به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ دیدار جیمز متیس وزیردفاع آمریکا از عراق هر چند در عرف سفرهای دیپلماتیک غیرمنتظره تلقی نمی شود اما سفر یک مقام آمریکایی بلندپایه درست درچنین زمانی که نیروهای دولتی و مردمی عراق به پایان داعش نزدیک می شوند، علل و تبعاتی دارد که دست کم برای ناظران مسائل عراق به هیچوجه غیرمنتظره نیست.
طبیعی است که محورهای اساسی مذاکرات در جریان سفر وزیر دفاع آمریکا، مباحث نظامی باشد و طبیعی است که متیس در مذاکراتش با مقامات عراقی به موضوعات نظامی بپردازد.
عملا نیز در این دیدارها، بحث آینده نیروهای آمریکایی مستقر در بغداد در مرحله پسا داعش و تمایل آمریکا برای تداوم حضور بلند مدت نظامی و به بهانه های مختلف، مورد بحث قرار گرفته است. از جمله این بهانه ها مراقبت از ثبات امنیتی این کشور و کمک به نیروهای عراقی است که همواره از سوی مقامات آمریکایی مطرح می شود.
درهمین راستاست که می توان سخنان دونالد ترامپ رییس جمهوری و نیز جیمز متیس وزیر دفاع این کشور را بهتر درک کرد. متیس قبل از ورود به بغداد در امان پایتخت اردن گفت که داعش به روزهای پایانی خود نزدیک می شود اما هنوز تمام نشده است و بزودی نیز تمام نخواهد شد. این سخنان بطور طبیعی به معنای آن است که کار آمریکایی ها نیز در عراق، به این زودی ها پایان نخواهد یافت.
اما ترامپ دو روز پیشتر و به روشنی بیان کرد که آمریکا دیگر اشتباه خود را تکرار نخواهد کرد و عراق را ترک نخواهد گفت. از این سخنان به خوبی می توان تمایل دولت آمریکا و حتی اصرار آنها برای ادامه حضور نظامی بلند مدت در عراق و البته الزامات سیاسی و لجستیکی چنین حضوری را دریافت.
نکته دیگر در مورد سفر متیس به عراق، موضوع همه پرسی است. او آمد تا به کردها بگوید همه پرسی و در پی آن اعلام استقلال از عراق را به تعویق بیاندازند. روشن است که علت طرح چنین موضوعی نارضایتی واشنگتن از اصل ماجرا نیست بلکه آنها فقط در مورد زمان برگزاری چنین همه پرسی ای مشکل دارند. زمانی که در حال حاضر آمریکایی ها مشغول تعامل با موضع امنیت در عراق و از جمله کردستان هستند و همچنین بر این باورند که برای استقلال کردستان از عراق، هنوز شرایط سیاسی، امنیتی و جغرافیایی فراهم نیست.
بنابراین برخی تحلیل گران بر این باورند که مخالفت های ظاهری مقامات آمریکایی در مورد همه پرسی و تکرار آن، نمی تواند دلیل قانع کننده ای باشد تا فکر کنیم واشنگتن با همه پرسی و جدایی کردستان از عراق یکپارچه مخالف است.
در این صورت سخنان و تحلیل های متعدد و چندین ساله مقامات فعلی و سابق کاخ سفید و استراتژیست های آمریکا در مورد پروژه خاورمیانه جدید ـ که محور اساسی آن تجزیه کشورهای بزرگ و موثر است ـ چگونه قابل فهم خواهد بود؟
هنوز چند روزی از سخنان مسعود بارزانی رییس اقلیم کردستان نگذشته که گفته جو بایدن معاون رییس جمهور در زمان باراک اوباما به او گفته است که دولت کردی را در دوره حیات خود خواهیم دید. طرح بایدن برای تقسیم عراق البته چیز مخفی و اختلافی نیست بلکه آشکارا اعلام شده و به روشنی بر تقسیم عراق به سه کشور کردی، سنی و شیعی استوار است.
بنابراین مخالفت های کنونی واشنگتن بیشتر تاکتیکی و برای آماده کردن زمینه های موفقیت یک دولت کرد از نظر تصمیم سازان کاخ سفید است. از جمله این زمینه ها، شاید این باشد که آمریکا بدنبال ایجاد ارتباط جغرافیایی میان کردهای عراق و کردهای سوریه است تا در صورت پیشرفت پروژه استقلال و واکنش های تحریمی محاصره ای ایران و ترکیه، جای تنفسی برای دولت کردی وجود داشته باشد.
به نظر می رسد تنها اختلافی که میان کردهای حامی همه پرسی از یکسو و دولتمردان آمریکا از سوی دیگر وجود داشته باشد، آن است که حامیان همه پرسی در موعد اعلام شده، قصد دارند ابتدا اعلام استقلال کنند بعد دنبال فراهم کردن زمینه های موفقیت یک چنین دولتی بروند (از جمله شرایط جغرافیایی، راه دریایی و نیز برسمیت شناخته شدن در سطح بین الملل) اما آمریکایی ها بر این باورند که همین راه را باید به شکل معکوس طی کرد. یعنی ابتدا شرایط و فضای لازم را فراهم کرد و بعد به دنبال اعلام استقلال رفت.
از همین زاویه است که اختلاف عمیق آمریکا و ترکیه در سوریه را می توان درک کرد. آمریکا در حال حمایت از کردهای سوریه است و ترکیه بشدت با این امر مخالف است چرا که شاید مقامات ترکیه می دانند هدف راهبردی آمریکا ورود به عرصه تحقق پروژه خاورمیانه جدید در سوریه و عراق از طریق دریچه های کردی است.
بسیاری از تحلیل گران عرب در عراق و خارج آن بر این باورند که در پی شکست پروژه داعش و تشکیل دولت به اصطلاح اسلامی که نتیجه کوچک آن تجزیه عراق و نیز سوریه می بود، اکنون واشنگتن و همپیمانان منطقه ای اش می خواهند همان هدف را این بار از راه های سیاسی پی بگیرند و همه پرسی قطعا یکی از بهترین راه ها در این زمینه خواهد بود چون تنش داخلی و منطقه ای را بطور بی سابقه ای افزایش خواهد داد و آب آنقدر گل آلود خواهد شد تا آمریکا و اسراییل به خیال خود ماهی مورد نظرشان را صید کنند.
......................
پایان پیام/ 167