خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

پنجشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۳
۱۸:۳۱
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
جمعه
۲۵ تیر
۱۳۹۵
۱۹:۰۱:۳۸
منبع:
ابنا
کد خبر:
706093

روایت شاهدان عینی از حمله "نیس"؛

کودکی را دیدم که بدنش نصف شده بود...

همه گیج بودند و بعضی‌ها فریاد می‌زدند: سوءقصد شده... به طرف مرکز شهر فزاز کردیم... برگشتم تا کیفم را پیدا کنم اما آنجا بدنهایی را دیدم که روی زمین ریخته بود...

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ در ساعات اولیه بامداد امروز جمعه 25 تیر ماه 1395 (به وقت تهران)، در حمله تروریستی یک کامیون به مردم در شهر "نیس" فرانسه، دهها نفر کشته و تعداد زیادی زخمی شدند.

حادثه زمانی رخ داد که تعدادی از مردم نیس و گردشگران این شهر ساحلی، در مراسم آتش بازی "جشن ملی باستیل"  شرکت کرده بودند؛ اما یک شهروند فرانسوی تونسی تبار به نام به نام «محمد لحوايج بوهلال (Mohamed Lahouaiej-Bouhlel)» در مسیری به مسافت حدود دو کیلومتر، جمعیتی که در در حال ترک جشن بودند را زیر گرفت و سپس بسیاری از آنها را به رگبار بست.

راننده کامیون برای زیرگرفتن و کشتن افراد بیشتر، با سرعت و به حالت زیگزاگ حرکت کرد؛ تا اینکه بین وی و پلیس درگیری مسلحانه رخ داد که سرانجام به مرگ بوهلال منجر شد. پلیس هنگامی که کامیون را به محاصره خود در آورده بود، شیشه های کامیون با گلوله سوراخ سوراخ شده بود و زیر نور هتل نگرسکو دیده می شد. 

این حادثه تا این لحظه، 84 کشته و حدود 130 زخمی بر جای گذاشته است.

         

* روایت شاهدان عینی

خبرگزاری فرانسه مشاهدات گروهی از شاهدان عینی سوءقصد شهر نیس را گردآوری کرده است. اکثر این شاهدان از سرعت زیاد کامیون و هرج و مرج و هراس مردم می‌گویند. همۀ آنان برای تماشای آتش‌بازی و اکثراً با دوست یا خانواده به بولوار کنار دریا رفته بودند.

«رابرت هالووی» از خبرنگاران این خبرگزاری فرانسه که خود در این حادثه حضور داشته آن را اینگونه روایت کرد: "با ورود یک دستگاه کامیون در میان جمعیتی که سرگرم آتش بازی در شهر نیس بودند ناگهان صدای شادی آنها به فریاد تبدیل شد و جشن روز ملی با شبی هولناک پایان یافت. من مجبور شدم صورت خود را بپوشانم تا از گزند اشیای پرتاب شده در امان بمانم. کامیون تا مسافت حدود دو کیلومتر حرکت و مردم را له کرد که این کار باعث هرج و مرج مطلق شد".

         

یک شاهد دیگر که در فاصله 200 متری محل آتش بازی زندگی می کند، گفته است: سراسر جهنم بود و اوضاع بسیار هولناک. جو شادی و تفریح بود و مردم درحال لذت بردن از جشن بودند. ناگهان صدای مهیبی شنیده شد که می توان آن را مثل صدای انفجار یک تصادف توصیف کرد.

             

«پاسکال» که هنگام وقوع حادثه در نزدیکی هتل "نگرسکو" (یکی از معروف‌ترین هتل‌های نیس) بوده، می‌گوید: "من اول حرکت ناگهانی جمعیت را دیدم... بی‌اختیار به سوءقصد تروریستی فکر کردم اما بلافاصله به خودم گفتم "فکر بیخود نکن"... من و دوستم رفته بودیم به بولوار تا کنسرت یک گروه راک را تماشا کنیم. اما قطعۀ اول هنوز تمام نشده بود که صدای فریاد شنیدیم. مردم می‌دویدند و هل می‌دادند و صدای تیر می‌آمد. هرج و مرج غریبی شد. مثل دیوانه‌ها می‌دویدیم. بعد رفتیم طرف هتل نگرسکو... دوستم گفت: بپَر... بپَر... انگار به طرف ما تیراندازی می‌شد. از نرده‌ها پریدیم و رفتیم طرف دریا. آدم‌های دیگری هم به سمت آب می‌دویدند. بعد که به طرف بولوار برگشتیم تازه دیدیم که کامیون چه کرده است. چند تا ملوان به ما گفتند که یک کامیون دیوانه مردم را زیر گرفته است. جوانی را دیدم که بدجوری زخمی شده بود. این طرف و آن طرف دویدم تا یک پزشک پیدا کردم و آوردمش. نفهمیدم جوان زنده ماند یا نه. راستش خیلی وحشت‌زده نبودم فقط مرتب به خودم می‌گفتم "چه کار می‌توانم بکنم؟"...".

           

«نجات» زن ۵٢ سالۀ اهل نیس می‌گوید: "اول یک صدای سنگین برخورد شنیدم. برگشتم و کامیون را دیدم که به سرعت جلو می‌آمد و بدن‌های مردم را که مثل میله‌های بولینگ به هوا پرتاب می‌شد... معلوم بود که (رانندۀ کامیون) می‌خواهد هرچه بیشتر آدم بکشد. خیلی تند می‌راند. وحشتناک بود. مردی را دیدم که پسر دو سه ساله‌اش را در بغل گرفته بود. پسرک مرده بود. بعد دیگر تعداد جسدها از دستم در رفت".

               

«سوزی» یک زن بازنشستۀ ٦۵ ساله گفت: "کامیون به سرعت خیلی زیاد عبور کرد. به خودم گفتم "مگر چنین چیزی ممکن است؟ باید از اینجا بروم"... تا آن لحظه خیلی خوش گذشته بود. آتش‌بازی فوق‌العاده بود. همۀ مردم آرام و خوشحال و راضی بودند اما یکمرتبه وحشتناک شد. کامیون به سرعت آمد و بعد صدای هفت‌تیر شنیدم یا شاید هم تفنگ. من اسلحه نمی‌شناسم، دلم هم نمی‌خواهد هیچوقت این چیزها را یاد بگیرم. من شانس آوردم چون در پیاده‌روِ آن طرف بودم، یعنی آن طرف درخت‌ها بودم. سر میز یک کافه نشسته بودم و بعد فرار کردم و به ته کافه رفتم"...



             

«العروسی» یک توریست تونسی می‌گوید: "فکر می کنم کامیون با سرعت ١٢٠ یا ١۵٠ کیلومتر می‌آمد. ما طرف ساحل بودیم. کامیون رفت به طرف کازینو. مردم انگار دیوانه شده بودند. یک بچۀ کوچک را دیدم که بدنش نصف شده بود اما کالسکه‌اش سالم مانده بود. بعدش دیگر نتوانستم بخوابم. خیلی وحشتناک بود. من نفهمیدم چرا هیچ مانعی جلو کامیون وجود نداشت. پلیس‌ها تقریباً بیست دقیقه بعد رسیدند"...

                                               

«استفان» بازنشستۀ ۵۵ ساله می‌گوید: "ما در مرکز شهر شام خوردیم و بعد در نزدیکی بولوار به تماشای آتش‌بازی رفتیم. بلافاصله بعد از آتش‌بازی، آن طرف بولوار صداهایی شنیدیم. ١٠، ١۵ ثانیه بعد دیدم مردم به طرف ما می‌دوند. همه گیج بودند و بعضی‌ها فریاد می‌زدند "سوءقصد شده"... مردمی که سر میزهای یک رستوران بودند یکمرتبه همگی بلند شدند، میزها واژگون شد... ما هم دویدم به طرف مرکز شهر. بعد متوجه شدم که کیفم را جا گذاشته‌ام. برگشتم و کیفم را پیدا کردم اما آنجا دیدم که حدود ١٠ نفر روی زمین ریخته بودند... تعداد توریست‌ها خیلی زیاد بود"...

                 

* برای دیدن تصاویر بیشتر از این حادثه تروریستی ایـنـجـا را کلیک کنید.

...................
پایان پیام/ 101