به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع)ـ ابنا، سيد علي موجانی، رايزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایرن در آلمان، به منظور بررسی روند اجرایی برنامه مصوب این رایزنی فرهنگی با موضوع گفتوگو میان معتقدین به ادیان و دینناباوران، با کشیش بوتمبه، رهبر کلیسای آفریکن آلمان ديدار كرد.
موجاني در آغاز اين ديدار گفت: در دنیایی زندگی میکنیم که به دلیل تأثیر عمیق رسانه، ارتباط با آموزههای اخلاقی و دینی از شکل سنتی و گذشته خود یعنی ارتباط درون خانوادگی و دریافت تعلیمات اخلاقی و مذهبی ابتدا از خانواده و سپس از مراجع دینی به میزان قابل ملاحظهای دستخوش تغییر شده است. در بُعدی دیگر، مسأله تحولات دنیای مدرن و حرکت جوامع به سمت نوعی فردگرایی نیز زمینههای فراوانی را به وجود آورده که نسلهای تازه از ارتباط عمیق با هویت خود اعم از هویت فرهنگی و تاریخی و نیز هویت دینی فاصله گرفتهاند. در این شرایط صرفنظر از افرادی که در مسیر اندیشههای دینی با اعتقادی راسخ به وجود پروردگار و تأثیر عمیق آن بر شئون زندگی باور دارند، هستند کسانی که نه میتوانیم آنها را در سلک مرتدین قرار دهیم و از عبارتی چنین برای آنها استفاده کنیم و بپذیریم آنها به صورت کامل به اصل وجود خداوند و نظم الهی در طبیعت بیباور و بیاعتقاد شدهاند و نه میتوانیم آنها را کماکان در طبقه نخست یعنی معتقدین و دین باورانی قرار دهیم که به نیروی لایزال الهی باور داشته و فرايض و آموزههای دینی را مورد توجه قرار میدهند.
وی افزود: از این رو یک گشودن، یک مجال و امکان ارزیابی جمعی میان نخبگان مسلمان و مسیحی، در زیر شاخه گفتوگوهای سنتی بینالادیانی میتواند هم بر پویایی مسیر دیرین و تجارب گفتوگوهای دینی ما بیفزاید و هم مانع از آن شود تا ناباوران و یا کمباوران نسبت به واقعیت وجود ذات الوهیت، تحت تأثیر القائات و شرایط حاصل از دنیای مدرن به سمت ارتداد سوق یابند.
رايزن فرهنگي ایران ادامه داد: ارتداد در اشکال مختلفی خود را به ما مینمایاند. امروز فقط ابراز آنکه خدایی وجود ندارد و قوانین طبیعت ناشی از نظم و خردی فوق بشری نیست، دغدغه جوامع ما نبوده و نیست. امروز ما با افرادی روبرو هستیم که میکوشند با استفاده از ابزارها و لباس ادیان و مذاهب برای خود نقش خدایی و نقش الوهیت را برقرار سازند.
وی اظهار کرد: مراجعه به متون دینی به ما مینمایاند که آنچه فرعون در دنیای بنیاسرائیل برای خود به عنوان خداوند قائل بود و حقوق و روشهایی را که ابداع و اجرا میكرد، امروز در زمینههای مختلف در میان جوامعی که ما با آنها روبرو هستیم به شکلی مدرن خود را مینمایاند. کافیست در آسیای جنوب شرقی به آن بخشی توجه نشان دهیم که به دنبال پاکسازی نژادی، قومی و مذهبی مسلمانان در برمه (میانمار) هستند. و اصولاً خود را چنان ذیحق و در موقعیت خداوندی قرار میدهند که حقوق انسانها از جمله حق حیات را از آنها سلب میکنند.
موجانی همچنين گفت: در تاریخ غرب نیز نمونههای بارزی از این وضعیت وجود داشت و در شرایطی که منتهی به جنگ جهانی دوم شد نیز گزارشهایی در این زمینه انعکاس یافت که اگرچه در بسیاری از موارد مبالغهآمیز به نظر میرسد؛ اما نشان میدهد که فرهنگ غربی نیز در دل مسیحیت از این استعداد برخوردار بوده است.
رايزن فرهنگی ایران تأكيد كرد: امروز در بخشی از دنیای اسلام تفکرات افراطی برگرفته از نگرش سلفیها، هم برای خود چنین حقوقی را قايل شده و متأسفانه سبب میشوند تصویری مخدوش از دین ارايه شود. به عنوان مثال، نادیده گرفتن حق حیات انسانها و اجرای کیفرهایی که کاملاً جنبه بدوی و جاهلی در دنیای مدرن دارد همچون سوزاندن و در آب خفه کردن افراد، نشان از آن دارد که این نوع تفکر در مسیر ارتداد و اباحیگری جوامع میتواند مؤثر باشد. بنابراین به نظر میرسد که برخی از اصحاب اندیشه فارغ از مذاهب و ادیان بایستی به این موضوع توجه نشان دهند که «انسانیت به کجا میرود؟» و با این نگاه بتوانیم گفتوگویی را میان دو لایه نخست یعنی باورمندان به خداوند و ادیان و ناباوران و کمباوران برقرار سازیم.
وی ادامه داد: امروز مصداقهای متعددی از رفتارهای مشابه میان این دو لایه از جوامع وجود دارد، ما به عنوان انسانهایی که به عقوبت و معاد اعتقاد داریم هر آنچه از افعال و کردارمان ساطع میشود را با تصور آنکه در دنیای دیگر نتایجش بر روح ما تأثیر خواهد نهاد دنبال میکنیم. لیکن در کنار ما هستند افرادی که شاید از این میزان باورمندی برخوردار نباشند؛ اما به عنوان انسانهایی با اهداف خیرخواهانه و با جهتگیریهای بشردوستانه در تلاش هستند تا همین آموزهها و روشهای اخلاقی و تعلیمات دینی که ما با نگاه کاملاً باورمندانه مورد توجه قرار میدهیم را در اشکال اجتماعی به کار برند.
وی با تأكيد مجدد اظهار كرد: اگر بپذیریم که نتایج رفتار این دو جریان یکی است و اگر در کنار آن به این مسأله توجه کنیم که نوع نگاه اولیه میتواند متمایز باشد بایستی از خود بپرسیم که چرا ما دچار این تفاوت در نگاه به مسأله هستیم. همین نکته سبب میشود اشاره کنم مناسب است از ظرفیت دانش دینی خود فارغ از اسلام یا مسیحیت، بهرهبرداری كرده و گفتوگو در شکل بینادیانی را با این موضوع به صورتی مبدعانه آغاز کنیم. طبیعی است که انعکاس این نظر شاید در جوامعی که بسیار نگاه متصلب مذهبی دارند مثل بخشهایی از اروپا که به شدت تعلقات کاتولیک دارند، دیرتر جواب دهد اما خرسندانه میتوان گفت که بُنمایه تفکرات مذهبی توأم با اندیشه هستیشناسانه در نگاه فلاسفه آلمان به ما اجازه میدهد که با این شعبه از جوامع اروپایی زمینه ورود به گفتگویی مستمر و تازه را در کنار گفتوگوهای پیوسته سنتی بینالادیانی نزدیک شده و جبهه تازهای بگشايیم.
کشیش بوتمبه، رهبر كليسای آفريكن آلمان نيز با ابراز اينكه این موضوع، دغدغه مشترک هر انسانی است که خداوند را میپرستد و باور دارد که در مسیر حیات بشری خویش، نیروی خداوند و هدایت الهی است که تأثیرگذار و جهتدهنده است، بيان كرد: با این حال؛ این موضوع پیچیده هم به نظر میرسد. این پیچیدگی از آنجایی است که ما خود هم در شناخت روندها و پدیدههای اجتماعی غفلت نشان دادیم. امروز بسیاری از جوانان ما هستند که خدا را باور ندارند؛ اما این دوری از خداوند در نگاه آنها آنگونه که شما با دقت مرزبندی كرديد، به معنای «ارتداد» نیست. آنها تمام الگوهای اخلاقی و اجتماعی یک دین را حتی گاه مراعات میکنند؛ ولی در شناخت سرمنشأ هستی دچار غفلت و ناآگاهی هستند.
وی افزود: ما در دنیایی زندگی میکردیم که قرنهای پیش یک نظام بردهداری حاکم بود و تمام ادیان چه اسلام، مسیحیت و حتی دین یهود که از نظر ما ادیان آسمانی هستند، برانگیخته شدهاند و به وجود آمدهاند تا در مقابل نظام بردهداری مقابله کنند پس اگر امروز ما درک کنیم آنچه که بشر کنونی با آن روبرو است شکل تازه از یک سیستم بردهداری مدرن است، آن موقع است که وظیفه دینی ما چه یهودی، مسیحی یا مسلمان باشیم، ایجاب میکند به مبارزه با این بردهداری برخیزیم و در مسیری که پیامبران ما بر ما گشودهاند حرکت کنیم. از این جهت من با کمال میل آماده هستم در کنار شما این مسیر و این گفتوگو را دنبال کنم و از ظرفیتهای خودم و دوستانی که همچون ما با این دغدغه روبرو هستند استفاده کنیم و بتوانیم این دیالوگ را برقرار کنیم.
رهبر كليسای آفريكن آلمان در بخش ديگری از سخنانش ادامه داد: در دنیای امروز بردگی به شکل دوران قرون وسطی یا دوران نخستین ظهور ادیان آسمانی نیست، امروز ما خودمان را همچون برده میفروشیم به کارفرمایی که در برابر کار ما به ما حقوق میدهد و حتی وقتی او حقوق خود را قطع میکند و ما را از کار برکنار میکند، ما در آن شرایط هم در خانه مینشینیم و منتظر هستیم تا با پیشنهادی تازه یک مسیری را طی بکنیم که به تعبیری شکل مدرن نظام بردهداری است. کارفرما یعنی نظام سرمایهداری، به خداوند اعتقادی ندارد. برای او اصل سرمایه است و در دنیای کهن هم صاحبان برده باوری به وجود خدا نداشتند تا در برابر آنچه نسبت به جسم و جان و روح و روان بردگان خود انجام میدهند، پاسخگو باشند.
وی ادامه داد: آنجا هم معادله دیگری وجود داشت که امروز سیستمهای سرمایه داری به ویژه در اروپا و مغربزمین و حتی در بسیاری از کشورهای صنعتیشده شکل همان نظام بردهداری سابق را تداعی میکند. مبارزه با این تفکر و دادن آگاهی به انسانها که شما بایستی باور بکنید در دنیایی زندگی میکنید که قوانین و نظم آن تابع یک ساختار فلسفی و اندیشهای فوق انسانی است و در ذات خدا معرفی به معنا شده است یک وظیفه است و من به عنوان یک مسئول کلیسا، حتماً در این خصوص با شما همراه و همعقیده خواهم بود.
کشیش بوتمبه همچنين اظهار كرد: در گذشته فرزندان ما در طریق پدران و مادران خود با ارزشهای فرهنگی و آموزههای دینی ارتباط برقرار میكردند و نقطه ارتباط آنها با سنتها و ارزشها و باورها خانواده بود. با فراگیر شدن وسایل ارتباط جمعی این نقش از میان رفته و این ارتباط قطع شده است و فرزندان ما بیش از آنکه دریافتکننده باشند، مصرفکننده هستند.
وی تأكيد كرد: مبارزه با این مسخ هویتی، باید مأموریت این کمیته یا کارگروه، همایش و یا این دیالوگ مبدعانه باشد و در این خصوص با شما در ارتباط افزونتری قرار خواهم گرفت.
وی افزود: متأسفانه یک واقعیت را هم بایستی بدان اعتراف كنیم؛ آن این است که بسیاری از مؤسسات مذهبی چه در دنیای اسلام و چه در دنیای مسیحیت امروز در مقابل فجایعی که مشاهده میکنند، سکوت کردهاند. ما کمتر شاهد آن هستیم که در رابطه با جنایتهایی مثل آنچه الان شایع است، یک مرکزی در دنیای اسلام مثل الازهر شریف یا در محیط مسیحیان مثل واتیکان موضع و بیانیه بدهند. در واقع مایلم این اشاره را بکنم که شاید برخی از مؤسسات دینی و مذهبی در دنیای معاصر از آنچه که فروپاشی ارزشهای اخلاقی و دینی نامیده میشود چندان نگران نیستند چرا که باور دارند بشر در ذات و غریزه خود فطرتی خداجو دارد و آنها منتظر مینشینند تا در زمانی مناسب در نقش منجی این بشر سرگردان قرار گیرند.
رهبر كليسای آفريكن آلمان ادامه داد: از این جهت گاه حتی در میان مسیحیان هستند افرادی که از رواج فساد و فقر ناشی از این سیستم ناعادلانه خُرده نمیگیرند. اکنون نمونههای یکی از فرصتطلبیهای خطرناک را به مصداق آنچه در رابطه با داعش مشاهده کردیم، میتوانیم ببینیم. در واقع اگر در درون دنیای اسلام مؤسسات، نهادها و مراکز دینی کارکرد مناسبی را نشان میدادند هیچوقت یک خلیفه در نقش خداوند قوانین را وضع نمیکرد، سر انسانها را نمیبرید و برای زندگی بشر شکل تازهای از بردهداری زنان را آنگونه که شاهدش بودیم ترویج نمیكرد.
وی افزود: اینجا عدم احساس مسئولیت دینی و اجتماعی زمینهای را فراهم آورد تا برخی با همان لباس ادیان برای ایفای نقش منجی استفاده کنند. ما در دنیای مسیحیت هم در مطالعه تاریخ مسیحیت مصداقهای متعددی از این شخصیتها را داریم. شخصیتهایی که نژادهای دیگر، زبانهای دیگر، فرهنگهای دیگر و ادیان دیگر را نفی میکردند. مطالعه تاریخ جنگ های صلیبی به ما چنین امری را نشان میدهد. میزان خشونت، قساوت و قتالی که در آن دوره اتفاق افتاد با مرکزیت افکاری اینچنین در درون جوامع اروپایی بود. با این همه ما هنوز مواجه هستیم با انسانهایی که شیفته شناخت خدا هستند. فعالیت انساندوستانه و خیرخواهانه خود را در جامعه انجام میدهند؛ اما نمیتوانند برای آنچه انجام میدهند تعریفی در چارچوب قواعد دینی داشته باشند.
وی در بخش ديگري از سخنانش اظهار كرد: ما در برابر خدا مسئولیم و بایستی انسانها را دعوت کنیم که اگر خدا را باور دارند و یا به خدا بیاعتقاد هستند، از هم دوری نکنند و درک خود را به اشتراک گذارند. این نوع از گفتوگوها در سطح نیازهای بینالادیانی جوامع باید برقرار شود و الزاماً اسقفها و بزرگان ادیان نمیتوانند نماینده این دیالوگ باشند؛ چون اصل کار آنها موعظه است. موعظه مسیر آگاهیبخشیدن است اما راهکار برای خروج از بحران هویت دینی انسان معاصر نمیتواند باشد. اینکه چه میزان از این ایده استقبال شود را نمیدانم؛ اما با توجه به نیازهای اجتماعی مشترک، این نوع از دیالوگ هم مخاطبانی تازه را خواهد یافت.
کشیش بوتمبه ادامه داد: در آموزههای دینی ما تأکید شده که ما در برابر خدا هم مسئول هستیم. در متون دینی به ما تأکید شده که کتابهای آسمانی را به صورت مستمر قرائت کنیم. هدف فقط آن نیست که آنها را با صداهای خوب یا در جمع هم بخوانیم، درست است پیام آسمانی یک تأثیر تسکین دهنده را بر ذهن و روان ما میگذارد و ما هدف از این مطالعه هدایت است، فهم است و حرکت به سمت نور است. موضوعی که ایران برای این گفتوگو پیشنهاد کرده است به نظر من موضوع قابل ملاحظهای است. انسانیت به کجا می رود؟ باید ما برای این پاسخی داشته باشیم و بایستی در این زمینه افرادی از شعب مختلف ادیان در آلمان را دعوت کنیم.
وی تأكيد كرد: ادیان بایستی به این مسأله پاسخ دهند. حتی در کنار ما انسانهایی که فعالیتهای خیرخواهانه انجام میدهند؛ اما تصویری را در تفکر مذهبی و دینی برای آنکه با پاداش اخروی روبرو شوند ندارند هم باید حضور داشته باشند. ما باید با هم گفتوگو کنیم و اگر بتوانیم این گفتوگو را هدایتشده به سمتی ببریم که انسانها به آنچه باور دارند و انجام میدهند، بر اساس آموزههای دینی خودشان پاسخ دهند و آن را توصیف کنند. آنگونه است که ارزشها و باورهای آنها برای ما روشن میشود.
کشیش بوتمبه گفت: یکی از مسیرهای خداشناسی توصیف تأثیر نیروهای ناشناخته موجود و تأثیرگذار بر ماست که در نهایت ما را به وجود یک ذات هدایت میکند. این جمع که شما از آنها به عنوان نخبگان یا اصحاب فکر سخن گفتید، میتوانند در رابطه با بیان این دیدگاهها به عنوان نمایندگان شعب مختلف ادیان در جامعه آلمان، فرهنگها و تصورات اندیشههای اجتماعی ایفای نقش کنند. چه دانشگاهی باشند چه رهبر مذهبی، چه فعال اجتماعی. حاصل گفتوگو به ما یک چارچوب خواهد داشت و این چارچوب به نظر من زمینهای را فراهم میکند که ما بتوانیم در سال آینده حاصل گفتوگوی خود را و شکل آن را در دیالوگی تازه با اهل اندیشه از دین اسلام در ایران به اشتراک بگذاریم.
رهبر كليساي آفريكن آلمان در فراز پاياني سخنان خود در اين ديدار اظهار كرد: من با نظر و دیدگاه شما موافقم که بتوانیم هرچه زودتر به یک فهرستی بین 15 تا 30 نفر برسیم از شخصیتهایی که در این خصوص سخن دارند. من تا اوایل ماه آینده میلادی سعی میکنم با افراد متفاوت و مختلفی که دارای این تجربه هستند و به لحاظ مذهبی و علمی هم واجد صلاحیت هستند، ابتدا گفتوگو کنم و پس از آنکه به نتیجه رسیدم اسامی آنها را در اختیار شما قرار میدهم. آنها را برای یک جلسه جمعی و یک نشست یا آنچه شما گفتید؛ نشست گفتوگو میان معتقدین و ادیان و دینناباوران دعوت کنیم. از درون این گفتوگو یک استراتژی و یک فرمول پیدا کنیم و براساس این استراتژی و فرمول در گفتوگو با همتاهای ایرانی که همچون ما به مسأله اندیشیدهاند، مجرایی تازه را برای گفتوگوهای بین مسیحیت و اسلام باز کنیم تا مسئولیت مشترک خودمان را در برابر خداوند و این نمونه از افراد به عنوان انسانظهایی که رابطهشان با نهاد دین سست شده به انجام رسانیم.
کشیش بوتمبه با تآکید مجدد بر حکرت مسئولانه سخنان خود را اينگونه پايان داد: باید بپذیریم هر اندازه که در این موضوع تعلل کنیم، نیروهای شیطانیای هستند که میتوانند به سهولت این بخش از جوامع ما و فرزندان ما را چه در دنیای اسلام و چه در دنیای مسیحیت به سمت ارتداد پیش ببرند و ما بایستی در مقابل آن در کنار هم متحد و مسئول حرکت كنيم.
گفتنی ست: کشیش بوتمبه با بیش از 48 سال سابقه اقامت در آلمان، به عنوان یک شخصیت مورد وثوق مراکز دینی و مذهبی مسیحیان پروتستان و کاتولیک شناخته میشود. وی به دلیل اخذ نشان شوالیه از سوی ريیس جمهور آلمان، دارای چهرهای شناخته شده و محبوب نزد افکار عمومی و محافل کلیسیایی است.
کشیش بوتمبه دو دهه پیش به ایران سفر داشته و به عنوان یکی از مدافعین اندیشه انقلاب اسلامی خاصّه در وجه ارتباط میان ارزشهای انقلاب نزد جوامع مختلف کوشا و فعال بوده است. وی به دلیل موقعیت آفریقایی و خاستگاهش از کشور کنگو، پیام بنیانگذار جمهوری اسلامي ايران در خصوص حمایت از مستضعفین را به عنوان یک موضوع ارزشمند اخلاقی برای دنیای معاصر طی موعظههای کلیسایی و مصاحبههایی که سالیان پیش داشته ترویج كرده و مورد اشاره قرار داده است.
............................
انتهای پیام / 272