به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا آیتالله العظمی موسوی اردبیلی در ابتدای درس خارج فقه با ذكر این نكته كه بعضی از مسئولان حكومتی كه اخیراً به دیدار من آمده بودند، نسبت به عدم برخورداری تعداد زیادی از مساجد از امام جماعت گلایه داشتند، افزودند: درست است كه تعداد زیادی از مساجد در شهرها از اقامه نماز جماعت و امام جماعت محروم هستند و این مایه تأسف است و در جهت حل این مشكل و دیگر معضلات بخش فرهنگ باید قدم جدی و اساسی برداشت، ولی باید ریشه یابی كنیم كه چه عامل یا عواملی باعث بروز چنین مشكلاتی گردیده است.
مرجع تقلید شیعیان افزودند: زمانی بر روحانیت گذشت گه در این مملكت كار دینی و لباس روحانیت جرم به حساب میآمد و آن را به تمسخر میگرفتند لكن با یاری و فضل الهی، روحانیت در اذهان مردم قرب و منزلت پیدا کرد و جایگاه واقعی خود را به دست آورد. حال پس از 34 سال كه از انقلاب میگذرد چه شده است كه یكی از مسئولان حكومتی در این دیدار اخیر با من از عدم برخورداری خیلی از مساجد در شهرها از امام جماعت و نماز جماعت شكایت میكند و در این رابطه آمار نگرن کنندهای را ارائه میکند.
ایشان در ادامه اظهار کردند: به نظر میرسد یکی از مهم ترین عواملی که در این زمینه مؤثر است دخالت بیش از حد دستگاه های وابسته به حکومت در امر تبلیغ و امور دینی است و این همان چیزی است که مرحوم امام هم آن را نمیپسندید. اگر بخواهیم مسائل مربوط به امور دینی مردم جای اصلی خودش را پیدا کند باید این مسائل به مردم سپرده شود و دولت و دستگاه های حکومتی دخالت خود را از تبلیغات دینی و مساجد و دیگر مراکز دینی بردارند. نکته دومی که در این رابطه مهم است این است که متاسفانه در خیلی از جاها به جای استفاده از روحانیون فاضل و باسواد، از افرادی استفاده میشود که از فضل و سواد کافی برخوردار نیستند و این گروه چونکه نمیتوانند به خوبی دین را معرفی کنند، باعث سرخوردگی مردم نسبت به دین و آموزه های دینی می شود؛ در صورتی که اگر از افراد فرهیخته و با سواد و با تقوی استفاده بشود و بدون اینکه از آنان درخواست های جانبی کنند و توقعات بی مورد داشته باشند فقط بخواهند که آنان از دین و آموزه های دینی سخن بگویند، در نتیجه معرفی خوب از دین، علاقه مردم به دین زیادتر خواهد شد.
آیتالله موسوی اردبیلی گفتند: متأسفانه از بعضی از شهرها و مناطق اخباری به گوش میرسد که روحانی و امام جماعتی که مورد علاقه مردم است بدون هیچ دلیلی کنار گذاشته میشود و یک روحانی بی سواد یا کم سواد جایگزین وی می شود و همین امر باعث دلسردی مردم میشود؛ اگر روحانی باسواد و باتقوا حضور نداشته باشد تا احکام و اخلاقیات را به مردم هم با زبان و هم با عملکرد خود تبیین کند، دیگر نباید توقع داشت كه فرهنگ جامعه درست شود. به هر حال راه حل این مشكل این است كه دیگران در امور روحانیت و دین و مساجد دخالت نكنند و امور روحانیت و دین به دست خود آن ها و مردم سپرده شود. اگر به تشخیص مردم احترام گذاشته شود و این کارها به خود مردم سپرده شود، مردم به خوبی از دین و مراکز دینی حمایت میکنند و در طول تاریخ هر جا که کار دین و روحانیت از دخالت دولتها دور بوده است موفق تر عمل کرده است. در قدم بعد وظیفه روحانیت است كه هرجا نیاز به حضور آنان بود بدون وابستگی به دولت و دستگاه های حكومتی حضور پیدا كنند و به وظیفه ارشاد و تبلیغ بپردازند. در این صورت است كه بدون هیچ گونه نقصانی كارها به پیش می رود و مشكلات مرتفع میگردد.
................
پایان پیام/ 218