به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ تنش سیاسی بین کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس موجب ایجاد مناسبات و صف بندی هایی تازه در منطقه شده و به نوعی یارکشی انجامیده است؛ یارکشی که هر چند آورده های آن برای طرف های اصلی تنش مشخص نیست اما به قیمت هزینه هایی بالاتر به دست خواهد آمد.
دور تازه تقابل سعودی و متحدان ریاض با قطر در روزهای اخیر به سوی تعمیق اختلافات و واگرایی در میان کشورهای حاشیه خلیج فارس حرکت کرده و به نظر می رسد حتی در صورت کاهش التهاب سیاسی در منطقه، این تقابل آثار عمیقتری نسبت به تنش پیشین بین قطر و سعودی به بار آورد.
اواخر سال 1392 بود که گسترش اختلافات منجر به اصطکاک بین قطر و عربستان و قطع ارتباط این دو دولت عربی رقیب شد اینک اما تقابل دوحه و ریاض ابعادی وسیع تر یافته و تعارض ایجاد شده جدی تر به نظر می رسد.
* نگاهی به زمینه های دو قطبی سعودی ـ قطری در منطقه
ثروت عظیم ناشی از فروش منابع سرشار و گوناگون انرژی، دیپلماسی پویا و تعاملی، تلاش برای بهره گیری از مولفه های تازه قدرت در کنار میل سرشار خاندان آل ثانی برای ارتقای منزلت منطقه ای و جهانی قطر در سال های گذشته سبب شده تا این کشور در حاشیه خلیج فارس خواسته یا ناخواسته با عربستان به عنوان برادربزرگ برخی دولت های عربی تقابلی پیدا و پنهان یابد، افزون بر اینکه با گذشت سال ها قطر و عربستان سعودی نتوانسته اند بر سر برخی اختلافات سرزمینی به نقطه تفاهمی مشترک دست یابند.
از دید برخی ناظران، تلاش عربستان برای افزایش وزن منطقه ای با نمودهایی چون ائتلاف سازی های اخیر و گسترش مناسبات با دولت جدید آمریکا از جمله متغیرهایی است که در تنش اخیر با قطر باید مورد توجه قرار داد. از این منظر، گرایش قطر به سوی رقبای سعودی اقدامی برای کاهش وزن این کشور در معادلات منطقه ای و رقابت های دوجانبه دوحه- ریاض به شمار می آید.
در مقابل، برخی متغیر اصلی در رفتارهای اخیر سعودی را ناشی از محذورات و دشواری های کنونی این کشور و کنشی برای برون رفت از این وضعیت می دانند. کاهش نقش آفرینی ریاض در تحولات لبنان و از آن مهمتر بحران سوریه، خروج بغداد از دایره نفوذ سعودی، ناکامی سیاسی- نظامی در یمن و نیز شکست فرایند منزوی سازی مهمترین رقیب منطقه ای یعنی جمهوری اسلامی ایران سبب شده تا حاکمان سعودی فضای تازه ای را برای کنشگری یا به عبارتی ماجراجویی تازه جست وجو کنند.
شماری نیز تنش به وجود آمده را بیش از هر چیز زاییده ناپختگی سیاست های حاکمان سعودی دانسته و بر انعطاف ناپذیری و دوری آنان از تدبیر و روش های نابخردانه برای تنبیه یا منکوب کردن سایر دولت ها انگشت می نهند.
* مختصات دور تازه تقابل دوحه و ریاض
انتشار سخنان منسوب به شیخ تمیم امیر قطر مبنی بر ضرورت دوری از تعارض با ایران، ایجاد روابط مستقل با آمریکا و غیرتروریستی بودن گروه هایی چون حماس و حزب الله بهانه ای را به دست سعودی ها داد تا به رغم تکذیب این سخنان، جنگ رسانه ای خود را در میانه خردادماه به نبردی سیاسی مبدل سازند و با همراهی مصر، بحرین و امارات متحده عربی روابط خود را با قطر قطع کنند.
در ادامه این هماوردی، کشورهای کوچک و ذره ای آفریقایی و آسیایی مانند مالاوی، مالدیو، جزایر کومور، جیبوتی و گابن به همراه دولت های لرزان لیبی و یمن به محور سعودی پیوستند. مهمترین حامی موضع ریاض دولت «دونالد ترامپ» بود که همصدا با اعضای محور سعودی از قطر خواست تا به «حمایت تاریخی» خود از تروریست ها خاتمه دهد. با این حال از دید برخی ناظران، مواضع آمریکا را نمی توان مواضعی یکدست و قابل اتکا برای سعودی ها به حساب آورد.
رویکردهای منفعت جویانه ساکنان کاخ سفید و بروز برخی اختلافات میان ترامپ و دستگاه سیاست خارجی واشنگتن از مهمترین دلایلی است که در روزهای گذشته، مواضع روز جمعه (نوزدهم خرداد) رییس جمهوری آمریکا را بیشتر اعلانی و کمتر اعمالی به نمایش درآورده است، ضمن آنکه بنا بر اعلان منابع قطری، امیر این کشور به تازگی دعوتی از جانب ترامپ برای سفر به واشنگتن داشته که آن را رد کرده است.
در مقابل، شاهد ورود بازیگری موثر چون روسیه به عرصه تنش های تازه حاشیه خلیج فارس هستیم. هر چند روس ها در روزهای گذشته از لزوم گفت وگوی طرف های اختلاف با یکدیگر سخن گفته اند اما سفر دیروز «محمد بن عبدالرحمن آل ثانی» وزیر امور خارجه قطر به مسکو و دیدار وی با همتای روس اقدامی معنادار به شمار می آید و دست کم به معنای ناهمسویی روسیه با عربستان سعودی است.
در جریان تقابل اخیر بین قطر و عربستان سعودی، قرار گرفتن کویت و عمان در نقش میانجی تا حد زیادی با خواست ریاض برای قرار دادن قطر در انزوا منافات می یابد و به نوعی خدشه ای بر نقش برادربزرگتری سعودی ها به شمار می آید.
تنش اخیر منجر به گسترش روابط تهران و دوحه شده و ایران را گریزگاه تجاری قطر از حصر دریایی، زمینی و هوایی قرار داده است ضمن آنکه جمهوری اسلامی ایران و قطر در سال های گذشته یکی از کم فراز و فرودترین مناسبات را تجربه کرده اند.
ترکیه نیز به عنوان بازیگر مهم تحولات خاورمیانه، همچون جمهوری اسلامی ایران و روسیه بر ضرورت گفت وگو برای رفع اختلافات و پایان تنش ها تاکید کرده اما در عمل حمایت از اخوان المسلمین در منطقه، دوحه و آنکارا را در صفی واحد قرار داده است. تایید مصوبه تازه پارلمان ترکیه برای صدور مجوز اعزام پنج هزار نظامی به قطر از سوی «رجب طیب اردوغان» رییس جمهوری ترکیه، موضع این کشور را در همراهی با قطر آشکار می سازد.
نکته قابل تامل اینکه پاکستان به عنوان یکی از اصلی ترین دولت های عضو ائتلاف های سعودی حاضر به قطع روابط با قطر نشد و حتی طرح اعزام 20 هزار نظامی به قطر در پارلمان پاکستان در دست بررسی است.
با توجه به این وضعیت می توان گفت تصمیم عربستان برای تنبیه قطر و اصرار برای تغییر مواضع این کشور وضعیتی پیچیده را به وجود آورده و تقابل دوحه و ریاض را تا حدی به یک هماوردی سیاسی حیثیتی مبدل ساخته است؛ شرایطی که برون رفت از آن بدون پاپس کشیدن از مواضع اولیه دشوار خواهد بود و در عمل نیز آورده قابل اتکایی را برای هیچ یک از طرفین به بار نخواهد آورد.
.......................
پایان پیام/ 167