به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ دفتر آیتالله مکارمشیرازی به مناسبت سالروز ولادت امام یازدهم شیعیان اقدام به انتشار یادداشتی با عنوان «تأمّلی در سلوک اجتماعی امام حسن عسکری(ع) کرده است.
متن کامل یادداشت این مرجع عالیقدر جهان تشیعه به شرح زیر است:
در سالروز میلاد با سعادت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام، لزوم تبعیت و پیروی از آموزههای ناب آن امام همام به ویژه در حوزۀ مسائل اجتماعی میتواند به عنوان ارتقای روشمندی زندگی اجتماعی در جامعۀ اسلامی مورد توجه قرار گیرد، زیرا اتفاق نظر در مسائل اجتماعی از جمله موضوعاتی است که غالباً با بلاتکلیفی و نابسامانی در جامعۀ اسلامی مواجه شده است، لذا از آنجا که اطاعت انبیا علیهم السلام و ائمه معصومین علیهم السلام و جانشینان آنها پرتوی از اطاعت خدا بشمار
میآید، از این رو بازتولید آموزههای راهبردی در سیره و سلوک اجتماعی امام حسن عسکری علیه السلام با بهره گیری از اندیشههای آیت الله مکارم شیرازی میتواند در نوع خود موجبات تأثیرات عمیق در زندگی اجتماعی مردم را در جامعۀ اسلامی فراهم نماید.
* آخرت گرایی در پرتو خدمت به مردم
بیتردید خدمت به خلق به عنوان توشهای مهم برای آخرت مطرح است، زیرا کاری که در خدمت جامعه و در مسیر منافع اجتماع باشد عین زهد و توجه به آخرت خواهد بود، لذا امام عسکری علیه السلام در روایتی می فرماید؛ «دو خصلت است که بالای آن چیزی نیست. یکی ایمان به خداوند و دوّمی نفع رساندن به برادران دینی و انسانی».
در تبیین این روایت ارزشمند باید گفت شخص پرهیزگار وقتی ببیند مردم مشکل دارند، خود را به زحمت می اندازد و چه بسا بیخوابی را بر خود تحمل می کند تا مشکل آنها را حل کند. چنان عمل کرده که وقتی مردم دچار مشکلی می شوند، خود به سوی او می آیند و گویی او باز کننده گره و حلّال مشکلات است، دائماً به دنبال کارهای مردم است، تا مردم راحت باشند، گرچه خود ناراحت باشد، ولی این ناراحتی نه به خاطر امور دنیوی و وجهه پیدا کردن است، بلکه برای خدا و توشه برگرفتن برای آخرت است. بیشک او به بقاء میاندیشد و بقاء در آخرت است، زیرا از آنجا که بینش او بینشی توحیدی است خدمت به خلق را بعد از عبادت خالق افضل چیزها می شمارد، لذا بینش و اندیشه او چنین عملی را به او توصیه میکند، بدین ترتیب شخص پرهیزکار به خواهش های نفس امّاره اعتنا نمی کند، تا برای راحتی مردم به سختی افتد، و صرفاً راحتی شخصی و فردی خود را مایه ناراحتی مردم بر میشمارد، او ظلم به احدی نمی کند و جز آسایش خلق به چیزی نمیاندیشد.
* بلا و مصیبت؛ شاخصۀ کلیدی در حصول نعمت
بیشک بسیاری از بلاها، نعمتهای بزرگی هستند که ما از حقیقت آنها غافلیم؛ به عنوان نمونه بعضی بیماریهاست که انسان در دوران عمر خود یک مرتبه به آن مبتلا می شود، ولی اثر آن این است که در وجود بیمار برای همیشه مصونیتی در مقابل آن بیماری یا بیماریهای مشابه آن ایجاد می کند.
هم چنین مصائب و مشکلات غفلت انسان را از بین میبرد. دشواریها در نگاه ابتدایی بلاست، اما اگر خوب به آن بنگریم نعمت است. بنابراین بلاها یک درس آموزنده برای اجتماع انسانی محسوب میشوند.
لذا امام حسن عسکری علیه السلام در روایتی میفرماید؛ «هیچ بلایی نیست؛ مگر اینکه در کنار آن نعمتی وجود دارد». با تأمل در این حدیث پر معنا میتوان گفت وقتی برای فرد یا جامعه مشکلی پیش میآید، در کنار آن آثار نیکی هم پیدا میشود؛ به عنوان مثال جنگ تحمیلی بلای بزرگی بود اما سبب شد که نیروی نظامی ایران، قویترین نیروی نظامی منطقه شود. هم چنین شجرۀ طیبۀ بسیج با این دامنه وسیع، سپاه با قدرت، ارتش با وسعت از دستاوردهای جنگ تحمیلی بوده است.
از همۀ این موارد مهمتر میتوان به تحریمهای ظالمانۀ دشمنان نظام اشاره نمود، گرچه تحریمها میتواند به عنوان بلا و مصیبت برای یک ملت مورد نظر باشد لیکن دستاوردهای بزرگ و مناسبی برای کشور داشته است. لذا با تعمّق در کلام امام عسکری علیه السلام باید اذعان کرد نباید در برابر بلاها، حالت انفعالی و منفی اتخاذ نمود بلکه حالت اثباتی باید به خود گرفت.
* لزوم تحقق عدالت اجتماعی در نظام اسلامی
واژه عدالت از جمله مولّفههایی است که همه در پی تحقق آناند، و به عنوان نخستین شرط پویایی نظام جامعه اسلامی شمرده میشود ولی کمتر کسی از حکمرانان و زمامداران تاریخ توانستهاند آن را اجرا کنند جز انبیا و اوصیا که همواره در خط عدالت اجتماعی گام برمی داشتند، هرچند همیشه با موانعی روبرو بودند. زیرا عدالت محدودهای ندارد و تمام امور فردی و اجتماعی جامعه انسانی را دربر می گیرد.
هم چنین اصل «عدالت» در قران به عنوان زیربنای همه قوانین اجتماعی مورد نظر قرار گرفته است زیرا از مهمترین مسائلی که اسلام روی آن تکیه می کند، مسأله حفظ حقوق و اموال مردم و بطور کلی اجرای عدالت اجتماعی است. اینچنین است که یکی از اهداف بعثت انبیا عدالت اجتماعی است و مهمترین پایه جامعه انسانی را عدالت اجتماعی تشکیل می دهد.
از این رو باید گفت مسأله عدالت اجتماعی در زمینه مسائل اقتصادی همیشه مهمترین مشکل جوامع انسانی بوده است. زیرا به یقین مال و ثروت، بهترین وسیله برای نیل به اهداف والای انسانی، کمک به دردمندان و کمک به پیشرفت علم و دانش و برقرار ساختن عدالت اجتماعی و ساختن بناهای خیر و مانند آن است؛ لذا عدالت اجتماعی در بعد اقتصادی از نظر اسلام به دو طریق قابل دستیابی است:
۱. تأمین زندگی متوسط و قابل قبول اجتماعی برای نیازمندان.
۲. جلوگیری از انباشته شدن فوق العاده ثروت در دست توانگران.
حال با این تفاسیر امام حسن عسکری علیه السلام درباره ویژگیهای مردم آخرالزمان می فرماید: «أغنیاءهم یسرقون زاد الفقراء؛ توانگرانشان، توشه فقیران را میدزدند».
نباید فراموش نمود فلسفۀ امامت عبارت است از تحقق بخشیدن برنامه های دینی اعم از حکومت به معنی وسیع کلمه، و اجرای حدود و احکام خدا و اجرای عدالت اجتماعی است لذا اگر انسانهایی در گذشته و حال، غصب حقوق دیگران کنند و روزی های آنها را به ظلم از آنها بگیرند دلیل بر عدم تأمین روزی از ناحیه خدا نیست، بلکه علاوه بر مسأله تلاش و کوشش، وجود عدالت اجتماعی نیز شرط تقسیم عادلانه روزیها است.
با تعمّق در کلام نورانی امام حسن عسکری علیه السلام میتوان دریافت، اجرای عدالت اجتماعی و تقسیم عادلانه ثروت، ریشه بسیاری از مفاسد اجتماعی که از تنازع و کشمکش بر سر اندوختن ثروتها و استثمار طبقات ضعیف...، سرچشمه می گیرد، ریشه کن خواهد کرد؛ و شاید رقم بزرگ فساد و ظلم در هر جامعهای از رهگذر استثمار طبقات مستضعف است؛ که با از میان رفتن ریشه اصلی، شاخ و برگها خود به خود می خشکد.
بنابراین، برای تأمین عدالت اجتماعی و حمایت از قانون و افراد ستمدیده، مقام مسؤولی لازم است تا بر اعمال مردم نظارت کند و در اجرای قوانین بکوشد و آن مقام مسؤول حکومت اسلامی است. هم چنین رسانهها میتوانند به عنوان چشم و گوش دولت و ملت، سودجویان را تعقیب، شناسایی و معرفی کرده و از زیانرسانی آنان به اقتصاد کشور جلوگیری میکنند.
- تقیّه وحدت آفرین، ضامن حیات اجتماعی تشیع
بدیهی است مسأله «کتمان اعتقاد باطنی» و «پیشگیری از زیان و ضررهای معنوی و مادی» عنصر اصلی تقیه را تشکیل میدهد، که برای پیشبرد اهداف مقدس اجتماعی و الهی و در تضاد با منافع شخصی است، زیرا در برخی موارد موج فتنه به قدری قوی است که مؤمنان اگر بخواهند با آن به مقابله برخیزند نابود می شوند و غیر آنها که خود را کنار میکشند سالم میمانند. در چنین مواردی نباید نیروها را بیهوده از دست داد، بلکه باید آنها را حفظ کرد و منتظر فرصت مناسب بود. این همان چیزی است که شاکلۀ اصلی تقیه را در مسائل اجتماعی تشکیل میدهد، که بر مولفۀ حفظ نیروها و انتظار فرصت مترتب است. بدین نحو که بسیار اتفاق میافتد که فرد یا افرادی با اظهار عقیده باطنی، برای همیشه از صحنه مبارزات اجتماعی طرد می شوند، بدون آنکه نتیجهای در برابر اظهار عقیده خود گرفته باشند. در اینجا عقل و منطق حکم می کند که گرفتار احساسات بی دلیل که نتیجه اش به هدر رفتن نیروهاست نشوند و نیروها را برای موقع لزوم حفظ کنند.
در روایتی از امام حسن عسکری علیه السلام می خوانیم: «مَثَلُ مُؤْمِنٍ لَاتَقِیَّةَ لَهُ کَمَثَلِ جَسَدٍ لَارَأْسَ لَهُ؛ مثل انسان با ایمانی که تقیّه را کنار بگذارد، همانند بدنی است که سر نداشته باشد».
با تأمل در کلام گهربار امام حسن عسکری علیه السلام میتوان گفت؛ «سر» فعالترین عضو پیکر و پرکارترین قسمتهای بدن انسان و حساسترین بخش وجود هر شخص است، و به تعبیر دیگر، سر نگاهدارنده تمام دستگاههای بدن و ضامن بقای فعالیتهای آنهاست که اصل تقیه نیز این کارکرد را در حفاظت و صیانت از حیات اجتماعی جوامع بشری ایفا میکند.
* رشد و کمال اجتماعی در گرو صیانت از حقوق دیگران
گفتنی است ادای حقوق دیگران تنها یک مسأله اخلاقی و انسانی نیست؛ بلکه یک اصل مهم اجتماعی است که آرامش و سلامت اجتماع در گرو آن میباشد. از این رو پایبند بودن به تعهدات و حفظ و ادای امانات از جمله مهمترین پایههای نظام اجتماعی بشر است و بدون آنها هرج و مرج در سرتاسر جامعه پدید خواهد آمد.
لازم به ذکر است در آموزههای اجتماعی امام حسن عسکری علیه السلام مسأله تقیّه و ادای حق برادران مسلمان به عنوان دو فریضه بزرگ در کنار هم قرار داده شده است لذا آن حضرت می فرماید: «وَ أَعْظَمُهَا فَرْضَانِ قَضَاءُ حُقُوقِ الْأَخوَانِ فِی اللَّهِ وَ اسْتِعْمَالُ التَّقِیَّة مِنْ اعْداءِ اللَّه؛ از همه آن فرایض مهمتر دو چیز است حقوق برادران دینی را ادا کردن و به کار بردن تقیّه در برابر دشمنان خدا».
از این تعبیر نورانی میتوان اینگونه تعبیر نمود که یک نوع رابطه و پیوند نزدیک میان این دو موضوع وجود دارد، به نحوی که با تأمل در این فراز مهم می توان به این نکته اذعان کرد که مسأله تقیّه همانند ادای حقوق دیگران یک مسأله اجتماعی است، زیرا در پرتو آن نیروهای پراکنده حفظ و ذخیره و به موقع بسیج میگردد و از حقوق آحاد جامعه صیانت خواهد شد.
* سخن آخر
در خاتمه باید به کلام نورانی امام حسن عسکری علیه السلام در ترسیم مهمترین راهبرد اجتماعی تشیع یعنی پیروی از سنتها و اوامر و نواهی ائمۀ اطهار علیهم السلام در تحقق سبک زندگی اسلامی اشاره نمود که فرمودند؛ «إن شیعتنا هم الذین یتبعون آثارنا و یطیعونا فی جمیع أوامرنا و نواهینا.... شیعیان ما کسانی هستند که از سنتهای ما پیروی کرده و تمام اوامر و نواهی ما را اطاعت میکنند، پس اینان شیعیان ما هستند و اما کسانی که در بسیاری از چیزهایی که خداوند واجب کرده، ما را مخالفت می کنند از شیعیان ما نیستند....
مطابق فرمایش امام علیه السلام کسانی که سنتها را زنده بدارند و تمام اوامر و نواهی را عمل کنند، آنها شیعه هستند، به عنوان مثال سنت ائمه علیهم السلام این بوده است که بدون واسطه شبها به در خانه نیازمندان رفته و به آنها کمک میکردند. سنت دیگر آنها تواضع و ملایمت در مقابل برخوردهای خشن بود، یعنی دفع سیئه به حسنه میکردند.
بدین ترتیب با توجه به این روایت، انسان امیدوار شده و میفهمد که باید برای شیعه بودن خیلی زحمت کشید، چرا که محب بودن آسان و شیعه بودن مشکل است و ما در ابتدای راه هستیم و باید از آنها کمک بخواهیم تا شیعه شویم.
.................
پایان پیام/ ۲۷۰