به گزارش خبرگزاري اهلبيت(ع) ـ ابنا ـ ظهور منجی موعود یک اعتقاد عمومی در تمامی ادیان است. کتاب های مقدس آسمانی، چه آنها که بخشی یا تمام آنها وجود دارد و چه آنها که منقولاتی از آنان در کتاب های دیگر آمده است، بشارت داده اند که جهان در سیطره ظلم و فساد نمی ماند؛ بلکه جماعت صالحان به امامت "رهبر موعود" عدل و داد را در گیتی حاکم خواهند کرد.
ریشه دار بودن اعتقاد به مهدی و منجی، موجب آماده بودن مردم اعصار گوناگون برای پذیرش و تبعیت وی شده و می شود. از همین رو، این مفهوم موجب سوءاستفاده فریبکاران و شیادانی شده است که در طول تاریخ با ادعاهای دروغین، خود را مهدی یا از یاران او معرفی کردند تا از رهگذر عقیده پاک مردم به نیات آلوده خویش دست یابند. اتفاقاً بسیاری از این مدعیان، در نقشه خود موفق شده و به مقصود خود رسیده اند؛ چه مدعیان کوچکی که اهداف مالی و رمالی داشته اند، و چه مدعیان بزرگی که توانستند با این ادعا حکومت های عریض و طویل یا مذاهب منحرف دیرپا و گسترده ای برای خویش دست و پا کنند.
همچنین دشمنان اسلام و انسانیت که همواره در ترس از حاکمیت عدل و انسان کامل به سر می برند، از یک سو با ساخته و پرداخته کردن سؤالات و شبهات، تلاش دارند که یا اعتقاد به ظهور منجی را در دل آدمیان سست کنند؛ و از سوی دیگر با تحمیق رسانه ای و ساختن فیلم های سینمایی، چهره ای هولناک از آن مرد الهی بیافرینند!
در واکنش به اینگونه اقدامات، خبرگزاری اهلبيت(ع) ـ ابنا ـ در پایان هر هفته سلسله مطالبی متقن و مستدل در باب مهدویت ــ با عنوان "در انتظار منجی" ــ تولید و منتشر خواهد کرد؛ تا هم عرض ارادتی باشد به محضر امام زمان حضرت حجة بن الحسن المهدی(عج) و هم گامی باشد برای روشنگری درباره مسأله مهدویت در عصر هجوم غبارها و فتنه ها.
یکی دسته از شبهات در این زمینه ــ که بیشتر بین نخبگان رواج دارد ــ مسأله نسبت دموکراسی با حکومت مهدوی است؛ مثلاً فرض کنیم مردم کشوری در عصر ظهور بر مبنای دموکراسی و مردم سالاری، به حضرت مهدی(عج) حکومت عدل جهانی ایشان را نپذیرند؟ آیا امام(ع) دیکتاتورمآبانه حکومت خود را بر آنان تحمیل خواهد کرد؟ یا به رأی و آزادی آنان احترام خواهد گذاشت؟ یا اینکه با توجه به لزوم اطاعت مطلق از امام، مردم عصر ظهور فعال هستند یا منفعل؟
با توجه به القاء این شبهات مسموم، سومین گفتگوی سلسله مطالب در انتظار منجی را در زمینه "رابطه مردم سالاری با حکومت مهدوی" با «حجت الاسلام والمسلمین دکتر غلامرضا بهروزلک» عضو هیئت علمی و استاد علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم(ع) انجام دادیم که مطالعات وسیعی نیز در زمینه مهدویت و فرجام شناسی دارد.
وی ابتدا درباره تعریف دمکراسی گفت: دموکراسی به معنای حاکمیت مردمی است. یعنی آحاد مردم از طریق انتخابات، اظهار نظرهای آحادی و فردی و رأی اکثریت به إعمال حاکمیت می پردازند. به عبارت دیگر دموکراسی شکلی از حکومت است که مردم در آن حاکم هستند و به نوعی خواسته های مردمی اعمال می شود و تاریخچه طولانی دارد.
عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه باقر العلوم(ع) درباره تاریخچه دمکراسی در غرب اظهار داشت: "افلاطون" و "ارسطو" به دموکراسی بدبین بودند و افلاطون از حکومت مردم سالاری و دموکراسی "آتن" خاطره خوبی نداشت. حکومت دموکراسی آتن حکومتی بود که "سقراط"، استاد افلاطون و فیلسوف فرزانه یونان باستان را به اعدام محکوم کرده بود. در دوره میانه مسیحی با توجه به حاکمیت الهی کلیسا و نظریه های مسیحی و آئین دو شمشیر توسط "سنت آگوستین" و "آکوئیناس قدیس" هم این دوگانگی و عدم اقبال به مردم سالاری وجود داشت.
این استاد دانشگاه ادامه داد: مردم سالاری نخستین نمود از رویکردهای اومانیستی در غرب مدرن است که به شکل شایع و فراگیر ابتدا زمینه هایی پیدا کرده و رفته رفته گسترش بیشتری پیدا می کند. قرارداد اجتماعی در غرب توسط کسانی چون "هابز"، "جان لاک" و "روسو" تئوری پردازی شد و آنها به دنبال این بودند که توضیح دهند حاکمیت مردمی چگونه امکان پذیر است و چگونه صورت می پذیرد. در روزگار اخیر دموکراسی عملا در شکل نظام های نمایندگی و پارلمانی با ظهور احزاب، تشکل های مردمی و«NGO»ها رواج پیدا کرده و در عصر جهانی شدن موج دموکراسی سازی بسیار گسترش پیدا کرده است.
وی در مورد ویژگی هایی جامعه مهدوی گفت: جامعه مهدوی ویژگی هایی دارد. یک؛ گسترش آگاهی های همگانی به گونه ای که علم و آگاهی انسان ها آنچنان گسترش پیدا کرده که می توانند حقایق را همسان درک کنند و تضاد در دیدگاه ها و نگرش ها وجود ندارد. دو؛ آگاهی انسان ها به گونه ای است که می توانند آگاهتر از خود را بپذیرند. یعنی انسان های عصر ظهور کسانی هستند که تسلیم آگاه تر از خود هستند و نخبگان فرهیخته را آگاهانه می پذیرند. سوم؛ جامعه مهدوی جامعه وفور است و جامعه ای است که نعمت های الهی در آن کاملا آشکار شده است.
دکتر بهروز لک افزود: اگر این سه ویژگی را در یک جامعه پیاده کنیم آیا نیازی به دموکراسی خواهیم داشت؟ دموکراسی در یک جامعه ای جواب می دهد که انسان ها دارای دیدگاه های متفاوتی باشند، فهم شان متضاد باشد، تکثر باشد و از سوی دیگر منفعت، متعدد و متضاد باشد. در چنین جامعه ای دموکراسی بهتر جواب می دهد. اما در جامعه ای که تحت رهبری یک انسان فرهیخته باشد آیا دموکراسی در اینجا جواب خواهد داد؟ به نظر می رسد که ما در اینجا بهتر از دموکراسی را داریم. اصلا دموکراسی مورد فایده نیست و نمی تواند فایده بخش باشد؛ چون تضاد دیدگاهها نیست و انسان ها حاضر به پذیرش انسان فرهیخته تری هستند که آنها را بتواند رهبری کند و منفعت طلب و سودجو هم نیستند.
وی تاکید کرد: در جامعه مهدوی، جامعه و دولت کریمه مطرح است که اوج قصد و تلاش آنها را در دعای افتتاح می خوانیم که «اللهم انا نرغب اليك في دولة كريمة تعز بها الإسلام و اهله، و تذل بها النفاق و اهله، و تجعلنا فيها من الدعاة إلى طاعتك». کار اصلی جامعه، کار فرهنگی است. «من الدعاة إلى طاعتك» دعوت به خدا، «و القادة الى سبيلك، و ترزقنا بها كرامة الدنيا و الآخرة». همه به دنبال ایثار و خیرخواهی هستند. اینجاست که نظام امامت بهتر از دموکراسی عمل می کند. در نتیجه در جامعه مهدوی و درعصر ظهور، دموکراسی ارزش اساسی خود را از دست می دهد.
این پژوهشگر عرصه مهدویت افزود: مردم در دولت کریمه مشارکت دارند و فعال و متعهد هم هستند. فعال اند یعنی آگاهی دارند حضور داشته باشند. تعهد دارند یعنی سعی می کنند که با هم کمک کنند که امر الهی در جامعه محقق شود. و خودشان آگاهانه تسلیم یک راهبر هستند و آن راهبر، امام است.
وی در مورد تکلیف محوری یا حق محوری در عصر ظهور اظهار داشت: در هر نظامی هم حق وجود دارد و هم تکالیف. این طور نیست که فقط حق گرای محض باشیم. حتی در نظام های فردگرایانه لیبرال این گونه نیست که افراد حقوق خود را طلب کنند بلکه تکالیفی را هم می پذیرند. اساس دموکراسی مدرن بر قرارداد اجتماعی است. در قرار داد اجتماعی قراردادی بسته می شود تا نظمی به وجود بیاید. افراد اگر تکالیفی را در این نظم نپذیرند نظمی به وجود نخواهد آمد. پس تکالیفی وجود دارد.
عضو هیئت علمی علوم سیاسی دانشگاه باقر العلوم(ع) افزود: در اندیشه اسلامی، تعهدات و تکالیفی هم وجود دارد چون برخلاف نظریات فردگرایانه لیبرالی که تعهد اجتماعی برجسته است اینجا تکالیف و حقوق نسبت متفاوتی پیدا می کنند. پس حق و تکلیف در جامعه مهدوی وجود دارد. حق است اما تعهد هم وجود دارد. تعهد، تعهد به هدایت است. انسانها خود را مکلف احساس می کنند که به یک جامعه آرمانی برتر برای رسیدن به یکسری اهداف بیاندیشند و در نتیجه تعهد را می پذیرند. این چیزی است که ما در جامعه مهدوی داریم و حق و تکلیف توأمان است. اما چگونگی ترکیب آن به ماهیت نظام مهدوی بستگی دارد.
وی در مورد تعامل امام زمان(عج) با حکومت های مشرک اظهار داشت: امام زمان(عج) در جامعه می خواهد مأموریت الهی را محقق کند؛ مأموریت الهی این است که «لیحق الحق و یحققه». در دعای عهد می خوانیم که امام می آید که احقاق حق کند و حق در زمین حاکم شود. «جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ كانَ زَهُوقا» اگر با این نگاه بیاندیشیم امام زمان(عج) مأموریت دارد که جلوه های باطل را از بین ببرد.
دکتر بهروزلک در ادامه گفت: سیره انبیاء(ع) هم همین بوده است. مثلاً مردم سرزمین «ملکه سبأ» در یک سرزمینی دور افتاده نسبت به مُلک «حضرت سلیمان(ع)» مشغول زندگی خودشان بودند و کاری به سلمیان(ع) نداشتند و او هم از آنها خبر نداشت. هُدهُد به سلیمان خبر آورد: "چه نشستی که یک گروهی در آن طرف عالم، خورشید پرست هستند". غیرت توحیدی سلیمانی نپذیرفت و تحمل نکرد که آنها در یک سرزمین دور بر کفر و شرک باقی بمانند. فرض کنید که در آن جامعه ملکه سبأ، پادشاه و ملکه نبود و شکل حکومت، دموکراتیک بود. آیا سلیمان با ملکه بودن وی مشکل داشت یا با بت پرستی؟ پس حضرت سلیمان با بت پرستی ـ چه با دموکراسی ایجاد شود و چه با پادشاهی ـ مشکل داشت. سلیمان نپذیرفت و تحمل نکرد. پس در جامعه مهدوی هم پذیرش شرک به هر نحوی جایز نخواهد بود. خدا در آیه 55 نور به این اشاره می کند که « يَعْبُدُونَني لا يُشْرِكُونَ بي شَيْئا» در جامعه مهدوی همه خدا را عبادت می کنند.
عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه باقر العلوم(ع) در پایان گفت: با توجه به آیه « قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ تَعالَوْا إِلى كَلِمَةٍ سَواءٍ بَيْنَنا وَ بَيْنَكُم» یکی از کلمات سواء و مساوی ما با اهل کتاب این است که همگی موعود داریم. هر چند موعود را به نام های مختلف می خوانیم. و این می تواند مبنای واحد و مشترکی میان ما و اهل کتاب باشد.
برای خواندن متن کامل مصاحبه با استاد بهروزلک ایــنـجــا را کلیک کنید.
........................
پایان پیام/ 167