به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود نوشت: رژیم دست نشانده و سرسپرده بحرین در یک اقدام غیرقانونی دیگر، علیه آیتالله شیخ عیسی قاسم روحانی برجسته و رهبر معنوی انقلاب بحرین وارد عمل شد و تابعیت ایشان را لغو کرد!
این نخستین بار نیست که رژیم مفلوک آل خلیفه علیه شهروندان شجاع و برجسته بحرینی دست به چنین اقدامی زده بلکه بحرین در تمامی جهان به خاطر بیشترین لغو تابعیت در یک دوره کوتاه، رکورد جهانی دارد و لازم است در کتاب "رکوردهای گینس" در این مقوله نامش ثبت گردد.
با توجه به اینکه نظامیان عربستان هماکنون بحرین را در اشغال خود دارند، در واقع رژیم آلخلیفه دستنشانده و فرمانبر آلسعود است و این اقدام رژیم بحرین هم در چارچوب اطاعت از دستورات اشغالگران سعودی صورت گرفته است. با نگاهی به مسیر حوادث پرشتاب منطقه میتوان دریافت که پیروی کورکورانه از آلسعود، عاقبت پرننگ و نکبتی به همراه دارد و به مصلحت حکام بحرین نیست که بیش از این افراط نمایند و شانس خود را امتحان کنند. خوبست در این زمینه سرنوشت امارات و تابعیت از آل سعود در یمن، مورد توجه حکام بحرین قرار گیرد که چگونه پس از تحمل انواع تحقیرها و رفتارهای غیرانسانی آل سعود با آن همه کشته و زخمی، سرانجام ناچار شد حساب خود را از حساب رژیم جنایکار آل سعود جدا کند و از ائتلاف طوفان قاطعیت! فاصله بگیرد.
به راستی امارات از همدستی با آلسعود به جز ننگ و نفرت و رسوائی در سطح جهانی، به جز ارتکاب جنایات جنگی علیه ملت مظلوم و درعین حال شجاع و رشید یمن چه چیزی عایدش گردید؟
با این تفاوت که امارات علیه ملتی دیگر جنایت کرد ولی رژیم مفلوک آل خلیفه در بحرین به هموطنان خودش هم رحم نمیکند، از همه میترسد و از هر حرکتی هرچند مسالمتجویانه و به قصد اصلاح امور نیز وحشت دارد. غیرقانونی اعلام کردن احزاب و جمعیتهای خیرخواه قطعاً به زیان کل جامعه تمام خواهد شد و یقیناً رژیم آل خلیفه هم از این اقدامات ضدانسانی سودی نخواهد برد. باید پرسید اقدامات خیرخواهانه و حرکتهای مسالمتآمیز مردم آگاه بحرین، چه زیانی ممکن است به کسی وارد کند؟ به راستی این مردم چه انتظار و توقع نابجائی داشتهاند؟ چه خواسته غیرمنطقی و نادرستی داشتهاند که پاسخ آن داغ و درفش، زندان و شکنجه، انحلال احزاب و جمعیتها و سلب تابعیت و نفی بلد میتواند باشد؟
رژیم بحرین از هرکسی که دستور میگیرد، لازم است به این نکته بیندیشد که از سرنوشت سایر حکام جور در منطقه و فرامنطقه بسیار عبرتآموز است و نباید برای تکرار تجربههای ناموفق و ناکارآمد آنها وسوسه شود. آلخلیفه هرچقدر که خودش را در مشت جنایتکاران سعودی قدرتمند حس کند، قطعاً در مقایسه با شاه معدوم و صدام، رقمی به حساب نمیآید ولی آنها با آنهمه دبدبه و کبکبه از آن همه زورآزمائی با مردم سودی نبردند و با خفت و بدنامی به زبالهدان تاریخ سپرده شدند.
آلخلیفه تصور نکند با تشدید مجازات روحانی پُرنفوذ و محبوبی همچون شیخ علی سلمان از 4 سال به 9 سال حبس گرهی از مشکلات روزافزون رژیمش گشوده میشود. آنها اگر اهل عقل و منطق بودند باید به نصایح دلسوزانه و راهکارهای مدبرانه پیشنهادی علمای دین و از نفوذ کلام آنها برای ارتقاء سطح فرهنگ جامعه و بهیود مناسبات ملت – دولت و برای تلطیف روابط انسانی در جامعه کوچک بحرین با آن مردان بزرگ و تاثیرگذار تعامل میکردند. قطعاً با سلب تابعیت فرهیختگان، اندیشمندان و رهبران روحانی جامعه بحرین، هیچکس بهرهای عایدش نخواهد شد – این یک خسران بزرگ و جبرانناپذیر است و فاصله ملت – دولت را بیش از پیش در مسیری بدون بازگشت، افزایش میدهد. جای تعجب است که آل خلیفه نه تنها احزاب و جمعیتهای محبوب و موثر و کارآمد را تحمل نکرده و نمیکند، بلکه به مقابله با روحانیون صادق و تاثیرگذار که حتی تشکیلات و سازمان و حزبی هم در اختیار ندارند، پرداخته و در مسیر خطرناکی قرار گرفته است.
اگر آن سرکوب و جنایت و شکنجه توانست شاه معدوم و صدام را جاودانه کند یا حتی برای لحظهای به قلب پرتشویش آنها آرامش بخشد، آل خلیفه هم از اقدامات انفعالی و ذلیلانهاش سود میبرد.
عقل و منطق ایجاب میکند که آل خلیفه حداقل یکبار برای همیشه در عملکرد غیرانسانی و به شدت نفرتانگیز خود تجدیدنظر کند و در برابر مردم هوشمند و آگاه بحرین خضوع پیشه نماید و از عملکرد نادرست خود پوزش بخواهد. شنیدن حرف دل کسانیکه محبوب مردم هستند و به جز مصالح و منافع مردم بحرین انتظار و توقع و خواستهای ندارند، قطعاً به زیان هیچکس نیست و یقیناً میتواند ثبات و آرامش جامعه کوچک بحرین را تضمین کند. جرم بزرگ آیتالله شیخ عیسی قاسم، صداقت، محبوبیت و نفوذ کلام آن روحانی برجسته و زاهد است که فقط از دیدگاه حاکمان جبار و خونریز ممکن است جرمی نابخشودنی به حساب آید اما در پیشگاه ملتها و آزادگان جهان، میزان مظلومیت و مقبولیت چنین فرهیختگانی با این رفتارهای کورکورانه، به طرز روزافزونی بیشتر و ریشهدارتر میشود. اما در عین حال آل خلیفه بداند که با سرکوب حرکتهای مسالمتآمیز، با دست خود زمینهساز خشونت و شکلگیری تشکلهای زیرزمینی میشود که نمیتواند در برابر آن دوام بیاورد.
.............
پایان پیام/ ۲۱۸