خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

یکشنبه ۷ مرداد ۱۴۰۳
۱۲:۲۶
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
سه‌شنبه
۵ آبان
۱۳۹۴
۱۳:۵۳:۰۸
منبع:
ابنا
کد خبر:
694474

گزارش مراسم عزاداری ظهر عاشورا در مرکز اسلامی هامبورگ

دلدادگان شهیدان کربلا همزمان با عاشورای حسینی در سوگ شهادت حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام و 72 یار با وفایش در مرکز اسلامی هامبورگ بر سر وسینه زدند و اشک ماتم ریختند.

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ مراسم ظهر عاشورای حسینی با حضور بیش از 4000 نفر از ملیت های محتلف ایرانی، افغانی، ترک، عراقی، لبنانی، پاکستانی و ... در روز شنبه 24 اکتبر 2015 با تلاوت آیاتی از کلام الله مجید آغاز گردید و در ادامه عزاداران حسینی همنوا با مداح اهل البیت (ع) زیارت وارث را با شور و حال خاصی زمزمه نمودند.

در ویژه برنامه روز عاشورا، آیت الله رمضانی امام و مدیر مرکز اسلامی هامبورگ به ایراد سخنرانی پرداختند. ایشان ضمن تقدیر و تشکر از همه خادمان و خدمتگزاران حضرت اباعبدالله الحسین(ع)، با اشاره به حضور گسترده و پرشور مردم و خصوصاً جوانان از ملّیت های مختلف در مراسم عزاداری شهادت امام حسین(ع)، افزودند: امروز روز بسیار بزرگی است و باید خیلی در رابطه با این روز و حقایق آن مطالعه نمود. امسال در بسیاری از مساجد و مراکز اسلامی سراسر اروپا و نیز آمریکا مجالس دهه اول محرم با استقبال بیشتر و پرشورتر از سالهای گذشته برگزار شده است؛ چراکه بشر امروز به دنبال معنویت، عقلانیت و عدالت است. امام حسین(ع) تنها متعلق به شیعیان و مسلمانان نیست بلکه خیلی از متفکّرین و اندیشمندان غیراسلامی نیز گواهی می دهند که امام حسین(ع) یک شخصیّت جهانی است. چنانکه می بینیم در این ایام حتی غیرمسلمانان نیز در برخی از کشورها همچون عراق و ایران مراسم عزاداری برگزار می کنند.

ایشان در ادامه از دین اسلام به عنوان دین صلح و رحمت یاد کرده و در پاسخ به این سوال که چرا برخی به اسلام نسبت خشونت میدهند، افزودند: ما معتقدیم که اسلام دین مدارا و صلح است و پیامبر اسلام(ص) به عنوان رحمت برای تمام جهانیان معرفی شده است. «وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ»، همچنانکه خود آنحضرت فرمود: «انّما بعثتُ رحمةً». او آمده است تا رحمت الهی و مهربانی را در جامعه جهانی منتشر کند.

از سوی دیگر همین پیامبر رحمت جنگ هایی را در زمان پیامبری خود داشته و حتی در برخی از آن جنگها خود فرماندهی نبرد را عهده دار بوده است. همچنانکه در زمان امیرمؤمنان علی(ع) نیز جنگهایی صورت پذیرفت. چه اینکه در زمان امام حسن(ع) نیز جنگی در راه بود که با توجه به شرائط خاص آن زمان منجر به صلح گردید. امام حسین(ع) نیز قیامی را رهبری نمود که همه اصحابش شهید شدند و اهل البیت(ع) او را اسیر نمودند.

حال سوال اینست که این جنگ ها با آن جنبه رحمانی بودن اسلام چگونه قابل جمع است؟

برای رسیدن به پاسخ این سوال باید توجه داشت که اوّلاً ادیان ابراهیمی برای ایجاد صلح در سه بعد یعنی صلح باخود، صلح با خدا و صلح با دیگران آمده اند. قرآن کریم نیز این سه نوع صلح را مورد تاکید و تایید قرار داده و می فرماید: « والصلح خیر» صلح بهترین است.

از سوی دیگر قرآن کریم بحث مهمی را در رابطه با فضیلت تلاش و کوشش در راه خدا و برتری مجاهدین فی سبیل الله بر سایر مردم مطرح می نماید. البته بدیهی است که نباید قضاوت سطحی و عجولانه نسبت به مسأله «جهاد» داشته باشیم؛ چراکه این حکم الهی نیز از سوی همان خدای مهربانی تشریع شده که از روی رحمت واسعه و محبت ناتمام خود پیامبران الهی را برای هدایت انسان ها مبعوث نموده است؛ از اینرو بجای اینکه از روی عدم آگاهی، نسبت خشونت و جنگ طلبی به اسلام بدهیم، باید به فلسفه وجودی این حکم الهی و علل تشریع آن دقت و توجّه نماییم؛ زیرا بر اساس آموزه های قرآن کریم جهاد در راه خدا به معنای انجام وظیفه و تکلیف، برای مقابله با ظلم، ناعدالتی، خشونت، زورگویی و تجاوز است.

لازم به یادآوری است که از نظر آموزه های اسلامی دو نوع مجاهدت وجود دارد: یکی مجاهدت فی الله و دیگری مجاهدت فی سبیل الله که نمونه های آن در هجرت و جهاد معنا پیدا می کند.

منظور از مجاهدت فی الله اینست که انسان به لطف پروردگار متعال، خدابین و خداباور شود و حرکت و سیر او سیر الهی و در مسیر رضای خدای عالم باشد و به تعبیر دقیق تر از عالم کثرت به عالم وحدت راه پیدا کند. پیامبران الهی آمده اند سلوک از عالم کثرت به وحدت را به بشریت بیاموزند و به همین جهت است که در آموزه های وحیانی گفته می شود تمام حرکت آدمی باید برای خدا باشد و در حقیقت حرکت آدمی من الله و الی الله و رضی الله باشد. بر همین اساس آدمی باید جوارح و جوانح خود را تربیت نماید؛ او باید تلاش کند زبان، گوش، چشم و تمامی جوارح خود را تربیت نماید و این مسأله نیازمند مراقبت دائمی از قلب و روح می باشد و سالک الی الله باید مراقب باشد هر چیزی را وارد قلب خود نکند. در روایت آمده است که قلب انسان 40 پرده دارد و با هر گناه یک پرده از آن، پاره می شود مگر زمانی که انسان توبه کند و جلوی پرده دری را مسدود نماید.

در کربلا زهیر با یک جلسه همصحبتی با امام حسین(ع) منقلب شده و راه خود را پیدا کرد. برای جناب حرّ نیز همین اتفاق رخ داد و او با شرمندگی و پشیمانی پیش امام رفت و توبه کرد و عرضه داشت: «هل لی التوبة»

انسان وقتی به این مرحله یعنی مرحله توحید نظری و عملی نائل شود، سعی و تلاشش این می شود که به هر طریقی از مردم دستگیری کند و لذا امام حسین(ع) حتی در کربلا با عمر سعد هم صحبت می کند و راه را برای هدایت او به سوی حضرت حق فراهم می سازد تا شاید به راه راست هدایت شود ولی او که دیگر قابلیت هدایت ندارد، سخن حق امام حسین (ع) را قبول نمی کند.

 اما مجاهدت فی سبیل الله به معنای هر تلاشی در راه خداست که برای رشد و ارتقاء جامعه ضروریست از جمله علم آموزی و یا کارکردن و کسب درآمد برای تأمین مخارج زندگی. لذا انسان مجاهد، تلاش می کند تا موانع صلح و آرامش و آسایش را از پیش پای بشریت بردارد و آنجایی که ظلم را می بیند در مقابل ظلم و ستم مقاومت نماید. مجاهد فی سبیل الله اجازه نمی دهد کسی مانع صلح و امنیت حقیقی جامعه شود. لذا امام حسین(ع) در مقابل افرادی همچون یزید و عمرسعد و شمر که می خواستند زندگی انسان را از مسیر عقلانیت، معنویت و عدالت به سوی زندگی حیوانی و حرکت بر اساس تمایلات نفسانی تغییر دهند، ایستادگی و مقاومت نمود.

حرکت امام حسین (ع)، حرکت به سوی حق و احیاء ارزش های الهی بود. امام حسین(ع) اجازه نداد تا نام حق محو شود. لذا امام حسین (ع) آغازگر جنگ نبود و در شب عاشورا نیز امام اجازه می گیرد تا یک شب دیگر با خدا مناجات کند و به تلاوت قرآن و دعا و استغفار مشغول شدند.

در نتیجه آنچه در عاشورا به ظهور رسید هم مجاهدت فی الله و هم مجاهدت فی سبیل الله بوده است که به حکم عقل و فطرت و نقل برای رشد بشر ضروری است. لذا عاشورا تقابل دو جبهه عقل و جهل و حق و باطل با دو سپاه رحمانی و شیطانی بوده است.

 ..................

پایان پیام: 231