به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ عامل اصلی کودتای نافرجام نوژه با هدف براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۵۹، هفته گذشته در لندن، پایتخت انگلیس درگذشت.
محمد باقر بنی عامری، کسی بود که دیدارش با شاپور بختیار، آخرین نخست وزیر رژیم پهلوی در پاریس، پایتخت فرانسه، امید آژانس جاسوسی امریکا (سیا) را برای براندازی نظام نوپای جمهوری اسلامی در ایران زنده کرد.
پس از آنکه هواداران بختیار گروه موسوم به «نقاب» (نجات قیام ایران بزرگ) را تشکیل دادند و بنی عامری رهبری نظامی کودتای این گروه را برعهده گرفت، قرار شد در روزهای منتهی به ۱۸ تیر ۱۳۵۹ شورشهایی در اقصی نقاط ایران شکل بگیرد، تا تمرکز نیروهای انقلاب اسلامی بر تهران مخدوش شود.
مثلث ریاست این سازمان به این صورت شکل گرفت که شاخه نظامی به رهبری بنیعامری، سیاسی به رهبری پرویز قادسی و تدارکات به رهبری منوچهر قربانیفر بود. اکثر اعضای شاخۀ سیاسی، اعضای حزب ایران و هواداران بختیار بودند.
بر اساس برخی اسناد، علی رغم اینکه افرادی با سابقهتر از بنی عامری در این جمع حاضر بودند، به دلایلی او توانست خود را به عنوان فرد محوری و رهبر عملیات تثبیت کند.
براساس آنچه مرکز اسناد انقلاب اسلامی به نقل از سران کودتا ثبت کرده است، پس از سفر بنیعامری در اسفندماه سال ۱۳۵۸ به پاریس، طرح کودتا بر شروع جنگ ارجحیت یافت. به گفتۀ رهبران این کودتا، این طرح چنان دقیق برنامه ریزی شده بود که سیا موفقیت آن را قطعی میدانست و حتی اعلامیههای پیروزی آن چاپ شده و در منازل برخی از کودتاچیان آماده برای توزیع بود.
کودتاچیان قصد داشتند پایگاه هوایی نوژه در ۶۰ کیلومتری همدان را که در آن زمان «شاهرخی» نام داشت تصرف کرده، با جنگندههای مستقر در آن بیت حضرت امام خمینی (ره) و مراکز دیگری را بمباران کرده، و سپس صدا و سیما، فرودگاه مهرآباد، ستاد نیروی زمینی، ستاد ارتش جمهوری اسلامی، پادگان حر، پادگان قصر، پادگان جمشیدیه و زندان اوین را تسخیر کنند.
براساس اطلاعات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، طرح این کودتا از جمله تلاشهایی بود که سازمان سیا، رژیم بعث عراق، کشورهای حاشیه جنوبی خلیجفارس و تعدادی از مخالفین نظام جمهوری اسلامی به طور مشترک آن را طراحی کردند، اما پیش از دستیابی به هر گونه هدفی، کشف و با شکست روبرو شد.
مهمترین پایگاههای هوایی که کودتاچیان در آن حضور داشتند علاوه بر پایگاه هوایی مهرآباد در تهران، پایگاه سوم هوایی نوژه در همدان و پایگاههای وحدتی دزفول، اصفهان و تبریز بودند.
حجتالاسلام محمد محمدی ریشهری، رئیس وقت دادگاه انقلاب ارتش دربارۀ اعضای جذب شدۀ شاخه نظامی گروه نقاب چنین نوشته است: «تعدادی از امرای اخراجی ارتش که حتی مدتی زندانی بودند عدهای بازخرید شده و یا کسانی که بازنشسته شده بودند. البته [آنان] تعدادی از افراد شاغل را هم فریب داده بودند. بنیعامری رئیس شاخه نظامی با استفاده از ارتباطات خود با برخی از عناصر اطلاعاتی شاغل در اداره دوم ارتش و مأمورین ساواک منحله، اقدام به شناسایی و جذب افراد، اعم از مشاغل برکنار شده و تحت تعقیب میکرد تا از طریق تأمین کادر اطلاعاتی کودتا، اولاً شناساییهای لازم در بین نیروهای سهگانه نظامی میسر شود، دوماً امکان تأمین پوشش حفاظتی برای شبکه در برابر نیروهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی فراهم گردد.»
در صبح روزی که قرار بود کودتا انجام شود دو تن از اعضای کودتا آن را افشا کردند و ستاد خنثی سازی کودتا متشکل از واحدهای اطلاعات سپاه، گروه مهندسی و انجمن اسلامی نیروی هوایی، تعدادی از پرسنل مؤمن نیروی زمینی و تیپ نوهد آن را خنثی کردند.
امام خمینی (ره) پس از پایان عملیات خنثی سازی کودتا در تاریخ ۲۰ تیر ۱۳۵۹ در حسینیه جماران فرمودند: «میخواهند توطئه بکنند و آن هم این توطئهای که معلوم است که اگر چنانچه موفق به کشفش هم نشده بودیم، [مردم] خفه میکردند آنها را... اگر این فانتومها هم بلند شده بود، اینها میخواستند چه بکنند، پدر اینها را در میآوردند مگر ملت، حالا دیگر نشسته که یک فانتوم و دو فانتوم کاری انجام بدهد.»
فرار بنی عامری از ایران و آغاز جنگ تحمیلی
نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در اقدامی ضربتی موفق شدند تعدادی از کودتاچیان را دستگیر کنند، اما عده دیگری با چند ماشین به سمت پایگاه نوژه حرکت کردند که در فاصلۀ یک کیلومتری این پایگاه دستگیر شدند. در جریان درگیری میان دو طرف ۶ کودتاچی در این منطقه کشته شدند.
نیروهای سپاه در شهرهای مختلف ایران، افراد مرتبط با کودتا را دستگیر کردند، با این حال سران اصلی کودتا و رؤسای سه شاخۀ آن از جمله بنی عامری موفق به فرار از کشور شدند.
تنها چند ماه پس از محاکمۀ عوامل دستگیر شدۀ کودتای نوژه و با شکست تلاشهای دشمنان انقلاب اسلامی برای براندازی این نظام مردمی در داخل کشور، صدام حسین، دیکتاتور سابق کشور عراق، با حمایت آمریکا تهاجم نظامی خود را به خاک ایران آغاز کرد.
...............
پایان پیام/ ۲۱۸