به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ «آیت الله العظمی جوادی آملی» در دیدار هفتگی خود با اهالی احمدآباد دماوند به تبیین مسئله امامت و ولایت پرداخته و در این رابطه بیان داشتند: آنکه معصوم از خطای فکری و خطیئه عملی است او میشود خلیفه خدا و امام؛ و این عصمت را غیر از خدا کسی نمیداند و امام معصوم منصوب از طرف خداست.
معظم له اظهار داشتند: ائمه(ع) مخصوصاً وجود مبارک امام رضا(ع) مسئله امامت و ولایت را برای مردم تبیین کردند. اموی و مروانی خیال میکردند که اینها یعنی بنیعباس و بنیهاشم اینها پسرعمو هستند و یکسان به پیغمبر(ص) ارتباط دارند هیچ فضیلتی بنیهاشم بر بنیعباس ندارد چون مسئله امامت و ولایت را نمیشناختند و برای آنها این مسئله جدّی بود میگفتند شما فرزندان علیبنابیطالب، فرزند ابوطالب هستید ما هم فرزندان عباسیم عباس و ابوطالب اینها نسبت به پیغمبر سِمت عمویی داشتند ما هم پسرعمو هستیم چه فضیلتی شما بنیهاشم بر ما دارید؟ توده مردم هم که برابر شناسنامه و مسئله قبیلگی در حجاز فکر میکردند در برابر این سؤال ماندند که خب چه فضیلتی بنیهاشم بر بنیعباس دارند هر دو با پیغمبر پسرعمو هستند علیبنابیطالب پسرعموی پیغمبر است آنها هم که فرزندان عباساند پسرعموی پیغمبرند.
ایشان در ادامه بیان داشتند: ائمه(ع) در فرصتهای مناسب پاسخهای مناسب میدادند در فضای عمومی ائمه یک طور جواب میدادند، در فضای علمی طرز دیگر جواب میدادند. وجود مبارک امام کاظم و سایر ائمه وقتی با بنیعباس این طرز برخورد میکردند گاهی میگفتند ما تنها پسر عموی پیغمبر نیستیم ما فرزندان پیغمبریم خب این یک فضاست که جلوی عوامفریبی حکومت عباسی را بگیرد. یک راه دیگر این است که وجود مبارک امام رضا وقتی وارد خراسان شد کلّ فضای خراسان عوض شد آنجا هم حوزه علمیه شد هم دانشگاه شد در آن فضا وجود مبارک امام رضا چون قبلاً کار شده بود که شما با پیغمبر رابطهای ندارید ما فرزندان پیغمبریم وجود مبارک امام کاظم قبلاً این کار را کرده. امام رضا(ع) در یک ساحت و صحنه سیاسی و فرهنگی قرار داشت او باید دست به کاری میزد که امامت و ولایت را روشن میکرد. مرحوم کلینی(ره) در جلد اول اصول کافی دارد که وجود مبارک امام رضا سؤال کرد که مسئله رسمی خراسان امروز چیست؟ به عرض حضرت رساندند گفتند مسئله امامت است که آیا امامت انتصابی است یا اختیاری؟ یعنی باید خلیفه را مردم رأی بدهند یا خدا معیّن کند؟ هارون که معاصر امام کاظم بود، مأمون که معاصر امام رضا بود اینها گفتند مردم ما را انتخاب کردند، سقیفه بنیساعده اصلِ این کار است مردم امروز هم ما را انتخاب کردند به ما رأی دادند. چون در سقیفه مثلاً اهل بیت را انتخاب نکردند از همان راه هم خلافت به ما رسید پس ما خلیفه هستیم خلیفه را مردم باید انتخاب کنند.
مرجع عالیقدر با بیان اینکه امام معصوم، منصوب از طرف خداست؛ اذعان داشتند: وجود مبارک امام رضا(ع) فرمود مردم مخلوق خدایند نه از گذشته خود باخبرند که کجا بودند، نه از آینده خود باخبرند که کجا میروند و مرگ هم از پوست به در آمدن است نه پوسیدن، انسان که میمیرد مثل این میوهای نیست که بپوسد که هیچ حساب و کتابی نداشته باشد انسان که میمیرد از پوست به در میآید و برای ابد زنده است و نمیداند کجا میرود. راهنمای بشر باید کسی باشد که از گذشته بشر باخبر باشد، از آینده بشر هم باخبر باشد، از همه علوم مستحضر باشد نه در علم خطا بکند نه در عمل خطیئه کند، هم معصوم باشد در حوزه علم، هم معصوم باشد در حوزه عمل. آنکه معصوم از خطای فکری و خطیئه عملی است او میشود خلیفه خدا و امام؛ و این عصمت را غیر از خدا کسی نمیداند. بعد وجود مبارک امام رضا(ع) آن خطبه معروف را قرائت کرد فرمود میدانید امام کیست؟ امام کسی است که در تمام کُره زمین دومی ندارد و احدی همتای او نیست، امام مثل میوهای نیست روی درخت که کسی دست دراز کند به امامت برسد امام مثل آفتابی است در آسمان، شما میخواهی دست دراز کنی و به آفتاب دسترسی پیدا کنی؟! انسان ممکن است درس بخواند عالِم بشود اما ممکن نیست درس بخواند و معصوم بشود.
...............
پایان پیام/ 313