به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ نخستین همایش بین المللی "زنان و زندگی شهری" دیروز - یکشنبه 21 آذر - با پخش پیام تصویری «آیت الله العظمی جوادی آملی» در مرکز همایش های برج میلاد تهران آغاز شد.
«آیت الله العظمی جوادی آملی» در بخشی از پیام خود به این همایش اظهار داشتند: عظمت زن؛ مثل عظمت مرد، در گروِ شناخت عظمت انسان است، چون بین زن و مرد در انسانیّت انسان، فرقی نیست. محور اصلی انسانیّت به روح اوست.
معظم له تاکید داشتند: آن ریشه اصلی کمال نبوت و رسالت و امامت و خلافت، مقام ولایت است، این ولایت مشترک بین زن و مرد است. هیچ دلیلی نیست که زن به مقام ولایت نمیرسد؛ نه ولایت اجرایی، ولایت «وَلیُ الله» شدن، به قُرب الهی بار یافتن و مانند آن است.
متن کامل پیام معظم له به شرح زیر است:
أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی جَمِیعِ الْأَنْبِیَاءِ وَ الْمُرْسَلِین وَ الْأَئِمَّةِ الْهُدَاةِ الْمَهْدِیِّین سِیَّمَا خَاتَمُ الْأَنْبِیَاءِ وَ خَاتَمُ الْأَوْصِیَاء عَلَیْهِما آلَافُ التَّحِیَّةِ وَ الثَّنَاء بِهِمْ نَتَوَلَّی وَ مِنْ أَعْدَائِهِم نَتَبَرَّأ إِلَی اللَّه».
مقدم شما نخبگان، فرهیختگان، اندیشوران، اساتید بزرگوار ایرانی و غیر ایرانی را گرامی میداریم. از برگزارکنندگان این همایش بینالمللی وزین حقشناسی میکنیم و از همه بزرگوارانی که با ایراد مقال یا ارائه مقالت بر وزن علمی این همایش افزودند، سپاسگزاریم. از ذات أقدس الهی مسئلت میکنیم، توفیق ادراک صحیح دستاوردهای انبیا و اولیای الهی را به همه ما مرحمت بکند و توفیق عمل صالح به دستورهای آنها را به ما لطف کند!
عظمت زن؛ مثل عظمت مرد، در گروِ شناخت عظمت انسان است، چون بین زن و مرد در انسانیّت انسان، فرقی نیست. محور اصلی انسانیّت به روح اوست، انسان در بدن، با بسیاری از حیوانات شریک است و این شرکتِ بدنی انسان با حیوانات، باعث میشود که رفتارهای انسانی را در حد تعدیل شده، انجام بدهد و قرآن کریم آن بخشهای مادی بدنی را، مشترک بین انسان و دام میداند. غذاهای مادی را میگویند: ﴿مَتاعاً لَكُمْ وَ لِأَنْعامِكُمْ﴾،[1] ﴿كُلُوا وَ ارْعَوْا أَنْعامَكُمْ﴾[2] و مانند آن.
آنچه را که شما در درمان برخی از بیماریهای مربوط به بدن میبینید که فتوا را از آزمایشگاه موش میگیرند، همین قسمت است. بدن زن با بدن مرد تفاوتی دارد، قهراً وظایف متفاوتی هم بین این دو صنف برقرار است. این تفاوت در حد مغایرت است نه مباینت؛ برخی از مردها نسبت به هم تفاوتهای صنفی و تغایرهای صنفی دارند؛ بعضی از زنها نسبت به هم چنین هستند؛ غالب مردها با غالب زنها هم چنین هستند. این مربوط به وظایف سهگانه متغایر زنهاست و مردهاست.
اما قسمت مهم انسانیّتِ انسان به روح اوست که در این بخش، انسان با فرشتگان مشترکات فراوانی دارد و دیگر مشکلات این بخش را نباید از آزمایشگاه موش و امثال موش، توقع داشت. آن قسمتی که مربوط به کرامت است، مربوط به روح انسان است. حرف اسلام این نیست که ما زن داریم و مرد داریم، اینها مساوی هم هستند، حرف اسلام این است که هویّت انسان به روح اوست، یک؛ روح مجرّد است، دو؛ موجود مجرّد نه مذکر است نه مؤنث، نه زن است و نه مرد؛ سه. زن و مرد خود را در محور روح که بیندیشند و بیازمایند، میبینند تفاوتی ندارند. یک سلسله تغایر اوصافی است که در حد یک تغایر صنفی است و نه بیش از آن که این همه برای روابط صحیح زندگی است، وگرنه در اسلام هیچ کمالی مشروط به مرد بودن نیست و زن بودن مانع هیچ کمالی نیست. کمال در فراگیری علم است، در تقرّب به خداست، در فرشتهخوی شدن است، در اوصاف برجسته داشتن است. شما یک نمونه پیدا نمیکنید که اسلام بگوید این کمال، برای مرد است، برای زن نیست، مسئله جهاد و امثال جهاد، اگر مطرح است، یک کار بدنی است؛ اما اصل مبارزه با استکبار و صهیونیسم و مانند آن، این مشترک بین زن و مرد است و اگر مسئله مرجعیّت و مانند آن است بر فرض تمامیّت این تفکیک، مرجعیّت یا امامت یا رسالت، اینها کمالات اجرایی است. مشترک بین نبوت، رسالت، امامت، خلافت، آن مقام والای ولایت است که این ولایت مشترک بین زن و مرد است. اگر مریم(سَلامُ الله عَلَیْها) جزء اولیای الهی است، از همین قبیل است و اگر فاطمه زهرا(صَلَوَاتُ اللَّهِ وَ سَلامُهُ عَلَیْها) جزء برجستهترین اولیای الهی است، از این قبیل است و اگر سایر زنان نامدار و نامور جهان اسلام به مقام والایی بار یافتند، از همین قبیل است.
آن ریشه اصلی کمال نبوت و رسالت و امامت و خلافت، مقام ولایت است، این ولایت مشترک بین زن و مرد است. هیچ دلیلی نیست که زن به مقام ولایت نمیرسد؛ نه ولایت اجرایی، ولایت «وَلیُ الله» شدن، به قُرب الهی بار یافتن و مانند آن است.
بنابراین یک وقت بحث در این است که بدن زن با بدن مرد تفاوت دارد، این یک کار روشنی است، آن هم برای تنظیم روابط خانوادگی و فراهم شدنِ نسل نو و مانند آن است؛ اما روح زن و روح مرد، گرچه برخی از اصناف و اوصاف در حدّ یک تغایر وصفی و صنفی بین زن و مرد مطرح است؛ اما هیچ کمالی از کمالات الهی مخصوص مرد نیست، نه مشروط به ذکورت است نه ممنوع به اُنوثت، زیرا روح مجرّد است و مجرّد نه زن است و نه مرد.
سخن آفریدگار زن و مرد این است که فرمود اگر کسی این دو عنصر محوری را داشت؛ یعنی از نظر عقیده دارای علم صائب بود و ایمان صائب و از نظر عمل دارای صالح بود، این دو عنصر محوری را داشت، این به حیات طیّب بار مییابد که در سوره مبارکه «نحل» این وعده را به زن و مرد داده است، فرمود؛ چه زن؛ چه مرد، اگر حُسن فاعلی و حُسن فعلی؛ یعنی روح پاک و عمل شایسته داشت، به مقام حیات طیّب بار مییابد.
از نظر تنظیم روابط خانوادگی، گرچه مرد وظیفه دارد که مسکن تهیه کند؛ اما تأمین سکونت و سکینت خانواده به عهده زن است، در قرآن کریم فرمود: خداوند، ﴿خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَیْها﴾؛ مرد و اعضای خانواده، سکونت خود را در پرتو رهبری و سکینت مادر آن منزل و همسر آن منزل احساس میکنند: ﴿لِتَسْكُنُوا إِلَیْها﴾؛ البته رابطه اصلی خانواده دو عنصر محوری محبّت و رحمت است: ﴿وَ جَعَلَ بَیْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً﴾؛[3]برای تنظیم امور خانواده این دو عنصر حرف اصلی را میزنند: دوستی عاقلانه نسبت به هم و گذشت از لغزشهای پیشبینی نشده نسبت به هم. این دو عنصر «مودّت» و «رحمت» برای ترمیم کانون خانواده، سهم تعیینکننده دارند، آن سکینت که وصف ممتاز زن است در اثر عاطفه ویژهای که خدا به او بخشیده است، آن باعث آرامش اعضای خانواده است.
فراگیری علمها نیمی از جوامع بشری زن هستند، اینها احتیاجات فراوانی دارند، هر کدام از اینها اگر به همصنف خود مراجعه کنند، احتیاجات خود را بهتر برآورده میکنند، پس همه علوم برای همه انسانهاست و آن کمال برای انسانیّت است، انسانیّت انسان به روح اوست و روح او مجرّد است و موجود مجرّد نه زن است و نه مرد.
این بیان لطیف را مرحوم بوعلی بسیار صریح بیان کرده، شاگردش بهمنیار بسیار صریح بیان کرده، در حکمت متعالیه که بنای آن بر «جسمانیة الحدوث و روحانیة البقاء» است، در آنجا هم چنین نیست که خصوصیت بدنی و مادی این بشود روح. آن خصوصیت بدنی در بستر سیر جوهری در معرض ماده است نه در معرض صورت. آن صورت است که جسمانی است حدوثاً و روحانی است بقائاً و مجرّد میشود و روح میشود، نه ماده؛ ماده یک بستری است که صورت آن شئ که ترقّی میکند و بر اساس حرمت جوهری به مقام بالا بار مییابد، آن صورت میشود روح، نه آن ماده تا کسی بگوید بر اساس «جسمانیة الحدوث و روحانیة البقاء» روح زن و مرد هم فرق میکند، چون بدن زن و بدن مرد بخش مادی اوست، یک؛ ماده بستر هست نه مسافر، این دو؛ آنکه مسافر است صورت است، این سه؛ این صورت نه مذکر است نه مؤنث، این چهار؛ چیزی که نه مذکر است و نه مؤنث، به مقام روحانیّت روح بار مییابد، این پنج؛ و روح نه مذکر است نه مؤنث. البته رهآوردهای آن بستر و ماده را به همراه دارد، آن روح رقیقتر و عاطفیتر هست؛ اما تغایر، یک تغایرِ صنفی است و نه تغایر نوعی و آن هم برای تأمین امنیت و سکینت جامعه، وجود زن سهم تعیینکنندهای دارد. خانوادههای کوچک به صورت شهروند بزرگ در میآیند، این میشود تمدّن.
بخش پایانی عرض من که اختصاص به جامعه زنان یا جامعه مردان یا مشترک بین زن و مرد ندارد، این است که همه ما که در این کشور به سر میبریم، خدای سبحان را قبول داریم و خدای سبحان بهشت را معرفی کرد و جهنم را هم معرفی کرد، به ما گفت زندگی خود را بهشتی بسازید، جهنمی نسازید.
این چهار مطلب فراموشمان نشود ما بهشتی داریم در آینده، با شرایط ویژه و خصوصیات خود؛ جهنمی هست که مخصوص تبهکاران است با شرایط ویژه، این دو؛ برخیها در دنیا که هستند، زندگیشان را بهشتی میکنند، این سه؛ برخیها در دنیا زندگیشان را جهنمی میکنند؛ مرتّب فحش میگویند و فحش میشنوند، این چهار؛ در قرآن وصف بهشت و بهشتیان را چنین معرفی کرد: ﴿وَ نَزَعْنَا مَا فِی صُدُورِهِم مِنْ غِلٍّ﴾؛[4] این اختصاصی به ایران ندارد، این اختصاصی به میزبانان ایرانی ندارد، این اختصاص به مهمانهای غیر ایرانی ندارد، این اختصاصی به خاورمیانه یا باختر یا آسیا یا هیچ کدام از قارهها ندارد، برای جوامع بشری است که امروز در حد یک دهکده در عالَم دارند زندگی میکنند. فرمود در بهشت هیچ رنجی نیست: ﴿لَا لَغْوٌ فِیهَا وَ لاَ تَأْثِیمٌ﴾،[5] ﴿وَ نَزَعْنَا مَا فِی صُدُورِهِم مِنْ غِلٍّ﴾، آیات فراوانی است که میگوید، هیچ بهشتی رنج بهشتی دیگر را نمیطلبد. «نه تنها رنج خود و راحت یاران طلب»، بلکه آنجا جز رفاه و راحتی چیزی دیگر نیست. هیچ بهشتی کینه بهشتی دیگر را در دل ندارد، این خاصیّت بهشت است. اسلام آمده است تا مردم در دنیا بهشتیوار زندگی کنند، در سوره «حشر» فرمود مردان الهی کسانی هستند، زنان الهی کسانی هستند، مردان و زنان الهی کسانی هستند که بگویند: ﴿وَ لاَ تَجْعَلْ فِی قُلُوبِنَا غِلّاً لِلَّذِینَ آمَنُوا﴾؛[6] خدایا کینه کسی را در دل ما قرار نده! آنگاه رسانهها میشوند بهشتی، روزنامهها میشوند بهشتی، برخوردها میشود بهشتی که هیچ کسی کینه دیگری را در دل راه نمیدهد. جهنم را ذات أقدس الهی معرفی کرد، جهنمیها را معرفی کرد، فرمود در جهنم هیچ مِهر و محبت و صفا و وفایی نیست: ﴿كُلَّما دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَها﴾؛[7] هر وقت یک گروه آمد، گروهی دیگر را لعنت میکند. کسانی هم که در جهنم دنیا زندگی میکنند؛ یعنی دنیا را، کشور خود را، منطقه خود را، قاره خود را جهنمی کردند، این است که این به آن بد میگوید، آن به این بد میگوید. این یک تمدّن جهنمی است؛ چه زنان، چه مردان، چه زنان و مردان، باید بهشتی زندگی کنند، در هر رشتهای، در هر علمی، همه این علوم لازم است، سودآور است، برای تأمین نیاز بشر، خدای سبحان اینها را آفرید؛ ولی جامعه را جهنمی کردن، به دست خود ماست، جامعه را بهشتی کردن به دست خود ماست، انبیا آمدند گفتند جامعه خود را جهنمی نکنید، روزنامهها، رسانهها به یکدیگر پرخاش نکنند: ﴿كُلَّما دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَها﴾، یک جامعه جهنمی است. ﴿وَ لاَ تَجْعَلْ فِی قُلُوبِنَا غِلّاً لِلَّذِینَ آمَنُوا﴾، یک تمدّن بهشتی است، یک فرهنگ بهشتی است.
امیدوارم برگزارکنندکان این همایش بینالمللی وزین، اعضای محترم و بزرگواران شهرداری و شهردار محترم و مشاوران محترم و شورای عالی شهرداری تهران، همه که متولیّان اصیل این همایش هستند، سعی همه اینها مشکور باشد، مهمانان غیر ایرانی، میزبانان ایرانی، سعیشان مشکور باشد تا همگان بتوانیم پیام انقلاب اسلامی را هم خودمان بشنویم و ادراک کنیم، هم به جامعه منتقل بکنیم و به جهانیان منتقل بکنیم!
پروردگارا نظام ما، رهبر ما، مراجع ما، دولت و ملت و مملکت ما را در سایه امام زمان، تأیید بفرما!
روح مطهر امام راحل و شهدا را با اولیایت، محشور بفرما!
خطرات سلفی و داعشی و تکفیری و آلسعود را به خود آنها، برگردان!
جوامع بشری را از خطر استکبار و صهیونیسم، نجات مرحمت بفرما!
و این نظام الهی را تا ظهور صاحب اصلی خود از هر گزندی، محافظت بفرما!
مجدداً از برگزارکنندگان این همایش بینالمللی وزین حقشناسی میکنیم: ﴿رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا﴾![8]
«غَفَرَ اللَّهُ لَنَا وَ لَكُمْ وَ السَّلَامُ عَلَیْكُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُه»
پاورقی.................................................
[1]. سوره نازعات، آیه33؛ سوره عبس، آیه32.
[2]. سوره طه، آیه54.
[3]. سوره روم، آیه21.
[4]. سوره اعراف، آیه43؛ سوره حجر، آیه47.
[5]. سوره طور, آیه23.
[6]. سوره حشر، آیه10.
[7]. سوره اعراف، آیه38.
[8]. سوره بقره، آیه127.
لازم به ذکر است؛ نخستین همایش بین المللی زنان و زندگی شهری دیروز و امروز در سالن همایش های برج میلاد تهران برگزار گردید.
...............
پایان پیام/ 313