به گزارش خبرگزاری اهل بیت (ع) ـ ابنا ـ نظام آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم که خود را صاحب اختیار جهان و ملت ها میدانست افزایش جمعیت جهان به خصوص در آفریقا را در تضاد با منافع خود میدید. طبق این نگاه با حمایت مالی سرمایهداران آمریکایی از جمله بنیاد راکفلر، مطالعات و پژوهشهایی برای جلوگیری از افزایش جمعیت و کنترل هدفمند آن در سراسر جهان انجام گرفت. در سال 1948، طی یک قرارداد پژوهشی میان ارتش آمریکا و دانشگاه جان هاپکینز مطالعات برای ارائه یک برنامه هماهنگ جهانی جهت کاهش جمعیت کشورهای کمتر توسعه یافته شروع شد.
NSSM 200
به باور برنامه ریزان امنیتی وقت آمریکا از جمله هنری کیسینجر، پس از پایان جنگ جهانی دوم و به خصوص پس از پایان جنگ سرد، آنچه که امنیت ملی و سیطره جهانی آمریکا را تهدید میکرد رشد جمعیت بومی کشورهای کمتر توسعه یافته ای بود که دارای منابع غنی بودند. افزایش جمعیت جوان این کشورها خطر بالقوهای برای سیاست های چپاولگرانه آمریکا محسوب میشد. سیاست مداران آمریکایی یک جنگ جمعیت زدایانه را شروع کردند که با نژادپرستی همراه بود و شدیدترین جبهه آن در آفریقا فعالت کرد.
گزارش NSSM 200
تأثیرگذارترین دستورالعمل و طرح این جنگ جمعیتی به NSSM 200 معروف است که مخفف (National Security Study Memorandum No. 200) بوده و در اوایل دهه هفتاد میلادی توسط هنری کیسینجر و دستیاران او تنظیم شد. این پروژه روند فزاینده رشد جمعیت جهانی را برخلاف امنیت ملی آمریکا میدانست و استراتژی ها و سیاستهایی برای مدیریت جمعیت جهان و ترغیب رهبران کشورهای در حال توسعه برای کاهش روند رشد جمعیت را تبیین میکرد.
شورای امنیت ملی ایالات متحده بالاترین مقام تصمیم گیرنده در مورد سیاست های خارجی آمریکاست که سند NSSM200 را در 1974 نوشت. این سند در 1989 از طبقهبندی فوقالعاده سری خارج شد. افزایش جمعیت جهان که بیشتر آنها سفید پوست نبودند نگرانی سیاستمداران آمریکایی را برانگیخت. در جولای 1974 دستور اجراشدن پروژه های مربوط به مصوبه NSSM200 توسط نیکسون صادر شد. نیکسون قبل از صدور دستور اجرای تمام عیار برنامه های انسان زدایی در آفریقا تجربه کشتار و نسل کشی در کامبوج را داشت. در 1973 طی جنگ در کامبوج 257000 تن بمب بر سر مردم این کشور ریخته شده بود و 600 هزار نفر کشته شده بودند که کسینجر و نیکسون در این موضوع دست داشتند. بعد از استعفای نیکسون معاونش فورد به جای او نشست و سیاستهای انسان زدایی را در جهان ادامه داد. دولت فورد با دخالت در نسل کشی اندونزی موجب مرگ 200 هزار نفر در این کشور شد.
نیکسون دستور اجرا شدن NSSM 200 را صادر کرد.
در سند NSSM 200 آمده است در صورتی که جمعیت کشورهای در حال توسعه دارای منابع غنی با ضریب رشد فعلی افزایش یابد موجب بالا رفتن شدید انتظارات عمومی در میان مردم در مورد آموزش، اشتغال، بهداشت و مسکن خواهد شد که به دنبال آن ناپایداری های اجتماعی و سیاسی در این کشورها به وجود خواهد آمد و این ناپایداری ها در کشورهای دارای منابع غنی به منافع آمریکا ضربه خواهد زد. پس باید به انحای مختلف از رشد جمعیت کاست. تشویق به کاهش بارداری و سقط جنین، اشاعه همجنس بازی، آلوده کردن مردم با عوامل بیماری زایی که به مرگ تدریجی منجر شده و افراد را از دایره تداوم نسل خارج میسازد همچون ایدز، ایجاد جنگ های داخلی و حمایت تسلیحاتی از کشتار مردم به خصوص در آفریقا، ایجاد مراکز عقیم سازی مردان و زنان در سراسر جهان و ارائه مشوق هایی برای این کار، همگی از جمله استراتژی های تعیین شده توسط کیسینجر برای مقابله با رشد جمعیت کشورهای در حال توسعه بوده است.
NSSM200 در زمان خود پس از تمامی قاره آفریقا 13 کشور دیگر را نیز به عنوان نخستین اهداف خود در نظر گرفته بود: هند، بنگلادش، پاکستان، اتیوپی، مکزیک، اندونزی، برزیل، فیلیپین، تایلند، مصر، ترکیه، نیجریه، کلمبیا.
راسیزم آمریکایی و تلاش برای محو آفریقا
نژاد پرستی آمریکایی به دنبال محو یک قاره بوده است. با آنکه در اوایل دهه 60 میلادی جان اف کندی حمایت آمریکا از آفریقا را اعلام کرد اما طبق اسناد و مدارک موجود که مهمترین آنها "مصوبه شماره 200 مطالعات امنیت ملی" موسوم به NSSM200 می باشد آنچه که در آفریقا از طرف آمریکا هدایت شده است یک نسل کشی تمام عیار بوده است.
راسیزم یا نژادپرستی اعتقاد داشتن بر این است که اختلاف های موجود بین نژادهای مختلف انسان تعیین کننده پیشرفت های فردی و فرهنگی بوده و غالباً با این دیدگاه همراه است که نژاد خود فرد برتر از نژادهای دیگر است. سردمداران آمریکا در دهه 70 معتقد به عدم کارایی آفریقایی ها در اداره امور مربوط به خود بودند. هنری کیسینجر یکی از سیاست مداران آمریکایی بود که بیشترین نقش در تهیه و تدوین سیاستهای آمریکا در قبال جمعیت جهان و به خصوص آفریقا را داشته است.
کیسینجر پای ثابت همه دولتهای بعد از نیکسون بوده است.
کیسینجر با تمرکز بر روی آفریقا برنامه ای را تهیه و به اجرا گذاشت تا از طریق آن نژاد سیاه را که به عقیده او مخل امنیت ملی آمریکا بود (و یا در آینده خواهد شد) به شدت ضعیف کرده و یا از روی زمین محو کند. ایجاد جنگ های داخلی و قبیلهای در آفریقا و تأمین تسلیحات این جنگ ها، تشویق سقط جنین، اشاعه بیماری های مختلف در آفریقا که شدیدترین آنها و تأثیرگذارترین آنها در پاک سازی جمعیتی بیماری ایدز است بخشی از برنامههای کیسینجر بود. در واقع کیسینجر یک برنامه نسل کشی غیرحضوری برای آفریقا نوشت و اجرا کرد. آمریکا بدون حضور نظامی در آفریقا بیشترین تلفات جمعیتی را در این قاره موجب شد. لیبریا، غنا، اوگاندا، آنگولا و کنگو بیشترین صدمات را از سیاست های آمریکا در آفریقا به خود دیده اند.
رشد جمعیتی کشورهای آفریقایی در دهه 50 میلادی برای سیاستمداران وقت آمریکایی بسیار خطرناک تعبیر شد. مرکز مطالعات سیا از نزدیک این افزایش جمعیت در آفریقا را زیر نظر داشت. برنامه های آمریکا برای مهار افزایش جمعیت در این قاره و نیز کاهش آن موجب شد که در عرض چند دهه بیش از 20 میلیون آفریقایی در اثر جنگ های داخلی، بیماری و گرسنگی بمیرند.
هزینه های مالی جنگ های داخلی در آفریقا
در کنار این سیاست ها از نظر فرهنگی آنچه که به دیگر ملل دنیا به خصوص خود آمریکایی ها از قاره آفریقا نشان داده میشد چیزی به جز زندگی عده ای انسان به دور از هرگونه تمدن و وحشی صفت در جنگل های ناشناخته نبود! بدین ترتیب اخبار قتل عام 20 هزار نفر از یک قبیله در نصف روز توسط قبیلهای دیگر که بهوسیله سلاحهای آمریکایی انجام میشد حساسیت زیادی به وجود نمیآورد. در تصویری که رسانههای آمریکایی برای مردم از آفریقا ترسیم کرده بودند چنین اتفاقاتی عادی و یا نرمال بود!
کودتا و جنگ
متفکرین جوامع آفریقایی همچون پاتریس لومومبا به کمک آمریکایی ها ترور و اعدام شدند و آنچه که باقی ماند نظامیان و اراذل و اوباش هستند که با در اختیار گرفتن جوانان و کودکان کشور به کشتار مردم میپردازند. بخش امور آفریقا در وزارت خارجه با شناسایی افراد مختلف در کشورهای آفریقایی و کمک به آنها در شورش و کشتار اجرای بخشی از برنامه های کسینجر در آفریقا را به عهده داشت.
در اوگاندا "ایدیامین" و نیروهای تحت فرمانش با حمایت مستقیم آمریکا 300 هزار آفریقایی را کشتند. از 1960 تا 1974 نه مورد کودتای مرگبار و 17 جنگ خانمان برانداز در آفریقا رخ داد. تمامی این کودتاها و جنگها با دخالت آمریکا رخ داده است. طی این جنگها مرگ دسته جمعی آفریقاییها از یک سو و نیز فروش سلاحهای آمریکایی از سوی دیگر منافع کوتاه مدت و درازمدت آمریکا از تأمین میکرد. آمریکا به هر دو طرف درگیر در کودتاها و جنگها اسلحه میفروخت تا همدیگر را بکشند و کشورشان را به نابودی بکشانند. سیرالئون، آنگولا و کنگو درگیر جنگهایی بودهاند که تسلیحات آنها از آمریکا تأمین می شد.
سوء استفاده از کودکان به عنوان نیروهای جنگی
پس از دستور اجرای کامل برنامه NSSM200 تبعیض نژادی اقتصادی شروع شد. کمکهای بینالمللی در مورد غذا و دارو به کشورهای فقیر منوط به اجرای برنامه های کنترل جمعیتی در کشورهای آفریقایی شد. آفریقا یک تهدید تصور میشد که در صورت ادامه رشد جمعیتی آن در آینده یک قاره جوان سرشار از منابع طبیعی میبود که به راحتی میتوانست برنامههای استکباری اقتصادی و سیاسی آمریکا را به هم بریزد.
سقط جنین
سقط جنین که یکی از بخشهای مصوبه NSSM200 بود به شدت در آفریقا تبلیغ شد. نیکسون از مدافعان سقط جنین بود که جنینهای سیاهپوست را "کوچولوهای سیاه حرامزاده" اعلام کرد که باید سقط میشدند. انسان زدایی در آفریقا از سقط جنین شروع شد. عقیم سازی پروژه دیگری بود که در پیشگرفته شد. تا اواسط دهه 80 کلینیک های عقیمسازی در سراسر جهان با کمک دولت آمریکا و بنیاد راکفلر چند برابر شد.
فروش سلاح به آفریقا
مصوبه NSSM200 در ادامه به افزایش فروش سلاح به آفریقا میپردازد که بر اساس آن حتی پسربچه های آفریقایی نیز مسلح شدند. اراذل و اوباش با در دست داشتن سلاحهای گران قیمت آمریکایی در حالی که علائم سوء تغذیه در اندام آنها کاملاً نمودار بود به جنگ دیگر هم وطنان خود که آنها نیز مسلح به سلاح های آمریکایی بودند رفتند. از 1998 تا 2001 درآمد حاصل از فروش سلاح به کشورهای جهان سوم توسط آمریکا، فرانسه و انگلیس بسیار بیشتر از کمک های بلاعوضی بود که این کشورها به کشورهای در حال توسعه انجام دادند.
گرسنگی حاصل از صرف ثروت ملل آفریقا برای خرید سلاح از کمپانی های آمریکایی
لیبریا
در 1980 کودتایی در لیبریا رخ داد. اعدام ها شروع شد. هزاران نفر کشته شدند. ساموئل کی دو گروهبان کم سوادی بود که با حمایت آمریکا کودتا را انجام داد! ریگان در 1982 از او در کاخ سفید به عنوان رئیس دولت لیبریا استقبال کرد و 500 میلیون دلار در اختیار او قرارداد تا بتواند تا سال 1989 جنگ را علیه مردم لیبریا ادامه دهد. شایان توجه است که این پول صرف ساخت و ساز در کشور نمی شد بلکه به خرید سلاح از خود آمریکا یا کشورهای دیگر اختصاص پیدا میکرد. خود کی دو نیز قربانی یک کودتای آمریکایی دیگر شد که توسط چارلز تیلور انجام شد. تیلور در آمریکا زندانی بود که با فرار از زندان و آمدن به لیبریا کودتای جدید را سر و سامان داد تا برنامه کشتار مردم آفریقا جان تازه ای بگیرد.
چپاول منابع آفریقا
در میان این جنگها آمریکا به دور از چشم دولتی قدرتمند یا رهبران اجتماعی تأثیرگذار به غارت آفریقا نیز میپرداخت. 80 درصد اورانیوم استفاده شده در بمبهای هستهای ریخته شده بر ژاپن از کنگو آورده شده بود. کنگو در مرکز آفریقا سرزمینی بزرگ و غنی برای آمریکا محسوب میشد. نامیبیا کشور دیگری بود که از الماس، مس و اورانیوم غنی بود. لیبی سرشار از ثروت نفتی بود. لیبریا یک میلیون هکتار زمین را در اختیار شرکتهای آمریکایی قرار داده بود تا در صنعت پلاستیک سازی استفاده شود. بردهداری نوین در کشورهای درگیر جنگهای داخلی بدون کوچکترین دردسری از سوی آمریکا رواج یافت.
کارنامه کشتار آمریکایی در آفریقا
سودان از 1955 تا 1972: 750 هزار کشته
نیجریه از 1967 تا 1979: 2 میلیون کشته
آنگولا از 1980 تا 1988: 700 هزار کشته
موزامبیک از 1980 تا 1988: 1 میلیون کشته
اوگاندا از 1971 تا 1978: 300 هزار کشته
بروندی 1972: 250 هزار کشته
بروندی 1993: 200 هزار کشته
سودان از 1983 تا 2000: 2 میلیون کشته
زئیر/کونگو از 1997 تا 2003: 1750000 کشته شده در جنگ و حدود 5 میلیون نفر جان باخته از گرسنگی
روآندا 1994: 800 هزار کشته و 4 میلیون آواره
لیبریا از 1980 تا 2001: 250 هزار کشته، یک و نیم میلیون بی خانمان و 300 هزار کودک یتیم
سومالی از 1991 تا 1992: 350 هزار نفر از گرسنگی مردند و یک و نیم میلیون نفر آواره شدند
آنگولا از 1993 تا 1994: 100 هزار کشته و 2 میلیون آواره
و این کشتار همچنان ادامه دارد ...
NSSM200 همچنان در قاره سیاه روزگار مردم را سیاه میکند.
در سال 2004 از دولت سازمان جهانی حقوق بشر از دولت بوش خواست که NSSM200 را ملغی اعلام کند این درخواست تاکنون که دولت اوباما روی کار است بدون پاسخ مانده است. منافع درازمدت آمریکا در آفریقای ثروتمند مبنی بر از بین بردن جمعیت جوان و سرکشی بوده است که احتمالاً در آینده حاضر به تسلط دولت دیگر بر منابع خود نمیشدند. در نتیجه آمریکا به از بین بردن جمعیت کشورهای آفریقایی و نسلکشی آنها اقدام کرده است. آمریکایی ها در نسلکشی آفریقاییها به هیچ ملتی رحم نکردهاند. زبان، مذهب، فرهنگ، خانواده و روش زندگی آفریقایی ها از ایشان گرفته شد. مادامیکه فلاکت های آفریقاییها ادامه پیدا کند آمریکا میتواند از ثروتهای طبیعی این قاره برخوردار شود و کارخانههای تسلیحاتی خود را سر پا نگاه دارد.
یک فیلم مستند
در این زمینه فیلم مستندی هم به کارگردانی دِل والترز به نام Apocalypse Africa: Made In America ساخته شده است.
(2006) Apocalypse Africa: Made In America
پایان پیام / 300