاد) چهره ای موجه خلق نماید و ذهن بیننده را به سمت و سوی "جبرگرایی" برده و در لفافه، آنان را آماده کند که قبول کنند شهرزاد از روی ناچاری دست به تن فروشی به صاحبان شرکتی که در آن کار ميکند می زند!
دوم، توجیه های غیر منطقی و غیر معقول شخصیت های داستان در علت کمک کردن به افراد نیازمند است. این بخش از فیلم نشان دهنده تفسیری نادرست از آیه 160 سوره انعام می باشد که میفرماید: "مَن جَاء بالحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَمَن جَاء بالسَّیِّئَةِ فَلاَ یُجزَى إِلاَّ مِثلَهَا وَهُمْ لاَ یُظْلَمُون". مفهوم آیه شریفه این است که: جزای کار بد به میزان همان کار است ولی حداقل پاداش کار خوب، ده برابر آن کار است. اما در این فیلم بدون توجه به تفسیر آیه ـ که به خاطر فضل و عنایت خداوند است که اعمال نیک ما ضریب پیدا می کند نه اینکه کار خطا کم اهمیت باشد ـ داستان را به سمت توجیه یک کار غیر منطقی هدایت می نماید. عجیب اینکه شخصیت های داستان افرادی باهوش و نخبه هستند ـ آنچنان که یکی از آنها سایت سازمان سنجش را هک می کند و دیگری نقشه دزدی ماهرانه ای را می کشد ـ اما می بینیم که برای محاسبه نتیجه عمل خود گویی به کتاب کلاس اول دبستان مراجعه کرده و عدد یک (سیئه) را از عدد 10 (حداقل پاداش) کم می کنند و به عدد "9" می رسند و اینگونه کار خود را توجیهی منطقی می نمایند!
اما به اعتقاد نگارنده، بزرگترین مشکل فیلم "سیاهنمایی" و "تشویق به قانونگریزی" در جامعه است. به هر جامعه ای می توان از پشت دو عینک مثبت و منفی نگریست. درست است که هنرمند باید "شاخک حساس جامعه" باشد؛ ولی امید دادن به آینده نیز، رسالت دیرین هنر است. تلنگر به مسؤولان لازم است اما توجه داشته باشیم که مرز واقعیت و سیاه نمایی نیز بسیار باریک است. کیایی در خط ویژه ایران را کشوری نشان می دهد که از نظام بانکداری سالم، قوه قضائیه کارامد و ... برخوردار نیست و هیچگاه هم قرار نیست درست شود و حق به حقدار برسد. این فیلم از سوی دیگر تقویت کننده حس قانونگریزی است و شخصیتهای داستان از تحویل دادن پول به قانون خودداری و حتی ممانعت کرده و در نهایت ـ با خوشحالی بسیار ـ آن را از بالای پل بر سر مردم میریزند!
به عبارت دیگر یکی از پیام های خط ویژه این است که: "در جامعه هر کس خودش باید حق خود را بگیرد". بنابراین میبینیم که «منوچهر» وقتی از راز خواهر شاهین (شهرزاد) باخبر میشود با بی قانونی، دست به کشتن می زند و هیچ مکافاتی هم او را تهدید نمی کند! بقیه شخصیت های داستان نیز شخصاً اقدام به گرفتن حق خود از جامعه و شخص رانتخوار می کنند.
اگرچه کیایی در سکانس "دکه روزنامه فروشی" به شکلی نه چندان آشکار و واضح و با کمک رنگ و تصویر، سعی در القاء حس امیدواری دارد؛ ولی امید مردم به حرکت جامعه به سمت و سوی بهبودی اوضاع، بسیار کمرنگ، بی رونق و نا موفق است.
گذشته از اشکالات مذکور ـ که بیشتر مربوط به فیلمنامه است ـ کارگردانی خط ویژه موفق است. ما شاهد فیلمی قصه محور هستیم تا شخصیت محور. فیلم شخصیت اصلی ندارد و نقشها به قدری خوب در بین آدمهای مختلف قصه تقسیم شده و بازیها آنقدر خوب هدایت شده است که می توان هر کدام از کاراکترهای فیلم را شخصیت اصلی دانست. لازمه چنین فیلمی داشتن یک تیم قوی و نیز انتخاب صحیح بازیگران است که کیایی در آنها خوب و موفق عمل کرده است. حتی نام «محسن کیایی» برادر کارگردان در نگاه اول کمی مکث و تردید را برای بیننده به همراه دارد، اما او با بازی بسیار خوبش از عهده نقش خود بر آمده و توانایی خود را به رخ کشیده است.
دو نقطه قوت د