خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا / سرویس صفحات فرهنگی:
تاریخ نگاران زمان ورود اسلام به سرزمینهای آسیای صغیر، آناتولی دیروز و ترکیه امروز را به دوران قبل از جنگهای صلیبی بیزانسیان نسبت میدهند و زمینه ورود اسلام به این سرزمینها را شکست مسیحیان از سلجوقیان در «ملازگیرد» میدانند که در سال 456 هجری در آناتولی، دولتی سنی مذهب(حنفی) برپا کردند و ادامه آن منجر به برپایی دولت عثمانی در آناتولی قدیم گردید. گفته میشود همان زمانها یکی از پادشاهان سلجوقی به نام ملکشاه توسط علمای دینی به مذهب تشیع گرایش پیدا کرد، اما طولی نکشید که کشته شد.
حمله مغولها به سرزمینهای اسلامی که آفت بزرگی برای امت اسلامی محسوب میشد، سلجوقیها را تضعیف کرد و سرزمینهای اسلامی را به دولتهای کوچک تبدیل نمود، اما در این میان فقط دولت عثمانی بود که موفق به اداره آناتولی گردید و پس از زمانی کوتاه به یک امپراتوری بزرگ بدل شد. این دولت از الجزایر آفریقا تا یمن عرب و از آذربایجان آسیا تا لهستان اروپا گسترده بود و از سالهای 1079 هجری به بعد کم کم رو به ضعف گذاشت و در سال 1302 که همزمان با کودتای آتاتورکی و تاسیس ترکیه جدید بود ادامه داشت و در مجموع دولت عثمانی نزدیک به 619 سال دوام یافت.
دولت انگلستان که همواره آرزوی از بین بردن امپراتوری عثمانی را در سر میپروراند، به دست آتاتورک دولت جدیدی در ترکیه تاسیس و با رئیسجمهور کردن کمال، اقدام گستردهای را برای اسلام زدایی از ترکیه آغاز نمود. از اهم محورهای این اقدامات میتوان به تغییر پوشش اشاره کرد، بخصوص تغییر پوشش زنان مسلمان ترکیه که حجاب اسلامی را ممنوع کرد و با ترویج بیحجابی نخستین گام را برای اسلام زدایی برداشت. تغییر خط رسمی کشور از حروف عربی به حروف لاتین دومین اقدام استعمار پیر انگلیس به دست آتاتورک بود که هدف از آن فاصله گرفتن مردم مسلمان ترکیه از آثار اسلامی و دولت عثمانی بود. بعد از سالهای 1310 کتب مدارس دولتی در ترکیه جدید مستقیماً انکار خدا را مطرح کردند و کوشیدند جوانان را بیدین پرورش دهند و همزمان با مبلغین دینی برخوردها آغاز شد و مساجد فعال در امور دینی به شدت تحت نظر قرار گرفته و یا تعطیل شدند. با چنین اندیشهای اندک اندک اذان محمدی را خاموش کردند و ذکر اسم «الله» و «محمد» در روزنامهها و مجلات ممنوع شد و در بسیاری از جاها قرآنها جمعآوری و سوزانده شدند.
آتاتورک بعد از بستن مساجد، خانقاهها، طریقتها و دایره مشایخ عثمانی، برای زیر نظر گرفتن دین اسلام در ترکیه، از سال 1303، سازمان دیانت ترکیه را تاسیس کرد که تاکنون هم دوام یافته و برای استمرار اهداف تاسیس این سازمان موضوع را وارد قانون اساسی ترکیه کرد بطوری که براین مبنا همچنان خارج شدن دیانت از ارزشها و اهداف آتاتورک، جرم تلقی میشود، دیانت حق ندارد در بعد سیاسی اسلام کاری انجام دهد، دیانت فقط میتواند احکام نماز، روزه، حج و مواردی از این قبیل را به مردم بیاموزد و مهمتر از همه آنکه دیانت گونهای موسسه و منصوب دولت لائیک است.
ترکیه با بیش از 70 میلیون جمعیت، یکی از پرجمعیتترین کشورهای مسلمان خاورمیانه به شمار میآید که عمده مردم آن تابع مذاهب اهلتسنن هستند. همچنین در ترکیه بیش از هفتاد هزار مسجد وجود دارد که به جز مساجد شیعیان، همه زیر نظر «دیانت» هستند و هر هفته خطبههای مشخص شده توسط دیانت بطور یکسان و هماهنگ در آنها خوانده میشود.
در میان اهل سنت ترکیه بعد از مسلمانان حنفی مذهب، شافعیان بیشترین جمعیت را به خود اختصاص دادهاند که اکثراً از قوم کرد و علاقهمند به اهل بیت علیهم السلام میباشند. در ترکیه کنونی همچنین بیش از یک و نیم میلیون تا دو میلیون نفر مسلمان جعفری مذهب زندگی میکنند که ابتدا در شهرهای هم مرز ایران متمرکز بودند، اما با مهاجرت شیعیان به مرکز و غرب ترکیه، اکنون پراکندگی آنها در شهرهای مختلف رو به فزونی گذاشته است.
اوایل پیروزی انقلاب اسلامی ایران و در سال 1368 در شهر اسلامبول تنها یک مسجد متعلق به شیعیان بود که آن هم عموماً به ایرانی تبارها تعلق داشت ولی امروزه تنها در شهر اسلامبول بیش از سی مسجد توسط شیعیان اداره میشود و همچنین در شهرهای مختلف کشور ترکیه اعم از آنکارا، بورسا، ازمیر، قارص و اغدیر بیش از 250 مسجد در اختیار شیعیان است. آنچه موجب بیشتر شناخته شدن شیعیان در ترکیه شده، «عاشورای حسینی» بوده است و بزرگداشت همین حماسه با برگزاری مجالس و آئینهای عزاداری عاشورا در خیابانها و مساجد، شیعیان را بیش از گذشته مورد توجه مردم و رسانهها قرار داده است. بطوریکه امروزه در شهر اسلامبول یک میدان بزرگ به نام میدان عاشورا وجود دارد و سال هاست که در آن میدان مراسم بزرگی در روز عاشورا برگزار میشود.
در کشور ترکیه میان شیعیان و اهل تسنن نزاعی وجود ندارد، اما شیعیان همواره از سوی حکومتها تحت فشار بودهاند. با اینحال تبعید حضرت امام خمینی به ترکیه و بعد از آن پیروزی انقلاب اسلامی و در مرحله بعد استقلال جمهوری آذربایجان از شوروی سابق که کشوری با جمعیت شیعه مذهب است، میزان توجه به شیعیان جعفری در آن کشور را افزایش داد و با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، تحولی بنیادین در جامعه شیعه جعفری ترکیه بوجود آمد که نگاه اکثریت جامعه و حتی توجه حکومت به این اقلیت را به دنبال داشت. شیعیان ترکیه اکنون به نوعی خودباوری رسیدهاند و عملکرد آنان موجب شده است توده اهل سنت ترکیه، تفاوت میان شیعه جعفری امامیه و علویان را دریافت و به ویژه در میان نسل جوان متعهد نسبت به شیعیان متدین صمیمیت و نزدیکی بیشتری ایجاد گردد.
آنچه در ادامه میآید گفتگوی «حجت الاسلام شیخ عباس کاظمی» رئیس مرکز کوثر ترکیه، با هفتهنامه حریم امام در مورد وضعیت شیعیان ترکیه است:
- حضرتعالی جایگاه حضرت امام را در ترکیه چگونه ارزیابی می کنید؟
حضرت امام شخصیت جامعی دارند و از هر بُعد که نگاه کنیم ایشان را در اوج و مقام بالا می بینیم. در ترکیه امام محبان زیادی دارند؛ مخصوصاً در میان اهلسنت. البته به آن مقدار هم دشمنانی دارند. اما نکتۀ حائز اهمیت از نظر من این است که شخصیت علمی حضرت امام شناخته شده نیست و فقط شخصیت سیاسی ایشان مورد توجه قرار گرفته است. به نظرم بعُد علمی ایشان مغفول واقع شده است و ما باید آن را تکمیل کنیم؛ یعنی بُعد علمی امام را هم باید معرفی کنیم. باید آثار حضرت امام را در سطوح مختلف علمی منتشر کنیم و پیام ایشان را به همۀ اقشار برسانیم.
- وضعیت شیعیان ترکیه را قبل و بعد از وقوع انقلاب اسلامی چگونه ارزیابی میکنید؟
شیعه قبل از انقلاب در ترکیه اصلاً نمود نداشت. معمولاً در شرق ترکیه شیعیانی مقیم هستند و وقتی که به شهرهای بزرگ، مثل آنکارا و استانبول میآمدند، تقیه میکردند و به مساجد نمیرفتند و اگر هم میرفتند دست بسته نماز میخواندند. ولی بعد از انقلاب، شیعه در ترکیه هویت پیدا کرد. قبل از انقلاب در استانبول فقط یک مسجد شیعه وجود داشت. مسجد والده خان متعلق به شیعیان ایرانی بود؛ ولی الآن بیش از سی مسجد در خود استانبول وجود دارند. اینها همه به برکت انقلاب و مخصوصاً شخصیت مرحوم حضرت امام است. شیعه در اینجا به برکت مرحوم امام هویت پیدا کرد. در واقع بعد از انقلاب اسلامی ایران بود که مردم ترکیه متوجه شدند در ترکیه هم شیعیانی وجود دارند که غیر از علویان هستند. چندین میلیون علوی در ترکیه وجود دارند که اهلسنت به آنها بهعنوان غیرمسلمان نگاه میکند. چون در مذهب آنها احکام عملی وجود ندارد. از نظر اعتقادی مثل ما شیعه هستند؛ ولی نماز و روزه و حج ندارند؛ به همین خاطر اهلسنت گمان میکنند که اینها اصلاً مسلمان نیستند. وقتی شیعه نمود پیدا کرد، متوجه شدند اینها مثل علوی ها هستند، ولی احکام عملی در میان آنها وجود دارد. نماز میخوانند و به حج میروند.
شناخت بهتر شیعیان در ترکیه به برکت انقلاب و امام حاصل شده است. الآن که در ماه محرم و صفر در خود استانبول مراسمهای عظیم عزاداری برگزار میشود، اینها قبل از انقلاب نبوده و همه بعد از انقلاب صورت گرفته است. ما شیعۀ بالاصاله در ترکیه نداریم؛ ولی مستبصر هست و خودشان انجمن اهلبیتی تشکیل میدهند و مراسم عاشورا برگزار میکنند.
- در حال حاضر وضعیت شیعیان ترکیه از لحاظ یکپارچگی و وحدت چگونه است؟
مردم که مشکل خاصی باهم ندارند و بین آنها نوعی همبستگی وجود دارد. اما میان علما بههرحال حتماً اختلاف سلیقههایی مطرح است؛ ولی مطمئن باشید که همبستگی و وحدت علمای شیعی ترکیه بیشتر از همبستگی و وحدت علمای ایران است. در اینجا اختلاف سلیقه و دیدگاهها وجود دارد؛ ولی هیچوقت بین گروهها زد و خورد نمیشود. یعنی همه مشغول کار خودشان هستند و به دنبال حذف همدیگر نیستند. همه کار و فعالیت خود را دنبال میکنند. قبلاً روحانیون ترکیه یک مجمع نداشتند، ولی الآن در شهر "ایغدیر" اتحادیهای برای علما وجود دارد که حدود 50 نفر از علما عضو آنجا هستند. در شهرهای دیگر دو اتحادیه وجود دارد: یکی اتحادیه که مربوط به زینبیه است که 60 عضو دارد و دیگری هم "اهلادر" است که برای علمای غیرزینبیه است. مجموعاً حدود 200 نفر عضو وجود دارد. علمای ترکیه خیلی منسجم عمل میکنند و اختلافشان هم طبیعی است. این اختلافات در همهجا هست. آنجا را شیخ صلاح الدین رهبری میکند؛ ولی مؤسسۀ کوثر رئیس خاصی ندارد و مثل حزب الله لبنان عمل میکنند. حدود 13 نفر در رأس کار هستند. دو سال یک بار انتخابات برگزار میشود که دبیرکلاش شیخ قدیر آکاراس است.
بزرگترین اجتماع در روز عاشورا در میان ما برگزار میشود. علمای کوثر و مردم وابسته به کوثر همه شرکت میکنند. سالی نیست که ما آنجا نرفته باشیم. معمولاً ساعت ده برنامه شروع میشود ما آنجا از ساعت 8 - 10 در مساجد حضور پیدا میکنیم. با اتوبوسها حرکت میکنیم و در میان مردم میرویم. در استانبول در قسمت اروپایی معتقدیم که غیر از زینبیه نباید اجتماع و مراسم عاشورای دیگری تشکیل شود. همین اجتماع را باید تقویت کنیم. از اینرو خیلی به ما پیشنهاد کردند که مراسم عاشورای دیگری تشکیل بدهیم تا مردم در آن شرکت کنند؛ ولی ما این کار را نمیکنیم. حتی از جاهای دیگر مراسم عاشورا برگزار میکنند؛ ولی ما نمیرویم و به همه میگوییم باید به زینبیه بروید.
- در مؤسسۀ کوثر اجتماعاتی دارید؟
بله؛ در شهرهای مختلف از جمله "بورسا"، "آنکارا" و "ایغدیر" حدود 50 - 60 نفر از علما، عضو مؤسسۀ کوثر مشغول به کار هستند. مؤسسۀ کوثر یک بخش انتشارات و یک بخش کانال و تلویزیون دارد. در ترکیه به حمدالله شیعه در حال ترقی است، ولی کارهایی که باید انجام بشود، زیاد است. شاید ما ده درصد راه را هنوز نرفتهایم. میدان وسیعی است که باید در آن حرکت کنیم و بخشهای مختلفی دارد که باید روی آنها کار کنیم. در حال حاضر علویان بخش عظیمی را دربر میگیرند که بعد از مسائل سوریه رو به گسترش هم بودند. قبلاً علویان ترکیه با ایران و شیعه فاصله داشتند و دیدگاه منفی نسبت به همدیگر داشتند؛ ولی بعد از بحران سوریه اوضاع فرق کرد. اهلسنت دید منفی نسبت به ایران پیدا کردند؛ ولی از آن طرف علویان طرفدار ایران شدند. باب وسیعی باز شد که باید روی آن کار و فعالیت شود. الآن مسئلۀ اهلسنت و شیعه بر سر سوریه نیست؛ بلکه بر سر اسلام است.
- کارهای به زمین ماندۀ مؤسسۀ کوثر کدام هستند؟
یکی از کارهای عقب افتادۀ ما، مسئلۀ علویان است که حوزه و انقلاب و ایران در این مورد بهخصوص هیچ کاری برای ما نکردند؛ یعنی مشکل ما این است که ما آینده را نمیبینیم. خود حوزۀ علمیه قم باید از بیست سال پیش افراد متخصص علوی تربیت میکرد. الآن این باب باز شده و ما افرادی را نداریم که کار کنند. حالا تازه به فکر این افتادیم که افرادی را تربیت کنیم. حدود بیست میلیون علوی داریم که فعالیتهای انتشاراتی و تبلیغاتی لازم دارند.
- آیا از این فعالیتها استقبال میکنند؟
بله؛ چون الآن نسبت به مسائل سیاسی ایران علاقه پیدا کردند. این فرصت طلایی هم برای ما ایجاد شده است. مردم اهلسنت ترکیه متعصب نیستند و محب اهلبیت(ع) هستند. در میان آنها اسامی اهلبیت(ع) بیشترین آمار را دارد. شاید چند گروه متعصب باشند؛ ولی اکثریت اینطور نیستند و این فرصت خوبی برای ما است.
................
پایان پیام/ 313