به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ خبرگزاری اسپوتنیک روسیه نوشت: فرهنگ ترور در میان تمامی مسلمانان جهان و در تمام گرایشها تقبیح شده است، اما اولین ترورها در جریان اسلام در جریان مربوط به «امویان» شکل گرفته است، هر زمان جریان اموی پررنگ شد خشونت و ترور نیز نمود پیدا کرده است.
این خبرگزاری در ادامه نوشت: یک ایرانی و شیعه که باشی بدفعات در برابر این پرسش قرار می گیری که چرا طی چندین دهه گذشته اغلب شیعیان هدف ترور قرار گرفته اند و خود عامل ترور نبودند، یا چرا ایرانی ها اقدام به ترور و عملیات انتحاری نمی کنند، در حالیکه همیشه اتباع ایرانی به عنوان تهدیدهای تروریستی از سوی غربی ها با محدودیتهایی مواجه بودند.
بر همین اساس در گفتگویی با حجت الاسلام و المسلمین دکتر صابر اکبری جدی نماینده دفتر مقام معظم رهبری در فدراسیون روسیه و مدیر مرکز اسلامی مسکو موضوع را مورد بحث و بررسی قرار دادیم که در ادامه ارائه می گردد:
«در طول تاریخ همیشه با افراد و فرقه هایی که از آیات قرآن استفاده گزینشی کرده اند، مواجه بوده ایم. امروز در سرتاسر جهان و بویژه در میان کشورهای عربی با نسل جدیدی از تروریستها موسوم به داعش مواجه هستیم که بسیاری از این افراد ادعای مسلمانی دارند و از سوی دیگر خود را از گروه تروریستها معرفی می نمایند در حالیکه که فهم و درکی از قرآن نداشته و حتی زبان عربی هم بلد نیستند ولی طوری وانمود می نمایند که به قرآن عمل نموده و پیرو حقیقی آن هستند.
امروز به طور قطع بر همگان روشن شده است که مسیر این گروهها با ذات شریعت و متن قرآن و سیره پیامبر، ائمه و رفتار علما و بزرگان اسلام در تعارض کامل قرار دارد و این مسیر غلط را فقط با قدرت تبلیغات و امکانات رسانه ای که دارند پیش برده و افراد نادان را با دروغ ها و حرف های بی اساس فریب می دهند. با نگاهی به تاریخ نیز در می یابیم اولین ترورها در فرهنگ جوامع اسلامی به جریان «امویان»(Umawiyy) باز می گردد. شگرد کار آنها ایجاد ترس و دلهره در میان مردم بود، به این ترتیب که از تاریکی شب و بیابانهای کم تردد استفاده کرده و رهگذران بی گناه را به قتل می رساندند و بعد در میان مردم شهر شایعه می کردند که اجنه این افراد را کشته اند.
در حال حاضر نیز جریان جدید تروریستها مانند وهابیت به همان جریان امویان باز می گردند که از آغاز نیز ربطی به اسلام اصیل نداشته و جزء جریانهای انحرافی اسلام هستند، وهابیت به بهانه سلفی گری و بازگشت به سلف(منظور از سلف همان امویان است) اقدامات خشونت آمیز انجام می دهد.
تنها جاییکه اسلام اجازه جنگیدن می دهد!
برای اینکه پیام اصلی اسلام را تشریح نمایم به مثالی اشاره می کنم: قبل از دین اسلام ، اعراب وقتی به هم می رسیدند به جای سلام از عباراتی مانند صبح بخیر و یا شب بخیر استفاده می کردند، اما بعد از اسلام پیامبر (ص) گفتند زمان دیدار یکدیگر بگویید«سلام علیکم» یعنی سلام بر تو، یعنی «سلامتی و صلح از جانبه ما بر شما». واژه سلام که ریشه آن از اسلام می آید یعنی «رهایی یافتن از آفتها» و اسلام با اینکار اعلام می کند که از مسلمان به تو آسیبی نخواهد رسید و تو در سلامت و صلح خواهی بود.
بنابراین نکته قابل توجه در اینجاست که اسلام در برخوردها سلامتی، صلح و آرامش را پیام و شعار خودش قرار می دهد.
پیامبر اسلام نیز ۱۳ سال تمام در مکه دست به شمشیر و جنگ نبردند تا اینکه در سال دوم پس از هجرت به مدینه، وقتی مشرکین حمله می کنند تا اساس دین اسلام را از بین ببرند آنجا اعلام می نمایند که اجازه جنگیدن با هدف دفاع داده می شود. (أُذِنَ لِلَّذینَ یُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلى نَصْرِهِمْ لَقَدیر. سوره الحج: ۳۹). این آیه توضیح می دهد بخاطر اینکه در برابر هجوم دشمنان که کیان و اساس اسلام را هدف قرار داده، اگر عکس العملی صورت نگیرد همه منار هدایت و مبدا رحمت از بین خواهد رفت. آنجا اِذن مبارزه و مقابله داده می شود.
بنابراین با اندکی تامل در سیره پیامبراسلام در می یابیم که آموزه اصلی دین اسلام رحمت و صلح است و تا حد امکان نباید اقدام به برخورد نظامی شود، مگر زمانی که جز کاربرد سلاح و برخورد نظامی راهی نیست. از سویی در دین اسلام به افراد هرگز اجازه آغاز جنگ داده نشده و بعبارتی مسلمانان نباید آغازکننده جنگ باشند، علاوه بر آن به وضوح دعوت به همزیستی مسالمت آمیز حتی در کنار دشمنان شده است.
حضرت علی(ع) خطاب به خوارج که دشمن عینی بودند می گوید: ما برای شما در سه مورد متعهدیم: می توانید در مساجد مثل بقیه نماز بخوانید، از سهم بیت المال مانند بقیه برخوردارید و تا شما شروع کننده نباشید ما با شما نمی جنگیم.
مسلمانان توصیه به جهاد شده اند اما بصورت مشروط؟
آیات فراوانی در قرآن داریم که به وظیفه مسلمانان بر جهاد در راه خداوند و مقابله با کسانی که قصد نابودی اسلام را دارند، اشاره نموده است. منتهی در این میان نکته ظریف و مهمی نهفته است. اگر بخواهیم این موضوع را با اصطلاح علم حقوق و قانونگذاری توضیح بدهیم باید بگوییم همانطور که می دانیم در قانون یک سری مواد قانونی و تعدادی تبصره می آید. صحبت سر این است که آیا در قانون و شریعت اسلام، جهاد، ماده اصلی است و صلح یک تبصره؟ یا نه برعکس آن. یعنی زندگی مسالمت آمیز و صلح ماده اصلی و جهاد تبصره آن است؟ با اندک مطالعه ای در قرآن به وضوح می بینیم که زندگی مسالمت آمیز و صلح ماده اصلی شریعت و قانون اسلام است و مساله جهاد و مبارزه یک تبصره است.
تبصره همیشه در موارد خاص بکار می رود. این تبصره در مورد جهاد و مبارزه به این معناست: زمانی که کسانی در برابر اسلام مانع شودند و به جنگ با اسلام و مسلمانان برخیزند، آنگاه مسلمانان موظف هستند که با آنها مقابله نموده و از اسلام دفاع کنند. عقل انسان هم همین را می گوید که در برابر یک ظلم نباید سکوت کرد، وگرنه همه نابود خواهیم شد، این ربطی هم به دین ندارد و قانون بشری است.
کشتن افراد بی دفاع و بی گناه قدغن است
دین اسلام به هیچ وجه اجازه نمی دهد که به افراد غیر مسلح، افراد بی گناه، افراد غیر مسلحی که هیچ نقشی در جنگی را ندارند، حمله شود. از پیامبر حدیث هست که در جنگ به زنها، کودکان، پیرها و آنهایی که توانایی جسمی ندارند، هیچ کاری نداشته باشید. حتی فراتر از این می رود و می گوید به چارپایان، به درختان، آب های جاری و همه مواردی که دخالتی در جنگ ندارند کاری آسیبی نزنید. اسلام واقعی اینگونه است و در هر جایی و در مقابل هر موجود زنده ای جهاد و قتال را جایز نمی داند.
خاطر نشان می شود، اگر خارج از حدودی که شریعت اسلام تعیین کرده، اقدامی صورت بگیرد، ظلم محسوب می شود.
پس در جمع بندی می تواند گفت که مفهوم جهاد چند قید دارد. قید اول در جایی است که ظلم و تجاوزی صورت بگیرد. قید دوم اینکه فراتر از دفع ظلم و دراز دستی صورت گرفته، جبران و اقدامی صورت نگیرد. سوم اینکه خودسرانه هیچ اقدامی انجام نشود و هر اقدامی بر اساس جواز شرعی و قانونی باشد.
آنچه امروز می بینیم که گروههایی به نام اسلام در منطقه و جهان وحشت آفرینی می کنند و قتل عام و کشتار به راه می اندازند ، یک انحراف بسیار بسیار بزرگ در نحوه تلقی از مفاهیم اسلامی است و هیچ ربطی به اسلام ندارد. نه تنها شیعیان بلکه بزرگان و علمای آزاداندیش اهل سنت هم آنرا تقبیح می کنند. آموزه های اسلامی، متن قرآن، احادیث پیامبر، سنت و منابع تاریخی کاملا آشکار و روشن است و به هیچ وجه چنین اقدامات جنایتکارانه ای را تائید نمی کند.»
.............
پایان پیام/ ۲۱۸