به گزارش خبرگزاري اهلبيت(ع) ـ ابنا ـ ظهور منجی موعود یک اعتقاد عمومی در تمامی ادیان است. کتاب های مقدس آسمانی، چه آنها که بخشی یا تمام آنها وجود دارد و چه آنها که منقولاتی از آنان در کتاب های دیگر است، بشارت داده اند که جهان در سیطره ظلم و فساد نمی ماند؛ بلکه جماعت صالحان به امامت "رهبر موعود" عدل و داد را در گیتی حاکم خواهند کرد.
ریشه دار بودن اعتقاد به مهدی و منجی، موجب آماده بودن مردم اعصار گوناگون برای پذیرش و تبعیت وی شده و می شود. از همین رو، این مفهوم موجب سوءاستفاده فریب کاران و شیادانی شده است که در طول تاریخ با ادعاهای دروغین، خود را مهدی یا از یاران او معرفی کردند و یا مدعی رابطه با آن حضرت شدند تا از رهگذر عقیده پاک مردم به نیات آلوده خویش دست یابند.
در واکنش به اینگونه اقدامات، خبرگزاري اهلبيت(ع) ـ ابنا ـ در پایان هر هفته سلسله مطالبی متقن و مستدل در باب مهدویت ــ با عنوان "در انتظار منجی" ــ تولید و منتشر خواهد کرد؛ تا هم عرض ارادتی باشد به محضر امام زمان(عج) و هم گامی باشد برای روشنگری درباره مسأله مهدویت در عصر هجوم غبارها و فتنه ها.
دومین مصاحبه از سلسله مطالب در انتظار منجی را در زمینه علائم ظهور و ادعاهای ارتباط با امام زمان(عج) انجام دادیم و با «حجت الاسلام والمسلمين نصرت الله آیتی» عضو هيأت علمی مؤسسه آينده روشن (پژوهشکده مهدويت) به گفتگو نشستیم.
وی در مورد علائم ظهور امام عصر(عج) گفت: پنج نشانه محتوم داریم که هم در روایات از آن ها به عنوان نشانه های حتمی یاد شده و هم در لسان اهل علم نیز متداول است: خروج سفیانی، خروج یمانی، صیحه آسمانی، خسف بیداء و کشته شدن نفس زکیه از علائم حتمی ظهور می باشد.
وی افزود: خسف بیداء به فرو رفتن یکی از لشگرهای سفیانی در منطقه "بیداء" که بین مکه و مدینه است، اشاره دارد و کشته شدن نفس زکیه به معنای این است که انسانی بی گناه یا انسانی با شخصیتی برجسته و کسی که به لحاظ اجتماعی موقعیت بزرگی دارد ـ بسته به اینکه نفس زکیه را چه معنا کنیم ـ بین رکن و مقام مسجد الحرام 15 شب پیش از ظهور حجت(عج) کشته می شود. از فحوای روایات استفاده می شود که کشته شدن این شخص در دنیا موج و سر و صدایی ایجاد می کند چرا که حادثه محدودی که کسی از آن اطلاعی پیدا نکند وجهی ندارد که نشانه حتمی ظهور باشد.
این استاد حوزه و دانشگاه در تحلیل روایات ظهور اظهار داشت: اگر ما در روایات به نشانه ای برخورد کردیم که به هیچ عنوان قابل فهم بر اساس اطلاعات عمومی بشر نیست، در چنین مواردی باید روایات را تأویل کرد و زبان آن را زبان نمادین گرفت. مثل آنچه که درباره دجال گفته شده است که وی یک الاغ دارد که یک پای آن این طرف دنیا و یک پای آن در طرف دیگر دنیا است. یعنی ما اگر به نشانه ای برخورد کردیم که ظاهر آن قابل اخذ نیست نمی شود خیلی زود آن را به دروغ و جعلی بودن متهم کنیم. اگر واقعا بررسی های سندی و حدیثی نشان داد که این روایت از معصوم(ع) صادر شده مجبوریم حدیث را تاویل کنیم مثل آنچه که در باب دجال اتفاق افتاده است.
حجت الاسلام آیتی در مورد علامت های حتمی ظهور در بین اهل سنت گفت: سفیانی، از نشانه های متفق علیه است و در منابع اهل سنت از سفیانی یاد شده که در آخرالزمان خواهد آمد و اینکه در گذشته تاریخ اهل سنت چندین نفر مدعی سفیانی گری بودند نشان می دهد که بحث خروج سفیانی در آخرالزمان را اهل سنت قبول دارند. یمانی هم از نشانه هایی است که در منابع اهل سنت است با این تفاوت که عمدتا اهل سنت از یمانی به عنوان "قحطانی" یاد می کنند. خسف بیداء از نشانه های متسالم علیه است. در خصوص صیحه آسمانی هم اهل سنت روایت دارند و هم شیعه. اما اینکه کشته شدن نفس زکیه از دیدگاه اهل سنت یکی از نشانه های ظهور باشد و در آخر الزمان اتفاق بیفتد آن طور که تفحص کردم در اهل سنت نیست.
عضو هیئت علمی مؤسسه آینده روشن در ادامه گفت: اهل سنت از دجال نه به عنوان علائم ظهور بلکه به عنوان رخدادهای پیش از قیامت یاد می کنند. البته در اهل سنت بحث دجال خیلی مفصل است یعنی به اندازه ای که در شیعه از سفیانی به تفصیل گفتگو شده است آنها در قبال آن از دجال گفتگو کرده اند و در منابع ما خیلی از دجال صحبت نشده است.
وی با بیان اینکه باید بین اخبار و نشانه های ظهور و اخبار "ملاحم و فتن" تفاوت گذاشت، افزود: یا خود امام(ع) تصریح می کنند که فلان حادثه از نشانه های ظهور است یا اینکه آن حضرت بین این حادثه و ظهور یک ربطی داده اند و فرموده اند بعد از فلان حادثه، مهدی(عج) چه می کند. اما طیفی از روایات داریم که ائمه(ع) در خصوص اتفاقات، جنگ ها، درگیری ها، کشتارها و حوادث طبیعی وغیر طبیعی که در آینده رخ می دهد احادیثی فرموده اند و هیچ نسبتی بین این رخدادها و ظهور برقرار نکرده اند. دلیلی ندارد که ما این رخدادها را به عنوان نشانه های ظهور یاد کنیم. اینها را "اخبار ملاحم و فتن" می گویند. به زبان عامیانه فارسی یعنی "پیشگویی". ائمه(ع) در خصوص حوادث آخرالزمان پیشگویی کرده اند و اینها لزوما ربطی به ظهور ندارد.
حجت الاسلام آیتی در مورد تطبیق علائم ظهور با جریان ها، حوادث، گروهها و اشخاص گفت: تطبیق نشانه های ظهور بر مصادیق خارجی از مسائل خیلی حساس و مهم است چون زمانی که فلان نشانه را بر فلان مصداق تطبیق می کنیم مردم را مژده می دهیم که ظهور نزدیک است. چون گاهی فاصله زمانی برخی از نشانه ها و ظهور، در روایات مشخص شده است. در حدیث معتبری از امام صادق(ع) آمده است که خروج سفیانی در ماه رجب است یعنی شش ماه قبل از اینکه آن حضرت ظهور کند سفیانی می آید.
وی تاکید کرد: تطبیق از این حیث که به شکلی خبر دادن از زمان ظهور است که خیلی مواقع هم همین است و از این حیث که نسبت دادن چیزی به ائمه(ع) است و ما حق نداریم بدون حجت شرعی چیزی را به همین سادگی به ائمه(ع) نسبت دهیم، امر حساس و مهمی است و حواس ها در مقام تطبیق باید جمع باشد که خدای نکرده حرفی نزنیم که مردم را امیدوار به ظهور کنیم که این فرد سفیانی است و شش ماه دیگر آقا می آید. بعد شش ماه بگذرد و هیچ خبری نشود و مردم را به سرخوردگی و یأس مبتلا کنیم و چیزی را به ائمه(ع) نسبت دهیم که دروغ باشد و حجت شرعی نداشته باشیم.
این پژوهشگر مباحث مهدویت ادامه داد: تطبیق ها حوزه لغزشگاههاست. حوزه تطبیق حوزه ای است که موارد متعددی داریم بزرگان ما به لغزش افتاده اند. و اینکه ما زمانی که حدیث را بر مصداق خارجی تطبیق می کنیم همیشه مواجه با احتمال تکرار مصداق هستیم.
وی خاطرنشان کرد: «علامه حلی» برادری به نام «رضی الدین علی بن یوسف مطهر حلی» دارد که صاحب کتابی به نام "العدد القویه" است. وی در کتابش می نویسد: "بسیاری از نشانه های ظهور مثل خراب شدن دیوار مسجد کوفه، کشته شدن حاکم مصر به دست مردم مصر و ویران شدن شام در زمان ما اتفاق افتاده است". اینها مسائلی است که در زمان ما نیز اتفاق افتاده است. مثلا زمانی که نیروهای «مقتدا صدر» در مسجد کوفه بودند آمریکایی ها یک راکت زدند و دیوار مسجد کوفه خراب شد. همان زمان عده ای گفتند که یکی از نشانه های ظهور، خراب شدن دیوار مسجد کوفه است و این همان نشانه است.
حجت الاسلام آیتی ادامه داد: مشکل دیگر این است که در نشانه هایی که مرتبط به شخصیت ها و رخدادهای اجتماعی است احتمال جعل مصداق وجود دارد و این احتمال وجود دارد که دست ها و جریان هایی دست به کار شوند و شخصیت تراشی کنند. مثلا داعش می گوید من سفیانی هستم. ما از کسانی که از داعش فریب می خورند سوال می کنیم ـ داعش که خودش می داند دروغ می گوید ـ می گوییم شما احتمال نمی دهید صد سال یا دویست سال دیگر یک جریانی مثل داعش بیاید که تمام ویژگی هایی که در روایات برای سفیانی آمده در این جریان دوم دقیقا وجود داشته باشد؟
وی در مورد مرجع تطبیق حوادث با روایات ظهور اظهار داشت: تا صیحه آسمانی دمیده نشود هیچ تطبیقی درست نیست. قبل از صیحه آسمانی اساسا سفره تطبیق را باید برچید. حال این مسئله، مسئله دینی است. و امر اگر دینی بود، دین کارشناسانی دارد و مردم باید به کارشناسان مراجعه کنند. اگر واقعا ظهور نزدیک است، سفیانی آمده و شش ماه دیگر امام زمان(عج) خواهد آمد، مراجع، عالمان دین شناس و پرهیزگار ما که کم نیستند و رغبت آنها برای دیدن و درک عصر حضور حضرت حجت(عج) از مردم عوام بیشتر است. معنی ندارد که مراجع، بزرگان و فقهای بزرگ ما در این حوزه حرفی نزنند و حرف نزدن آنها به این معنی باشد که این تطبیق بی اساس باشد و عوام الناس به سمت تطبیق گرایی هجوم ببرند.
عضو هیئت علمی مؤسسه آینده روشن ادامه داد: ما در این حوزه باید گوش به فرمان مراجع، بزرگان و فقیهان باشیم. اگر نشانه ای اتفاق افتاده باشد و این نشانه، مژده نزدیک شدن ظهور را بدهد بدون تردید عالمان دین در این حوزه موضع گیری می کنند و مردم را مطلع می کنند.
وی در مورد مدعیان دروغ ارتباط با امام زمان(عج) گفت: ارتباط با امام زمان دو حالت دارد: یا اینکه شخص ادعای ملاقات می کند و یا اینکه می گوید من از طرف حضرت حجت(عج) پیام و دستوری آورده ام. ادعای دوم به اتفاق عالمان شیعه ادعای باطلی است و حتی بعضی از علما به کفر چنین شخصی حکم کرده اند. این متفق علیه است که بعد از رحلت "علی بن محمد سمری"، نائب چهارم حضرت حجت(عج)، بین امام زمان(عج) و مردم هیچ سفارت و نیابت خاصه ای وجود ندارد. کسی که ادعا می کند من از طرف حضرت پیامی آورده ام این به اتفاق و اجماع عالمان شیعه دروغگوست؛ هرچند کارهای خارق العاده انجام دهد.
حجت الاسلام آیتی افزود: گاهی اینطور نیست و شخص ادعای ملاقات می کند و نمی گوید از طرف آقا پیام و دستور العملی آورده ام. در چنین مواردی به تعبیر یکی از بزرگان: "نفس ادعای ملاقات دلیل بر دروغگو بودن مدعی است". به قول معروف آن را که خبر شد خبری باز نیامد؛ یا آن که را اسرار حق آموختند مُهر کردند و دهانش دوختند. کسی که جار می زند که من آقا را دیدم و آقا به من فلان چیز فرمود، نشان می دهد که این شخص مثل آن کوزه ای است که داخل آن چند قطره آب بیشتر نیست که صدا می دهد چون اگر داخل کوزه پر از آب باشد هر چه تکان بدهی صدا نمی دهد.
وی در پایان گفت: ادعا نمی کنیم که باب ملاقات در عصر غیبت بسته شده است؛ گرچه این دیدگاه هم طرفدار دارد. به نظر ما در عصر غیبت امکان تشرف وجود دارد؛ اما کسی که ادعای ملاقات می کند نفس این ادعا دلیل بر است که این شخص اهل این مسیر نیست. کسی که اهل آن است حرف نمی زند. کسی که جار می زند معلوم است که ریگی در کفش دارد و می خواهد از این ادعاها به نان و نوایی برسد.
برای خواندن متن کامل این مصاحبه را ایــنــجــا را کلیک کنید.
..................
پايان پيام/ 167