خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

چهارشنبه ۱۴ آذر ۱۴۰۳
۱۹:۲۳
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
جمعه
۲۶ خرداد
۱۳۹۱
۷:۱۹:۵۱
منبع:
ابنا
کد خبر:
691687

مصر ؛ سرنوشت انقلاب بدون رهبر

هر ملتی که دست به جنبش و نهضت می زنند و انقلاب را به پیروزی می رسانند قبل از همه چیز قوه قضائیه را تصرف می کنند و دادگاه های انقلابی تشکیل می دهند و نیروی ویژه انقلابی تشکیل می دهند و خائنین را به سزای عملشان می رسانند اما انقلاب بدون رهبر مصر نتوانست به این مهم عمل کند.

آآ

خبرگزاری اهل‌بیت(ع) ـ ابنا / سرویس تحلیل سیاسی:

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به قلم: فرهاد عارف دوست (خبرگزاری ابنا)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

انقلاب مردم مصر در اواخر 1389 آغاز شد. این انقلاب زمینه ای درونی طولانی داشت اما چنین تلقی شد که زمینه آن انقلاب کوتاه مدت تونس بود که در چند روز یک دیکتاتوری بلند مدت اما بی ریشه را سرنگون کرد که بعد از موج بیداری در مصر پدیدار شد اما اکنون ما به پس زمینه های انقلاب مصر نمی پردازیم بلکه به این واقعیت توجه داریم که انقلابی در مصر روی داد، مردم به میدان آمدند و میدان التحریر نماد حضور مردم مصر در برابر دیکتاتوری تحت حمایت غرب و اسرائیل و نماد نابودی دیکتاتوری های عرب گردید. مردم مصر از همه اقشار و ازپیروان همه طوائف و مذاهب و ادیان آسمانی، از ملی گرا تا اسلام گرا و از سکولار ها تا پان عربیست های ناصری در صف واحد دربرابر دیکتاتور حسنی مبارک ایستادند و آن را درسالروز انقلاب اسلامی ایران یعنی 22 بهمن 1389 سرنگون کردند و ثابت کردند که هیچ وقت استبداد و دیکتاتوری و تسلیم در برابر صهیونیسم را به رسمیت نشناخته بودند. مردم مصر سختی کشیدند، کشته و زخمی دادند و حکومت باوجود تلاش های دیکتاتور و ارتش و سازمان های امنیتی وی و توطئه های صهیونیست ها و غرب و دیکتاتورهای عرب با سرعت تمام در برابر دیکتاتوری طولانی مدت سادات و مبارک پیروز شد اما ریشه های دیکتاتوری ماند. مبارک نتوانست جانشین خود را معرفی کند اما انقلاب و انقلابیون هم نتوانستند وارد نهاد های نظام مصر شوند و تنها به اسم و عنوان "شباب الثوره" و ... دل خوش کردند زیرا انقلاب مصر هم مانند انقلاب های تونس و لیبی و یمن رهبر نداشت و این همان چیزی بود که از ناامید شدن دشمنان ملت مصر جلوگیری می کرد.

انقلاب آنقدر سریع روی داد و به اوج رسید که مبارک و یارانش نتوانستند در برابر آن حرکتی مؤثر انجام دهند ارتش هم شاید به امید رسیدن ژنرال حسین طنطاوی به کرسی قدرت، چندان از مبارک دفاع نکرد و دیدیم که از آن زمان طنطاوی است که از تمام ثمرات انقلاب مصر بهره مند شده است و کشور مصر را آنگونه که اسرائیل و آمریکا و آل سعود و آل ثانی می خواهند از درون یک پادگان اداره می کند انقلاب بدون رهبر نتوانست کارهای اساسی در درون نظام انجام دهد و نظام را از اساس دستخوش تغییر کند و انقلابیون در بیرون از هستند و قوه قضائیه و قانون و ارتش و سازمان های امنیتی و اطلاعاتی دیکتاتور و همه نهادهای دیگر دست نخورده باقی ماندند.

هر ملتی که دست به جنبش و نهضت می زنند و انقلاب را به پیروزی می رسانند قبل از همه چیز قوه قضائیه را تصرف می کنند و دادگاه های انقلابی تشکیل می دهند و نیروی ویژه انقلابی تشکیل می دهند و خائنین را به سزای عملشان می رسانند اما انقلاب بدون رهبر مصر نتوانستند به این مهم حتی متوجه شوند و به محض اعلام کناره گیری حسنی مبارک جشن گرفتند گویا آنها به سرمنزل انقلاب خویش رسیده اند درحالی که قدرت همچنان در دست یاران نظامی آقای مبارک بود و هر گاه که مردم به چیزي معترض می شدند نظامیان نخست وزیر را عوض می کردند اما گویا باز هم در بین انقلابیون کسی نبود که بخواهد این واقعیت ها را درک کند و به رسمیت بشناسد زیرا انقلاب مصر رهبر نداشت.

نظامیان فرصت کافی به دست آوردند و در انتخابات پارلمانی تعداد زیادی از بقایای مبارک را به مجلس فرستادند؛ پول عربستان و قطر سرازیر شد و توطئه گران آمریکایی، اسرائیلی و انگلیسی فعالانه در کنار نظامیان حضور یافتند.

موج بیداری اسلامی در جهان عرب به گونه ای بود که همه توطئه ها را علنی کرد و توطئه گران از آن پس توطئه های خود را به عنوان سیاست های مدون و علنی ادامه دادند زیرا چیزی برای مخفی کردن نداشتند؛ در مصر هم همین اتفاق افتاد زیرا دشمنان ملت و انقلاب هرگز تصور نمی کردند و نمی کنند که ملت مصر بتواند یک حرکت همه جانبه و منسجم را دربرابر آن صورت دهد زیرا این انقلاب رهبر نداشت.

توطئه ها آنقدر علنی شد که عربستان بعد از کناره گیری مبارک 4 میلیار دلار کمک مالی به مصر اختصاص داد و انقلابیون بیرون از قدرت آن را رد کردند اما نظامیان، که قدرت را در دست داشتند آن را پذیرفتند. شاهزادگان سعودی بیش املاک خود را، که شامل هزاران هکتار زمین های زراعی بود، علنی کردند و شورای نظامی همه نوع تضمین ها را به آنها و به غرب و اسرائیل داد و هر کاری که در این مدت خواستند انجام داد و در انتخابات ریاست جمهوری به دلیل آن که تصور نمی کرد مردم منسجم شوند و عکس العمل مؤثری نشان دهند، نخست وزیر مبارک و فرمانده جنگ جمل در میدان التحریر قاهره را به انتخابات راه داد و به مرحله دوم رساند و در انتخابات مرحله دوم خارج از کشور بخت پیروزی احمد شفیق را آزمودند و نتیجه گرفتند کا تدابیر اتخاذ شده کافی نیست بنابراین قوه قضائیه غیر انقلابی و قضات و کارکنان مبارک در آن قوه، کودتای قضائی به راه انداخت و یک سوم نمایندگان منتخب پارلمان را از کار برکنار کرد همان قوه قضائیه ای که در روزهای اخیر حسنی مبارک را ـ که به خیانت و آدم کشی و فساد مالی و وطن فروشی متهم بود ـ به حبس ابد در یکی از کاخ های فراعنه در شرم الشیخ محکوم کرد و فرزندانش را کانّه تبرئه کرد؛ زیرا انقلاب دادگاه نداشت زیرا رهبر نداشت.

اکنون انقلابیون که مسائل خود را به جای نفوذ در نهاد های دولتی در میدان التحریر حل و فصل می کنند، دچار واماندگی شده اند و نمی دانند که چه کار کنند اما امید هنوز وجود دارد.

امید به این که کودتای قضائی ملت مصر را به آغاز انقلابشان باز گردانده است و مردم مجبورند برای حفظ انقلاب خود بار دیگر دست به انقلاب بزنند و این که این بار انقلاب مردم مصر چنان که قبل از کودتا بود، بی رهبر نیست. این بار شخصیت های سیاسی مهمی در صحنه حضور دارند که این کودتا برای شکست آنها طراحی شده بود و در حال حاضر نظامیان و اربابان عرب و غیر عرب آنها، از نتایج آن راضی اند اما مردم در حالت حیرت و سرگردانی به سر می برند و این تهدید بزرگ فرصت بزرگی نیز در اختیار رهبران سیاسی و مردم مصر قرار داده است که باید دید از آن چگونه بهره برداری می کنند!. آیا دیکتاتور باز می گردد و یا برای همیشه ریشه کن می شود؟ هر دو احتمال با تمام نیروهای خود در میدان رو در روی هم قرار گرفته اند.

......................
پایان پیام/ 101 ـ 110