به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ پرکاربردترین و بارزترین هنر اسلامی "هنر خطاطی" یا همان "خوشنویسی" است. این هنر مبحث گستردهای است؛ آنگونه که اگر بخواهیم بصورت دقیق در مورد آن سخن بگوییم، چارهای جز بررسی تمام آثار هنری و دینی تولید شده در تاریخ اسلام نداریم.
خطاطی که وسیله مشترک جامعه اسلامی و پیوند دهنده آن نیز هست، جایگاه بسیاری از رویدادهای بزرگ در تاریخ است؛ از دستنوشتههای ائمه و نامههای دستنویس حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام گرفته تا تمام گلدستههای مساجد در دنیا همه و همه یک نشان مشترک دارند: خطاطی اسلامی.
خطاطی نیز به مانند دیگر زمینههای هنری در جوامع مختلف دنبالکنندگانی در سرتاسر دنیا دارد. چه بسا محققینی که در پی تحقیق و بررسی یک یا چند گونهی خط، سالهای بسیاری از عمر خویش را دادهاند. اما پرسشی که به ذهن میرسد: چگونه است که خطاطی، بارزترین هنر در اسلام به شمار میرود؟
کتاب "شاهکارهای خطاطی اسلامی" به قلم و ممارست «عبدالکبیر خطیبی» و «محمد سلمجاسی»، دو نویسنده و تحلیلگر دنیای عرب شاید بتواند ما را در رسیدن به پاسخ راهنمایی کند. این کتاب که در پنج فصل نگارش شده، درباره ماهیت و جایگاه خط و بررسی تردیدها و ابهامات تاریخی درباره خاستگاه آن مطالب گستردهای دارد که این مطالب با تصاویر کمیابی از نمونههای خطوط اسلامی همراه شدهاند.
نویسندگان این کتاب که هر دو از اساتید فلسفه هستند، میکوشند تا این هنر اسلامی را از دریچهای منطقی و با دیدی مدرن بنگرند. بدین سبب است که کتاب دارای نثری فلسفی است. در مقدمهی این کتاب میخوانیم: "خطاطی به عنوان ک هنر، استقلال پیکرپردازانه خاص خود را دارد که بسیار تجریدی است، تا جایی که درون آن میتوان نوعی هندسه علائم، حتی با کیفیت ریاضیوار را تشخیص داد. برای مثال نقطه ساده (.)، که در میان اعراب دوره باستان نشانه عدم بود، مبدل به علامتی شد که توسط آن حروفی را که شکل همانندی دارند از هم تفکیک میکنند".
قرآن به عنوان کتاب آسمانی مسلمانان جایگاه مقدسی است برای ارایهی هنر خطاطی و نمایش آن بر تمامی مسلمانان. بدین سبب است که خط در میان مردم مسلمان از یک وسیلهی انتقال مطلب بدل به یک هنر بدیع با مباحث و نظریات بسیاری میگردد.
در فصل اول کتاب خطاطی اسلامی ضمن مطالعهی موضوعاتی همچون «نوشتار و کتیبهخوانی»، «اسطورههای پیدایش»، «توقیف و اصطلاح» و «مشکلات کتیبهخوانی»، میتوان با نظریهها و روایات اسطورهای درباره پیدایش خط و زبان عربی آشنا شد.
در بخشی از صفحات آغازین این فصل میخوانیم: "در الگوهایی که توسط خطاطی خلق میشود، اصول نظری زبان و نوشتار نهفته است. این هنر در آغاز بخشی از ساختار زبانشناختی بود، اما در ادامه مجموعهای از قواعد جایگزین دیگری را بنا مینهد که گرچه برگرفته از زبان هستند، اما با انتقال زبان به قالب ضوابط بصری آن را بزرگنمایی و تکرار میکند".
ابزار پدید آوردن این هنر نیز سرگذشتی همچون خود آن دارد. در فصل دوم این کتاب با آلات خلق خطاطی آشنا شده و در بخشی میخوانیم: "... معمولا در استفاده از قلم سمبلهایی نزد توده مردم وجود داشت. برای تثبیت یک ازدواج، قلمی از مس سرخ استفاده میشد و متن آن نیز روی موم نوشته میشد نه کاغذ. برای تجلیل از دوستی، قلمی از نقره یا منقار لک لک استفاده میشد و برای نامهنگاری با یک دشمن، قلمی که از شاخه درخت انار به دست میآمد استفاده میشد...".
کوفی، نسخ، ثلث، ریجان، نستعلیق و شکسته نستعلیق سبکهای آشنای خطاطی در کنار برخی خطوط خاص از جمله «خط غبار»، «خط مناشیر»، «خط تاج» و ... از انواعی هستند که توضیح آنها را در ذیل فصل سوم میخوانیم.
اما شاید بتوان گفت که خواندنی و دیدنیترین فصل کتاب، فصل چهارم آن است. جایی که به بررسی هنر خط در مصاف با اسامی و کلمههای متبرک پرداختهمیشود. «طلسم رخسار»، «جفر:علم حروف»، «فتوحات یا حروف منفرد»، «بسمالله»، «حاشیه» و «امضا» عناوین مباحث این فصل هستند. سه بخش نهایی این فصل نیز مربوط میشود به اشکال و آئینهای مختلف بسماللهنویسی، حاشیهنویسی و امضاهای پای نامهها در ادوار مختلف تاریخ.
«در محضر الله» عنوان فصل پنجم کتاب است. «ارتعاش لطیف» و «تزئینت بناها» نیز عناوینی هستند که در این فصل با آنها آشنا میشویم. ارتعاش لطیف در این فصل اختصارا اینگونه بررسی میشود: "هنر اسلامی به سوی اندوهی رازآمیز و مستور حرکت میکند که در خود تجربهای عرفانی را میپروراند. اسلیمی هم که این اندوه را در فرم تزئینی بیان میکند، به همین ترتیب است. تعادل خط و رنگ را در حدی نگه میدارد که در آن حد شروع به نوسان و ارتعاش در نقش و نگارهای درهمبافته میکنند و خطاطی و تزئینات طبیعی و هندسی با هم ترکیب میشوند".
فصل ششم با نام «نقاشی معاصر» مروری بر آثار چهار هنرمند معاصر دنیای شرق؛ حسین زندهرودی (متولد 1937، ایران)، کمال بولاتا (متولد 1942، فلسطین)، رشید قریشی (متولد 1947، الجزیره) و شاکر حسن السعید (متولد 1925، عراق) دارد.
این کتاب از ترجمه انگلیسی آن به قلم «مژگان جایز» و «محمدرضا عبدالعلی» به فارسی برگردانده و به وسیله «منصور احمدی» ویراستاری شده است. "فرهنگسرای میردشتی" ناشر این کتاب است که آن را در غرفه خود در نمایشگاه امسال در معرض بازدید علاقمندان قرار دادهاست.
............................
پایان پیام/ 101