خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

سه‌شنبه ۹ مرداد ۱۴۰۳
۲۲:۱۳
در حال بارگذاری؛ صبور باشید

برای اولین بار فاش شد: نوجوانان افغان مقیم انگلیس در جنگ سوریه + عکس

برای نخستین بار از حضور افغان‌های مقیم انگلیس در مناطق تحت فعالیت‌ گروه تروریستی داعش در سوریه پرده برداشته شد.

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل‌بیت(ع) ـ ابنا ـ به تازگی اطلاعاتی به دست آمده که نشان می‌دهد شماری از جوانان افغان مقیم انگلیس به سوریه رفته‌اند و احتمالا با گروه تروریستی دولت عراق و شام موسوم به داعش پیوسته‌اند.

این روزها سربازگیری شورشیان تکفیری به ویژه داعش از میان جوانان مسلمان انگلیس، دولت این کشور را به شدت نگران کرده ‌است اما این نخستین باری است که از حضور افغان‌های مقیم این کشور در مناطق تحت فعالیت‌ گروه داعش پرده برداشته می‌شود.

ام‌آی۵ یا سازمان امنیت داخلی انگلیس می‌گوید که ردیابی انگلیسی‌هایی که در سوریه می‌جنگند، حالا اولویت اصلی این نهاد است. اما زیر نظر گرفتن و ردیابی همه این افراد کار خیلی سختی است.

مقامات انگلیسی می‌گویند گمان می‌رود که تا ۵۰۰ شهروند این کشور برای شرکت در جنگ سوریه به خاور میانه سفر کرده باشند.

سه دوست جوان، دو افغان و یک کرد، ساکن کاونتری انگلیس سه ماه پیش بریتانیا را به مقصد سوریه ترک کردند.

«رحیم قلندری» ساکن کاونتری انگلیس پدر «علی قلندی» (18 ساله) می‌گوید در سه ماه گذشته حتی یک لحظه نتوانسته علی را از ذهنش بیرون کند.

او می‌گوید در این مدت علی چندبار با خانواده‌اش صحبت کرده اما نمی‌خواهد اطلاعاتی در مورد محل اقامت و فعالیت‌هایش بدهد.

پدر علی می‌گوید ۹ سال پیش به آرزوی دست یافتن به زندگی آرام و فراهم ساختن زمینه تحصیلات برای فرزندانش و فرار از جنگ و بدبختی به انگلیس مهاجر شده اما پس از رفتن علی به سوریه خانواده‌اش آرامش خود را کاملا از دست داده‌است.

پدر علی می‌گوید، علی می‌خواست دانشگاه برود و علوم کامپیوتر بخواند. اما سه ماه پیش یک روز سراغ پاسپورت انگلیسی‌اش را گرفت. به مادرش گفته بود که پاسپورت را برای کارهای اداری دانشگاه نیاز دارد.

او همچنین حدود هزار پوند از برادرش قرض گرفت به این بهانه که کامپیوتر می‌خرد، اما در حقیقت این پول برای بلیط هواپیما بود.

پدرش در حالی‌که تصاویر علی را نشان می‌داد، گفت که او می‌خواست مدل شود اما به صورت ناگهانی همه چیز تغییر کرد.

علی و دو دوستش صبح زود باهم از کاونتری به شهر بیرمنگهام رفتند. از آنجا به آلمان پرواز کردند و بعد به استانبول ترکیه رفتند.

یکی از خانواده‌های این جوانان، پلیس را از موضوع مطلع ساخت اما وقتی پلیس خبر شد، چند دقیقه‌ای بود که هواپیمای آنها پرواز کرده بود.

حالا معلوم شده که پلیس به مسجد محل زندگی این جوانان رفته بود و با یکی از آنها صحبت کرده بود. پلیس می‌گوید این صحبت بخشی از برنامه روزمره‌ بررسی محل بود.

اعضای خانواده او می‌گوید علی اکنون اسم "علی الفارسی" بر خود گذاشته است.

راشد الخراسانی

راشد نوجوان دیگر افغان است که همراه با علی به سوریه رفته‌ است و حالا نامش را "راشد الخراسانی" گذاشته است.

«خبیر امانی» پدر راشد می‌گوید که احساس درماندگی و ناتوانی می‌کند و هنوز در شوک بسر می‌برد.

خانواده راشد می‌گویند او دانشگاه می‌رفت و مشغول تحصیل در رشته تجارت بود.

راشد هم ظاهرا به خانواده‌اش در مورد فعالیت‌های خود چیزی نگفته است، اما آنها بیم دارند که او در جنگ سوریه دخیل شده‌است.

خانواده‌اش می‌گوید راشد اخیرا ریش گذاشته بود و تقریبا همیشه برای نماز به مسجد می‌رفت و گاهی هم لباس عربی می‌پوشید اما آنها فکر نمی‌کردند که او به افکار تندروانه رو آورده باشد.

برادران علی و راشد برای بازگرداندن آنها یکبار حتی تا مرز ترکیه و سوریه رفتند تا آنها را پیدا کنند اما پس از دو هفته جست‌وجو، دست خالی به انگلیس بازگشتند.

امانی می‌گوید رو آوردن فرزندش به بنیادگرایی او را حیرت زده کرده ‌است؛ زیرا به گفته او چنین چیزی در خانواده او سابقه ندارد.

خانواده راشد هم مثل خانواده علی، سالها پیش به دلیل جنگ مجبور به ترک افغانستان شده بودند.

ابو یحیی الکردی

نوجوان سومی «محمد اسمعیل» است که پس از رفتن به سوریه لقب "ابو یحیی الکردی" را برای خود برگزیده است.

وی که مربوط به یک خانواده کرد است، یک نوجوان عادی انگلیسی بود. اما از اواخر سال گذشته ابراز نظرهای او در شبکه‌های اجتماعی حاوی نظرات تندروانه در مورد جنگ سوریه بود. ماه گذشته یک حساب تویتر که فکر می‌شود از اوست، تویتی منتشر کرد که او به داعش پیوسته ‌است. این حساب تویتر حالا مسدود شده ‌است.

پدران علی و راشد می‌گویند، پسران آنها در محل باهم دوست بودند و باهم به سوریه رفته‌اند.

خانواده‌های این نوجوان‌ها اکنون می‌گویند به تنهایی نمی‌توانند پسرانشان را بازگردانند و از دولت انگلیس می‌خواهند زمینه بازگشت مصون آنها را فراهم کند. این خانواده‌ها غمی مشترک دارند و تنها آرزویشان این است که روزی دوباره فرزندانشان را در آغوش بگیرند.

خانواده‌های هر سه جوان که در یک منطقه زندگی می‌کنند، معتقداند که پسرانشان را امام مسجد محله شان با دیدگاه‌های افراط‌گرایانه آشنا کرده و آنها را ترغیب کرده که به سوریه بروند.

پدر علی می‌گوید که او صد در صد مطمئن است که ملا امام مسجدشان فرزندان آنها را به رفتن به جنگ سوریه تشویق کرده است. او می‌گوید این پسران به طور مرتب در جلسات خصوصی سخنرانی امام مسجد پس از نماز شام شرکت می‌کردند و او باور دارد که امام مسجد در همین جلسات به این جوانان در مورد جنگ سوریه معلومات می‌داده است.

................
پایان پیام/ 218