خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

دوشنبه ۲۹ مرداد ۱۴۰۳
۱۰:۲۱
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
شنبه
۱۴ تیر
۱۳۹۳
۱۰:۰۹:۵۶
منبع:
کد خبر:
621558

سخنرانی سیدعمار حکیم در مراسم بزرگداشت "عزیز عراق" + تصاویر

«سیدعمار حکیم» طی سخنانی به مناسبت سالروز درگذشت پدرش «سیدعبدالعزیز حکیم» گفت: مایه تاسف است که ما نتوانستیم در جلسه نخست مجلس رییس و دو معاون وی را انتخاب کنیم.

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل‌بیت(ع) ـ ابنا ـ رییس مجلس اعلای اسلامی عراق از شکست پارلمان عراق برای انتخاب رئیس ابراز تاسف کرد و خواستار بازنگری در اشتباهات گذشته و مجازات توطئه گران و خیانت کنندگان شد.

«سیدعمار حکیم» طی سخنانی به مناسبت سالروز درگذشت پدرش «سیدعبدالعزیز حکیم» گفت: امیدواریم گفتگوهای کنونی به انتخاب هیات رئیسه مجلس، سپس رئیس جمهور و در نهایت تشکیل دولت منجر شود.

حکیم گفت: اشتباهات باید پس از تشخیص دقیق و موضوعی باید برطرف شوند. خیانتکاران و توطئه‌گران باید محاکمه و مجازات شوند. مایه تاسف است که ما نتوانستیم در جلسه نخست مجلس رییس و دو معاون وی را انتخاب کنیم.

همه ما امیدواریم گفتگوهای جدید منجر به توافق و تفاهم و زمینه ساز انتخاب هیات رئیسه مجلس و برداشتن دیگر گام‌ها شود.

سیدعبدالعزیز حکیم رهبری مجلس اعلای اسلامی عراق را پس از شهادت برادرش سیدمحمدباقر حکیم در سال ۲۰۰۳ بر عهده گرفت و تا پایان عمر در اختیار داشت. حکیم یکی از اعضای حکومت انتقالی عراق پس از سقوط صدام بود و مدتی ریاست آن را در سال ۲۰۰۳ بر عهده داشت. حکیم از حامیان فهرست ائتلاف ملی عراق در انتخابات مجلس عراق (ژانویه ۲۰۰۵) بود.

وی در سال ۲۰۰۹ میلادی در مرکز سرطان ام دی اندرسون دانشگاه تگزاس مورد تشخیص قرار گرفت، و سرانجام پس از سه سال ابتلا به بیماری سرطان در یکی از بیمارستانهای تهران درگذشت.

عبد العزیز، عزیز عراق

«محمد هادی تسخیری» درباره این شخصیت بزرگ در نوشتاری آورده است: عرفا و بزرگان دین می‌گویند اگر می‌خواهی از بندگی و عبودیت غیر خدا خالص شوی، خداوند را با همه وجود بندگی كن و برای اینكه به غیر از خدا محتاج نباشی، خود را كاملاً به رزق و روزی رزّاق مطلق، وابسته كن و اگر بخواهی در بین خلق خوار و حقیر نشوی و به عبارت دیگر عزیز و محترم و محبوب باشی در بندگی و اطاعت ازخدا سنگ تمام بگذار.

همچنین گفته‌اند: تا نمیری، نرهی و تا نمردی، نبردی. آری همانگونه كه مرحوم سید عبدالعزیز حكیم رئیس مجلس انقلاب اسلامی عراق در طول حیات خویش زیست تا مردم این كشور لقب عزیز عراق را به او دادند.

هنگامی كه سیدعبدالعزیزحکیم در سال 1328 ه.ش در نجف اشرف در خانواده مرجعیت متولد شد پدر ایشان مرجع بزرگوار تقلید آیت‌الله العظمی سیدمحسن حکیم بودند. هیچكس تصور نمی‌كرد كه از میان ده برادر و چهار خواهر كه فرزندان این خانواده گرامی را تشکیل می‌دادند این نوزاد لقب عزیز عراق را به خود اختصاص خواهد داد و پدر بزرگوارش اسم بسیار با مسمایی را برایش انتخاب كرد.

اگر فردی به سالهای پایانی دهه شصت میلادی در عراق برگردد، می‌بیند كه اوضاع فرهنگی و اجتماعی عراق خیلی سیاه و پر از تهمت و افترا به علما و روحانیون و به ویژه خانواده سید محسن حكیم مرجع بزرگ جهان تشیع است می‌بیند كه افراد بی ریشه و بی دین، چگونه سید مهدی حكیم فرزند مرجع بزرگ، آن مرد مبارز و نستوه را به جاسوسی برای اجانب متهم ساختند و پس از مدت كوتاهی در مركز علم و فقاهت، نجف اشرف و در شهری كه بزرگان مذهب تشیع در آن زندگی می‌كردند و جلسات درس و مباحثه داشتند و از مهمتر در پایگاه اصلی جهان تشیع توسط گروهی شیعه نمای بی دین و لاابالی چگونه به همه روحانیت تشیع تهمت جاسوسی می‌زدند و این اراذل و اوباش در این شهر مقدس راهپیمایی می‌كنند و با این شعار بسیار دردناك و جانسوز كه هر شیعه غیور و آگاه را به شدت آزار می‌داد (اُممامنه جواسیس)، یعنی روحانیت ما جاسوس هستند، خانه مرجع بزرگ جهان تشیع سید محسن حكیم را با سنگ مورد حمله ددمنشانه خود قرار می‌دهند.

و در روزی كه قلب امام زمان(عج) از اهانت به فرزند برومندش به درد آمد، و چنان سكوت عجیبی بر شهر حمكفرما شده بود كه گویی گرد مرگ بر سراسر این شهر پاشیده بودند، شهری كه حماسه انقلاب بزرگ 1920 میلادی را بر علیه اجنبی و اجنبی پرستان، تجربه كرده بود. در چنین شرایطی هیچ فردی نمی توانست تصور كند كه یكی از فرزندان این خاندان در داخل كشور آنچنان سرانجامی بیابد كه او را عزیز عراق بنامند.

آری اگر فردی به تاریخ سالهای اولیه پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و آغاز جنگ تحمیلی رژیم بعث بر این كشور تازه انقلاب كرده بازگردد می‌بیند كه در آن سالها دیكتاتور مقبور عراق صدام تكریتی آنچنان جسورانه با دست خود مرجع اندیشمند آن زمان یعنی سید محمد باقر صدر را و خواهر پاكدامن و متفكرش را به همراه تعداد زیادی از آل الحكیم(ره) را ابتدا زندانی و سپس به شهادت می‌رساند و با بیرون راندن تعداد زیادی از علما و فضلای ایرانی الاصل حوزه علمیه نجف اشرف و فراری دادن تعداد دیگری از علمای عراقی آن از نجف اشرف به سوریه و ایران و مناطق مختلف جهان، آن حوزه علمیه كهن را تا حد زیادی تضعیف می‌كند.

آری اگر كسی به آن سالها بازگردد هرگز نمی‌تواند فكر كند كه سید عبد العزیز حكیم این سید مظلوم و آواره و فراری از این كشور به آن كشور و از این شهر به آن شهر، روزی (عزیز عراق) شود.

همچنین هنگامی كه فردی با دقت و از روی بی‌طرفی به درون گروههای مبارز عراقی آن زمان، نظری بیافكند و آن اختلافات عجیب و غریب را در میان آنها ببیند و تهمت‌هایی را این به اصطلاح مجاهدین به همدیگر می‌زدند، و این رد و بدل كردن اتهامات به جایی رسید كه یكی از بزرگان حزب الدعوه اسلامی در آن زمان به نگارنده می‌گفت هیهات كه خدا پیروزی را كه لایق و سازاوار آن نیستیم، به ما عطا كند و دو گروه معروف عراقی آن زمان كه در ایران فعالیت می‌كردند و بر سر به دست آوردن امكانات بیشتر از مسئولین نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، همدیگر را به تهمت‌های فاحشی مانند ضد ولایت فقیه متهم می‌كردند تا یكی دیگری را از میدان به در كند.

در آن شرایط كمتر كسی فكر می‌كرد روزی فرا برسد كه وضعیت در عراق آنچنان شود كه یكی از این رهبران مظلوم كه لبه تیز بسیاری از اتهامات متوجه ایشان بود روزی خود رمز وحدت عراق شود و لقب عزیز آن كشور را به خود اختصاص دهد.

آری مردم مظلوم عراق و روحانیت معزز و بزرگوار و مراجع و مجاهدین راستین آن كشور كه در هر زمان همچون ستارگان در آسمان جهان تشیع می‌درخشند، اذیت‌ها و رنج و مشقتهای فراوانی دیدند.

امید است به بركت ائمه اطهار و حوزه های علمیه آن شبهای سیاه به سحرهای سرخ تبدیل شود و پس از آن صبح صادق و خورشید عالم تاب حقیقت در آسمان آن كشور بلا و مصیبت دیده طلوع كند.


...............
پایان پیام/ 218