خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

چهارشنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۳
۲۱:۲۵
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
چهارشنبه
۲۸ تیر
۱۳۹۶
۹:۴۲:۵۴
منبع:
ابنا
کد خبر:
722908

آیت‌الله جوادی آملی:

فراگیری علم و جلوگیری از اتلاف عمر برای طلاب و حوزویان ضروری است

«آیت الله جوادی آملی» در مراسم افتتاح حوزه علمیه دماوند، در توصیه‌ای به طلاب و حوزویان، فراگیری علم و جلوگیری از اتلاف عمر را ضروری دانستند و گفتند: این کار شما را رها نمی‌کند، هم در دنیا و هم در آخرت حافظ شماست.

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل‌بیت(ع) ـ ابنا ـ «آیت الله العظمی جوادی آملی» در مراسم افتتاح حوزه علمیه دماوند، در توصیه‌ای به طلاب و حوزویان، به ضرورت فراگیری علم و جلوگیری از اتلاف عمر اشاره کرده و اظهار داشتند: شما عزیزان که عمرتان را در راه دین دارید صرف می‌کنید بهترین فرصت و شیرین‌ترین دوران زندگی هر انسانی است. دیگران ممکن است عمری بدهند و چیزی بگیرند و بگذارند و با دست خالی بروند اما شما به لطف الهی عمری را صرف می‌کنید، چیزی فراهم می‌کنید که شما را رها نمی‌کند هم در دنیا حافظ شماست، هم در آخرت حافظ شماست. در سوره مبارکه «احزاب» ذات اقدس الهی به ما فرمود شما به پیامبرتان تأسّی کنید. یک وقت است که وجود مبارک حضرت به عنوان معلم، به عنوان مبلّغ، پیامی را به ما می‌رساند این یک مرحله است، یک مرحله دقیق‌تر آن است که به ما دستور دادند که در تمام حالاتتان به آن حضرت اقتدا کنید او اُسوه شما باشد، یعنی تأسّی کنید، ائتسا همان باب افتعال است به معنی اقتدا، ما مأمور به تأسّی به وجود مبارک حضرتیم. ﴿لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ﴾.

ایشان در ادامه به راه تأسّی به وجود مبارک پیامبر(ص) و اینکه انسان تا نفس می‌کشد باید در فراگیری علم بکوشد اشاره کردند و اظهار داشتند: اصل دوم آن است که ذات اقدس الهی یک کلّی را به ما نگفته که شما به پیامبر تأسّی کنید تا ما فحص کنیم ببینیم درباره آن حضرت چه گفتند، بلکه آن عناصر اصلی اقتدا را بیان کرد که چیست بعد به ما فرمود به وجود مبارک حضرت تأسّی کنید. به وجود مبارک حضرت فرمود: ﴿رَبِّ زِدْنِی عِلْماً﴾ یعنی تا زنده‌ای در راه علم باش! هیچ کس حق ندارد بگوید من فارغ‌التحصیل شدم، همین که گفت من فارغ‌التحصیل شدم یعنی دوران خسارت من است، دارم عمری می‌دهم و چیزی نمی‌گیرم. این از خسارت ماست که بگوییم من دیگر فارغ‌التحصیل شدم، یعنی چه؟ یعنی از امروز به بعد دوران خسارت من است و عمر را می‌دهم و چیزی نمی‌گیرم.

معظم‌له در ادامه بر ضرورت استغفار و طلب مغفرت از خداوند اشاره کرده و در تبیین معنای استغفار بیان داشتند: در کنار این فرمود: ﴿وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِکَ﴾ در روایات ائمه(ع) فرمودند بهترین کار، استغفار است این را ائمه(ع) از کجا استفاده کردند؟ در آن آیه فقط خدا به پیامبر فرمود: ﴿رَبِّ زِدْنِی عِلْماً﴾ اما چه علمی؟ در روایات آمده «خیر العلم التوحید و خیر العمل الاستغفار» این از کدام آیه استفاده شده؟ چون خود ائمه(ع) فرمودند مطلبی که ما می‌گوییم از ما سؤال کنید از کجای قرآن گرفتید. در قرآن کریم ذات اقدس الهی به رسولش فرمود: ﴿فَاعْلَمْ أَنَّهُ لاَ إِلهَ إِلاّ اللَّهُ﴾ به پیامبری که اصلاً او پیام توحید آورده فرمود هیچ علمی بالاتر از علم توحید نیست و اگر خود وجود مبارک حضرت آن‌طوری که مرحوم صدوق نقل کرد فرمود نه من، نه هیچ پیامبری قبل از من کلمه‌ای به عظمت «لا إله الاّ الله» نیاورده، این می‌شود توحید. مستحضرید که استغفار معصوم، دفع است و استغفار ما رفع است; آنها استغفار می‌کنند که آلوده نشوند ما استغفار می‌کنیم که آلودگی‌هایمان بخشوده شود یک وقت است کسی بهداشت را رعایت می‌‌کند مریض نمی‌شود، یک وقت است مریض شد و درمان دارد، فرق بهداشت و درمان همان فرق دفع و رفع است اینها بهداشت دینی را رعایت می‌کنند خودشان طبیب‌اند ﴿وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ﴾ وقتی به این دستور عمل شود انسان دیگر مریض نمی‌شود.

مرجع عالیقدر در خصوص احترام به فقرا و محرومین و ممانعت از احترام بی‌جا به اغنیا و ثروتمندان به خاطر مال و ثروت دنیا اذعان داشتند: چطور با جامعه و دنیا زندگی کنیم؟ اینها هم جزء دستورات تأسّی ماست، اینکه فرمود: ﴿لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ﴾ تأسّی بکنیم در چه چیزی تأسّی کنیم؟ چون مسائل علم مشخص شد اما ما با دنیا و مردم هم رابطه داریم در این بخش‌ها چطور به حضرت تأسّی کنیم؟ چند آیه قرآن چه در سوره «طه» و چه در سوره «حجر» و مانند آن فرمود محرومین را از جامعه طرد نکنید، هیچ کسی را در اثر نداشتن مال و ابتلای به فقر او را تحقیر نکنید ،هیچ کسی را بی‌احترامی نکنید و ای پیامبر! بدان که  دنیا برای هیچ کس میوه نمی‌دهد خود را معطّل نکن فرمود: ﴿وَلاَ تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلَی مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجاً مِّنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا﴾ چشم ندوز و خیره خیره نگاه نکن این دنیا شکوفه است و میوه نمی‌دهد. هیچ کس از دنیا میوه نچید که راضی برگردد آنکه راضی برمی‌گردد اهل آخرت است، زندگی دنیا یک مقداری است که انسان بتواند آبرویش را حفظ کند و یک مسکنی می‌خواهد و یک غذایی و یک لباسی می‌خواهد.

«آیت الله جوادی آملی» در پایان سخنانشان به جمع‌بندی بحث پرداختند و اظهار داشتند: بنابراین ما وسیله را هدف ندانیم، نگوییم درس بخوانیم که چه بشویم، چه چیزی بگیریم، درس می‌خوانیم که چه چیزی به مردم بدهیم؛ درس می‌خوانیم که مردم در علم و عمل به ما اقتدا کنند. پس یک بخش از تأسّی این است که تا نفس می‌کشیم علم ﴿قُل رَبِّ زِدْنِی عِلْماً﴾ اصل دوم آن است که یک بخش تأسّی آن است که چه چیزی بخوانیم «خیر العلم التوحید» چون خدا فرمود: ﴿فَاعْلَمْ أَنَّهُ لاَ إِلهَ إِلاّ اللَّهُ﴾ اصل سوم آن است که رابطه ما با خدا چگونه باشد «و استغفر لذنبک» اصل چهارم این است که رابطه ما با دنیا چگونه باشد؟ ﴿وَلاَ تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلَی مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجاً مِّنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا﴾ اصل پنجم اینکه رابطه ما با مردم چگونه باشد؟ مردم را با احترام نگاه کنیم و هیچ کس را در اثر نداشتن، تکریم نمی‌کنیم و هیچ کس را در اثر داشتن احترام نمی‌کنیم. این از بیان نورانی حضرت امیر است که اگر کسی یک سرمایه‌داری را برای مالش احترام کند این دو سوم دینش رفته، چرا؟ برای اینکه دین یک مقدار به آن اوصاف نفسانی وابسته است، یک مقدار به فعل وابسته است، یک مقدار هم به قول، اگر کسی خم بشود برای یک غنی به خاطر ثروتش، یعنی برای او داشتن، ارزش است و دارا محترم است این پس گرایش قلبی‌اش را باخته، از نظر عمل هم که برای او تواضع کرده و باخته، منتها زبانش مانده که «لا اله الاّ الله» می‌گوید. ما به همه احترام می‌کنیم برای اینکه مسلمان‌اند، مؤمن‌اند و قابل احترام‌اند. اصل بعدی آن است که این حرف را ذات اقدس الهی به همه انبیا فرمود، فرمود مبادا فقرا را طرد کنید آنکه دین را یاری می‌کند همین است. با این گروه به سر ببرید یک عده به نوح(ع) گفتند اینها که وضع مالی‌شان خوب نیست اینها را طرد بکن ما بیاییم، ذات اقدس الهی فرمود: ﴿وَلاَ تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلَی مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجاً مِّنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا﴾ مبادا از فقرا و محرومین فاصله بگیری! در روز خطر همین‌ها دین را یاری می‌کنند.

................
پایان پیام/ 313