خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

جمعه ۱۲ مرداد ۱۴۰۳
۲۳:۱۸
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
پنجشنبه
۲۰ مهر
۱۳۹۶
۷:۳۹:۳۰
منبع:
ابنا
کد خبر:
726856

معاون آموزش حوزه‌های علمیه:

یکی از استلزامات علم لدنی، عصمت است

حجت‌الاسلام والمسلمین رستم‌نژاد دربارۀ عصمت اهل‌بیت(ع) گفت: علم لدنی، یقین تام می‌آورد که انسان نمی‌تواند چیزی دیگری اراده کند و یکی از استلزاماتش عصمت است.

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل‌بیت(ع) ـ ابنا ـ شب اول از سلسله مجالس عزاداری به مناسبت شهادت امام‌سجاد(ع) و چهل‌ونهمین سالگرد درگذشت حجت‌الاسلام والمسلمین محمدعلی شریعت‌زاده خراسانی دیشب با سخنرانی حجت‌الاسلام والمسلمین مهدی رستم‌نژاد، معاون آموزش حوزه‌های علمیه در مؤسسۀ امام‌سجاد(ع) واقع در قم برگزار شد.

حجت‌الاسلام والمسلمین رستم‌نژاد در ابتدای این مراسم ضمن گرامیداشت یاد حجت‌الاسلام والمسلمین محمدعلی شریعت‌زاده خراسانی به عنوان خطیب برجستۀ کربلا، از قول امام‌سجاد(ع) دربارۀ آنچه به اهل‌بیت(ع) داده شده و آنچه اهل‌بیت(ع) در آن برتری دارند گفت: امام‌سجاد(ع) در خطبه‌ای که در مجلس یزید ایراد فرمودند در همان ابتدا بعد از حمد و ثنا وارد این بحث می‌شوند که به ما (اهل بیت) شش چیز داده شد و به هفت چیز برتری داده شدیم.

وی در تبیین علم اهل‌بیت(ع) اظهار کرد: امام(ع) اول می‌گوید به ما علم داده شد. اما این چه علمی است؟ و چه ویژگی‌هایی دارد؟ اهل‌بیت(ع) فراوان این نکته را یادآور شده‌اند که علمشان هزار باب دارد، امیرالمؤمنین(ع) در آن آخرین ملاقات با پیامبر(ص) که گوش مبارکشان را به لبان مبارک پیامبر(ص) نزدیک می‌کنند و برمی‌گردانند می‌گویند پیامبر(ص) هزار باب علم را به من تعلیم دادند. که چیستی این علم، جای بحث قرآنی و روایی دارد.

معاون آموزش حوزه‌های علمیه افزود: امام‌علی(ع) در خطبۀ شقشقیه می‌فرماید از من سیل معارف جاری است. که سیل همراه خودش خیلی چیزها می‌آورد. گاهی می‌فرماید علم ما در سینۀ ماست. این عبارات از کدام علم حکایت می‌کند؟

وی ادامه داد: اولین مطلبی که امام‌سجاد(ع) در مجلس یزید می‌خواهد به رخ بکشد همین مسئله است که به امام(ع) علم داده شد. آیا منظور امام(ع) علمی با قیل و قال است که در مدرسه آموخته می‌شود؟ البته علم فراگرفتنی هم فضیلت دارد اما اینکه امام(ع) فرمودند به ما علم داده شد یعنی به ما اختصاصاً داده شد.

صاحب «جلوه‌های پیام الهی در قرآن» افزود: در قرآن هم سخن از علمی از این دست آمده است. علمی که به کسانی داده می‌شود، نه اینکه شخص بیاید و بگیرد. قرآن در ارتباط با صاحب موسی(ع) یا مطابق روایات خضر(ع)، می‌گوید ما بهش علم دادیم، علم لدنی دادیم، لدن یعنی از نزد خودش دادن. اهل‌بیت(ع) هم از این علم لدنی سخن می‌گویند.

وی ادامه داد: دو نوع علم داریم؛ در سورۀ جمعه تعبیر عجیبی دارد، دربارۀ علمای اهل کتاب مَثَل حمار می‌زند. چنین تعبیری در هیچ جای قرآن نیامده، قرآن دربارۀ منافقین نهایت مطلبی که فرمود این است که این‌ها مثل چهارپایان هستند اما وقتی مثال حمار را ذکر می‌کند، این خیلی معنا دارد.

عضو هیئت علمی جامعة الصطفی افزود: مثل دیگر اینکه خدا می‌فرماید من به برخی علم دادم اما او را دور انداختم. مثل دیگر اینکه ما در قرآن یک اهل علم و صاحبان علم می‌بینیم که در اوج عظمت یادشان می‌کند. «شهد اللّه أنه لا إله إلا هو والملائكة وأولو العلم» این اولوا العلم کیستند که کنار خدا و فرشتگان در مقام شهود می‌نشینند؟

وی ادامه داد: و در آیۀ دیگر: «و ما يعلم تأويله الاّ الله والراسخون في العلم»، علی القاعده باید این واو را واو عاطفه بگیریم هرچند علامۀ بزرگوار در المیزان آن را استینافیه گرفته است اما روایات طور دیگری می‌گوید: «افضل الراسخین، رسول الله». پس معلوم است افراد دیگری هستند که از راسخون هستند و اهل‌بیت(ع) می‌گویند: «نحن الراسخون». می‌گوید فقط خدا می‌داند، علم خدا طوری است که وقتی قرآن خودش از خودش می‌گوید بیان می‌کند سر آسمان‌ها و زمین در این کتاب است. این کتاب را کسی می‌تواند خلق کند که اسرار آسمان‌ها و زمین را می‌داند. بعد آیۀ 7 آل عمران، می‌گوید تأویل همین قرآن را خدا و راسخون در علم می‌دانند. این کدام دسته از علما هستند؟ این علم، علم خاصی است که داده شده، نه اینکه فراگرفته شود.

حجت‌الاسلام والمسلمین رستم‌نژاد افزود: راجع به همین علم خاص اگر فقط در قرآن بگردیم، این دستۀ علم که صاحبانش در کنار خدا می‌نشینند و عطف به خدا می‌شوند، البته علم خدا ذاتی است اما این‌ها علمشان اعطایی است و علمشان را خدا داده است.

وی ادامه داد: این علم، لوازمی دارد. علمی که به اهل‌بیت(ع) داده می‌شود و امام‌سجاد(ع) در مجلس یزید به رخ می‌کشد یکی از لوازمش ولایت بر تکوین است. سلیمان(ع) در قرآن می‌گوید کیست که بتواند تخت بلقیس را از یمن به فلسطین بیاورد که یک جن می‌گوید من تا قبل از اتمام این مجلس که طبعاً یکی دو ساعت بوده تخت را می‌آورم اما یک کسی که مثلاً وزیر سلیمان(ع) بوده و یک علمی از کتاب نزدش بوده می‌گوید تخت را قبل از اینکه پلک بزنی می‌آورم. خب، جایگاه پیامبراسلام(ص) والاتر است یا سلیمان(ع)؟ جایگاه انساب‌پیامبراسلام(ع) والاتر است یا انساب دیگر پیامبران(ع)؟

قرآن‌پژوه فعال در حوزه و دانشگاه افزود: قرآن به پیامبر(ص) می‌گوید بگو من دو تا شاهد داشته باشم برای من کافی است یکی خدا و دیگری کسی که نزد او علم الکتاب است. پس منظور از کسی که علم الکتاب نزدش هست نمی‌تواند پیامبر(ص) باشد. این کیست؟ طبری روایت می‌آورد که عبدالله بن سلمان که یک یهودی مسلمان شده است منظور است اما بعد خودش از سعید بن جبر نقل می‌کند که این آیه در مکه نازل شده است در حالی که عبدالله بن سلمان در مدینه مسلمان شده. این کسی که علم الکتاب را دارد در مکه مسلمان بوده و آن علی(ع) است.

وی ادامه داد: «و علم آدم الاسماء کلها» این آیه می‌گوید خدا مستقیم خودش این علم(ع) را به آدم آموخته است. این علمی است که فرشتگان ظرفیتش را نداشتند اما آدم(ع) ظرفیتش را داشت. این علمی است که یقین می‌آورد. این همان علمی است که علی(ع) می‌گوید آن‌قدر یقین دارم که اگر پرده‌ها کنار برود به یقینم چیزی افزوده نمی‌شود.

حجت‌الاسلام والمسلمین رستم‌نژاد دربارۀ عصمت اهل‌بیت(ع) بیان کرد: علم لدنی، یقین تام می‌آورد که انسان نمی‌تواند چیزی دیگری اراده کند و یکی از استلزاماتش عصمت است. علمی که به مرحلۀ باور برسد به طوری که آدم زشتی یک کاری را ببیند آدم را معصوم می‌کند. عصمت اهل‌بیت(ع) آنان را از خطا و عصیان بازمی‌دارد. در قصۀ یوسف(ع) ببینید که اگر آن علم نبود یوسف(ع) هم قصد زلیخا می‌کرد پس قصد نکرد بخاطر اینکه آن علم را داشت.

وی ادامه داد: قرآن در آیۀ 32 سورۀ فاطر می‌گوید: «ثم اورثنا الکتاب...» یعنی ما این کتاب را به ارث گذاشتیم که معلوم می‌شود منظور پیامبر(ص) نیست چون کلمۀ ارث را به کار برده است. بعد دربارۀ وارثان می‌گوید «من عبادنا» یعنی برخی از بندگان ما، نه همۀ آنان. امام(ع) معصوم می‌گوید: «نحن اورثنا الکتاب».

...............

پایان پیام/ 320