خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳
۲۱:۳۴
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
شنبه
۲۷ خرداد
۱۳۹۶
۱۴:۲۶:۲۱
منبع:
ابنا
کد خبر:
721506

محمدعلی کوشا:

حقیقت معرفت قرآنی در اطاعت و بندگی خداست

حجت الاسلام کوشا در مورد راهکار ترویج زندگی قرآنی گفت: بیاییم و در اصول اعتقادی خویش اندکی هم که شده است تأمل کنیم و آن را با پندار و گفتار و رفتارمان انطباق دهیم.

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ حجت‌الاسلام والمسلمین «محمدعلی کوشا» مفسر و پرکارترین منتقد در حوزۀ ترجمۀ قرآن و استاد حوزه، در گفت‌وگو با خبرنگار ابنا مطالب ارزشمندی در مورد شاخصه های زندگی قرآنی و راهکار ترویج اخلاق قرآنی در سطح جامعه بیان کرد. در ادامه، این گفت‌وگو را می‌خوانید.

ابنا: مشخۀ اصلی زندگی قرآنی چیست؟

ـ زندگی قرآنی، زندگی توحیدمدار و پرهیز از هرگونه غلتیدن به وادی شرک است.

شما از اول تا آخر قرآن را اگر با تدبر بخوانید، می‌بینید که در هر موضوعی که خدای سبحان سخنی به میان آورده است، روح کلام، توجه به الله تبارک و تعالی و یاد او و استعانت از او و توكل بر او دارد و اینکه تنها او را علیم و قدیر و حیّ و حاضر و ناظر بر خود و جهان هستی بدانیم؛ زیرا تنها وجود ازلی و ابدی اوست، و جز او همه موجوداتی وابسته و نیازمند و محدود و فقیر و در معرض فنا و نابودی هستند. به قول نظامی گنجوی:

آنچه تغیّر نپذیرد تویی/ وان که نمرده است و نمیرد تویی.

بنابراین، زندگی قرآنی بر اساس معرفت قرآنی است، و حقیقت معرفت قرآنی هم به دو چیز در مورد بشر برمی‌گردد: «اطاعت از خدا» و «بندگی و پرستش خدا».

اگر این دو گزینه در زندگی انسان تحقق پیدا کند، زندگی او یک زندگی قرآنی یعنی توام با عزّت نفس و دوری از هرگونه بت‌پرستی خواهد بود. و بتی بدتر از بت نفس‌پرستی و انسان‌پرستی نیست.

در مقابل زندگی قرآنی یا توحیدی، زندگی مشرکانه و تبعیت از طاغوت است، که گاه طاغوت، طاغوت فرهنگی و اقتصادی و گاه نظامی و یا سیاسی است.

قرآن، با طرح «لا اله الا هو» خط بطلان بر تمام معبودها می‌کشد و تنها معبود انسان را خدای سبحان می‌داند.

نتیجه آنکه زندگی قرآنی آن است که فرهنگ، اقتصاد، سیاست و همۀ خط مشی‌های آدمی الهام یافته از فرهنگ و اقتصاد و سیاست قرآنی باشد که نمونۀ عینی آن زندگی پیامبراکرم(ص) و امیرمؤمنان‌علی(ع) و دیگر امامان‌معصوم(ع) است.

ابنا: به منظور ترویج زندگی قرآنی در سطح جامعه، چه اقداماتی باید صورت بگیرد؟

سؤال شما در واقع بر محور «چه باید کرد؟» دور می‌زند. پاسخ اساسی این است که بیاییم و به سوی قرآن برگردیم.

بیاییم و در اصول اعتقادی خویش اندکی هم که شده است تأمل کنیم و آن را با پندار و گفتار و رفتارمان انطباق دهیم! آیا به راستی عقیدۀ به معاد و حساب و کتاب روز قیامت، ما را از تضییع حقوق دیگران بازداشته و می‌دارد؟!

بیاییم و بیندیشیم که آیا عقیده به خدای حاضر و ناظر بر همه‌چیز، ما را از هواپرستی، بت‌پرستی، انسان‌پرستی و قدرت‌پرستی بازمی‌دارد یا خیر؟!

بیاییم و بیندیشیم که این همه در حیطۀ کلام و اصول عقاید، عدل الهی را تبلیغ می‌کنیم و در عرصه‌های اجتماعی، داد از عدل و تقوا می‌زنیم، آیا این شعار عدالت‌خواهی و تقواجویی در دو عرصۀ کلان و اجتماع، چند درصد در زندگی عینی و اقتصادی و سیاسی ما نقش عملی و تعیین‌کننده داشته و دارد؟!

اگر درست بیندیشیم و خود را با ملاک‌ها و معیارهای قرآنی بسنجیم، وجدان ما می‌تواند قضاوتی نیکو در حق ما داشته باشد!

...............
پایان پیام/ 320