خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

دوشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
۷:۲۹
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
یکشنبه
۲۴ خرداد
۱۳۹۴
۲۲:۱۸:۱۹
منبع:
اختصاصی ابنا
کد خبر:
689276

رایزنی شکننده در ژنو ؛ دست بالا مال کیست؟

انقلابیون یمن خاطره خوبی از مذاکرات ندارند واینک از این واهمه دارند که از یک سوراخ، دوبار گزیده شوند...

آآ

خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا / سرویس تحلیل سیاسی:

در حالی که مردم بی دفاع یمن، بیش از 80 روز است که زیر بمباران ناجوانمردانه بمب افکن های آل سعود قرار دارند، نشستی از سوی سازمان ملل تحت عنوان "رایزنی های ژنو" برای تعیین آینده این کشور برگزار خواهد شد.

این مذاکرات قرار بود دیروز (یکشنبه) برگزار شود اما سازمان ملل متحد اعلام کرد که این نشست به امروز دوشنبه 25 خرداد 1394 موکول شده است.

تحلیل زیر خوانندگان ابنا را با این مذاکرات و دورنمای آن آشنا می سازد:

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به قلم: ع. حسینی عارف
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

سرانجام با عقب نشینی سازمان ملل متحد در برابر خواست منطقی جنبش مردمی انصارالله و انقلابیون یمن، گروه های یمنی حاضر شدند سوار هواپیمای ارسالی این سازمان به صنعاء شده و به سوی آنچه "رایزنی های ژنو" خوانده می شود پرواز کنند.

این اقدام عصر دیروز و پس از چند روز کش و قوس انجام گرفت و «سید حمزة الحوثی» و نمایندگان جنبش انصارالله (جریان انقلابی حاکم بر یمن) و گروه های دیگر یمنی نیز به "رایزنی کنندگان" پیوستند.

* چرا انصارالله شرکت در ژنو را قبول نمی کرد؟

در پاسخ به این سؤال، چند دلیل را می توان ارائه کرد:

1. رایزنی و مذاکره در حالت جنگ، اگر نگوییم امری بی معنا، اما یقیناً اتفاقی نامناسب است. چگونه می توان در حالی که مردم همه روزه زیر بمباران آل سعود و حامیان آنها قرار دارند پای میز مذاکره نشست و با افرادی که در پناه رژیم متجاوز سعودی، روزانه باعث کشتار دهها شهروند مظلوم می‌شوند گفتگو کرد؟

2.  انصارالله و کمیته عالی انقلاب یمن، این رایزنی ها را "تله"ای از سوی حامیان بین المللی آل سعود می دانند. به پندار آنان، این نشست در راستای تحقق اهداف عربستان سعودی برگزار می شود و آنان قصد دارند اهدافی که در جریان 80 روز بمباران به دست نیاوردند را پای میز مذاکره به چنگ آورند. در واقع، هدف از برگزاری کنفرانش ژنو تحمیل خواسته های استکبار جهانی بر ملت یمن است.

3. به نظر انقلابیون یمن، نماینده سازمان ملل در یمن فرد مستقلی نیست؛ بلکه دارای وابستگی بوده و در پی محقق کردن خواسته های عربستان سعودی و آمریکا است. «ضیف الله الشامی» از رهبران انصارالله صراحتاً درباره وی گفت: "اسماعيل ولد الشيخ احمد، بیش از آنکه برنامه های سازمان ملل را دنبال کند برای اهداف سعودی ها تلاش می کند".

4. عدم اعلام ماهیت و وضعیت واقعی گروه های یمنی شرکت کننده در این کنفرانس، دلیلی بود که بیش از هر دلیل دیگر از سوی انصارالله بر آن تأکید شد. سازمان ملل در دعوت هیأت‌های شرکت کننده در کنفرانس ژنو، با انصارالله همانند "شورشی" یا "کودتاچی" برخورد کرد. در این چارچوب، پیشنهاد شده بود که گفتگوها بین "دولت منصور هادی و حوثی ها" یا بین "حکومت خارج از یمن و کودتاگران داخل یمن" انجام شود. این همان چیزی است که هیأت رسمی حکومت یمن نیز همچنان اصرار دارد انجام گیرد؛ اما عجیب اینکه اعضای حکومت یمن، امروز فقط کلید اتاقهای خود در هتلهای ریاض را در اختیار دارند؛ اما آنان که کودتاگر خوانده می شوند اکثر اراضی یمن را.

5. ابهام و تناقض بیانیه‌های فرستاده سازمان ملل درباره نشست ژنو را می توان آخرین دلیل انصارالله برای شرکت نکردن در ژنو دانست. آنها اعلام کردند که سازمان ملل باید رسماً توضیحات لازم درباره سازو‌کار و مکانیزم مذاکرات ژنو را ارائه کند. آنها تأکید کرده بودند که اگر قرار است گفتگوی ژنو بین هیات رئیس‎جمهور فراری یمن و مخالفان برگزار شود، سازوکار متفاوتی با مذاکرات گروههای داخلی خواهد داشت؛ زیرا در آن صورت، هیات سیاسی در صنعاء باقی می‌ماند و "کمیته‌های انقلابی" به ژنو خواهند رفت.

* آیا موانع برداشته شد؟

پس از اینکه هواپیمای سازمان ملل با صندلیهای خالی به ژنو برگشت، سازمان ملل درک کرد که تهدیدات انقلابیون جدی است. بنابراین در برابر درخواست آنها تسلیم شد و گروه های یمنی شرکت کننده در نشست ژنو را معرفی کرد.

ابتدا سخنگوی سازمان ملل متحد با اذعان به اینکه "همه طرف های یمنی برای شرکت در رایزنی های ژنو به این شهر نرسیده اند" اعلام کرد: در 48 ساعت گذشته، تغییرات زیادی در سازوکار برگزاری نشست ژنو رخ داده است.

سپس «اسماعیل ولد الشیخ احمد» نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل متحد در بیانیه ای که عصر دیروز روی صفحه شخصی خود در "فيسبوك" منتشر کرد، برای اولین بار طرفهای این رایزنی ها را به این ترتیب اعلام کرد: "حزب المؤتمر الشعبي العام و هم پیمانان آن"، "جنبش انصارالله و هم پیمانهای آن"، "احزاب اللقاء المشترك و شركای آنها" و "الحراك الجنوبی السلمی (جنبش مسالمت آمیز جنوب یمن)".

هفت حزب تشکیل دهنده اللقاء المشترك (شامل "حزب التجمع اليمنی للاصلاح"، "الحزب الاشتراكی اليمنی"، "حزب الحق"، "التنظيم الوحدوی الشعبی الناصری"، "حزب البعث العربی الاشتراكی القومی"، "التنظيم السبتمبری الديمقراطی" و "اتحاد القوی الشعبية اليمنية") همان گروهی بودند که در بهار عربی یمن، نقش اپوزیسیون اصلی صالح را بر عهده داشتند.

سازمان ملل همچنین از جریانهای سیاسی يمنی مشاركت کننده در این رایزنی ها درخواست کرد که "با حسن نيت، بدون پیش شرط و در فضای اعتماد و احترام متقابل وارد گفتگوها شوند تا رسیدن به راه حلی برای نجات يمن و مردم آن از بحران خطرناک فعلی، آسان گردد".

با این اعلام ها، به نظر رسید که مانع چهارم و مانع پنجم از موانغ فوق الذکر برداشته شده است؛ لذا نمایندگان انصارالله حاضر به پیوستن به این نشست شدند.

* دست بالا مال کیست؟

این سؤالی است که در هر مذاکراتی پرسیده می شود؛ "دست بالاتر از آن کیست؟" ؛ یا برعکس آن پرسش که "کدام طرف، بیشتر به مذاکرات نیاز دارد؟".

برای پاسخ به این سؤال، باید دید کدام یک از طرفها تاکنون به هدف خود رسیده است؛ محور استکبار و ارتجاع (یعنی عربستان و هم پیمانانش) یا محور مقاومت (انصارالله و یارانش)؟

محور استکبار و ارتجاع: هم اکنون بیش از 80 روز از تهاجم رژیم آل سعود و حامیان آن به کشور یمن می گذرد. هدف مهاجمان از این حمله، شکست دادن انقلاب دوم یمن (انقلاب 21 سپتامبر 2014) یا حداقل دچار کردن آن به سرنوشت انقلاب اول یمن (در سالهای بهار عربی) بود. اما با وجود اینکه این حملات بیش از 9 هزار کشته و زخمی بر جای گذاشته است اما انقلابیون، نسبت به دو ماه پیش از هیچ موضعی عقب ننشسته اند.

محور مقاومت: تا پیش از سپتامبر 2014، پایتخت یمن در دست دولت فراری فعلی، و بخشهای وسیعی از بقیه استانها در دست تکفیری ها بود. تروریست‌های القاعدة و انصارالشریعة در آن زمان پنجاه درصد از اراضی این کشور، شامل جنوب و شرق یمن ـ مانند استانهای "المهرة" و "حضرموت" و بخشهایی از "ابین" و "شبوه" ـ را در کنترل داشتند. اما امروز با جود حملات گسترده عربستان و متحدانش به یمن،  بیش از هفتاد درصد سرزمینها در کنترل انصارالله است. همین دیروز، نیروهای ارتش و کمیته‌های مردمی یمن موفق شدند بعد از درگیری‌های شدید با تروریست‌های القاعده، شهر "الحزم" مرکز استان "الجوف" را نیز از لوث وجود آنها پاکسازی کنند و کنترل شهر را در دست بگیرند. علاوه بر این، برخی پیشروی ها در خاک سعودی، نگرانی بزرگی برای آل سعود ایجاد کرده است.

این وضعیت نشاندهنده این است که دست بالا در این مذاکرات، از آن انقلابیون یمنی است؛ و این سعودی ها هستند که باید برای خروج از باتلاق یمن تلاش کنند.

بر همین مبناست که انقلاببون یمن به کنفرانس ژنو بدبین هستند و آن را تلاش برای نجات سعودی و رییس‌جمهور پناهنده به آن می دانند؛ نه تلاشی برای ایجاد یمنی با ثبات.

* گزیده شدن مجدد از یک سوراخ؟

یمنی ها خاطره خوبی از "عربستان سعودی" و از "مذاکرات" ندارند. پس از انقلاب تونس و همزمان با اعتراضات مشهور به بهار عربی در مصر، لیبی و بحرین، مردم یمن نیز از جمعه 24 دی 1389 (14 ژانویه 2011 م.) مجموعه‌ای از راهپیمایی‌های خیابانی، اعتراضات خونین و نافرمانی‌های مدنی علیه حکومت وقت یمن را آغاز کردند. پس از اوجگیری انقلاب و افزايش شمار كشته ها، «علی عبدالله صالح» رییس جمهور وقت یمن با پنج مقام بلندپایه اش به عربستان فرار کرد.

اینجا بود که محور استکبار و ارتجاع، در لباس "شورای همکاری خلیج فارس" به میدان آمد و در نوامبر 2011 صالح را با مصونیت قضایی از قدرت کنار گذاشت و معاون وی «عبدربه منصور هادی» را تا زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، رییس دولت انتقالی کرد. سپس انتخابات ریاست جمهوری به شکل نمایشی و با تنها یک نامزد برگزار شد. رئیس‌جمهور شدن منصور هادی به معنی ایجاد انحراف در مسیر انقلاب مردم یمن و حفظ ساختار سیاسی رژیم صالح بود؛ زیرا وی از سال 1994 معاون صالح در قدرت بود.

اینک مردم انقلابی یمن از این واهمه دارند که از یک سوراخ، دوبار گزیده شوند؛ زیرا طرف مقابل، اصرار بر اجرای قطعنامه 2216 شورای امنیت دارد که یک طرفه و با فشار خارجی به تصویب رسیده و در واقع، ادامه همان اقدام شورای همکاری خلیج فارس در استمرار حاکمیت منصور هادی است.

* انصارالله ؛ وارث هزار سال حاکمیت

جنبش انصارالله وارث هزار سال حکومت امامان زیدی یمن است؛ حکومتی که با قیام «یحیی بن الحسین» معروف به «امام هادی الی الحق» از اواخر قرن سوم هجری (898 م.) در یمن تثبیت شد و پس از او 68 جانشینش از خاندان رسی، به طور متناوب قدرت را در یمن در دست داشتند.

آنها فن اداره کشور را می دانند و شیوه مذاکره را نیز بخوبی بلد هستند؛ همانگونه که با وجود بمباران شدید، همچنان ایستاده اند و حتی "قبایل و گروههای غیر حوثی" را نیز با خود متحد کرده اند.

اما باید دید که طرف مقابل چقدر در پایان دادن به این بحران جدی است؟ روزهای آینده مشخص می کند که آیا ژنو، ایستگاهی برای ایجاد آرامش در یمن خواهد بود، یا میزبان یک رایزنی شکننده؟

.......................
پایان پیام/ 101