خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

جمعه ۷ دی ۱۴۰۳
۲:۵۳
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
پنجشنبه
۱۵ بهمن
۱۳۹۴
۱۴:۴۱:۰۳
منبع:
اختصاصی ابنا
کد خبر:
698489

نگاه دینی به سیمرغ سی و چهارم ـ 6

هوایی که اخلاق را آلوده کرد / نقد فیلم "وارونگی"

وارونگی استعاره ای از هوای امروز فرزندان این عصر است؛ علت وارونگی شخصیت هایی که به هوای این زندگی آلوده گشته اند... و سرانجام آنکه آلودگی کمتری دارد با مادرش از این شهر می رود تا کمتر گرفتار هوای آلوده آن شود.

آآ

خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا/ سرویس هنر اسلامی:

سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر از شب 12 بهمن 1394 در تهران آغاز شد. فیلم سینمایی "وارونگی" از جمله فیلمهایی بود که در روز دوم جشنواره در بخش "سینمای ایران" نمایش داده شد.

آنچه در پی می آید نقدی بر این فیلم است:

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به قلم: سعید گرامی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مشخصات فیلم وارونگی

نویسنده و کارگردان: بهنام بهزادی ــ تهیه کننده: بهنام بهزادی ــ مدیرفیلمبرداری: بهرام بدخشانی ــ طراح گریم: سودابه خسروی ــ صدابردار: رشید دانشمند ــ طراح صحنه و لباس: بابک کریمی طاری ــ دستیار کارگردان و برنامه ریز: افشین رضایی ــ عکاس: سمیه جعفری ــ مشاور رسانه‌ای: آیدا اورنگ ــ مدیر تولید: شهرام زاهدی ــ بازیگران: سحر دولتشاهی (در نقش نیلوفر)، علی مصفا (فرهاد)، علیرضا آقاخانی (سهیل)، رؤیا جاویدنیا (هما)، ستاره پسیانی (سودابه) و...

خلاصه داستان فیلم وارونگی

داستان فیلم «وارونگی» درباره دختری است که باید بین پیشرفت خود و مراقبت از مادرش یکی را انتخاب کند. نیلوفر(سحر دولتشاهی) دختر جوانی است که با مادرپیرش زندگی می کند. حدود یازده سال است که او یک کارگاه تولید پوشاک زنانه را مدیریت می کند. سهیل(علیرضاآقاخانی) که در گذشته رابطه صمیمی با نیلوفر داشته،پس از سالها دوباره او را پیدا می کند و رابطه شان اینبار شکل جدی تری به خود می گیرد. مادر نیلوفر بیمار می شود و دربیمارستان بستری می شود.پزشک اعلام می کند که مادر نیلوفردیگر نباید در تهران زندگی کند چرا که آلودگی هوای تهران می تواند موجب مرگ او می شود. فرهاد(علی مصفا) برادر نیلوفر و هما (رویا جاویدنیا) خواهر بزرگ او، تصمیم می گیرند که مادرشان را به همراه نیلوفر به ویلای شوهر هما در شمال بفرستند. اما گذشته نیلوفر، داستان را پیچیده تر می کند و ...

نقد فیلم وارونگی 

بهنام بهزادی که پیش از این با فیلم "قاعده تصادف" شناخته شده بود در فیلم اخیر خود بسیار قدرتمند ظاهر شده است. "وارونگی" فیلمی است که هم به لحاظ فرم و هم به لحاظ محتوا غنی است. این فیلم بی شک یکی از معدود فیلمهای ایرانی سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر است که ارزش هنری دارد.

کارگردان، دغدغه های اجتماعی خود را با ظرافت خاصی در بطن داستان گنجانده است. اولین مسئله ای که فیلم به آن می پردازد و تأکید زیادی هم بر آن دارد، آلودگی هوا، کثرت وسایل نقلیه و شلوغی شهر است. این امر، معضل روز تهران و شهرهای بزرگ ایران است. تقریبا در تمامی صحنه هایی که از شهر تهران به نمایش گذاشته می شود شاهد این سه امر هستیم.

علاوه بر آلودگی هوا، آلودگی صوتی نیز گریبان شهر را گرفته و مهمترین عامل هردو، وسایل نقلیه هستند. وارونگی هوا یکی از ثمرات آلودگی هوا است که در پی آن آلاینده ها مدت بیشتری در سطح زیرین شهر راکد می مانند. این پدیده سلامتی شهروندان مخصوصا سالمندان و کودکان را به خطر انداخته است. کارگردان با نشان دادن چنین تصویری از شهر، این خطر بزرگ را گوشزد می کند که شهر تهران در حال تبدیل به محیطی ناسالم برای زندگی است و افزایش جمعیت شهری و وسائط نقلیه مهمترین علت آن است.

فیلم به صورت زیرکانه ای برخی ریشه های این افزایش را بررسی می کند؛ عده زیادی برای کسب و کار از نقاط مختلف کشور به تهران مهاجرت می کنند. در فیلم شخصیت هایی با لهجه های اصفهانی، آذری و شمالی دیده می شوند که هرکدام به کاری در این کلانشهر مشغول هستند. بهزادی با نشان دادن این افراد با ظرافت به مسئله مهاجرت اشاره می کند.

نکته دیگر آنکه وارونگی علتی برای وارونه شدن زندگی چند نفر می شود. نیلوفر دختری است که می خواهد خودش برای زندگی اش تصمیم بگیرد. مادر مریض می شود و آزمون و امتحان فرزندان آغاز می گردد. آزمایش چنان جدی است که موجب می شود همگی "خود واقعی"شان را نشان دهند. چه کسی حاضر است به خاطر حفظ جان مادرش موفقیت های به دست آمده و موقعیت های پیش رو را نادیده بگیرد؟فیلم با ایجاد چنین فضایی نه تنها شخصیت های خود، بلکه تمام تماشاچیان و مخاطبانش را در معرض امتحان قرار می دهد.

سوءاستفاده از دیگران و نادیده گرفتن خواسته آنها از جمله آسیبهایی است که در فیلم به آن پرداخته می شود. فرهاد تا آن موقع که نیلوفر با او همراهی می کند، رفتار درستی با او دارد اما به محض اینکه مخالفت او را می بیند، رفتارش کاملاً عوض می شود. بهزادی با به تصویر کشیدن کشمکش بین این فرزندان گویی می خواهد بگوید نه تنها هوای شهر، بلکه هوای فرزندان این شهر نیز آلوده شده است. مادری در معرض مرگ است و فرزندان هریک به فکر خود هستند؛ فرهاد به فکر منافع مالی و بدهی اش، هما به فکر آسایش و رفاهش و نیلوفر در اندیشه هویت و آینده اش و هیچکدام مادر را در اولویت قرار نمی دهند... و بالاخره آنکه آلودگی کمتری دارد با مادرش از این شهر می رود تا کمتر گرفتار هوای آلوده آن شود.

وارونگی می تواند استعاره ای از هوای امروز فرزندان این روزگار باشد. وارونگی می تواند علت وارونگی شخصیتی باشد که چندان به هوای این زندگی آلوده نگشته است. بنابراین، بهزادی در انتخاب عنوان فیلم هم بسیار عالی عمل کرده است.

"وارونگی" ساختار منسجم و محکمی دارد. فضای فیلم طوری است که مخاطب براحتی با آن همذات پنداری می کند. قصه فیلم ساده است اما گیرا و جذاب. ریتم فیلم در مجموع خوب است و اگر جایی کند می شود در خدمت فضای حسی آن است. دیالوگ ها بسیار حساب شده وبا دقت انتخاب شده. تصویربرداری فیلم بسیار خوب است و کمک زیادی به بالا رفتن سطح کیفی اثر کرده است.

نکته جالب دیگری که در فیلم وجود دارد این است که فیلم تا انتها موسیقی متن (به معنای مرسوم در سینما) ندرد! سراسر فیلم صدای محیط است و موسیقی و آهنگ ها از طریق گوشی موبایل یا رادیو به گوش مخاطب می رسد. تنها در پایان فیلم است که موسیقی پخش شده از ماشین سهیل ادامه می یابد و به موسیقی متن تبدیل می شود. نبودن موسیقی متن، فضای طبیعی و رئالیستی به فیلم می دهد.

بازی بازیگران در مجموع بسیار خوب است. «سحر دولتشاهی» بار دیگر توانایی های خود را در بازیگری نشان داده است. تدوین فیلم حرفه ایست و موجب شده وارونگی، ریتم مناسبی پیدا کند.

اما نقطه تاریک فیلم وارونگی، استفاده از الفاظ رکیک است؛ که گرچه موجب طبیعی تر شدن فضای فیلم شده اما موجبات ناامنی اخلاقی بینندگان و نارضایتی برخی مخاطبان را فراهم کرده است.

"وارونگی" را می توان یکی از فیلم های خوب و حرفه ای سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر دانست. بهنام بهزادی با این فیلم، توانایی هنری و سینمایی خود را بار دیگر به دیگران ثابت کرد. باید او را به عنوان یک فیلمساز دغدغه مند جدی در سینمای ایران پذیرفت.

......................
پایان پیام/ 101