به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ جلسات رسیدگی به پرونده قتل «علامه شیخ حسن شحاته» از رهبران شیعه مصر، «محمد شحاته» برادر وی و دو تن دیگر، در مرکز آموزش نیروهای پلیس در حومه شهر قاهره برگزار شد و در نهایت، ۲۳ متهم این پرونده به ۱۴ سال حبس محکوم و ۸ نفر نیز تبرئه شدند.
دادستان کل، همه این افراد را به قتل عمد چهار پیرو مذهب تشیع از جمله حسن شحاته از رهبران این مذهب در مصر متهم کرده بود.
اسامی متهمین به این شرح است: محمد محمد بریک، عبد المنعم صابر، حسین شعبان، خطیب عبد الظاهر، قدری عبد الظاهر، صابر إبراهیم السایس، أسامة عبد النبی، صابر حویح، عمرو یحیى، علی رمضان حسانین، حسن محمد الباشا، مجدی عبد الدایم کامل، إبراهیم خمیس محمد، شحاتة عمارة جمعة، حسن علی حسن، مصطفى علی حسن، خالد علی أبو نجم، صابر سعید علی، عبد الوهاب عاشور، محمد إسماعیل الجمال، أیمن محمد صابر، أشرف محمد حسبن، محمد عبد الباقی جبریل، إکرامی عبد الباقی، سعد محمد سعد، شعبان محمد الحجار، محمود إبراهیم، عماد أحمد عبد المجید، رمضان علی الأخرس، أحمد عبد العاطی الأخرس، سلیمان طه أبو نجم.
حوادث این پرونده به مراسم میلاد امام زمان(عج) در ۲۳ ژوئن ۲۰۱۳ باز میگردد که طی آن صدها نفر از جوانان روستای زاویه ابومسلم در استان الجیزه واقع در غرب قاهره به حسن شحاته روحانی شیعه شده مصری و برادرش و دو تن دیگر از پیروان اهلبیت(ع) حمله کردند و آنها را کشتند و اجسادشان را مثله کردند.
تکفیریها شیخ حسن شحاته ۵۵ ساله را به همراه برادرش محمد شحاته ۳۵ ساله و دو تن دیگر از پیروان اهلبیت(ع) را به طرز فجیعی به شهادت رساندند.
آنان به این جنایت اکتفا نکرده و پیکر آنان را مورد هتک حرمت قرار دادند که این حادثه تلخ قلب شیعیان را به درد آورد.
در ویدیوئی که از این حادثه دلخراش منتشر شده، شماری از افرادی که در قتل مستبصر بزرگ مصری و سه تن دیگر مشارکت داشتند، در اقدامی غیر انسانی با بستن طناب به جنازه های آنان، آنها را در خیابان بر روی زمین کشیدند.
این حادثه در آن زمان با محکومیت گسترده داخلی و خارجی به ویژه از طرف سازمان های حقوقی و سازمان های مدافع آزادی ادیان مواجه شد و پیروان مذهب تشیع در شماری از کشورهای عربی این حادثه را محکوم کردند و ایران آن را هدف قرار دادن سازمان یافته شیعیان در مصر توصیف کرد.
وکلای متهمان و خانواده آنان حکم صادر شده را سختگیرانه دانستند ولی وکلای مدعی العموم و شیعیان مصر گفتند متهمان این پرونده، فقط عاملان زندانی یا فراری این قتل نیستند و خواستار افزوده شدن اسامی تشویق کنندگان به قتل، به فهرست متهمان شدند. برخی از این افراد از شخصیتهای معروف سلفی و برخی نیز از اطرافیان نزدیک «محمد مرسی» رئیس جمهور برکنار شده مصر هستند.
شیخ حسن شحاته در سال ۱۹۴۶ در خانوادهای «حنفی» مذهب در استان «الشرقیه» مصر به دنیا آمد و در سال ۱۹۹۶ در سن ۳۰ سالگی به مذهب تشیع درآمد. وی فارغ التحصیل مرکز «القراءات» بود و مدرک کارشناسی ارشد خود در رشته «علوم قرآنی» را از این مرکز دریافت کرد.
اولین خطبه نماز جمعه خود را در حالیکه بیش از ۱۳ سال نداشت، در مسجد روستایش خواند و خواندن خطبههای نماز را هنگام ادای خدمت سربازی در نیروهای مسلح مصر نیز ادامه داد و مسئول توجیه و بالا بردن روحیه نیروهای یگان مهندسی ارتش مصر در سال ۱۹۷۳ و گوینده رادیو و تلویزیون بود. به این ترتیب شیخ شحاته در خانوادهای دوستدار اهلبیت(ع) رشد یافت.
آنگونه که خود شحاته میگفت، پدرش درباره شخصیت امیرالمؤمنین على بن ابىطالب(ع) برای وی بسیار سخن میگفت و به شیخ حسن میگفت: فرزندم، امیرالمؤمنین(ع) مهمترین حامى اسلام بود. هنگامیکه حضرت علی(ع) در کنار پیامبر(ص) بود، هیچگاه کسی جرأت نمیکرد، به آن حضرت آزاری برساند.
شحاته خود میگوید: بیست سال را با اهل تصوف سپری کرده و تنها نتیجهای که از آنها گرفته این بوده که آنها در میان خود به شاخههای متعددی تقسیم شدند که وهابیها یکی از آنها هستند که چهره اسلام را تحریف کرده و مبانی اعتقادی خود را براین اندیشه باطل بنا کردند که هیچ یک از ائمه را به رسمیت نمیشناسند و تنها فرد مورد قبول نزد آنها «ابن تیمیه» است که حتی بیش از پیامبر(ص) او را گرامی میدارند.
شیخ حسن شحاته طی سالهای ۱۹۹۴ تا ۱۹۹۶ به مذهب تشیع گروید، با این حال در این مدت نیز همواره مدافع اهل تسنن بود، اگرچه دشمنانش وی را متهم به ناسزا گفتن به صحابه و عایشه میکردند.
وی در دوره حکومت سه دههای «حسنی مبارک»، رئیس جمهوری مخلوع مصر سه سال در زندان به سرمیبرد و از سفر به خارج از مصر منع شده بود.
مطبوعات و رسانههای مصر وی را از بزرگترین شیوخ این کشور و بحث برانگیزترین آنها در مصر میدانستند و او را «علامه شیخ حسن احمد شحاته» مینامیدند که از شیوخ و علمای الازهر و امام جماعت یکی از بزرگترین مساجد قاهره و برگزار کننده مجموعه برنامههای «العلم» در رادیو و تلویزیون و مساجد مصر بود.
مردم مصر او را به عنوان امام جماعت مسجدی میشناختند که در نزدیکی سفارت اسرائیل در قاهره قرار داشت و روزهای جمعه برای شنیدن خطبههای نماز جمعه و سخنرانیهایش به این مسجد هجوم میآوردند تا سخنان وی درباره برحق بودن اهل بیت(ع) و وفاداریش به ولایت آنها را بشنوند و شیخ را همواره منادی حق و حقیقت میدانستند و از آنجا که وی همواره رسوا کننده رژیم صهیونیستی بود و علیه آنها سخن میگفت، نماز جمعه وی همواره با اتخاذ تدابیر شدید همراه بود.
دانش آموزان بسیاری توسط شیخ شحادته در الازهر پرورش یافتند که از جمله آنها میتوان به «شیخ طنطاوی» اشاره کرد.
گفته شده که وی پیامبر(ص) را در خواب دیده که از وی خواستار ولایت حضرت علی(ع) و دفاع از اهل بیت(ع) بر پای منابر و در تمام رسانهها شده و به همین دلیل گفته میشود، چون سخن وی از دل برمیآمده لاجرم بر دل هم مینشسته و بسیاری را پای منبر خطابههایش میکشیده است.
شیخ حسن شحاته در مصر از جمله مهمترین دشمنان وهابیت به شمار میآمد که در هرجا منبر سخنرانی داشت، غیر ممکن بود، ماهیت واقعی وهابیها و وهابیت را برملا نکند، به همین دلیل در سال ۱۹۹۶ توسط دستگاههای امنیتی مصر و در واقع به شکایت گروههای وهابی مصری دستگیر و تنها به اتهام اعلام ولایت علی ابن ابیطالب و ترویج تشیع در مصر راهی زندان شد تا قدر و ارزش شیخ بیش از پیش نزد مردم مصر افزایش یابد. شیخ پس از خروج از زندان از هرگونه سخن گفتن و اظهار نظر در رسانههای جمعی منع شد. این موجب شد تا وی از منبر برای برملا کردن ماهیت واقعی نظام مبارک و آنچه در زندان بر وی گذشته استفاده کند.
مؤلفات شیخ حسن شحاته آنگونه که خود میگوید، کتاب «إحیاء علوم الدین» بوده و اشعار و رسالههایی نیز به رشته تحریر درآورده که باید از میان آنها به رساله «سراج الأمة فی خصائص السادة الأئمه» اشاره کرد.
درباره فعالیتهای مذهبی خود، شحاته که به خاطر ساختار مذهبی خانوادهاش خیلی زود و در نوجوانی وارد فعالیتهای دینی و مذهبی شد و همین موجب شد تا وی برای اولین بار هنگامیکه هنوز به سن ۱۵ سالگی نرسیده بود، پای منبر برود و به گفتهاش خود با دست خود خطبه نماز را بنویسد. شحاته ۵ سال خطیب مسجد «الأشراف» روستای خود بود.
شمار پیروان مذهب شیعه در مصر به درستی مشخص نیست ولی برآوردهای غیررسمی نشان میدهد شمار آنها به هزاران نفر میرسد و در بسیاری از موارد به آنان اجازه برگزاری علنی مراسم مذهبی داده نمیشود.
.............
پایان پیام/ ۲۱۸