خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

سه‌شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳
۲۱:۳۸
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
شنبه
۲۹ مهر
۱۳۹۶
۸:۲۴:۱۹
منبع:
ابنا
کد خبر:
727296

توصیه آیت‌الله جوادی آملی به مسئولین در خصوص رفع مشکلات مردم و پرهیز از اختلافات

جلسات درس اخلاق هفتگی «آیت الله جوادی آملی» در محل نمازخانه بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء از سر گرفته شد.

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل‌بیت(ع) ـ ابنا ـ جلسات درس اخلاق هفتگی «آیت الله العظمی جوادی آملی» در محل نمازخانه بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء از سر گرفته شد.

«آیت الله جوادی آملی» در نخستین جلسه درس اخلاق هفتگی خود در سال تحصیلی جدید حوزه های علمیه، با تسلیت ماه عزای سید و سالار شهیدان اظهار داشتند: این شعار رسمی ما در ایام ماتم سالار شهیدان(ع) یعنی "أعظم الله اجورنا و اجورکم" پیامی برای ما دارد: در جمله دوم عرض می‌کنیم خدای سبحان آن توفیق را به ما بدهد که ما خونبهای حسین بن علی(ع) را بگیریم. یک وقت است انسان دعا می‌کند که خدا توفیق بدهد که ما راه حسین بن علی(ع) را برویم این دعای خوبی است اما این دعا، منزلت آن پیام را نمی‌رساند. این پیام می‌گوید من یک وظیفه‌ و حقّی دارم و این حق را خدا برای من قرار داده است  و آن، این است که در قرآن فرمود اگر پدر کسی را شهید کردند ولیّ دم حق قصاص دارد، ما می گوییم پدرمان را شهید کردند، این حق مسلّم ماست که خونبهای حسین بن علی(ع) را بگیریم، نه چون امام ماست، چون پدر ماست. لذا این پیام خیلی والاست و منزلت عالیه شیعیان را در اینجا به ما می‌فهماند.

معظم له ادامه دادند: از خدا می‌خواهیم که خونبهای حسین بن علی(ع) را بگیریم، برای اینکه ما فرزند حسین بن علی(ع) هستیم، چرا؟ چون وجود مبارک پیامبر(ص) صریحاً اعلام کرد هر کس که به دنیا می‌آید بالأخره شناسنامه او را پدر و مادر او تأمین می‌کنند، اما وقتی بالغ شد خودش باید شناسنامه خودش را بگیرد و ما حاضریم شما را به عنوان فرزندی قبول کنیم ،بیایید فرزندان ما بشوید "أنا و علی أبوا هذه الامّة". این پیام عاشوراست، سخن از امامت و امّت نیست، سخن از پدری و فرزندی است، در حقیقت شیعه، فرزند حسین بن علی(ع) است.

مفسر برجسته قرآن کریم تاکید داشتند: عاشورا برای ما یک مکتب فرهنگی و فکری است و ما که شیعه شدیم این شناسنامه را گرفتیم و شدیم فرزندان پیامبر و علی و حسین(ع)؛ لذا ما خون خواه اینها هستیم. امیدواریم محرم و صفر و سایر ایام سوگ و ماتم با این جلال و شکوه برگزار شود.

مرجع عالیقدر در بخش دیگری از سخنان خود به شرح نامه 66 و 67 نهج‌البلاغه پرداختند و بیان داشتند: نامه 66 نهج‌البلاغه، نامه‌ای است به عبدالله بن عباس، که وجود مبارک حضرت امیر(ع) در آن دستور رهبری حاجیان و زائران بیت الله الحرام و مراسمی که در عرفات و منا هست را به وی گوشزد می‌کند.

ایشان ادامه دادند: در این نامه حضرت اشاره می کند به اینکه، گاهی انسان به چیزی می‌رسد که نیاز به خوشحالی ندارد و برای آن بیتابی و شادمانی کردن وجهی ندارد، یک روزی‌ای است که ذات اقدس الهی برای شما مقرّر کرده و حتماً می‌رسد. چون ما یک حساب و کتابی نزد پروردگار داریم، بعضی از چیزها نصیب ماست و بعضی از چیزها نصیب ما نیست، آنچه نصیب ماست نباید ما را خوشحال کند و آنچه نصیب ما نیست و نباید به ما برسد نباید ما را نگران کند، این نامه‌ها متّخذ از قرآن کریم است، در سوره مبارکه حدید شما این مضمون را مطالعه می‌کنید و خود حضرت امیر(ع) هم این آیه را به عنوان سند زهد ذکر کرده و فرمود حقیقت زهد در این دو جمله قرآن کریم مطرح شده که اگر چیزی به شما رسید خوشحال نشوید طوری که از وظیفه‌تان جدا شوید و اگر چیزی از شما گرفته شد نگران نباشید بلکه اگر چیزی به انسان رسید، انسان باید شاکر باشد و اگر نرسید، باید صابر باشد.

«آیت الله العظمی جوادی آملی» تصریح داشتند: دنیا یک تجارتخانه است و در این تجارتخانه انسان، عمر می‌دهد تا یک چیزی بگیرد، چیزی که یا بهتر از عمر باشد یا لااقل معادل با عمر باشد. اگر خدای ناکرده ما با شیطان و دنیا معامله کنیم خسارت می‌بینیم، خسارت معنایش این نیست که ما سرمایه را بدهیم و سودی نبریم یا از سرمایه ما کم شود بلکه خسارتی که در دادوستد با شیطان است این است که عوض و معوّض هر دو را او می‌برد. یعنی ما را به بند می‌کشد چیزی هم به ما نمی‌دهد.

معظم له در بخش پایانی سخنان خود با اشاره به فرازهایی از خطبه قاصعه حضرت امیر(ع) خاطرنشان کردند: چقدر بیان حضرت در این خطبه قاصعه بلند است؛ فرمود من خیرخواه شما هستم، لذا به شما می گویم این غدّه بدخیم نفس که غرور و خودخواهی است را باید بگذارید کنار، اگر کسی مشکلی دارد مبادا به او بگویی الآن برو و فردا بیا. اینکه انسان مشکلی کسی را حل نکند را که حضرت اصلاً در نامه خود ذکر نکرد، چون آن را قابل ذکر ندانست، بلکه می فرماید باید به مشکل مردم در اسرع وقت رسیدگی شود. تاریخ یادتان نرود، دین را رها نکنید، برای هیچ چیز به جان هم نیفتید، این اختلاف یک غدّه بدخیم است و تمام این خطرها ریشه در همین هوای نفس دارد.

مرجع عالیقدر اذعان داشتند: وقتی حکومت، حکومت مردمی است که قلب مردم شفاف و صاف باشد و هیچ رنجی از مسئولین نداشته باشند، چنین ملتی در صحنه می ماند وگرنه داشتن رهبر خوب یک طرف قضیه است، مادامی که همه مسئولین به دستورات رهبر عمل کنند و مردمی باشند، چهره به چهره باشند، مشکلات اختلاس و نجومی در بین آنها نباشد، مشکلات دیگر نباشد ملت نیز در صحنه خواهند ماند و اگر خدای ناکرده مشکلات یکی پس از دیگری رخنه کرد، رهبر اگر علی بن ابیطالب(ع) هم باشد آن حکومت یقیناً شکست می خورد.

..............
پایان پیام/۳۱۳