به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ آیت الله العظمی جوادی آملی در مراسم عزاداری سالار شهیدان که در شب عاشورای حسینی در نمازخانه بنیاد بینالمللی علوم وحیانی اسراء برگزار شد با تکیه بر پیام جهانی عاشورا به وظیفه مسلمانان در قبال ظالمان اشاره داشته و بیان کردند: ما اگر ثارِ سالار شهیدان یعنی طالب خونبهای حسینبنعلی(ع) نشدیم خداوند این کار را به دیگری میسپارد.
ایشان با تکیه بر پیام جهانی عاشورا به وظیفه مسلمانان در قبال ظالمان اشاره داشته و بیان کردند: تمام دعا برای این است که ما طالبان ثار آن حضرت باشیم فرمود: ﴿إِنْ تَتَوَلَّوْا یَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَیْرَکُمْ ثُمَّ لا یَکُونُوا أَمْثالَکُمْ﴾ فرمود انبیاء شربت شهادت نوشیدند اولیاء شربت شهادت نوشیدند کربلا به پا شده است تا دین بماند شما بکوشید دین به دست شما بماند نشد دیگری, نشد ما به وسیله یمن و یمنی, آلسعود را خفه میکنیم بکوشید شما وارثان کربلا بشوید اگر وجود مبارکش وارث همه انبیا شد شما بکوشید جزء «العلماء ورثة الانبیاء» بشوید اگر درباره حسینبنعلی میگوییم از آدم تا خاتم هر فضیلتی بود تو ارث بردی; یعنی اگر عالِمی بکوش وارث حسین بن علی بشوی; یعنی اگر کسوت روحانیت در برکردی بکوش ارثی ببری.
آیت الله جوادی آملی لزوم مبارزه با طاغیان هر عصر را وظیفه اصلی هر مسلمانی دانسته و بیان داشتند: جامعه وقتی میتواند بگوید «وجعلنا و ایاکم من الطالبین بثاره» که امروز علیه آلسعود سخن بگوید و قیام کند و به نفع یمن و یمنیِ مظلومِ شهید داده قیام کند که قائم بالعقل باشد, قائم بالایمان باشد, قائم بالتقوا باشد علما هم اولوا بقیة باشند توده مردم هم قائم بالعقل این میشود «و جعلنا و ایاکم من الطالبین بثاره» وگرنه فقط ثواب اشک ریختن را انسان ببرد دیگر مشمول این جمله بعدی نیست «و جعلنا و ایاکم من الطالبین بثاره» اگر سالار شهیدان کسی که در راه او امروز هم اهل مبارزه و جهاد کبیری که مطرح شد و در سوره «فرقان» آمده و سوره فرقان سوره مکّی است و جهاد سوَر مکّی جهاد فرهنگی و فکری است اگر اهل این شد آنگاه این دعا درباره او مستجاب است «و جعلنا و ایاکم من الطالبین بثاره».
این مرجع تقلید ادامه دادند: در قتلگاه حسینبنعلی(ع) حرف بینالمللی و جهانی دین را مطرح کرد فرمود بالأخره دین یک پیام جهانی دارد «إن لم یکن لکم دین وکنتم لا تخافون المعاد، فکونوا أحراراً فی دنیاکم» این برنامه معصومانه حسین بن علی است فرمود ما یک وظیفه مشترک انسانی با همه مردم جهان داریم الآن آلسعود ولو مسلمان هم نباشد باید پیام گودال قتلگاه حسین بن علی(سلام الله علیهما) را بشنود «إن لم یکن لکم دین وکنتم لا تخافون المعاد، فکونوا أحراراً فی دنیاکم» این طور کشتار زن و بچه و مردم بیگناه با کدام معیار هماهنگ در میآید در بحث دیشب به عرضتان رسید یک وقت است یک کسی تخدیر شده است عقلش را تحت فرمان هوس قرار میدهد این یک مشکل شخصی دارد که در بیان نورانی حضرت امیر هست «کم من عقل اسیر تحت هوی امیر» این جنگ فردی است یک وقت است که فرمود این دین را به اسارت بردند سقیفه و سقفیها آمدند قرآن را و فرهنگ دینی را به اسارت گرفتند خب مکتبِ به اسارت رفته خودش اسیر است او چگونه درس آزادی میدهد چگونه درس حریّت میدهد ما اگر بخواهیم از آزادی سخن بگوییم از حریّت بحث به میان بیاوریم از مکتبی باید مدد بگیریم اگر خود مکتب را به اسارت بردند این وجدان عمومی را استکبار و صهیونیست به اسارت برد لذا این همه صحنهها را در یمن میبیند و هیچ کس اعتراض نمیکند. لذا اصرار ذات اقدس الهی به رسول گرامی(ص) این است مبادا اینها شستشوی مغزی بدهند و مکتب را به اسارت ببرند مبادا اینها فرهنگ را اسیر کنند الآن فرهنگ مردم به اسارت رفته است وگرنه این ظلم آشکار را میبینند و کسی اعتراض نمیکند این پیام سالار شهیدان در گودال همین است.
معظمله در ادامه سخنانشان با اشاره به جانفشانی اصحاب سالار شهیدان و نهایت اخلاص آنها در بذل جان, بیان داشتند: سالار شهیدان آمد این دین را زنده کرد فرمود من از همان اول میدانم چه خبر است این نقشهها را به من نشان دادند حرفی را که خدا درباره کلّ جهان زد من درباره ساختار رزمندههای خودم میگویم خدا فرمود من مدبّرات فراوانی دارم اما کسی که کمترین لغزش در کار او و در فکر او باشد به او مأموریت نمیدهم ﴿وَ ما کُنْتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّینَ عَضُداً﴾ این مُضل یعنی گمراه نه گمراهکننده, فرمود من این کارگاه را با مدبرات امر اداره میکنم کسی کمترین نقص و عیب در او باشد من به او مأموریت نمیدهم کسی که گمراه باشد گمراهکننده باشد من به او سِمت نمیدهم این بیان خداوند است. همین بیان را میبینید سالار شهیدان درباره کادر و ستاد خودش میگوید وقتی عبید الله بن حرّ جوفی آن پیشنهاد را داد حضرت فرمود اینجا خون لازم است نه اسب و سپر. تو آدم خوبی هستی اهل نمازی ولی محافظهکاری اینجا که خون لازم است کمک مالی اثر ندارد این استدلال حسینبنعلی است در ردّ پیشنهاد عبید الله بن حرّ جوفی در آن سرزمین.
ایشان در ادامه به وظیفه عالمان و توده مردم اشاره کرده و بیان داشتند: به ما فرمودند شما جزء کسانی باشید که طالبان خون حسینبنعلی(ع) هستید این صلاحیت را داشته باشید, نظامی که بخواهد طالب خون حسین(ع) باشد امروز آلسعود را یزیدی بدانند به فکر یمن و یمنی بیچاره بیفتد این باید این ارکانی را که حسین(ع) معرفی کرد این را هم بفهمد, باور کند و عمل کند و ادامه بدهد. در قرآن کریم فرمود علما یک وظیفهای دارند توده مردم یک وظیفهای دارند این وظیفهای که توده مردم دارند علما هم در این وظیفه سهیماند علما باید مظهر بقیّةالله باشند مستحضرید الله هو الباقی مطلق و محض است وجود مبارک ولیّ عصر بالاصاله بقیة الله است اما وقتی وجود مبارک امیر بیان میگوید «العلماء باقون ما بقی الدهر» تا روزگار هست علما هستند فرمود آن علمایی که «وَ مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَی الْعُلَمَاءِ أَنْ لا یُقَارُّوا عَلَی کِظَّةِ ظَالِمٍ وَ لا سَغَبِ مَظْلُومٍ» آنها ماندنیاند آنها که قبل از مرگ مُردهاند «ذلک میت الاحیاء» او که باقی نیست آن علمایی که به این پیام رسمیاش گوش داده باشد «أَنْ لا یُقَارُّوا عَلَی کِظَّةِ ظَالِمٍ وَ لا سَغَبِ مَظْلُومٍ» او اگر بیکار میبیند, شغل نمیبیند, معتاد میبیند و ناله نمیکند و فریاد نمیزند او عالِم نیست قَرر نمیگیرد.
معظمله در ادامه اظهار داشتند: به ما گفتند شما بقیةالله باشید یعنی عنصری باشید که خدا شما را نگه بدارد علما در فرهنگ قرآن و دین بقیة اللهاند در بخشهای پایانی سوره مبارکه «هود» میبینید ﴿فَلَوْ لا کانَ مِنَ الْقُرُونِ مِنْ قَبْلِکُمْ أُولُوا بَقِیَّةٍ یَنْهَوْنَ عَنِ الْفَسادِ﴾ چرا بقیةاللههایی نبودند که مردم را از زشتی باز بدارند این کلمه ﴿أُولُوا بَقِیَّةٍ﴾ اگر بار علمیاش بیشتر از بقیةالله نباشد کمتر نیست فرمود چرا علما ماندگار نشدند که جلوی فساد را بگیرند اگر عالمان دین به دین عمل کنند آنطوری که دین گفته است میشوند بقیةالله, اینها میشوند ولیّ بقاء, میشوند اولوا بقیه نظیر ﴿أُولِی الْأَلْبابِ﴾, نظیر ﴿أُولِی الْأَبْصارِ﴾ پس این راه باز است. راه ماندنی شدن باز است, راه باقی ماندن باز است این راه باز است این وظیفه علماست.
ایشان در تبیین وظایف توده مردم فرمودند: اما وظیفه توده مردم: یک بخشی از آیات قرآن ما را به عقل و علم و تقوا دعوت میکند که آن بخش فراوان هست اما در بخشهای اجرایی که بخواهد کار حسین بن علی(سلام الله علیهما) را بکند بخواهد عاشورایی بشود بخواهد عاشورا را زنده کند از عقلا ساخته نیست از اتقیا ساخته نیست از مؤمنین ساخته نیست نگاه کنید تعبیر آهنگین قرآن چیست؟ فرمود این کارهای مهم برای عقلا نیست مال ﴿لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ﴾, این قوم یعقل غیر از عقلاست مگر ما یک قومی یک نژادی داریم به نام نژاد عاقل این نظیر تازی و فارسی نیست یکی عرب باشد یکی عجم تا بگوییم اینها جزء قوم عاقلاند, قوم مؤمناند, قوم متقیاند این ﴿لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ﴾ یعنی آن امتی که قائم بالعقل باشد میتواند حسینی باشد قائم بالایمان باشد میتواند حسینی باشد, قائم بالتقوا باشد حسینی است این قوم یعنی قیام. آن لقب اصلی وجود مبارک ولیّ عصر بقیةالله است علما باید آن را داشته باشند آن سِمت اصلی وجود مبارک حضرت قیام است که او با این قیام جهان را زنده میکند پیروان و منتظران او باید ﴿لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ﴾ باشند یعنی قائم بالعقل باشند نه اینکه در کلاس درس عاقلانه درس میگوید ولی در زندگی به عقل قیام نمیکند در کنار سجاده نماز اهل نماز است ولی در جامعه به ایمان قیام نمیکند و دین به ما گفته است تا ﴿لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ﴾ نشد مشکل حل نمیشود.
آیت الله جوادی آملی در بخش پایانی سخنانشان در شب عاشورای حسینی به ذکر حالات حضرت در شب عاشورا و مصائب ایشان پرداختند.
.............
پایان پیام/ ۲۱۸