خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

دوشنبه ۱۲ شهریور ۱۴۰۳
۱۹:۲۳
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
پنجشنبه
۲۶ اسفند
۱۳۹۵
۱۱:۰۶:۵۰
منبع:
ابنا
کد خبر:
717367

پیرمردی که بار دیگر نگاه جهان را معطوف شهر حلب کرد! + عکس

تصاویری از یک پیرمرد ۷۰ ساله در حلب منتشر شده که شدت وابستگی او به وطن، شهر و خانه‌اش را نشان می‌دهد.

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل‌بیت(ع) ـ ابنا ـ تصویری از یک پیرمرد اهل حلب که یادآور رمان "مردی که می‌خندد" اثر ویکتور هوگو است، نگاه جهان را بار دیگر به سمت حلب معطوف کرد.

تصویر مردی که در خرابه‌های حلب و در اندوهی که تروریست‌های تکفیری طی سال‌ها اشغال و ویرانگری نثار این شهر کرده و لباس عزا بر تنش پوشانده‌اند، موسیقی گوش می‌دهد.

در تصویری که عکاس خبرگزاری فرانس‌پرس از حلب مخابره کرده است، مردی ۷۰ ساله از اهالی حلب دیده می‌شود که میان ویرانه‌ای که از خانه‌اش به جا مانده، پیپ به لب گرفته و در حال گوش دادن موسیقی است.

این پیرمرد که محمد محیی الدین أنیس نام دارد، از اهالی منطقه صحار حلب است. تصویر این مرد، شدت وابستگی او به وطن، شهر و خانه‌اش را نشان می‌دهد.

محمد محیی الدین أنیس از افراد ثروتمند حلب بود و پدرش نیز از تجار بارز صنعت نساجی بود. ابوعمر در دهه هفتاد میلادی در ایتالیا پزشکی خوانده است.

وی مجموعه‌دار ماشین‌های قدیمی است و پیش از جنگ سوریه، ۳۰ دستگاه خودروی کلاسیک داشت. درگیری‌های داخلی حلب طی سال‌های گذشته، تعدادی از ماشین‌های مجموعه این پیرمرد را نابود کرد و تعداد آنها را به ۲۰ خودرو کاهش داد؛ تعدادی از ماشین‌هایش نیز در این مدت به سرقت رفتند. کماکان ۱۳ دستگاه خودروی کلاسیک در خانه او وجود دارد که غبار جنگ روی آنها نشسته و تن‌شان را زخمی کرده است. ۷ دستگاه نیز توسط پلیس از مسیر عبور و مرور کنار گذاشته شدند.

این مجموعه‌دار سوری گفته است که آنچه از این مجموعه باقی مانده را به فرزندانش خواهد بخشید.

محمد محیی الدین أنیس گفته است که ماشین مورد علاقه‌اش یک دستگاه کادیلاک مدل ۱۹۴۷ است که ۱۲ سال پیش آن را به قیمت ۶۲۰ لیره خریده و تا کنون مالیات آن را پرداخت می‌کرده است.

این کادیلاک، خودرویی بود که جمال عبدالناصر، رئیس‌ جمهور فقید مصر و شکری القوتلی، رئیس‌ جمهور فقید سوریه در روز اعلان اتحاد دو کشور سوار آن شده بودند.

پیرمرد سوری برای جلوگیری از به سرقت رفتن این خودرو، صندلی‌ها و لاستیک‌های آن را جدا کرده و خودرو را داخل منزل نگهداری می‌کرده است.

وی می‌گوید: زندگی دشوار است، لیکن ما امیدمان را از دست نمی‌دهیم.



.............
پایان پیام/ ۲۱۸