به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ نزدیک به شش ماه از تجاوز آلسعود به سرزمن یمن برای عدم تشکیل حکومتی مردمی میگذرد، اما سعودیها در این بازه زمانی نه تنها به هیچ یک از اهداف اعلامی خود دست نیافتهاند بلکه ضربات و شکستهای سنگینی از نیروهای انقلابی یمن به ویژه در طول یک ماه اخیر را متحمل شدهاند.
مردم یمن در این جنگ نابرابر با اتحاد بیش از پیش و پیوستن به جنبش مردمی «انصار الله» ــ که در رسانهها به حوثیها شهرت دارد ــ درس خوبی به متجاوزان رژیم سعودی دادند که برخی کارشناسان معتقدند "مهمترین عامل موفقیت حوثیها دستیابی به «کتاب راهنمای حزب الله» است".
ظهور جنبش حوثیها در یمن بدون شک مهمترین پدیده محور مقاومت طی یک سال گذشته محسوب میشود. ریشههای این جنبش به اوایل دهه 1990 میلادی باز میگردد و از آن زمان تاکنون فراز و نشیبهای زیادی ــ از جمله جنگهای شش گانه در اولین دهه قرن بیستم با دولت مرکزی ــ را پشت سر گذاشتهاند تا از یک بازیگر محلی و حاشیهای به یک بازیگر ملی و مرکزی تبدیل شوند.
زمانی که انصار الله در 21 سپتامبر 2014 با سازماندهی اعتراضات مردمی در صنعاء زمام امور را به دست گرفت، مشخص بود که عربستان به قدرت رسیدن گروهی که "خود را متحد محور مقاومت به رهبری ایران در منطقه میداند" و "از الگوی حزبالله لبنان پیروی میکند" را در مرزهای جنوبی خود تحمل نخواهد کرد.
ملک سلمان که همزمان با تحولات یمن بر تخت پادشاهی تکیه زد، یمن را به عنوان اولین صحنه قدرت نمایی خود انتخاب کرد و این نمایش را به فرزند کوچک خود واگذار نمود. پادشاهی سعودی در اوایل فرودین ماه با تشکیل ائتلافی گسترده از کشورهای عربی حمله نظامی علیه انصارالله آغاز کرد، اما روند جنگ تاکنون کاملا برخلاف انتظار السعود پیش رفته است.
مهمترین حملات مهلک یمنیها در طول یکماه گذشته، "کشته شدن سرلشگر «عبدالرحمن الشهرانی» فرمانده تیپ 18 ارتش عربستان سعودی"، "تسلط بر بعضی مناطق جیزان، نجران و عسیر" و در نهایت "شلیک موشک بالستیکی توشکا ( 13 مرداد) به پادگان صافر واقع در شرق استان معارب که بر اثر آن دهها نظامی اماراتی و سعودی کشته شدند" بود که ثابت میکند، انصارالله نه تنها تضعیف نشده بلکه هر روز توانایی بیشتری از خود نشان میدهد.
بنابر گفته تحلیلگران، نوع استراتژیهای نظامی به کار گرفته شده در این سه رخداد، یادآور جنگ 2006 رژیم صهیونیستی و حزبالله لبنان است که البته این شباهت حزب الله و انصار الله و همچنین رژیم صهیونستی و عربستان سعودی تصادفی نیست.
گزارشهای مراکز مطالعاتی غرب نشان میدهد که جنبش مقاومت اسلامی لبنان در اواخر دهه اول قرن بیست و یکم عدهای از نیروهای خود را برای آموزش حوثیها در یمن مستقر کرد. موسسه واشنگتن نیز در این باره مینویسد: «پس از عقبنشینی نیروهای آمریکایی از عراق، واحد 3800 در جاهای دیگر بویژه در یمن به کار گرفته شد و نیروهای حزبالله به شیعیان زیدی کمک میکردند».
همچنین وزارت خزانهداری آمریکا در زمان دولت بوش طی گزارشی اعلام کرد: «حزبالله عملیات خود را در یمن آغاز کرده است و آنان مسئولیت آموزش نظامی حوثیها را به عهده گرفتهاند».
روزنامه فاینشال تایمز هم در اواسط اردبیهیشت ماه سال جاری و یک ماه پس از گذشت تجاوز ریاض، به نقل از یک فرمانده حزبالله در بیروت نوشت: «ما متخصص جنگ چریکی هستیم، به همین خاطر است که به حوثیها بهترین زمان حمله کردن یا نکردن را آموزش میدهیم». از طرف دیگر بعضی منابع غیر رسمی اعلام کردند که «سید حسن نصرالله» روابط نزدیکی با «عبدالملک الحوثی» دارد و این رهبر 34 ساله از مشورتهای دبیرکل حزبالله بهره میگیرد.
حوثیها استراتژیهای چند جانبهای در سطح نظامی برای مقابله با اهداف ائتلاف سعودی در یمن اتخاذ کردهاند. شلیک موشک بالستیکی توشکا و اسکاد پس از گذشت پنج ماه از بمباران هوایی بی وقفه ائتلاف نشان میدهد که انصارالله در حفظ و مخفی کردن تسلیحات سنگین خود موفق بوده و ادعای «احمد عسیری» در اوایل اردبیهشت مبنی بر اینکه تهدید موشکی حوثیها را از بین بردهاند را نقض میکند.
تحلیلگران معتقدند دلیل این موفقیت الگوبرداری از دکترین نظامی حزبالله لبنان علیه برتری هوایی دشمن است. «دنیل سوبلمن» در فارن پالسی با اشاره به اظهارات سید حسن نصرالله مبنی بر اینکه «الگوی حزبالله علیه اسرائیل به دکترین نظامی تبدیل شده که توسط آکادمیهای نظامی سرتاسر جهان تحلیل میشود»، آورده است: «این الگو که نصرالله آن را "الگوی مقاومت" مینامد، بر دو عنصر متکی است: "توان سازمان چریکی در آسیب ندیدن برابر برتری هوایی طرف قویتر" و "سرمایه گذاری روی نقاط ضعف رقیب" که مورد دوم با حمله به هدفهای نظامی و غیرنظامی در آن سوی مرز به دست میآید».
حملات انصارالله به جنوب عربستان که پس از عقب نشینی از جنوب یمن در اواخر مرداد ماه تشدید و متمرکز شده است؛ بخشی دیگر از پیروی این جنبش یمنی از کتاب راهنمای حزب الله لبنان است، یعنی سرمایه گذاری روی نقاط ضعف و حمله به اهدافی در آن سوی مرز.
مناطق جنوبی عربستان که شامل استانهای عسیر، نجران و جیزان است نقطه ضعف پادشاهی آلسعود محسوب میشود. ساکنین این مناطق اکثر اسماعیلی و تا حدودی زیدی هستند و تا اوایل دهه قرن گذشته جزئی از خاک یمن بودند که آلسعود در 1934 با لشگرکشی، این مناطق را ضمیمه خود کرد و البته برخی منابع سعودی گزارش دادند که نارضایتی مردم در این مناطق از آلسعود بسیار زیاد است و اکنون جنبشهای مسلحانه آزادیخواه در حمایت از انصارالله تشکیل شدهاند.
یکی دیگر از شباهتهای عملیات انصارالله با حزبالله فیلمبردای از مراحل اجرای عملیات است. هر چند رسانهها دنیا غالباً این تصاویر را به ندرت نشان میدهند، اما شبکههای مجازی مملو از فیلمهای است که رزمندگان حوثی های را در داخل خاک عربستان نشان میدهد و نظامیان سعودی با اولین شلیک حوثیها پا به فرار میگذارند.
این استراتژی است که انصارالله، همانند حزبالله با استفاده از آن مانع از تحریف واقعیتهای میدانی میشود و ضعفهای نظامی آلسعود را به تصویر میکشد. بدیهی است که انتشار این تصاویر اثر تعیین کننده بر روحیه مردم عربستان سعودی دارد و میتواند منجر به نامیدی آنها از دولتمردان خود شود.
یکی دیگر از استراتژیهای مشابه انصارالله و حزبالله، استفاده از تسلیحات پیشرفته و مهم خود به صورت تدریجی و موثر است تا اصل غافلگیری را در نبرد به خوبی اجرا کنند. حزبالله لبنان بعضی تسلیحات مهم و غافلگیر کننده خود را در اواسط و یا روزهای پایانی جنگ 34 روز خود استفاده کرد که از جمله آنان میتوان به ماجرای شلیک یک موشک ضدناو که ناوچه ساعر رژیم صهیونیستی را هدف قرار داد اشاره کرد.
به خوبی میتوان نشانهها و شاخصهای حزب الله را در مقاومت اسلامی یمن دید و اینکه رزمندگان انصارالله به خوبی درسهای حزب الله را یاد گرفته و پیاده میکنند.
جنبش انصار الله یمن همچنین هشدار داده که دشمن سعودی خود را با انجام حملات سنگین تر و غیرقابل پیش بینی، غافلگیر خواهد کرد. این دقیقاً همانند وعدهای است که جنبش مقاومت اسلامی لبنان نیز به دشمن صهیونیستی خود داده و با آن جامه عمل عمل پوشانده است. بنابرین طی روزهای آینده باید شاهد حملاتی از یمنیها باشیم که سنگینتر و مهلکتر از حملات قبلی آنان است.
* محمد بابایی
.........................
پایان پیام/ 226