خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

چهارشنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۳
۱۶:۲۳
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
پنجشنبه
۲۸ بهمن
۱۳۹۵
۱۰:۱۸:۵۰
منبع:
ابنا
کد خبر:
715977

در نشست تمدن اسلامی و جهانی سازی مطرح شد؛

از ابزارهای جدید برای ترویج معارف دین بهره ببریم/ راهبرد مواجهه با پدیده جهانی شدن چیست؟

استاد حوزه و دانشگاه اظهار داشت: احیای تمدن اسلامی در گروی تولید علوم انسانی اسلامی است و تولید علوم انسانی و اسلامی هم در گروی اجتهاد روزآمد و کارآمد درسایه فقه و اصول فقه حکومتی است.

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ پنجمین نشست علمی مرکز بین المللی توسعه صلح، فرهنگ و عقلانیت با موضوع «تمدن اسلامی و جهانی سازی» با ارائه حجه الاسلام و المسلمین دکتر «حسین عندلیب» دیروز چهارشنبه 27 بهمن ماه در سالن جلسات اداره کل تبلیغات اسلامی استان قم برگزار شد.

در این جلسه حجه الاسلام عندلیب ابتدا به تعریف پدیده جهانی شدن پرداخت و گفت: پدیده جهانی شدن را از سه بعد می توان مورد بررسی قرار داد الف) به عنوان یک پدیده جدید؛ جهانی شدن به عنوان یک پدیده جدید، جهان را به صورت یک شبکه مرتبط (دهکده جهانی) و بازاری بزرگ تعریف می کند. ب) به عنوان یک فرایند؛ در جهانی شدن به عنوان یک فرآیند، روند آینده به سمت تضعیف حدود جغرافیایی، اجتماعی و فرهنگی است. ج) به عنوان یک ایدئولوژی؛ از این منظر، جهانی شدن، استعمار و تسلط فرهنگی غرب را با رشد تکنولوژی میکروپروسسورها (کامپیوترها) و ارتباطات تضمین می نماید.

وی موضع دانشمندان را درباره جهانی سازی به دو گروه موافق و مخالف تقسیم کرد و گفت: برخی دانشمندان همچون متفکرینی همچون لاتاچ،(Latouche1996)؛ امین(1997, Amin)؛ هرمن(1980, Herman) جهانی شدن را چهره جدید امپریالیسم فرهنگی می دانند و یکی از دلایل اصلی این امر را تمرکز قدرت سخت افزاری و نرم افزاری در زمینه ی ارتباطات در دست تعداد کمی از گردانندگان انحصاری در صحنه جهانی می دانند. این گردانندگان جهانی خواستار یک نظام باز جهانی(Open International Order) هستند؛ نظامی که در جهت منافع آنها و بر اساس افزایش قدرت هر چه بیشتر برای این کمپانی های فراملی و رسانه ای تعریف شده است. اما دانشمندانی همچون سینکلر(Sinclair)جکا(Jacka)کانینگ هام(Cunningham) تئوری امپریالیسم فرهنگی را مورد تردید قرار داده و معتقدند این در همه جا صادق نیست. این گروه بالارفتن سطح رفاه، کاهش ریسک، توزیع عادلانه ثروت، ایجاد تعادل نسبتا پایدار و...از مزایای جهانی شدن می دانند که پذیرش آن را موجه می کند.

عندلیب در بیان دیدگاه مختار در مواجهه با پدیده جهانی شدن گفت: به نظر می رسد به این پدیده همچون سایر پدیده های پیچیده باید نگاه فرصت و تهدیدی داشته باشیم. به بیان دیگر از ابزارهایی که جهانی شدن در اختیار ما گذاشته است جهت ترویج و تبلیغ معارف دینی بهره ببریم و البته مراقب آُسیب ها و تهدیدات این موج همچون اخلال در حاکمیت به خصوص مدیریت فرهنگی،-تخریب روند توسعه پایدار، توزیع ناعادلانه درآمد، جهانی شدن بحران های اقتصادی و بحران هویت باشیم.

این مدرس حوزه و دانشگاه در ادامه راهبرد مواجهه با پدیده جهانی شدن را احیای تمدن اسلامی دانست و گفت: براساس منطق قرآن کریم، سیره رسول اکرم(ص) و اهل بیت (ع) و به تبع ایشان در دوران معاصر حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری(مدظله) راهبرد مواجهه با این پدیده احیای تمدن اسلامی است. که این مهم در گرو تولید علوم انسانی اسلامی و تولید علوم انسانی و اسلامی در گرو اجتهاد روزآمد و کارآمد در سایه فقه و اصول فقه حکومی است.

وی در تبیین رابطه علوم انسانی و علم فقه و اصول گفت: بی شک اگر بخواهیم علوم انسانی اسلامی تولید نماییم نیازمند اجتهاد روزآمد و کارآمد هستیم و این اجتهاد در پرتو اصول فقه حکومی است. زیرا ارائه هر مبنای نظری و موافقت و ترسیم هر نهاد دولتی نیازمند نظرخواهی از فقه است و هیچ پدیده، فعل و عملی در دنیا بدون حکم فقهی نیست.

وی با اشاره به دیدگاه حضرت امام(ره) که فقه را تئوری واقعی اداره زندگی بشر از گهواره تا گور دانسته اند، افزود: با توجه به فرمایشات حضرت امام(ره) دو نکته مهم را متوجه می شویم؛ اولا گستردگی فقه و شمول آن برای تمام ساحت های زندگی بشر و ثانیا ترس و هراس استکبار از عملی شدن و نفوذ فقه اسلامی در تمامی ابعاد زندگی بشریت.

مدرس دانشگاه خوارزمی گفت: نمی توان دغدغه علوم انسانی اسلامی داشت لکن مجتهد در علم اصول و فقه نبود، زیرا روش تولید علوم انسانی اسلامی یک روش اجتهادی است و این اجتهاد در اصول فقه که در واقع اصول تفکر و اصول اجتهاد است و با آشنایی و ممارست در فقه اسلامی به دست می آید. به تعبیر دیگر دانشمند اسلامی متکفل تولید علوم انسانی اسلامی اولا باید روش اجتهاد در منابع دینی را بداند و ثانیا بر فقه اسلامی تسلط داشته باشد و ثالثا در موضوع تخصصی و رشته ای خاص که می خواهد دست به تولید علم بزند تبحر داشته باشد. زیرا بدون اطلاع از روش اجتهادی و موازین فقه اسلامی مثلا در علوم سیاسی در جایی که دولت اسلامی نتواند خواسته های مردم را تامین کند و نارضایتی ای بوجود آید دستور «نافرمانی مدنی»، «ریختن به کوچه و خیابان» و ساقط کردن دولت را بدهد در حالی که از منظر فقه اسلامی تضعیف دولت اسلامی و حکومت اسلامی حرام است و به فرموده امام صادق(ع) نباید به خاطر خطا و اشتباهی دست از یاری حق کشید.

بنابراین نمی توان تولید علوم انسانی اسلامی را از یک غیرمجتهد طلب کرد زیرا ممکن است به تعارضاتی با مبانی فقهی و البته دیگر علوم اسلامی بینجامد.

دکتر عندلیب با اشاره به مصاحبه چند روز گذشته یکی از صاحب نظران علوم انسانی مبنی بر عدم فعالیت حوزه های علمیه در عرصه های فقه حکومی گفت: عذر این ها، جهل شان است و اینان عدم الوجدان را دلیل بر عدم الوجود تلقی می کنند. زیرا این دسته از افراد در شهرهای دیگر نشسته و فکر می کنند علما و فضلای حوزه های علمیه مشغول بررسی مباحث فقه فردی هستند. در حالی که اگر به خود زحمتی بدهند و حداقل در سامانه های اینترنتی پژوهشکده ها و مراکز تخصصی وابسته به حوزه های علمیه را رصد کنند می بینند طیف وسیعی از پژوهش های فاخر در حوزه های فقه حکومی و همچنین نشست های تخصصی متعدد از سوی این مراکز تولید و برگزار شده است.  

وی در ادامه به تبیین ظرفیت های موجود در اصول فقه شیعی برای تولید علوم انسانی اسلامی و در نتیجه احیای تمدن اسلامی پرداخت و گفت: به نظر بنده چهار ابزار و ظرفیت مهم در اصول فقه وجود دارد که این چهار ابزار اولا کمک شایانی به تبدیل فقه فردی به فقه حکومی و سپس تولید علوم انسانی و اسلامی بر مبنای فقه حکومی می کند. که اینها عبارتند از: 1- مقتضیات زمان ومکان 2- منطقه الفراغ 3- مصلحت  4- مذاق شریعت.

وی در تبیین مقتضیات زمان و مکان گفت: این عنصر مهم در تغییرو تحول احکام نقش بسزایی دارد. به عنوان مثال در زمان های گذشته به طور معمولی طی کردن 8 فرسخ یک روزبه طول می انجامیده است و در روایات آمده است که پیامبر(ص) به منظقه ذبابه می رفتند و شغله یومه. همچنین در روایات دیگر علت تعیین 8 فرسخ  برای قصر صلاه و روزه را ائمه اطهار(ع) اینگونه بیان کرده اند: لان ذلک مسیره یوم. بنابراین و با توجه به وسائل نقلیه امروزی طی کردن مسافت 8 فرسخی، یک روز راه محسوب نمی شود و در عرض کمتر از یک ساعت می توان این مسیر را طی کرد و لذا آیا می توان به راحتی همچنان فتوا به قصر نماز و روزه در هشت فرسخی داد؟ البته برخی فقها مسیره یوم را ملاک در قصر می دانند و لکن به خاطر برخی ملاحظات فتوای خود را علنی نکرده اند.

عندلیب در توضیح بیشتر عنصر مقتضیات زمان و مکان افزود: ممکن است شی ء در گذشته هیچ منفعت محلله قابل تصوری نداشته است و لذا فروش آن حرام وممنوع شده است مانند خرید و فروش خون و اعضای بدن ولی امروزه این خرید و فروش باعث احیای جان یک انسان مسلمان بشود آیا می توان هم چنان بر حرمت خرید و فروش این اشیا پافشاری کرد؟

وی تاثیر این عنصر را در دیگر علوم انسانی اینگونه ترسیم کرد: آیا می توان بدون توجه به مقتضیات زمان و مکان به مردم شناسی و جامعه شناسی دست زد؟ آیا می توان بدون توجه به عنصر زمان و مکان و شرایط روزگار و عصر تکنولوژی برای انسان دارای مشکلات روان شناختی دست به نسخه پیچی زد؟ آیا می توان نظریات علوم سیاسی را بدون در نظر گرفتن شرایط زمانه و تغییر و تحولات منطقه ای و بین المللی ارائه کرد و به همان نظریات قدیمی بسنده کرد؟

این محقق حوزوی در تبیین یکی دیگر از ظرفیت های فقه اسلامی به «منطقه الفراغ» اشاره کرد و گفت: اولا باید بدانیم که بر اساس دیدگاه صحیح، ما اباحه به معنای عدم الحکم نداریم. یعنی هیچ پدیده ای خالی از حکم نیست. ثانیا منظور از منطقه الفراغ این نیست که شارع  در جایی هیچ حکمی ندارد و سکوت کرده است بلکه منظور این است که الزام به فعل و یا ترک ندارد و این الزام را به توجه به شرایط گوناگون و متنوع به مجتهد مبسوط الید سپرده است. بزرگانی همچون مرحوم نایینی، علامه طباطبایی و شهید صدر به صورت پر رنگی در آثار خود به تبیین این مهم پرداخته اند.

وی در تبیین عنصر مهم دیگر یعنی عنصر «مصلحت» گفت: مصلحتی است که در راستای رسیدن انسان به هدف نهایی خلقت و همچنین اهداف انبیا باشد و از هوی و هوس و نفسانیات و شهوات و مصلحت سنجی های تمدن غربی که بر مبنای انسان محوری به دور باشد. مکانیزم حجیت مصلحت، اولا حکم قطعی عقل به و جود مصلحت و سپس قانون ملازمه(کل ما حکم به العقل حکم به الشرع) است که البته استفاده از این قانون هم لزومی ندارد زیرا بنابر اندیشه صحیح، حکم قطعی عقل دور از هوی و هوس و تربیت شده در دامن شریعت، همان حکم شرع است.

عندلیب در تبیین آخرین عنصر اثر گذار در تولید فقه حکومی و سپس علوم انسانی اسلامی گفت: مذاق شریعت یک عنصر بسیار مهم و البته دقیق و حساس است که نقش بسزایی در تولید علوم انسانی اسلامی دارد. به تعبیر مرحوم کاشف الغطاء، مجتهدی که حین من الدهری در آیات و روایات و منابع اسلامی تفحص و جستجو کرده و با آنها انس پیدا کرده مذاق و خواست شارع و سیستم مطلوب و مد نظر شارع را کشف کرده است که می تواند در مواردی که سند ملفوظی در بین نیست با تمسک به این ابزار و شمّ مهم به ارائه نظر بپردازد. به عنوان مثال حضرت امام خمینی(ره) این فقیه ایستاده در قله فقاهت  می فرماید : «ما از مذاق شارع به دست می آوریم که وی به بقای آثار کفر و شرک برای تعظیم و دوستی بقای آثار آنها راضی نیست»  و لذا در تمدن اسلامی جایی برای نمایان شدن آثار کفر و شرک نباید وجود داشته باشد و باید به عنوان یک قانون در عرصه اجتماعی به ظهور برسد که هیچ کس حق ندارد مظاهر و آثار کفر و شرک را در جامعه اسلامی رواج دهد و باید جلوی این امور گرفته شود. یا اینکه حضرت امام(ره) در مورد بیع القرآن به کفار می فرمایند:«در صورتی که فروش قرآن به کافران باعث معرفت اندوزی آنان از قرآن و در نتیجه، رهایی شد ن از ظلمت کفر شود، با تمسک به مذاق شریعت مالکیت آنان بر قرآن جایز است.»

وی در پایان با تاکید مجدد به جایگاه علم اصول و فقه اسلامی در احیای تمدن اسلامی توجه به این دو علم مهم را بسیار مهم دانست و گفت: امکان ندارد شخصی داعیه ی تولید علوم انسانی اسلامی داشته باشد اما از قواعد اجتهاد و فقه اسلامی بی اطلاع یا کم اطلاع باشد.

در پایان این نشست دکتر عندلیب به سوالات حاضرین پاسخ داد.

..................
پایان پیام/ 167