به گزارش خبرگزاری اهلبیت (ع) ـ ابنا ـ «نادیا» دانشجوی فلسطینی ساکن غزه در باره زندگی خانواده و آشنایانش در دوران جنگ و آتش بس میگوید.
شبهای غزه سختترین اوقات جنگ است. باید تا صبح منتظر ماند و دید شب گذشته چه اتفاقی افتاده
«وقتی برق نداری، فقط میتوانی به رادیو گوش کنی و بر جاهایی که هدف قرار گرفته تمرکز کنی و آسوده باشی که عزیزت هنوز زنده است»
«هر بار که موشک میاندازند، برادرزادهام چنین واکنشی نشان میدهد»
«مردم غزه در بیبرقی با این وسایل (یوپیاس و باتری) میتوانند به اینترنت وصل شوند تا» جنایات «اسرائیل را به گوش دنیا برسانند. و البته همه نمیتوانند از پس هزینه این وسایل بربیایند»
«عاشق مطالعه هستم. با وجودی که برق نیست کتاب مورد علاقهام را زیر نور شمع میخوانم»
با وجود بمباران، غزهایها میدانند چطور زندگی کنند و غذا بخورند: «مشکل ما غذا نیست. مشکل ما صلح و آرامشی است که بتوانیم با آن زندگی کنیم»
«میترسم اما سرم را بالا نگه میدارم. در دل شکی ندارم که روزی فلسطین آزاد خواهد شد»
«در نهایت به ما ۷۲ ساعت آتشبس دادند و من توانستم بیرون بروم»
«اینجا دانشگاه من بود. آنها نمیدانند که این ساختمان فقط منبع دانش و تفکر است نه چیز دیگر»
«برای این خانوادهها خیلی دردناک است که در زمان آتشبس به محلهشان برگردند و تنها چیزی که ببینند، خانه ویرانهشان باشد»
«از محمد خبر گرفتم. امروز او و خانوادهاش در بمباران کشته شدند!!!!» «او فقط ده سال داشت، به پدرش در فروش چای و قهوه کمک میکرد. امروز کشته شد. هیچ کار بدی نکرده بود که چنین سرنوشتی داشته باشد»
«خب، دارند بمباران میکنند. میخواهی به عزیزانت زنگ بزنی که خیالت از زنده بودنشان راحت شود. بفرما... زنگ بزن. آنتن نداری!»
..................
پایان پیام/ ۲۱۸