خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳
۳:۵۸
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
دوشنبه
۸ شهریور
۱۳۹۵
۴:۲۷:۴۷
منبع:
رسا
کد خبر:
707950

رهبر مجلس وحدت مسلمین پاکستان:

ادامه اعتصاب غذا پس از نامه آیت‌الله مکارم معنا نداشت/ نفوذ تکفیری‌ها در نهادهای دولتی پاکستان

رییس مجلس وحدت مسلمین پاکستان گفت: عزم خود را جزم کرده بودم که به اعتصاب غذا ادامه دهم اما نامه حضرت آیت الله مکارم شیرازی همه چیز را تغییر داد و با توجه به اینکه ما گوش به فرمان مرجعیت هستیم ادامه اعتصاب غذا پس از این نامه معنا نداشت.

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل‌بیت(ع) ـ ابنا ـ از سه ماه پیش بود که خبر اعتصاب غذای یکی از علمای برجسته پاکستان توجه‌ها را به خود جلب کرد. با اوج گیری اقدامات تروریستی و همکاری نهادهای دولتی پاکستان با جنایتکاران تکفیری این حجت الاسلام راجه ناصر عباس جعفری،‌ رییس مجلس وحدت مسلمین پاکستان بود که در اعتراض به وضع موجود اعتصاب غذایی را در اعتراض به این موضوع آغاز کرد. در نهایت نامه مهم حضرت آیت الله مکارم شیرازی به این روحانی پاکستانی به پایان این اعتصاب پس از 86 روز منجر شد. در همين راستا برای اطلاع از وضعیت کنونی راجه ناصر عباس جعفری،‌ آگاهی از آخرین تحولات پاکستان و توطئه مقابله با شیعیان این کشور به گفت‌وگوی این عالم نشسته‌ایم. آنچه در ادامه می‌آید متن این گفت‌وگو است:


* در ابتدا کمی درباره وضعیت شیعیان و اقدامات تکفیری‌ها در سال‌های اخیر در پاکستان توضیح بدهید؟ طی این سال‌ها شیعیان پاکستان با چه مشکلاتی مواجه بوده اند؟

خب شما استحضار دارید که پاکستان از سه دهه پیش شاهد شکل‌گیری برخی گروه‌ها و شاخه‌های نظامی تکفیری و همچنینی پیگیری سیاست‌هایی خاص در راستای تقویت این گروه‌ها بوده است. ظلم به شیعیان پاکستان از همان زمان شروع شد و رفته رفته افزایش پیدا کرد. شیعیان تکفیر شدند و خون و جان و مالشان مباح شد یا بهتر بگوییم ریختن خون آنها به یک امر واجب تبدیل شد. هرچه زمان گذشت اقدامات تروریستی علیه شیعیان پاکستان افزایش پیدا کرد به گونه ای که امروز ماشین‌های بمبگذاری شده و انفجاری‌های انتحاری و قتل عام شیعیان به یک امر عادی تبدیل شده است. در مقابل ما از انواع راه‌ها برای انعکاس مظلومیت مردممان استفاده کردیم؛ از تظاهرات گرفته تا گفت‌وگو با دولت. بارها به دولت مردان تاکید کردیم که این اقدامات کشورمان را نابود خواهد کرد و خطر تقسیم و تجزیه پاکستان را افزایش می‌دهد. بارها از آنها خواستیم که برای حفاظت از مردم کاری کنند اما متاسفانه این اتفاق روی نداد. بدون شک کشوری که در آن تکفیر یک طایفه روا داشته شود دیگر یک خانه ایمن نیست بلکه بیشتر به میدان نبرد شبیه است.

کشتار شیعیان در این کشور از گلکت بلتستان شروع شد و کم کم به کویته و کراچی رسید. دست آخر هم به پنجاب و پاراچنار. در واقع جای جای پاکستان شاهد شیعه کشی بود. ما حتی جنازه‌ شهدایمان را پیشاپیش تظاهرات اعتراض آمیز تشییع کردیم تا صدای مظلومیتمان را به گوش همگان برسانیم. همواره خواستار دستگیری و مجازات عاملان این جنایت‌ها بودیم تا کشور را از آتش فتنه مصون بدارد اما این هم راه به جایی نبرد. از سوی دیگر ما نمی‌خواستیم به هیچ وجه جنایت تکفیری‌ها فراموش شود. برخی فکر می‌کردند که ما از ترس تکفیری‌ها ساکت می‌نشینیم و هیچ حرفی نمی‌زنیم.

برخی از ما می‌خواستند که از عقایدمان دست بکشیم. عزاداری امام حسین (ع) را تعطیل کنیم و هیچ اعتراضی به وضعیت موجود نکنیم. مانند برخی حاکمان عرب عقاید خود را مخفی کنیم و روضه خوانی و عزاداری که حیات ما به آن وابسته است را تعطیل کنیم اما ما هرگز حاضر به انجام این کار نشدیم. آنها تلاش داشتند نفرت و کینه نسبت به تشیع را در همه جا گسترش بدهند به طوری که جوانان شیعه حتی در کالج و دانشگاه‌ها نتواند راحت باشند و نگاه تحقیر آمیزی به آنها وجود داشته باشد. توطئه ای بود که نگاه به شیعیان در پاکستان مانند قادیانی‌ها باشد.

دولت به جای تکفیری‌ها شیعیان را هدف قرار داد

* دولت در مقابل چه اقداماتی را انجام داده است؟ چرا ما هیچ حرکت جدی از سوی نهادهای دولتی برای مقابله با تکفیری‌ها را شاهد نیستیم و در مقابل به نظر می‌رسد گاها حمایت‌هایی هم از آنها صورت می‌پذیرد؟

ببینید دولت از ابتدا یک موضع محکم در قبال تروریست‌ها اتخاذ نکرد. سپس پس از آن همه تلاش و اعتراضی که ما نسبت به مظلومیت شیعیان کردیم دولت نهایتا برای گروه‌های افراطی ضرب الاجلی را تعیین کرد و آنها را برای مذاکره دعوت کرد. ما از ابتدا مذاکره با تروریست‌ها را بی معنی و بی‌فایده می‌دانستیم چون با این اقدام آنها گستاخ تر می‌شوند و ضمن مشروعیت دادن به تکفیری‌ها یک بدعت نامبارک پایه گذاری می‌شود. اصلا چه معنی دارد که دولت با جنایتکاران مذاکره کند؟ به هر صورت نهایتا یک عملیات تحت عنوان "طرح اقدام ملی" ضد تکفیری‌ها آغاز شد.

هدف از این طرح محدود کردن تبلیغ و فعالیت گروه‌های تکفیری بود که ما را امیدور به این کرد که بالاخره قرار است تکفیری‌ها و حامیان آنها با مشکلات زیادی روبه رو شوند و مانند سابق نتوانند به کشتار ملت پاکستان ادامه دهند و از لحاظ سیاسی، اجتماعی و اقتصادی علیه آنها فعالیت شود اما متاسفانه این طرح را هم از هدف خود منحرف کردند و به جای تروریست‌ها این شیعیان و مسلمانان بریلوی بودند که گرفتار شدند. در واقع این طرح تبدیل شد به بلای جان شیعیان! به جای مصادره اموال و اراضی تروریست‌های تکفیری این شیعیان بودند که در گلکت بتستان و پاراچنار زمین‌های خود را از دست دادند.

به این ترتیب کاری که تروریست‌ها نمی‌توانستند انجام دهند را دولت به راحتی انجام داد. دی جی خان، پاراچنار، گلگت بلتستان و پیشاور بر اثر این اتفاقات تبدیل به قتله‌گاه شیعیان شد. کار به همین جا ختم نشد، سخت‌گیری‌ها علیه مجالس عزاداری خامس آل عبا هم بیشتر شد. علیه کسانی که مجالس عزا و سخنرانی برگزار می‌کردند شکایت‌هایی در کلانتری‌ها تنظیم می‌شد. در برخی مناطق برگزاری عزاداری را منع می‌کردند. حتی در پنجاب سخنرانان و مداحان از سفر به سایر شهرها منع شده بودند. یعنی کار به جایی رسید که آنها می‌خواستند کاملا از برگزاری مراسم عزاداری که همه دارایی ما است جلوگیری کنند. لذا در واقع این طرح دولت هم به جای حمایت از مردم مظلوم کمک حال تروریست‌ها شد.

در همین پاراچنار که سال‌ها شاهد قتل‌عام شیعیان است، استانداری که وظیفه حفاظت از مردم را دارد در سوم شعبان به مردم بی گناه متعرض شد و در نتیجه آن شماری کشته و شماری زخمی شدند. شما ببینید نفوذ تکفیری‌ها به اندازه ای شده است که در همه اداره های دولتی تاثیر گذار هستند و به راحتی شیعیان را می‌کشند. در مقابل هیچ کس حاضر نیست هیچ واکنشی نشان دهد. لذا همین اعتصاب غذایی که ما به آن اقدام کردیم تنها راه مسالمت‌آمیزی بود که برای ما باقی مانده بود. ما پس از این اتفاقات در مجلس وحدت مسلمین جلسه ای گذاشتیم که در پایان اعتصاب غذا در دستور کار قرار گرفت.

ما به خوبی می‌دانیم که این اعتراض‌ها و اعتصاب‌ها باید به صورت مستمر و در طولانی مدت پیگیری شود. چون از سی سال پیش این عناصر تکفیری و تندرو در نهادها و ارگان‌های مختلف پاکستان نفوذ کرده اند و از داخل و خارج کشور از آنها حمایت می‌شود. حتی برخی کشورهای بزرگ در پشت پرده این ماجرا حضور دارند. از این رو دستیابی به خواسته های ما به همین سادگی نیست و نیاز به تلاش دارد. ما پس از پایان دادن به اعتصاب غذا تاکید کردیم که این مساله به معنای پایان اعتراضات ما نیست. ما اجازه نخواهیم داد خون شهدای‌مان پایمال شود و بدون شک به پیگیری مطالبات خود ادامه می‌دهیم. سکوت و ماندن در منازل برای ما هیچ معنی ای ندارد و ما تلاش داریم که صدای اعتراض‌هایمان را به گوش همه جهانیان برسانیم.

* برویم سراغ ماجرای اعتصاب غذای حضرتعالی. چرا این اعتصاب اینقدر طولانی شد؟

طولانی بودن اعتصاب در واقع نشان‌دهنده نفوذ تکفیری‌ها در نهادهای دولتی است. یعنی با وجود این اعتصاب غذا هم خیلی‌ها حاضر نبودند هیچ کاری انجام دهند چون در این کشور صرفا سیاست‌های آل‌سعود و آمریکا و اسرائیل برای خیلی از مزدوران مهم است. الحمدلله این اعتصاب غذا برکات و خیرات زیادی را به همراه داشت؛ اغلب احزاب سیاسی و مذاهب پاکستان به محل اعتصاب غذای ما آمدند و از ما حمایت کردند. در همان کنفرانس‌های خبری زیادی در حمایت از ما برگزار کردند. سران احزاب و بزرگان مذاهب دینی هم حمایت‌های زیادی از ما داشتند.

در واقع آنهایی که در صدد انزوا و گوشه نشینی ما بودند بعد از این اقدام کاملا ناکام ماندند. هیچ راه دیگری وجود ندارد، ما باید همه تلاش خودمان را انجام دهیم تا کشورمان را از تکفیری‌ها و سلفی‌های جهادی نجات دهیم. ما باید تمام ادیان و مذاهب مانند سیک‌ها، هندو‌ها، مسیحیان و اهل سنت بریلوی را که از تکفیری‌ها صدمه دیده اند علیه آنها متحد کنیم. ما باید کاری کنیم که تکفیری‌ها در پاکستان ریشه کن شوند.

دستاورد دیگر این اعتصاب غذا این بود که همه احزاب سیاسی و حتی ارتشی‌ها به دولت پاکستان فشارهایی را وارد و تاکید کردند که "طرح اقدام ملی" از هدف اصلی منحرف شده است و هیچ یک از اهداف اولیه آن تحقق نیافته است. همچنین مقدمه های تشکیل یک کمیته جهت نظارت بر طرح اقدام ملی انجام شد.

نامه آیت الله مکارم باعث شد از ادامه اعتصاب صرف نظر کنم

* حضرتعالی تصمیم جدی داشتید که همچنان به اعتصاب غذا ادامه دهید. چه شد که به یکباره تصمیم گرفتید تا به این اقدام جسورانه پایان دهید؟

راستش را بخواهید ما در جلسه کابینه حزب وحدت ملسمین پاکستان به این نتیجه رسیده بودیم که اعتصاب غذا را ادامه دهیم اما نامه ای که آیت الله مکارم خطاب به بنده نوشت تصمیم ما را تغییر داد. مرجع برای ما حکم نائب امام را دارد و ما امتثال امر کردیم و به خاطر جایگاه رفیع مرجعیت و مصلحت اندیشی‌شان به اعتصاب غذای خود پایان دادیم. ما شیعیان همگی در زمان غیبت گوش به فرمان مرجعیت هستیم و مقلد این بزرگان هسیتم. پس از نامه ای حضرت آیت الله مکارم ادامه اعتصاب غذا دیگر معنا نداشت چون اطاعت از ایشان برای من واجب بود. البته پیش از این هم عرض کردم که این مهم به هیچ وجه به معنی پایان اعتراضات ما نیست و ما همچنان برای دستیابی به حقوق خود خواهیم ایستاد.
آن اردوگاهی هم که محل اعتراضات بود همچنان فعال است و تا زمانی که دولت مطالباتمان را نپذیرد ما در آنجا خواهیم ماند و اعتراض خود را به گوش همگان می‌رسانیم.

* ما در خبرها شنیدیم که وضعیت جسمانی شما بر اثر اعتصاب غذا نامساعد است. در حال حاضر شرایط جسمانی شما چگونه است؟

حقیقتش وضعیت جسمی بنده در حال حاضر زیاد مساعد نیست. الان که با شما صحبت می‌کنیم کلیه درد دارم و شرایط عمومی من به هم ریخته است. بر اثر اعتصاب غذا حالمان زیاد مساعد نیست و با درد دارم با شما صحبت می‌کنیم. البته چون شما سوال کردید این مطالب را خدمت شما عارض شدم. اینجا به دوستانمان این مسائل را نمی‌گویم تا خدای نکرده از وضعیت من رنجیده نشوند و غصه نخورند.

عربستان به دنبال این است که ایران را دشمن اصلی عرب‌ها و اهل سنت جلوه دهد

* سیاست‌های آل سعود در پاکستان و منطقه را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ به نظر شما چه ارتباطی بین مظلومیت شیعیان و اقدامات آل سعود وجود دارد؟

عربستان سعودی در حال حاضر تلاش دارد جبهه تقابل مسلمانان با اسرائیل را به جبهه گیری علیه ایران تبدیل کند و به نوعی عرب‌ها را در مقابل ایران قرار دهد. از سوی دیگر آل سعود به دنبال تقویت نزاع شیعه و سنی است. همه مشکلاتی که از یمن تا عربستان برای پیروان مکتب اهل بیت (ع) پیش می‌آید از آل سعود نشأت می‌گیرد. هرکشوری که دچار ضعف باشد عربستان تلاش می‌کند تا در آنجا نزاع شیعه و سنی را تقویت کند.

در مقابل وظیفه ما این است که اتحاد شیعه و سنی را تقویت کنیم تا از این راه دسیسه‌های سعودی که با مشارکت آمریکا و اسرائیل دنبال می‌شود را خنثی کنیم. ما باید مردم را از واقعیت امور آگاه کنیم چون این مساله نه تنها برای منطقه ما بلکه برای همه دنیا خطرناک است. ما باید کاری کنیم که همه از چهره واقعی عربستان سعودی مطلع شوند.

ماهیت آل سعود مبتنی بر شیطنت است و گویی که خمیرمایه آنها شیطانی است. همه آنچه از آل سعود سر می‌زند شر است و این رژیم دقیقا مانند آمریکا و اسرائیل شده است. اما در مقابل خدواند متعال ما را یاری کرده است ما این امر را به وضوح در لبنان، عراق، سوریه، بحرین و یمن دیده ایم و ان شاءالله در پاکستان هم شاهد آن خواهیم بود. ما باید نسبت به توطئه‌های طرف مقابل هوشیار بوده و ثابت قدم باشیم چرا که خداوند متعال در قرآن وعده داده است که به کمک ما خواهد آمد. خداوند می‌فرماید: «إِنَّ الَّذينَ قالوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ استَقاموا تَتَنَزَّلُ عَلَيهِمُ المَلائِكَةُ أَلّا تَخافوا وَلا تَحزَنوا وَأَبشِروا بِالجَنَّةِ الَّتي كُنتُم توعَدونَ.» یا در آیه دیگری آمده است: «قالَ موسىٰ لِقَومِهِ استَعينوا بِاللَّهِ وَاصبِروا ۖ إِنَّ الأَرضَ لِلَّهِ يورِثُها مَن يَشاءُ مِن عِبادِهِ ۖ وَالعاقِبَةُ لِلمُتَّقينَ. این وعده خداست که اگر مظلوم در صحنه باشد خداوند به کمک او خواهد آمد.»

* به نظر شما ما در مقابل این توطئه‌ها چه اقداماتی را باید انجام دهیم؟ اصولا وظیفه شیعیان و به ویژه شیعیان پاکستان چیست؟

به قول رهبر معظم انقلاب ما در حال حاضر در یک پیچ تاریخی قرار گرفته ایم؛ ما بر سر یک دو راهی هستیم و هرگز نمی‌توانیم در شرایط کنونی استراحت کنیم و دست از کار بکشیم. باید بیدار باشیم و دشمن را به خوبی بشناسیم تا بتوانیم از حیله‌ها و توطئه‌‌های آن آگاه باشیم. اگر ما به خوبی با چالش‌های پیش روی خودمان مقابله کنیم ان شاءالله این دوره، دوره شکست استکبار جهانی است. شما ببینید آن زمان که انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید آمریکا چقدر قدرت داشت در مقابل امروز چقدر تضعیف شده است. اسرائیل چه توانمندی‌هایی داشت و امروز به چه روزی افتاده است. آل سعود در آن دوره چه بوده و امروز به کجا رسیده است. یقینا استکبار جهانی در حال نابودی است و به زودی نابود خواهد شد. همانگونه که رهبر انقلاب فرمود به امید خدا اسرائیل 25 سال دیگر را نخواهد دید.

الحمدلله جبهه مقاومت روز به روز پیشرفت می‌کند و در حال قدرت یافتن است. محور مقاومت در پاکستان می‌تواند در حال نجات مردم موثر باشد برخلاف جبهه سعودی ـ آمریکایی که پاکستان را ناامن کرده است. ما باید از کودتای ترکیه درس بگیریم؛ ببینید آمریکا چگونه به هم‌پیمانان خود از پشت خنجر می‌زند. همه مردم پاکستان می‌دانند که نمی‌توان به آمریکا و عربستان به عنوان دوست و هم‌پیمان نگاه کرد.

به امید خدا ما با مقاومتمان پاکستان را از سایه منحوس و نجس آمریکا و اسرائیل و سعودی پاک خواهیم کرد. مردم پاکستان از هویت این دولت‌ها آگاه هستند و می‌دانند که ناامنی در پاکستان نتیجه سیاست‌های این کشورها است. ملت پاکستان هیچ سنخیتی با تکفیر و تروریسم ندارد. با وجود اینکه استکبار جهانی میلیادرها دلار برای ایجاد تفرقه بین مسلمانان پاکستان صرف کرده اند اما به امید خدا موق نخواهند شد چون اتحاد اسلامی در پاکستان وجود دارد. شیعه و سنی دوشادوش یکدیگر نسبت به سیاست‌های دولت پاکستان اعتراض کردند و در همین اعتصاب غذا ما به وضوح شاهد این اتحاد و همبستگی بودیم.

* به عنوان سوال پایانی اگر خواسته ای از رسانه های ایرانی دارید بفرمایید.

از شما اصحاب رسانه در ایران می‌خواهم که مظلومیت و شرایط مردم پاکستان را به گوش جهانیان برسانید. از سوی دیگر امروز یک بحران بسیار جدی در کشمیر در حال وقوع است که باید از مردم آن منطقه حمایت شود. مردم بی‌گناه این منطقه از سوی دولت کافر و ظالم کشته می‌شوند و هیچ سازمان جهانی کاری نمی‌کند. کشمیری‌ها مطالبه مشروع خودشان را دارند و انتخاب سرنوشت حق بدیهی آنها است. باید در این منطقه رفراندومی صورت بگیرد تا مردم آینده خودشان را تعیین کنند. واقعا پاکستانی‌ها با شرایط بغرنجی مواجه هستند. همچنین نباید شرایط سایر مسلمانان در فلسطین،‌ عراق،‌ لبنان،‌ بحرین و یمن مورد اهمال قرار گیرد. شما اصحاب رسانه،‌ شما نویسندگان،‌ شما تحلیل گران باید حمایت کنید از مردم مظلوم. این وظیفه شما است.

همچنین از شما می‌خواهم سلام مرا به رهبر معظم انقلاب و مراجع عظام و علمای کرام در ایران برسانید. به رهبری بگویید فرزندان انقلابی شما در پاکستان در مقابل قدرت‌های شیطانی ثابت قدم اند. اینها کسانی هستند که شناخت و هویت‌ خودشان را از امام خمینی (ره) گرفته اند و فرزند معنوی شهید علامه عارف حسین حسینی اند. این فرزندان انقلاب هیچ وقت در مقابل ظلم و ظالمان کوتاه نمی آیند و تسلیم نخواھند شد. ما به تمامی مراجع و علما اطمینان می‌دهیم که هیچ وقت در مقابل ظلم عقب نشینی نخواهیم کرد و تا آخرین قطره خون‌مان در مقابل ظالمان ایستادگی می‌کنیم.
.............
پایان پیام/ ۲۱۸