به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ «محمد جود ظریف» وزیر خارجه کشورمان بطور همزمان امروز صبح در چهار روزنامه "الشروق مصر"، "السفیر لبنان"، "الرای کویت" و "الشرق قطر" مقالهای نوشته است که متن این مقاله به شرح ذیل است:
الجار ثم الدار:
یک توصیه اخلاقی یا یک ضرورت راهبردی
محمد جواد ظریف
در سنت دیرین منطقه ما و در دینِ حنیفِ اسلامِ همه ما (که همه ما را به هم پیوند میدهند)، توصیه حکیمانهای وجود دارد: "الجار ثم الدار". در جهان امروزما این توصیه اخلاقی ژرف نگرانه که ۱۴ قرن قبل به ما ابلاغ شد، یک ضرورت غیرقابل انکار است: رفاه و امنیت تنها در محیطی برخوردار از این دو نعمت بزرگ دست یافتنی است.
اولویت اول ایران از ابتدا داشتن روابطی خوب و مستحکم با همسایگانش بوده است و این موضوع به ویژه از ابتدای روی کار آمدن دولت جدید ایران به صراحت اعلام و پیگیری شده است. سفر منطقهای من به سه کشور همسایه شامل کویت، قطر و عراق بلافاصله بعد از توافق تاریخی هستهای ایران و پنج عضو دائمی شورای امنیت و آلمان در وین، بر همین راهبرد و اهتمام در سیاست خارجی ایران تاکید دارد.
در حال حاضر، منطقه ما در ناآرامی به سر میبرد و خطرات جدی بنیانهای جامعه، و فرهنگ بسیاری از کشورهای مسلمان این منطقه را به شدت تهدید میکند. هر چند ایران، با تکیه بر یک جمعیت منعطف و در عین حال مقاوم در برابر سلطهگری و با ارائه افقهای جدیدی از تعامل سازنده، به لطف خدا در ثبات و امنیت به سر میبرد، ولی نمیتواند نسبت به ویرانیهای عمیق اطراف خود بیتفاوت باشد. تجربه به ما میگوید که بیثباتی و ناآرامی مرزی نمیشناسد. امروز امنیت هیچ کشوری در این دنیای جهانی شده، نمیتواند در محیطی ناآرام تضمین شود.
توافق وین یک شروع ضروری برای منطقه بود و نه تنها به ضرر هیچ یک از همسایگان ما نیست، بلکه دستاوردی برای تمامی منطقه است، چرا که به یک تنش غیرضروری و دوازده ساله که بیش از همه منطقه ما را تهدید میکرد، خاتمه داد. اینک زمان پرداختن به کارهای مهمتری است که در راس آنها جستجوی راهکارهایی است که به ایران و دیگر کشورهای منطقه برای ریشه کنی عوامل بیاعتمادی و تنش در منطقه کمک کند. تأسیس یک مجمع گفتگوی منطقهای در منطقه ما و در مرحله بعدی بین کشورهای مسلمان خاورمیانه به منظور تسهیل تعاملات، نیازی اساسی است که میبایست از مدتها قبل به آن پرداخته میشد. این گفتگوی منطقهای باید براساس اهداف مشترک و برخی اصول عمومی پذیرفته شده بین کشورهای منطقه صورت گیرد که مهمترین آنها عبارتند از: "احترام به حاکمیت، تمامیت ارضی و استقلال سیاسی تمامی کشورها؛ مرزهای غیرقابل نقض؛ عدم دخالت در أمور داخلی سایر کشورها؛ حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات؛ ممنوعیت تهدید یا استفاده از زور؛ و اشاعه صلح، ثبات، پیشرفت و سعادت در منطقه"
.
همه ما باید این واقعیت را بپذیریم که زمان بازیهای با حاصل جمع صفر تمام شده و ما همه با هم یا برنده و یا بازندهایم. امنیت پایدار از طریق نا امن کردن دیگران به دست نمیآید. هیچ ملتی نمیتواند به منافع خود دست یابد، بدون این که منافع دیگران را نیز در نظر گیرد. چه بخواهیم و چه نخواهیم این سرنوشت محتوم همه ماست. "وَ لَا تَنَازَعُواْ فَتَفْشَلُواْ وَ تَذْهَبَ رِیحُکمُوَ اصْبرِواْ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابرِینَ". (انفال: ۴۶)
البته این همکاری اجتناب ناپذیر، یک ضرورت تلخ تعامل با دشمنان نیست، بلکه یک روند شیرین اصلاح و دوستی میان برادران و اعضای یک خانواده است که چند صباحی از هم فاصله گرفتهاند "که إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُواْ بَینْ أَخَوَیْکمُ". (حجرات: ۱۰)
در هیچ نقطهای از دنیا اهمیت این ساز و کارها مشهودتر از منطقه خلیج فارس و بعد از آن خاورمیانه اسلامی نیست و نیاز به یک ارزیابی هوشمندانه از پیچیدگیهای منطقه و اتخاذ سیاستهایی پایدار به منظور مواجهه با آن غیرقابل انکار است. مبارزه با ترور یک نمونه از این موارد است. هیچ کس نمیتواند با گروههایی خشن و افراطی نظیر به اصطلاح دولت اسلامی- که نه دولت است و نه اسلامی- در عراق مبارزه کند، در حالی که همزمان در حال گسترش موثر آنها را در یمن و سوریه است.
اگر قرار باشد که یک موضوع را از میان فجایع جاری منطقه برای شروع مباحثات جدی انتخاب کنیم، یمن یک نمونه خوب خواهد بود. ایران یک رهیافت معقول و اجرایی برای حل این بحران دردناک و غیرضروری ارائه داده است. طرح چهار مادهای ارائه شده ایران خواستار "آتشبس فوری، کمکهای انساندوستانه برای غیرنظامیان یمنی، تسهیل گفتگوهای گروههای یمنی داخل کشور و سرانجام هدایت آنها به سمت تشکیل یک دولت فراگیر گسترده وحدت ملی" است. طرح مشابهی هم دو سال قبل و پس از مشورت با برخی همسایگان و دیگر کنشگران برای بازگرداندن صلح و ثبات به سوریه پیشنهاد شده است که به موازات تلاش برای حل و فصل بحران یمن، میتواند با همکاری دیگر کشورهای اسلامی و تحت نظارت ساز و کارهای سازمان ملل متحد در دستور کار قرار گیرد.
همزمان میتوان این گفتگوهای راهبردی را برای اتخاذ گامهای مشخص و ایجاد درک بهتر برای حل و فصل و بررسی مسائلی همچون تروریسم و افراط گرایی، جلوگیری از بروز جنگ فرقه ای و طایفهای و همچنین تنوع بخشیدن به همکاریهای علمی و صنعتی و توسعه و ارتقای روابط بین کشورهای اسلامی منطقه به کار گرفت.
همکاریهای هستهای صلح آمیز میتواند یک نمونه بارز از این گونه همکاریها باشد. دستیابی به فوائد فناوری صلح آمیزهستهای بر اساس مقررات بینالمللی حق ایران و همه کشورهای مسلمان خاورمیانه است. همکاری تمامی کشورهای منطقه برای دستیابی به چنین اهدافی ضروری است. از موارد قابل پیگیری در این همکاریها میتوان به موارد زیر اشاره کرد: "استفاده از امکانات غنی سازی به عنوان مرکز منطقهای برای تولید سوخت اتمی با همکاری کشورهای اسلامی منطقه در بعد فنی و همچنین تشدید تلاش های بینالمللی برای ایجاد منطقه عاری از سلاح هستهای در خاورمیانه در بعد سیاسی".
سخن پایانی این که، ما کشورهای مسلمان منطقه ما و خاورمیانه، با داشتن مشترکات فراوان و متنوع دینی، فرهنگی، سیاسی، جغرافیایی تمامی لوازم ضروری برای یک همکاری سازنده و مفید برای همه مردم منطقه و جهان را در اختیار داریم. چالشهای فراوان موجود در منطقه ما آن چنان مهم و جدی است که نباید با بحثهای فرقهای و اختلافات شخصی، بیش از این از شروع شجاعانه و آینده نگرانه این همکاری حیاتی برای برخورد با ریشههای ناآرامی در منطقه خاورمیانه اسلامی و به ویژه منطقه خلیج فارس طفره برویم و به امید حل مشکلاتمان توسط دیگران باشیم که خود نقشی اساسی در ایجاد این مشکلات داشته اند.این فرصتی یگانه برای تعامل است و مردم ما به حق از ما انتظار دارند که آنرا به هدر ندهیم. "وَ قُلِ اعْمَلُواْ فَسَیرَى اللَّهُ عَمَلَکمْ وَ رَسُولُهُوَ الْمُؤْمِنُونَ". (توبه ۱۰۵)
* محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران است.
.........................
پایان پیام/ ۲۷۰