گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا / سرویس صفحات فرهنگی:
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به قلم: دكتر محمد حسن رجبی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شهید گرانقدر، آیت الله العظمی سید محمد باقر (قده)، عالم و مجاهد برجسته شیعی عراق، در 25 ذیقعده 1353 ق. در شهر كاظمین به دنیا آمد. وی فرزند سید حیدر و نوه مجاهد معروف، سید اسماعیل صدر و از خاندان معروف صدر بود. در سه سالگی پدرش را از دست داد و مادر فاضله اش (دختر شیخ عبدالحسین آل یاسین)، تربیت و پرورش او را به عهده گرفت و برادر بزرگش سید اسماعیل او را تعلیم داد. در پنج سالگی به مدرسه رفت و اندكی بعد آوازة نبوغ بی نظیر و استعداد سرشارش در همه شهر پیچید و به سفارش دایی ها ی خود، شیخ محمدرضا آل یاسین و شیخ مرتضی آل یاسین، به تحصیل حوزوی روی آورد.
منطق و معالم را در دوازده سالگی نزد برادرش خواند و بسیاری از كتب درسی دوره عالی فقه و اصول را بدون استاد مطالعه كرد و دروس دوره سطح را در مدت كوتاهی گذراند و در 1365 ق. برای ادامه تحصیل، از كاظمین عازم نجف اشرف شد و در درس دایی خود، شیخ محمد رضا آل یاسین و آیت الله خویی، حاضر شد و به واسطة نبوغ و هوشمندی كم نظیرش، مورد توجه خاص او قرار گرفت.
وی تا پیش از رسیدن به سن بلوغ به مرحله اجتهاد رسید و در پانزده سالگی صاحب فتوا شد. وی علاوه بر دروس جاری حوزه، فلسفه را نیز نزد شیخ صدرا بادكوبه ای آموخت و فلسفه های متأخر اروپایی را نیز به دقت مطالعه كرد.
سید محمدباقر صدر در بیست سالگی به تدریس كتاب كفایه الاصول پرداخت و در بیست و پنج سالگی، تدریس دوره خارج اصول و در بیست و هشت سالگی دوره خارج فقه را بر اساس كتاب عروه الوثقی آغاز كرد و نوآوریهایی را در هر دو حوزه فقه و اصول ارائه داد.در كنار تألیف و تصنیف در اغلب رشته های علوم اسلامی، به تعلیم و تربیت شاگردان فاضل و متعهد، توجه خاصی مبذول داشت. وی فقیهی دانشمند، آگاه به مسائل و نیازهای فكری و سیاسی جهان اسلام و شجاع و پرهیزگار بود. در سال 1958/1337 كه ژنرال عبدالكریم قاسم، رژیم سلطنتی عراق را برانداخت و حكومت جمهوری را در آن كشور اعلام كرد، كمونیستها با استفاده از آزادی عمل سیاسی كه قاسم برای آنها به وجود آورده بود، موجی از تبلیغات الحادی و ضد اسلامی را در عراق به راه انداختند. از این رو گروهی از علمای شیعه عراق برای رویارویی با این هجوم تبلیغاتی، «جماعه العلماء نجف» را تأسیس كردند كه هر چند سید محمد باقر عضو آن نبود، لكن نقش رهبری اصلی جمعیت را بر عهده داشت. جماعه العلماء برای مقابله با حركتهای كفرآمیز حكومت عراق، به صدور بیانیه، اعلامیه و انتشار نشریات سیاسی و ایدئولوژیك اقدام كرد. مجله الاضواء كه در 1961 منتشر شد؛ از آن جمله و سرمقاله های پنج شماره اول آن با عنوان «رسالتنا» به قلم شهید صدر بود.
وی به پیشنهاد آیت الله سید محسن حكیم و به منظور رد مكتب فلسفی كمونیسم و طرح مكتب فلسفی اسلام و برتریهای آن، كتاب فلسفتنا(فلسفه ما) را در سال 1379 ق. و پس از آن برای معرفی نظام اقتصادی اسلام و امتیازات آن نسبت به نظامهای اقتصادی سوسیالیستی و سرمایه داری، كتاب اقتصادنا(اقتصاد ما ) را در سال 1381ق. تألیف و منتشر كرد.
در ربیع الاول 1377ق.، گروهی از علمای آگاه و مجاهد عراق در صدد برآمدند تا حزبی را بر اساس ایدئولوژی اسلامی تأسیس كنند و آن را «حزب الدعوه الاسلامیه» (حزب دعوت اسلامی) نامیدند. آیت الله صدر علاوه بر تأییدآن حزب، برنامه و اساسنامه آن را نیز تدوین كرد، اما اعتقاد داشت شأن روحانیون ایجاب می كند كه در تشكیلات و سازمانهای سیاسی وارد نشوند و از جایگاه والای معنوی روحانیت، ایفای نقش كنند و خود نیز به توصیه آیت الله حكیم، از حزب كناره گرفت.
بعد از تبعید امام به تركیه، با امام ابراز همدردی كرد و پس از تبعیدشان به نجف اشرف در 9 جمادی الثانی 1385 ق.، به همراه گروهی از علمای نجف از امام به گرمی استقبال كرد و طی اقامت سیزده ساله امام در عراق، روابط نزدیك و دوستانه ای با ایشان داشت.
پس از رحلت آیت الله حكیم در سال 1349، دوران مرجعیت آیت الله صدر آغاز شد و بسیاری از مردم عراق از او تقلید كردند. در همان سالها وی كوشید تا اهداف و سازمان مناسب و شایسته ای، متناسب با تحولات فكری و اجتماعی جامعه ایجاد كند و جلسات منظمی را نیز بدان منظور تشكیل داد. از نظر او حكومت آرمانی در عصر غیبت، حكومت اسلامی بودكه بر دو پایه ولایت فقیه و شورا قرار داشت. وی پس از رسیدن به مقام مرجعیت، در فتوای تاریخی خود، حزب بعث را تكفیر كرد. متن این فتوا چنین است: « به اطلاع عموم مسلمانان می رساند كه پیوستن به حزب بعث، تحت هر عنوانی، شرعا حرام است و هر گونه همكاری با آن به منزلة یاری ظالم و كافر و دشمنی با اسلام و مسلمین است.»
حدود دو سال بعد كه رژیم بعث عراق از فعالیتهای حزب الدعوه و دیگر گروههای مبارز به وحشت افتاد، بسیاری از مبارزان و مجاهدان را به زندان انداخت و در ماه رجب سال 1392 ق. سید محمد باقر صدر را كه در بیمارستان نجف بستری بود، دستگیر و به بیمارستان كوفه منتقل كرد، اما به علت اعتراض گستردة مردم و علما و ناگزیر شد او را آزاد كند. رژیم عراق برای ارعاب شاگردان وی را دستگیر و اعدام كرد. در اربعین 1397 ق.، به دستور آیت الله صدر، تظاهرات دهها هزار نفری عزاداری حسینی در شهرهای كربلا و نجف، به تظاهراتی بر ضد رژیم بعثی تبدیل شد. روز بعد مأموران امنیتی رژیم عراق، تعداد زیادی از تظاهركنندان را دستگیر، زندانی و شكنجه كردند. آیت الله صدر نیز برای دومین بار دستگیر و پس از چند ساعت شكنجة جسمی و روحی آزاد شد.
رژیم بعثی عراق برای خنثی كردن فعالیتهای آیت الله صدر، گروهی از روحانی نمایان را به عنوان امام جماعت و واعظ مساجد شهرها فرستاد، اما این بار نیزآیت الله صدر طی فتوایی این حركت رژیم را ناكام گذارد و اعلام داشت:
«به اطلاع عموم مسلمین عراقی می رساند كه شركت در نماز جماعت كسانی كه از سوی مرجع مسلمین تعیین نشده اند، از نظر شرع مقدس اسلام، حرام است.»
با اوجگیری انقلاب اسلامی در ایران به رهبری امام خمینی در 1357، رژیم عراق كه از ایجاد مشابهی در عراق به شدت نگران بود، در صدد تخطئه انقلاب اسلامی ایران برآمد، اما آیت الله صدر با آگاهی از اهداف بعثیهای عراق، در نامه ای كه به امام در پاریس نوشت، از قیام شكوهمند و شجاعانة مردم مسلمان ایران به رهبری امام تجلیل كرد و با تمام اخلاص و شجاعت، آمادگی خود را برای همكاری با رهبر انقلاب و امت قهرمان ایران اعلام داشت. پس از آن نیز نامه هایی به شاگردان و مریدانش در ایران نوشت و به آنان دستور داد كه با مردم انقلابی ایران همگام شوند و از فداكاری در راه پیروزی انقلاب اسلامی دریغ نورزند و خود را در اطاعت از امام خمینی فانی سازند. همانگونه كه او خود، در راه تحقق اهداف و آرمانهای اسلامی ذوب شده است. در فتوایی نیز شهدای انقلاب اسلامی را همچون شهدای قیام امام حسین (ع) دانست. این فتوای مهم، تبلیغات سوء و مغرضانه رژیم بعثی را بر ضد انقلاب اسلامی خنثی كرد و موجب اظهار همدردی مردم مسلمان عراق با مردم ایران شد.
در فردای پیروزی انقلاب اسلامی ایران، (23 بهمن 1357)، آیت الله صدر كه بسیار شادمان بود، در میان انبوهی از مردم و طلاب انقلابی در مسجد جواهری نجف سخنرانی كرد. او پس از شكرگزاری از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، بر پیروی از اوامر امام خمینی و آگاهی از توطئه های دشمن انقلاب اسلامی تأكید كرد و از مردم خواست كه به نشانة همبستگی مردم عراق با انقلاب اسلامی ایران، فردای آن روز تظاهرات باشكوهی در شهرهای كربلا و نجف و سایر شهرها به راه افتاد. آیت الله صدر، طی پیامی به امام خمینی، پیروزی انقلاب اسلامی ایران را تبریك گفت و در پیامی دیگر به ادامة تبعیت از امام سفارش كرد. مدتی بعد نیز به مناسبت شهادت آیت الله مطهری، مجلس ختم باشكوهی در مسجد جواهری نجف برگزار كرد و گروه كثیری از طبقات مختلف مردم در آن شركت كردند.
در 1358، آیت الله صدر، رسالة «الاسلام یقودالحیاه» را به عنوان مقدمه ای بر قانون اساسی نوشت و نماینده ای را به عنوان رابط میان خود و امام خمینی تعیین و روانه ایران كرد. در همان سال طی فتوای مشهور و تكان دهنده ای، مردم عراق را به براندازی رژیم بعثی عراق دعوت كرد و نوشت: «بر همه ملت مبارز و مسلمان عراق، واجب كفایی است كه به قیام مسلحانه بر ضد حزب بعث و سردمداران آن، اقدام و مسئولان این حزب كافر را ترور كنند تا خود را از چنگال این دژخیمان خونخوار نجات دهند.»
به دنبال آن، خانه آیت الله صدر به محاصره مأموران امنیتی عراق در آمد و رفت و آمد به خانه وی ممنوع شد، حتی از ورود سفیر ایران به منزل وی جلوگیری به عمل آمد. آیت الله صدر به منظور روشنگری سیاسی، درس تفسیر قرآن تشكیل داد كه در آن گروه زیادی از عموم طبقات مردم شركت می كردند. این درس تا چهارده جلسه ادامه یافت. رژیم بعث عراق كه از تشكیل چنین جلسه ای به شدت هراس داشت، بسیاری از نمایندگان آیت الله صدر و دیگر افراد مؤمن و انقلابی را كه تعداد آن به هزاران نفر می رسید، در سراسر كشور دستگیر كرد. آیت الله صدر به منظور اعتراض به این اقدام ضد انسانی، در روز 16 رجب 399 ق. را اعتصاب عمومی اعلام كرد. به دنبال آن بازارهای عراق تعطیل شدند و مردم نجف به سمت خانه آیت الله صدر شتافتند. فردای آن روز، آیت الله صدر دستگیر شد و به بغداد انتقال یافت، اما بر اثر تظاهراتی كه در نجف، كاظمین و دیگر شهرها به طرفداری از او برپا شد، رژیم بعث به ناچار او را آزاد كرد و در روز 18 رجب، مردم نجف گروه گروه برای دیدار و بیعت با وی به منزل او رفتند. رژیم بعث عراق كه با وجود آیت الله صدر، پایه های قدرتش را در خطر جدی می دید، درصدد قلع و قمع آیت الله صدر و هواداران او برآمد، از این رو خانه اش در نجف محاصره شد كه مدت نه ماه به طول انجامید. در طی این مدت، برخی از نمایندگان حزب بعث با او ملاقات كردند و تصمیم رژیم را مبنی بر همكاری با آن و یا شهادت وی، به اطلاعش رساندند. رژیم از او خواست تا از تأیید انقلاب اسلامی و امام خمینی دست بردارد، با صدور بیانیه ای از مواضع حزب بعث حمایت و عضویت در حزب الدعوه را تحریم كند و فتوای تحریم حزب بعث را پس بگیرد، اما او شهادت را بر تسلیم در برابر چنین شرایط ننگینی ترجیح داد.
در 19 جمادی الاول 1400 ق/ 16 فروردین 1359، بار دیگر آیت الله صدر در نجف اشرف دستگیر و به بغداد منتقل شد. در بغداد از او خواستند تا چند كلمه ای بر ضد انقلاب اسلامی ایران و امام خمینی بنویسد تا از مرگ حتمی نجات یابد، اما او آشكارا این تقاضا را رد كرد و بر راه مستقیم و خلل ناپذیرش تأكید كرد، در نتیجه پس از سه روز شكنجه های وحشیانه، در 22 جمادی الاول 1400ق/ 19 فروردین 1359 به شهادت رسید و تحت نظر شدید مأموران امنیتی در آرامگاه خانوادگی شرف الدین در نجف اشرف به خاك سپرده شد. پس از چند روز كه خبر شهادت آیت الله صدر قطعی شد، امام خمینی، طی پیامی كه در 2 اردیبهشت 1359 صادر كرد ؛ از وی به عنوان «شخصیت علمی و مجاهد كه از مفاخر حوزه های علمیه و از مراجع دینی و متفكران اسلامی بود» یاد و به همان مناسبت از روز 3 اردیبهشت سه روز عزای عمومی اعلام كرد. آیت الله سید محمد باقر صدر در اغلب رشته های علوم اسلامی تبحر داشت. وی معتقد بود كه باید در دروس حوزه های علمیه تحولی پدید آید و طلاب و روحانیون نباید فقط به درسهای معمول فقه و اصول اكتفا كنند، بلكه باید با مسائل علمی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جدید آشنا شوند. به نظر وی كتابهای درسی مرسوم در حوزه ها به ویژه در مبحث فقه و اصول، پیچیده و ناهماهنگ با شرایط روز بود و قدیمی هستند. در این كتابها مسائلی مطرح شده اندكه امروزه به كلی منسوخ و متروك هستند. وی در این زمینه دست به تألیفاتی زد و ضمن ساده نویسی مطالب كتابهای قدیمی، آنها را در طرحی نو و روشی جدید برای طلاب فقه و اصول به نگارش درآورد و بدین وسیله توانست تحول عظیمی را در حوزه های علمیه به وجود آورد. وی این كار را با دو تألیف الفتاوی الواضحه (در فقه) و دروس فی علم الاصول (در اصول) انجام داد. آثار دیگر او از این قرارند : فدك فی التاریخ، غایه الفكر فی علم الاصول، فلسفتنا، اقتصادنا، المعالم الجدیده لاصول، الاسس المنطقیه فی استقراء، بحوث فی شرح عروه الوثقی، المدرسه الاسلامیه، بحث حول المهدی، بحث حول الولایه، الاسلام یقود الحیاه، درو الائمه فی الاحیاالاسلامیه، نظام العبادات فی الاسلام.
...........................
پایان پیام/ 167