خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

سه‌شنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۳
۱۷:۲۹
در حال بارگذاری؛ صبور باشید

شیخ الاسلام در نشست تخصصی «افق آینده سوریه و عراق»:

داعش حکومت اسلامی را برای تقابل با ولایت فقیه شیعه اعلام کرد/ فعالیت آزادانه وهابیت انگلیسی در عربستان

مشاور رئیس مجلس شورای اسلامی گفت:‌ ایجاد خلافت اسلامی از سوی داعش در واقع تقابل با شیعه است، چراکه شیعه ولایت فقیه را دارد و تکفیری‌ها می‌خواهند با ترکیب پادشاهی و دین، حکومتی را علیه ولایت فقیه به وجود آورند.

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ «حسین شیخ الاسلام» ظهر امروز در نشست «افق آینده سوریه و عراق» که در غرفه ابنا در بیستمین نمایشگاه مطبوعات برگزار شد،‌ با اشاره به انقلاب اسلامی ایران اظهار کرد:‌ جریان درگیری بین مؤمنین و طاغوت از ابتدای تاریخ تاکنون ادامه داشته است. امام خمینی(ره) پس از انقلاب اسلامی به عنوان رهبر مستضعفین جهان شناخته شد و جریان ضد استکباری دنیا با پیروزی انقلاب اسلامی رهبر پیدا کرد.

مشاور بین‌الملل رئیس مجلس شورای اسلامی تصریح کرد:‌ ریشه وهابیت در انگلیس است و این مذهب تکفیری در عربستان فضای فعالیت را پیدا کرد. خشونتی که در مذهب وهابیت وجود دارد،‌ نشانه اسلام غربی است که به دنبال تخریب چهره اسلام در دنیا است.

وی شکست توطئه های استکبار علیه جمهوری اسلامی را با کمک خداوند میسر دانست و افزود:‌ غرب در ابتدای انقلاب اسلامی توطئه هایی همچون کودتای نوژه و جنگ تحمیلی را برای شکست نظام اسلامی در ایران به اجرا درآورد،‌ اما خداوند به کمک ایران آمد. تشکیل مقاومت در لبنان و فلسطین هم با یاری ایران بوده است و مقاومت اسلامی لبنان در سال 2000 میلادی با آزادسازی جنوب این کشور،‌ کمر استبداد را شکست.

شیخ الاسلام عامل واقعه 11 سپتامبر را غرب دانست و افزود:‌ غرب پس از این واقعه توانست جهان را علیه اسلام هماهنگ سازد و اشغال عراق و افغانستان از تبعات واقعه 11 سپتامبر بود. این در حالی است که تاسیس طالبان در افغانستان با همکاری سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا و پاکستان بوده است.

مشاور بین‌الملل رئیس مجلس شورای اسلامی با اشاره به انفجارهای عراق گفت:‌ عامل انفجارها و ترورها در عراق گروه های تکفیری هستند و آنها با این اقدامات به دنبال القای این مطلب به مردم دنیا هستند که دولت عراق توان اداره سیاسی کشورش را ندارد. در سوریه هم برخی از کشورها به طمع رسیدن به نفت و قدرت در این کشور علیه دولت و مقاومت وارد عمل شدند.

وی ایجاد تفرقه در جهان اسلام را هدف داعش دانست و افزود:‌ اقدامات این گروه تکفیری در راستای اهداف آمریکا و غرب است. ایجاد خلافت اسلامی از سوی داعش هم در واقع تقابل با شیعه است، چراکه شیعه ولایت فقیه را دارد و تکفیری ها می خواهند با ترکیب پادشاهی و دین، حکومتی را علیه ولایت فقیه به وجود آورند. در بین اهل سنت دو طرز تفکر در خصوص رای مردم وجود دارد. نخست؛ طرز تفکری که رای مردم را مهم به شمار می آورد که طرز تفکر اعضای اخوان المسلمین است و دیگری؛ طرز تفکر داعش که اهمیتی به رای مردم نمی دهد.

شیخ الاسلام تصریح کرد:‌ ما در صدر اسلام شاهد کشته شدن عثمان خلیفه سوم توسط عده ای تندرو بوده ایم که امروزه نیز شاهد اینگونه تندروی ها در اسلام هستیم. کار داعشیان با یزید فرقی ندارد، با این تفاوت که مکانیزم ها فرق کرده است. یزید سر امام حسین(ع) را در شهرها می چرخاند و امروزه نیز داعشی ها تصاویر سرهای بریده را در فضای مجازی قرار می‌دهند.

مشروح اظهارات حسین شیخ الاسلام مشاور بین الملل رئیس مجلس شورای اسلامی در نشست «افق آینده سوریه و عراق» در ادامه می‌آید:

ابنا:‌ موضوع بحث ما با توجه به اینکه شما سفیر ایران در سوریه بودید و از نزدیک تحولات منطقه را دنبال می کنید،‌ تحولات منطقه است. وضعیت میدانی داعش در سوریه و عراق را چگونه تحلیل می‌کنید؟

شیخ الاسلام:‌ پدیده داعش چیز جدیدی نیست. از ابتدای انقلاب اسلامی این خطی که همیشه در تاریخ وجود داشته است،‌ یعنی درگیری حق و باطل بوده است. پس از انقلاب اسلامی با توجه به شخصیت امام خمینی(ره)‌ و جایگاه حساس ایران،‌ مستضعفین جهان و جناح ضد استکباری یک رهبر واحد پیدا کردند که آن امام خمینی(ره)‌ بود. درگیری مستضعفین و مستکبرین در این مقطع تاریخ بسیار روشن شد. در یک جهت طاغوت‌های جهان که راس آن پادشاهان منطقه،‌ آمریکا و اسرائیل بودند و در طرف دیگر دین سالاران و مستضعفان حضور داشتند که این دو جبهه با هم روبرو شدند. در یک طرف ایدئولوژی شیعه وجود داشت و در طرف دیگر یک ایدئولوژی وجود داشت که پادشاهی یک نفر را بدون رای مردم توجیه می‌کند و دستور آن فرد به مانند خدا است.

ایدئولوژی که انگلیسی ها آن را ساختند و به شاهنشاه عربستان آن را گره زدند،‌ در آن طرف قرار می‌گیرد. از ویژگی های این ایدلوژی خشونت گرایی و استبداد است. این درگیری بین مستضعفین و مستکبران در تاریخ همیشه وجود داشت و یک جناح بر دیگری پیروز شدند.

کودتای نوژه را وابستگان به شاه انجام دادند،‌ اما این کودتا با طرح آمریکایی ها بود. صدام در مقطعی از تاریخ به ایران حمله کرد،‌ اما طرح این حمله از آمریکایی ها بود و پادشاهان عربی هزینه این جنگ را تامین کردند. این قضیه همینطوری ادامه داشت، اما پس از انقلاب اسلامی این مستضعفین بودند پیروز شدند. کودتای نوژه با لطف خداوند موفق نشد. جناح مستضعفین در قضیه لانه جاسوسی یقه مستکبران را گرفت و آبروی آنها را در دنیا ریخت. خداوند در صحرای طبس دانه های شن را به کمک جناح مستضعفین آورد. در جنگ تحمیلی هم خداوند به کمک ملت ما آمد.

‌ما این نظریه که مردم به صحنه بیایند و با یک انگیزه الهی و به صورت واحد در مقابل مستکبران قرار بگیرند،‌ را در جنگ پیاده کردیم و در مکه با برپایی مراسم برائت از مشرکین این نظریه را به مسلمانان یاد دادیم و همین خودش انتفاضه فلسطین شد. ادامه این نظریه مقاومت بود و همینطوری پیشروی ما و عقب نشینی مستکبران ادامه داشت. در سال 2000 آن پیشروی بزرگ مقاومت در جنوب لبنان اتفاق افتاد که کمر اسرائیل را شکست.

استکبار در سال 2000 پس از پیروزی مقاومت فهمید که اینگونه نمی تواند از پس ما بربیاید. در سال 2001 واقعه 11 سپتامبر اتفاق افتاد. من کاری ندارم که آیا استکبار این واقعه را به وجود آورد یا اینکه کار القاعده بود،‌ اما پس از این واقعه بود که استکبار با بهانه 11 سپتامبر تمام توان مسیحیت و غرب را علیه اسلام بسیج کرد که به اشغال عراق و افغانستان منجر شد. شوروی در گذشته با حمله به افغانستان یک فرصت طلایی را به استکبار داده بود. در کشورهای شاهنشاهی انگیزه ضد کمونیستی قوی وجود داشت و در آن کشورهای خطر کمونیست بسیار بزرگ شده بود. در دیدگاه امام خمینی (ره)‌ این بود که شوروی از آمریکا بدتر است و آمریکا از شوروی بدتر است و انگلیس از هر دوی این کشورها بدتر است. اما در جهان اهل سنت قضیه کمونیسم بزرگ شده بود که فرصتی به آمریکا داد که به اسم اینکه آنها حداقل خدا را قبول دارد و در طرح ریزی خودشان علیه شوروری در افغانستان که به اندازه کافی مسلمان داشتند،‌ طالبان را به وجود آوردند.

عرب های دیگر در افغانستانی که طالبان حاکم شده بودند،‌ دوره دیدند و افغان عرب شدند و القاعده را تشکیل دادند. تا این مقطع همه قبول دارند که سیا در این ماجرا دست داشته است و کشورهایی مانند عربستان به آنها پول دادند و فرهنگی که این جریان را به وجود آورده است،‌ وهابیت است.

القاعده ای که افغان های عرب آن را تاسیس کردند،‌ پس از گسترده شدن در هر جایی براساس فرهنگ آنجا تلاش کرد. زرقاوی رهبر القاعده عراق ایدئولوژی جنگ فراگیر را مطرح کرد که باعث تهاجمی تر شدن این گروه در عراق شد. پس از مرگ زرقاوی و بن لادن،‌ ایمن الظواهری رهبر کنونی القاعده نتوانست از ظرفیت هایی که زرقاوی آن را به وجود آورده بود،‌ استفاده کند. در عراق پس از صدام یک حکومت مردم سالار به وجود آمد که شاه های عربی موفقیت این حکومت را برای خود سم می دانستند و از این ترس داشتند که پس از موفقیت حکومت عراق مردم کشورهایشان هم به دنبال ساقط کردن حکومت پادشاهی و تشکیل یک حکومت مردمی باشند.

حکومت های شاهنشاهی عربی بدتر از نژادپرستی آفریقای جنوبی است. در زمان آپارتاید نژاد سفید را بر سیاه ترجیح می دادند،‌ اما در شاهنشاهی های عربی فرزندان خاندان های سلطنتی را بر مردم خودشان ترجیح می دهند و برای آنها امتیازات ویژه ای را قائل هستند. در آن کشورها برای فرزندان خاندان سلطنتی پیش از تولد حقوق کنار گذاشته می شود که خاندان سعودی این گونه است. این حکومت ها از شیوه حمکرانی در ایران ترس دارند و در ایران هم به اسم دین و هم به مردم حکومت می شود.

حکومت های شاهنشاهی تمام توان خودشان را بسیج کردند و از خشونت طلبی استفاده کرده اند‌ تا با ایجاد انفجار و ترور نگذارند که دموکراسی در عراق شکل بگیرد. پول خاندان های سلطنتی به عراق سرازیر شده است و هر روز ده ها نفر در عراق شهید می شدند تا دولت عراق را ناکارآمد نشان بدهند. تکفیری ها این گونه در عراق تئوری ریزی کردند که هر کس خودش را در میان مردم منفجر کند،‌ به بهشت می رود و آنها کمک به تروریست ها را عین ثواب نشان می دهند. در عراق شخصیت های بزرگ سیاسی همچون طارق الهاشمی که معاون رئیس جمهور بود،‌ در تروریسم نقش داشت و متاسفانه برخی از کشورهای مجاور عراق به طمع درآمدهای نفتی شمال این کشور در آتش تروریسم دمیدند.

درگیری های سوریه فرصتی مناسبی برای این نوع تروریسم را به وجود آورد که به کمک مخالفان دولت سوریه بیاید،‌ با توجه به اینکه حکومت سوریه در کنار مقاومت قرار داشت. الان آمریکایی ها،‌ دولت های عربی و اسرائیل در سوریه حضور دارند. جنس تروریست ها در سوریه با تروریست های منافق یکی است،‌ گرچه که هر کدام از آنها خودشان را پیرو یک مذهب می دانند.
جبهه مستضعفان اسرائیل را از جنوب لبنان و غزه بیرون کردند. با وجود دیوارکشی اطراف غزه،‌ اما موشک ها از بالا و تونل ها از پایین از این دیوارها عبور کردند. جبهه استکبار به دنبال کنار زدن بشار اسد از حکومت بود،‌ اما ما می گفتیم که باید مردم سوریه حکومت این کشور را انتخاب کنند. رهبران جبهه استکبار در بالاترین سطح این حرف ها را می زدند،‌ اما در نهایت حرف ما به تحقق پیوست و در سوریه انتخابات برگزار شد.

روسای جمهور کشورهای غربی و پادشاهان عربی به دنبال خلع سلاح غزه بودند،‌ اما ما گفتیم که نباید غزه خلع سلاح شود و حتی کرانه باختری باید مسلح شود. همه می گویند که در خاورمیانه حرف ما پیش می رود. الان تروریست ها با پول های عربی و سلاح های غربی در سوریه فعالیت می کنند.

عربستان برای حفظ حکومت شاهنشاهی باید کاری کند که دموکراسی های منطقه شکست بخورد، این کشور نتوانست دموکراسی ایران را از بین ببرد،‌ در عراق هم نتوانست. ما در سوریه بر راهکار سیاسی که همان گفت و گو و دموکراسی است،‌ تاکید داشتیم. عربستان با راه حل سیاسی در سوریه مخالفت می کند و به دنبال استبداد و شاهنشاهی است.

ابنا:‌ با توجه به تهدیدات داعش علیه همین حکومت عربستان کردند، آیا به نظر شما این تهدیدات واقعی است و دیگر اینکه آیا به نظر شما عربستان به حمایت خود از این گروه تکفیری ادامه می دهد ؟

شیخ الاسلام:‌ قضیه همین طوری پیش رفت تا آنجا که داعشی ها احساس قدرت بیش از حد کردند و آنجا زمانی بود که بعثی های عراق با داعشی ها متحد شدند و پس از آن اتحاد موصل سقوط کرد. داعش در این زمان دیگر به حرف هیچ کشوری همچون آمریکا،‌ قطر و ترکیه گوش نمی کرد،‌ چون این گروه بیش از هر آنچه که تاکنون سلاح و پول از کشورهای عربی دریافت کرده بودند،‌ در موصل به غنیمت گرفت.

موصل شهر بسیار بزرگی است و داعش توانست که بیش از شش میلیارد دلار پول را پس از اشغال این شهر بدست آورد. ابوبکر بغدادی پس از پیروزی داعش در شهر موصل اعلام خلافت کرد و خودش را به عنوان خلیفه مسلمانان به دیگران معرفی کرد. داعش در این زمان خط قرمزها را رد کرد. زمانی که داعش سر آن تبعه آمریکایی را برید،‌ از خط قرمز آمریکا رد شد. داعش پس از آن اعلام خلافت کرد،‌ یعنی این که باید روسای بقیه کشورها با ابوبکر بغدادی بیعت کنند و این عبور از خط قرمز کشورهای عربی وترکیه بود.
آمریکا و غربی ها تا پیش از سربریدن تبعه آمریکایی،‌ با وجود جنایت های بسیار نیروهای داعش علیه مردم عراق و سوریه کاری به آنها نداشتند. پس از سربریدن خبرنگار آمریکایی در سوریه از سوی داعش،‌ این گروه از خط قرمز آمریکایی داشت،‌ چون سر بریدن عزت آمریکا را از بین برد. مردم آمریکا با خود می گویند که چگونه این کشور نتوانسته یک خبرنگار بی گناه را از دست داعش آزاد کند.

آمریکا پس از سربریدن خبرنگارش در سوریه،‌ شروع به عکس العمل علیه داعش کرد،‌ داعش با اعلام حکومت هم خط قرمز کشورهای شاهنشاهی عربی را رد کرد. در خصوص حملات آمریکا علیه داعش باید روانشناسی قدرت را انجام داد. زمانی که یک گروه از سوی کشوری برای جنگ تسلیح شود،‌ آن کشور نمی تواند پس از قدرتمند شده آن گروه،‌ کنترلش کند.

ابنا:‌ آیا عربستان به حمایت خود از داعش و تکفیری ها ادامه می دهد؟

شیخ الاسلام:‌ انگیزه اصلی برای ایجاد داعش،‌ تفرقه در جهان اسلام بین شیعه و سنی بود تا جناح اسلامی ضعیف شود. تفکر حکومت خلافتی که با رای گیری و پارلمان مخالف است،‌ در مقابل تفکر ولایت فقیه است که مردم سالاری دینی را در ایران نهادینه کرده است. نظریه حکومت خلافت اسلامی داعش به عنوان نظریه ای در جهان اسلام مطرح شد و نظریه ولایت فقیه هم در میان شیعیان جهان اسلام معرفی شد. البته تمام اهل سنت به دنبال نظریه داعش نرفتند و اخوانی ها مرسی را یک رئیس جمهور مشروع در مصر می دانند،‌ چون که با رای مردم انتخاب شده بود.

دو طرز تفکر در میان اهل سنت وجود دارد،‌ یک تفکر که به رای مردم اعتقاد دارد،‌ اما تفکر دیگری هم وجود دارد که از وهابیت آمده است و با نظریه شاهنشاهی منسجم است،‌ در این طرز تکفر یک فردی را حتی فاسق خلیفه می دانند و خروج بر این خلیفه را حرام می دانند. این طرز تکفر به داعش منجر شده است.

هم آمریکایی ها و هم شاه های عربی تا زمانی که داعش برای آنها خطر است،‌ علیه این گروه حمله انجام می دهند،‌ اما آنها داعش را نگه می دارند،‌ به همان دلیلی که این گروه را به وجود آورده اند. کشورهای غربی و عربی داعش را با هدف شعله ور کردن جنگ بین شیعه و سنی به وجود آوردند و آنها داعش را از بین نمی برند. این کشورها به دنبال محدود کردن داعش هستند تا این گروه در چارچوب موردنظر قرار بگیرد و دست از خلافت بردارد. گروه های تکفیری از سوی آمریکایی ها و عربستانی ها در خارج از سوریه آموزش دیدند. آموزش اعضای این گروه ها به عنوان معارضه ی سوریه در ترکیه و اردن صورت گرفت.

برداشت های مختلفی در اهل سنت از سلف صالح است،‌ یک برداشت انگلیسی وهابی است و برداشت دیگر از سلف صالح اخوانی است که برای رای مردم احترام قائل می باشد. این نوع از تندوری در صدر اسلام هم وجود داشته است و تندروها به صورت وحشیانه خلیفه سوم عثمان را به قتل رساندند. کربلا نمونه دیگری از وحشی گری ها تندروها است که با تندروی و جنایت به دنبال بهره برداری سیاسی بودند.

کار یزید و داعش با هم فرقی ندارد،‌ فقط مکانیزم این دو با هم فرق می کند. یزید سرهای بریده را در شهرها می چرخاند، داعش هم تصاویر سرهای بریده را در اینترنت قرار دارد و این به دلیل امکانات ارتباطی است. مکانیزم فرق کرده است، اما مکتب همان است.

ابنا:‌ آیا غربی ها به دنبال ابرقدرت کردن ترکیه در جهان اسلام هستند ؟

شیخ الاسلام:‌ غربی ها هر کاری می کنند که فکر مردم سالار دینی را ضعیف کنند. قضیه این است که دموکراسی به عنوان یک دستاورد تمدن بشری در حال رشد است و بشر به دلیل خاصیت تکاملی به دنبال شریک کردن در اداره سرنوشت خودش است. شیعه به خاطر باز بودن باب اجتهاد در آن،‌ توانایی بهره برداری از این تکامل بشری را در حکومت دارد. امام خمینی(‌ره)‌ توانست به صورت قشنگی این امر را در نظریه ولایت فقیه نظریه پردازی کند و ایشان ولایت فقیه را همان حکومت رسول خدا(ص)‌ می دانست.

غرب پس از جنایت های کلیسا در قرون وسطا ضد دین شد و مارکسیست ها و ماتریالیست ها دین را پایمال کردند. کار به جایی رسید که در غرب در بحث فلسفه کسی جرات نمی کرد که بگوید چیزی ماورای ماده هم وجود دارد. در زمانی که من معاون وزارت امورخارجه بودم،‌ سفیر ایران در واتیکان ملاقاتی را نفر دوم واتیکان داشت. آن مقام واتیکان به سفیر ایران گفت که ما تازه فهمیدم که چطوری باید رفتار کنیم به مانند امام خمینی(ره)‌. مدت زیادی بود که نهادهای هنری همچون هالیوود علیه بزرگ ترین مقدسات ما همچون حضرت عیسی فیلم های مستهجن می ساختند و ما تنها به اعتراض جلوی سینماها اکتفا می کردیم،‌ ما هم باید همچون رفتار امام شما با سلمان رشدی برخورد کنیم.

در ولایت فقیه برای مقام رهبری که بالاترین مقام در کشور است،‌ ویژگی های خاصی تعریف شده است و برای تعیین مشخصات مقام رهبری نهاد مجلس خبرگان به وجود آمده است که متخصصانی ضمن انتخاب مقام رهبری،‌ هر شش ماه بر کار او نظارت می کنند. در ولایت فقیه از مقام رهبری تا ریاست جمهوری و شورای شهر در چارچوب دین مردم سالار است.

جمهوری اسلامی توانست که پاسخی که غرب از نظر فلسفی به آن رسیده بود،‌ را بدهد. غرب به این رسیده بود که ورای ماده ای چیزی وجود دارد،‌ اما نمی دانست که چگونه آن را با دنیای مادی یکپارچه کند. در نهایت غرب دین و اخلاق را یک مسئله شخصی اعلام کرد و سیاست را مسئله اجتماعی دانست. اما در اینجا دین و سیاست و دنیا و آخرت با هم یکپارچه شدند، مردم در اینجا باید با همان انگیزه که نماز می خوانند،‌ رای بدهند و مقام معظم رهبری رای را حق الناس معرفی کرده است. این تفکر در حال جایگزین شدن تفکر خلافت گری شاهنشاهی و دموکراسی غربی می شود و به همین دلیل آن دو تفکر علیه این تفکر متحد شدند.

ابنا:‌ تفکر گروه داعش را شرح دهید ؟

شیخ الاسلام:‌ گروه داعش با فهمی که اسلام را به طور وهابی توجیه خلیفه گری می کند،‌ رشد کرده است، تفکری که خروج بر خلیفه را هر چند فاسق حرام می شمارد. داعش در طول مسیر و به دلیل اهداف کشورهای خارجی با جنایت پیشگی خود از جرگه بشریت خارج شد و وحشی گری ها این گروه تنها در قالب نظریه شیطانی توجیه می شود.

اجحاف است اگر داعش را براساس نظریات اهل سنت ارزیابی کنیم. اعضای این گروه حتی آدم نیستند،‌ چه برسد که آنها سنی خوانده شوند. اخوان المسلمین گرچه در ریشه سلفی بودند،‌ اما در تفکرات ابتدایی آنها تغییراتی حاصل شد و آنها مرسی را به دلیل رای مردم مشروع می دانند. در مقابل نظریه ولایت فقیه وجود دارد که فهم امام خمینی(ره)‌ از تشیع بود.

دموکراسی در جمهوری اسلامی ایران قوی تر از دموکراسی در فرانسه است. چون در فرانسه رئیس جمهور حق انحلال مجلس را دارد،‌ اما در ایران هیچ کسی حق انحلال مجلس را ندارد. در خصوص ولایت مطلقه فقیه امام خمینی(ره) پس از نگارش قانون اساسی خطاب به اعضای مجلسی که این قانون را نوشته بودند،‌ گفتند که در این قانون اساسی به ولایت فقیه ظلم شد. در ادامه بحثی در خصوص حدود قدرت ولی فقیه مطرح شده بود که امام خمینی(ره)‌ در نامه هایی به آن بحث پاسخ دادند. پس از آن امام خمینی(ره)‌ دستور به تشکیل شورای بازنگری در قانون اساسی را دادند و لفظ ولایت مطلقه فقیه پس از بازنگری از قانون اساسی وارد این قانون شد.

قانون اساسی جمهوری اسلامی وحی منزل نیست و جمهوری اسلامی در حال شدن است و همین طوری پیش می رود. براساس اصل اجتهاد یک زمانی ما در کشورمان هم رئیس جمهور و هم نخست وزیر داشتیم، اما رسیدیم به آنجایی که بودن رئیس جمهور و نخست وزیر با هم غلط است. برای حل اختلافات بین مجلس و شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت نظامی را تشکیل دادیم. براساس تفکر شیعی که اجتهاد در آن یک اصل است، جمهوری اسلامی در حال شدن است و ممکن است که ما به جایی برسیم که یک کارهای دیگری هم باید انجام بدهیم. مهم این است که زنده است و شدنی است، نه اینکه بگوییم خلیفه باشد و هیچ کس هم علیه اش حرف بزند.

ابنا: آقای شیخ الاسلام شما عنوان کردید که آمریکا و عربستان به دنبال محدود کردن داعش است، اما میبینیم که حملات هوایی غرب در سوریه به داعش محدود نمی شود و گروه های دیگر هم هدف حملات قرار می گیرند. حمایت آمریکا از گروه های مختلف در سوریه را چگونه ارزیابی می کنید؟

شیخ الاسلام: در موضوع داعش افراد مطرح نیست و داعش یک فکر و مکتب است که در وهابیت ریشه دارد. با از بین بردن یک سازمان فکر از بین نمی رود و با بمباران و کشته شدن چند نفر، فکر از بین برده نمی شود. با فکر و مکتب باید با فکر و مکتب مقابله کرد، باید از غربی ها پرسید که چگونه در مهد دموکراسی یعنی فرانسه داعشی پرورش پیدا می کند، چون که عربستان در آنجا مدرسه وهابی راه انداخته است. عربستان در دنیای اسلام و غیر دنیای اسلام پول داده است و مدارس وهابی را در کشورهای مختلف را به وجود آورده است. برای مقابله با داعش باید با مدارس و فکر وهابی مقابله کرد و با بمباران فکر داعش از بین نمی رود.

حزب بعث عراق براساس طراحی انگلیسی ها به داعش وصل می شود. ابوبکر بغدادی و بعثی های رده بالا همه در زندان بوکا حبس بودند، زندانی که اداره آن را انگلیسی ها برعهده داشتند و در این زندان براساس طرح انگلیس رهبران داعش به رهبران حزب بعث وصل می شوند. سمبل همکاری حزب بعث و داعش را می توان در سقوط موصل مشاهده کرد و داعش با کمتر از هزار نفر شهر موصل را اشغال کرد.

ابنا: کشورهای غربی در سوریه علاوه بر داعش مواضع گروه های مسلح دیگر همچون جبهه النصره را هدف قرار می دهند، سیاست آمریکا در این خصوص چگونه است ؟

شیخ الاسلام: آمریکایی ها ائتلافی را ساختند که بر محور مبارزه با تروریسم و براساس قطعنامه شورای امنیت است. در قطعنامه شورای امنیت برای مبارزه با داعش اسامی گروه های داعش، جبهه النصره و گروه های وابسته به القاعده آمده است، به همین دلیل غربی ها مجبور به حمله به این گروه ها هستند، آنها تا جایی به داعش حمله می کنند که این گروه تکفیری در چارچوب بیاید.

ابنا: آیا پرداختن رسانه های شیعی به بحث داعش، بازی در زمین دشمن نیست؟

شیخ الاسلام: من این موضوع را قبول دارم، عملا اینقدر ما قضیه را بزرگ کردیم که در چاهی که آنها حفر کردند، افتادیم. آن چاه این است که رژیم صهیونیستی هر کاری می خواهد انجام بدهد، انجام دهد و قضیه فلسطین که باید اصلی ترین قضیه ما باشد، فراموش شود. سیاست آنها برای اداره این منطقه، امنیت رژیم صهیونیستی است. خاورمیانه مهمترین منطقه جهان است و این منطقه سه قاره جهان را به هم وصل می کند. پیامبران الهی هم در منطقه خاورمیانه زندگی می کردند و ارزش این منطقه از زمان اکتشاف نفت چندین برابر شده است، چون اداره جریان نفت در واقع اداره جهان است. اداره جریان نفت هم اداره میادین نفت و هم اداره آبراه هایی است که نفت از آنها عبور می کند، تنگه هرمز، تنگه باب المندب و کانال سوئز از جمله آبراه های انتقال نفت است.

غرب در منطقه خاورمیانه هم سیاست کوتاه مدت و هم سیاست دراز مدت داشت، از جمله سیاست های کوتاه مدت غرب خریدن شاه های منطقه است و راه دراز مدت غرب در این منطقه اسرائیل است که هدف نهایی صهیونیست ها گرفتن از نیل تا فرات است و تمام میادین نفتی و آبراه های نفت بین دو رودخانه نیل تا فرات هستند. قضیه اسرائیل راه استراتژیک غرب برای کسب قدرت در منطقه است که انقلاب اسلامی اجازه موفق شدن این راه را نداد و پس از انقلاب اسلامی اسرائیل کوچکتر شد.

ابنا: ما تاکنون یک تحلیلی را در خصوص داعش و وضعیت تکفیری ها داشته ایم.ما می خواهیم به آینده آنها بپردازیم، شخصی مثل سید حسن نصرالله می گوید که در کنار برخورد نظامی ما با تکفیری ها، عده ای از آنها فریب خورده هستند و او به دنبال نقش هدایتی هم است، چقدر این مسئله را موثر می دانید در اینکه این گروه از لحاظ فکری از هم بپاشد؟ مقامات آمریکایی هم اخیرا خبر از نقشه شان برای تصرف یک ماهه انبار خبر دادند. از نظر فکری و نظامی آینده گروه های تکفیری را چگونه می بینید؟

شیخ الاسلام: به نظر من جنبه نظامی خیلی مهم نیست، چون این جنبه چندان تعیین کننده نیست. داعش قبل از اینکه در انبار و فلوجه باشد، در مغز و قلب افراد تکفیری وجود دارد. چطور جوانی حاضر می شود به خود بمب ببندد و خود را در میان عده ای از مردم که آنها را نمی شناسد، منفجر کند ؟ این مسئله باید درست شود. امروز اگر موصل و رقه از داعش گرفته شود، این گروه بازهم جای دیگری را می گیرد. باید با مکتب فکری داعش که این قدر خشونت را توجیه می کند، مقابله شود و این مکتب فکری بسیار خطرناک است و شیطان همین است.

داعش محصول سیستم وهابی عربستانی است و انگلیس موسس وهابیت در عربستان است. خانم بینظیر بوتو نخست وزیر سابق پاکستان در مصاحبه ای در خصوص طالبان صریحا می گوید که فکر این گروه انگلیسی بوده است و پول این گروه را عربستان و امارات داده است، اما متاسفانه ما محل تولد طالبان بودیم و درد زایمان را ما کشیدیم، چون در شمال پاکستان فهم از اسلام کوتاه است.

مکتب فکری داعش را آمریکا و انگلیسی ها ساخته اند. عربستان را با وهابیت بدبخت کردند، در شهرهای مقدس عربستان همچون مکه خشونت و گرفتگی مشاهده می شود. ایدلوژی وهابیت ساخته انگلیس بوده است.

ابنا: آینده وضعیت عراق و سوریه و داعش را به لحاظ سیاسی چگونه می بینید؟ از لحاظ نظامی هم آیا فتنه داعش در دراز مدت جمع می شود؟

شیخ الاسلام: در درازمدت همیشه کسانی پیدا می شوند که مورد شستشوی مغزی قرار بگیرند و با بستن بمب به خودشان، در بین مردم عملیات انتحاری انجام دهند، پس این پدیده از بین نمی رود. اما در عراق کنترل شهرهای شیعه نشین از دست داعش خارج می شود، به خاطر فراخوان آیت الله سیستانی و سازماندهی که نیروهای مردمی عراق شدند. اما در خصوص مناطق سنی نشین عراق دو نظریه است، یک نظریه می گوید که نباید شیعیان به مناطق اهل سنت برای جنگ بروند و آنها باید کمک کنند که باید مردم خود آن مناطق خودشان نسبت به پاکسازی مناطق شان اقدام کنند. داعش دیوانه بازی های زیادی را در مناطق اهل سنت داشته است، به گونه ای که این گروه تنها از یک عشیره صدها نفر را کشته است و در میان اهل سنت عراق به اندازه کافی انگیزه برای مقابله با داعش وجود دارد.

ابنا: رابطه فلسطینی ها با جریان تکفیری چگونه است؟

شیخ الاسلام: حماس می گوید که جنگ اتباع فلسطینی در سوریه، یک جنگ سازماندهی شده نبود و یک سری افراد فلسطینی به خاطر انگیزه های شخصی در جنگ سوریه شرکت کردند، بدون اینکه دستوری از سوی حماس صادر شود. البته به همین سبب روابط ما با حماس تا حدی بد شد. تصورات غلطی از بیداری اسلامی به همه دست داد، روش امام خمینی(ره) آوردن مردم به صحنه ها بود و امام این قضیه را در روز قدس متجلی کرد. اولین کشوری که مردم آن به امام خمینی(ره) لبیک گفتند، مصر بوده است که دولت آن کشور برخورد سختی با مردمش کرد. مردم جهان اسلام به امام خمینی(ره) لبیک گفتند، اما نتوانستند تا اینکه بیداری اسلامی اتفاق افتاد.

یک جرقه ای در تونس باعث شد که مردم تونس با تحقیری که شده بودند، به حرکت دربیایند، همین جرقه که مردم تونس را به حرکت درآورد، ملت مصر را هم به حرکت انداخت و مقام معظم رهبری هم در سخنانی به زبان عربی در نماز جمعه تذاکرات لازم را به مردم مصر دادند. پس از گذشت یک سال از انقلاب مصر، اخوانی ها برسرکار آمدند، مقام معظم رهبری دوباره به مرسی رئیس جمهور وقت مصر تذکر داد که به دلارهای نفتی اعتماد نکند، اما مرسی به تذکرات رهبری عمل نکرد. ملت ها پاسخ انقلاب ملت ایران را دادند، گرچه بعد از گذشت 35 سال، ولی حرکت کردند، اما آنها رهبر نداشتند و از یک ایدلوژی به مانند ولایت فقیه برخوردار نبودند. ولی نباید اشتباه کرد، این نیست که این حرکت از بین رفته باشد، حرکت بیداری اسلامی به مانند نهضت پانزده خرداد است که ادامه پیدا می کند.

مردم یک رشدی پیدا کردند که قدم بعدی را با توجه برمی دارند، پیش از انقلاب اسلامی در ایران حلبی آبادی ها زیادی وجود داشته باشد و اختلاف طبقاتی بسیار زیادی در ایران وجود داشت، الان هم اختلاف طبقاتی در کشورمان وجود دارد که خوب نیست، اما وضعیت خیلی بهتر از گذشته است.

.........................
پایان پیام/226