ایونگو: پیامبران اسلام و مسیحیت حضوری رهایی‌بخش دارند

به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ نشست "محمد(ص) و مسیح(ع)، پیام ایشان در جهان امروز" به همت رایزنی فرهنگی ایران در ایتالیا و با همکاری مرکز مطالعات بین‌المللی خانه دانایی رم، در مرکز همایش‌های کاوور شهر رم برگزار شد.

در ابتدای این نشست «آلفیه ری» اندیشمند ایتالیایی سخنان خود را با ترجمه آیه شریفه «وعباد الرحمن الذین یمشون على الأرض هونا و إذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما» آغاز كرد و به موضوع "امانتداری حضرت محمد (ص) و مسیح (ع) در انتقال پیام خداوند در دو دین ابراهیمی اسلام و مسیحیت" پرداخت.

وی در بخشی از سخنان خود گفت: مشکل جهان امروز این است که انسان‌ها وظیفه خویش در تبعیت از پیام پیامبران را فراموش كرده و داعیه مرجعیت دارند و همواره خودبنیادی و آزادی بیشتری می‌طلبند. این در حالی است که پیام مسیحیت عشق است و عشق، آزادی دیگری را محدود نمی‌سازد اما بنیادگرایان در فقدان فرهنگ مناسب و خرد، این پیام را درنمی‌یابند و آن را انکار می‌كنند.

در ادامه «دیمتریو جوردانی» استاد مسلمان دانشگاه‌های مودنا و رجّو امیلیا در خصوص "تصویر حضرت مسیح(ع) و مریم(ع) در قرآن و متون اسلامی" به ایراد سخن پرداخت. وی با تأکید بر وجه ناسوتی آموزه‌های ادیان برای راهنمایی انسان در تمامی ابعاد زندگی، به نقش رهایی‌بخش پیامبران در شرایط هبوط انسانی اشاره كرد و گفت: قرآن در این راستا، عهدی میان خداوند و انسان، به وساطت پیامبران و مبتنی بر رحمت است.

سخنران بعدی این نشست «حجت‌الاسلام ابوالفضل امامی‌میبدی» امام جماعت مرکز شیعی المهدی(عج) شهر رم بود که نخست محتوای مقاله خود را به نحو فشرده، به زبان فارسی ارایه داد و در ادامه، مشروح این مقاله، به زبان ایتالیایی نیز قرائت شد.

محتوای مقاله وی عبارت بود از تبیین شرایط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جامعه یهودیان پیش از میلاد حضرت مسیح(ع) و ضرورت احیای دین خدا با مبعوث ساختن پیامبری دیگر.

«امامی‌میبدی» در بخش‌هایی از سخنان خود بیان كرد: حضرت مسیح(ع) منجی بود و برای رهایی بشر آمده بود؛ اما درد بشر تنها معنوی نیست و مادی نیز است؛ ولی موانعی در رسالت حضرت مسیح(ع) ایجاد شد و ضرورت مبعوث شدن پیامبر اسلام (ص) پیش آمد. نه مسیحیت کنونی توان نجات خود و جامعه خود را دارد و نه مسلمانانی که منحرف هستند می‌توانند خود یا جهان را نجات دهند. در چنین فضایی ضرورت دارد تا امام مهدی(عج) و حضرت مسیح(ع) برای رهایی نهایی بشریت ظهور كنند.

این نشست علمی با سخنرانی «جبرئیل ابراهیم ایونگو» استاد الهیات اسلامی دانشگاه کاتولیکی قلب مقدس، پیگیری شد. سخنرانی وی به موضوع «نقش تاریخی پیروی از دین در حفظ آن» اختصاص داشت. وی در بخشی از سخنان خود گفت: لازمه گواهی به رحمت بی‌پایان خداوند، اعتراف به فقر ذاتی خود در مقام انسان است.

وی افزود: در این راستا پیامبران اسلام و مسیحیت، فراسوی حیات و حضور فیزیکی، حیات و حضور معنوی و رهایی‌بخش دارند و حضور و حیات ایشان با دیگر انسان‌ها قابل مقایسه نیست. در خصوص پیامبر اسلام(ص)، کمیت زمانی‌ای که ایشان در جنگ سپری كرد نسبت به زمانی که به معنویات اشتغال داشت، گویای برداشت نادرست معاصر از آموزه‌های اسلامی به عنوان دین جنگ‌طلب است.  

سپس «جان لوکا مارلتّی» اندیشمند و نویسنده مسیحی به موضوع "آخرالزمان در باورهای مختلف دینی و غیردینی" پرداخت و با تحلیل ریشه‌شناختی واژه «آخرالزمان» در زبان لاتین، معنی این واژه را «برداشته شدن پرده‌ها» عنوان كرد که با وقوع آن، پرده‌های ظلمت کنار خواهند رفت و نور الهی تبلور خواهد یافت.

وی در بخشی از سخنان خود اظهار كرد: فراسوی تفاوت و شباهت‌های تصویر حضرت مسیح(ع) میان اسلام و مسیحیت که ناشی از اختلاف چشم‌انداز است، تصویر آخرالزمانی حضرت مسیح(ع) به عنوان منجی، در دو دین مشابهت دارد. آتشی که در نبرد نهایی آخرالزمان افروخته می‌شود، اگر چه به آتش می‌کشد و می‌سوزاند، با نور خود روشنایی‌بخش حقیقت نیز هست.

وی ادامه داد: مسیح(ع) مطابق باورهای مسیحی با کلام خداوند بر لب رجعت می‌كند و در اسلام نیز مسیح(ع) کلام‌الله(ع) است.

آخرین سخنران این نشست، «هانیه ترکیان» دانش‌آموخته دانشگاه‌های جامعه الزهرا(س) و جامعه المصطفی(ص) بود که مطالب خود را درباره ولایت تکوینی و تشریعی بیان كرد. وی در بخشی از مقاله خود اظهار كرد: مطابق نص صریح قرآن، اگر خدایی غیر از خدای واحد در جهان وجود داشت، جهان دچار بی‌نظمی می‌شد. چنین نظم و سازواری‌ای میان رسالت و آموزه‌های پیامبران نیز وجود دارد. ادیان مختلف در اصول اشتراک دارند و در فروع است که تفاوت‌هایی به چشم می‌خورد.

وی افزود: هدایت میان همه انسان‌ها مشترک است و می‌تواند تشریعی و تکوینی باشد. در خصوص هدایت تشریعی، سیادت‌های دینی متفاوتی می‌تواند شکل گیرد. برخی از این سیادت‌های دینی نظیر شرایط جهان معاصر، می‌توانند غاصبانه نیز باشند.

...............
پایان پیام/ 313