به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ پیروزی انقلاب اسلامی ایران نقطه عطفی برای آغاز تحولات اجتماعی و سیاسی دنیا بود؛ زیرا این پیروزی باعث بیداری ملتهایی شد که از یک سو تحت ظلم و ستم حاکمان ستمکار خود بودند و از سوی دیگر از استعمارگری دشمنان خارجی رنج میبردند. موج این بیداری در سالهای بعد به حدی افزایش یافت که در این سالیان اخیر شاهد تحولات گستردهای در منطقه بودیم تا جایی که بسیاری از کشورهای مسلمان در برابر ظلم رهبران مستکبر خود قیام کردند که تحت عنوان «بیداری اسلامی» شناخته شد. همچنین در 5 سال اخیر ماجرای پیادهروی اربعین حسینی(ع) باعث تحول دیگری در دلهای مردم شد، تحولی که نه تنها مردم مسلمان بلکه غیر مسلمانان را تحت تأثیر قرار داد.
از این منظر عدهای معتقدند خط اصلی این جریانات بر اساس برنامههای خداوند برای رساندن بشریت به جامعه آرمانی و تمدن اصیل الهی است؛ لذا خداست که دلها را بیدار میکند و جهت میدهد؛ در مقابل، عدهای معتقدند این جریانات بر اساس حرکت خودجوش مردم در برابر ظلم و ستمهای زمانه است و لذا نقش خداوند از اصل به حاشیه کشانده میشود.
در این باره با حجتالاسلام سعید طالبینیا، مدیرکل اروپا و آمریکای مجمع جهانی اهلبیت(ع) به گفتوگو نشستیم. در ادامه، مشروح این گفتوگو را بخوانید.
عدهای از روشنفکران قائلند ماجرای انقلاب اسلامی، بیداری اسلامی و اخیراً این همایش بزرگ اربعین حسینی رفتارهای خودجوشی است که مردم از خود بروز میدهند. اما برخی دیگر معتقدند این دست وقایع، جریاناتی الهی هستند که خداوند فاعل اصلی آن است؛ یعنی خداوند است که نوری در دلها ایجاد میکند و پاکطینتان را حرکت میدهد. اگر اینطور است نقطه اتصال این قیامها را در چه موضوعی میبینید؟
ما باید به دنبال فصل مشترکی در بین این قیامهای الهی باشیم که نمونه کامل و شاخص این قیامها، قیام اباعبدالله(ع) در کربلاست؛ از این منظر قیام ملت ایران، قیام سردار جنگل در شمال، ستار خان در تبریز، رئیس علی دلواری در بوشهر یک جهت پیدا میکنند که همان انگیزههای الهی است. در این قیامها انگیزهای جز رضایت خدا نیست.
حیات طیبه، حلقه وصل قیامها و جریانات الهی
حلقه اتصال عاشورا، انقلاب اسلامی، بیداری اسلامی، اربعین حسینی و مهدویت رسیدن به حیات طیبه است؛ یعنی اگر ما «حیات طیبه» را محور قرار بدهیم، آن وقت میبینیم که همه این قیامها به هم مرتبط هستند و اصلاً نمیتوانند از یکدیگر جدا باشند.
قیام امام حسین(ع) برای رساندن عالم و آدم به حیات طیبه بود
برخی سؤال میکنند امام حسین (علیهالسلام) که میدانست کشته میشود، چرا قیام کرد؟ پاسخش همان است که عرض کردم؛ امام حسین(ع) برای رساندن عالم و آدم به حیات طیبه قیام کرد و شهید شد. یک عده مثل ابن خلدون و امثال ایشان میگویند امام حسین از مرگ خود خبر نداشت و اگر خبر داشت خودکشی محسوب میشد. لذا فعل امام را زیر سؤال میبرند. اما عدهای از جمله علمای شیعه میگویند امام حسین (علیهالسلام) عالم به غیب است، قطعاً از مرگ خودش خبر داشت و میدانست چه کار میکند و دانسته به آغوش مرگ رفت، زیرا حضرت دنبال لقای الهی و حیات طیبه بود. خود حضرت بارها اشاره داشتند برای احیای دین پیامبر (صلی الله علیه و آله) قیام کردم؛ اینگونه هم شد. یعنی هرچند ایشان به ظاهر از دشمن شکست خورد، اما خداوند اثرات خونشان را تاکنون باقی نگه داشته است و تا ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) و بعد از آن ادامه دارد.
انقلاب اسلامی و اربعین حسینی(ع) در راستای تمدن اسلامی است
از این منظر وقوع قیامهای متعدد پس از شهادت ایشان، وقوع انقلاب اسلامی، بیداری اسلامی و اربعین حسینی (علیهالسلام) از ثمرات جانفشانیهای امام حسین (علیهالسلام) در کربلاست. بنابراین عاشورا هدف را برایمان مشخص کرد که همان رسیدن به حیات طیبه در پرتو تمدن بزرگ اسلامی است. این همان چیزی است که تمام انبیای الهی به آن گوشزد کردند.
پیامبران راه بهشت را به مردم نشان دادند
حال اینکه برخی میگویند ما نمیخواهیم مردم را به زور به بهشت ببریم، جوابش این است که ارسال رسولان و پیامبران برای این است که راه بهشت و حیات طیبه را به مردم نشان دهند و اگر مردم غیر از این مسیر میرفتند، پیامبران آنها را انذار میدادند. بنابراین معلوم است برخی یا مطالعات عمیقی از مباحث معرفتشناسی و دینی ندارند یا به دلایلی حقیقت تاریخ اسلام را مکتوم نگه میدارند.
خلاصه اینکه این قیامها همگی جریانات الهی هستند که به یکدیگر متصلند و در آخرالزمان امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) دست مردم را میگیرد و از منجلاب خطا و اشتباه در میآورد و به راه راست هدایت میکند و ما را به حیات طیبه و رفعت رهنمون میشود.
موضوعی که نیاز است طرح بحث شود، مطالعه جریانات الهی از منظر آیات قرآن است؛ خداوند در آیهای از قرآن میفرماید «یُریدُونَ لِیُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُون؛ مىخواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند و حال آنکه خدا -گر چه کافران را ناخوش اُفتد- نور خود را کامل خواهد کرد». میتوان نتیجه گرفت خداوند با نور خود جریاناتی را ایجاد میکند و کافران سعی در خاموش کردن این انوار دارند ولی خداوند وعده داده این نور را کامل خواهد کرد. متأسفانه برخی اندیشمندان این صراحتهای قرآنی را موضوعاتی ذوقی میدانند و قرآن را در حد یک امر مقدس بها میدهند؛ آیا میتوان از آن منظری که عرض کردم به قیامهای الهی نگاه کرد؟
در روایات داریم در آخرالزمان مصیبتی که امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) از امت دوران خودش میکشد، پیغمبر ما از امت خودش نکشیده است و مصیبتی که پیغمبر ما از امت خودش کشیده هیچ یک از پیامبران قبل از پیغمبر از امت خودشان نکشیدهاند. این یعنی عقول بشر در حال پیشرفت و تکامل است. خب در این بین عدهای از نور عقل کمتر بهره میبرند و با نگاه تکبُعدی خود همواره سنگاندازی میکنند و همین مسأله است که مصیبت ایجاد میکند. لذا توجیه کردن این افراد به خصوص اینکه حجاب علم هم به آن اضافه شود، کار راحتی نیست. حال شما حساب کنید که امام زمان(عج) با چنین افرادی مواجه خواهند شد.
انقلاب اسلامی، بیداری اسلامی و اربعین حسینی برنامههای الهی هستند
اما درباره موضوعی که اشاره کردید، بسیار بجا بود. یعنی تمام جریانات الهی را در یک خط و یک راستا ببینیم؛ ما قبلاً اشاره داشتیم که همگی به دنبال حیات طیبه یا تمدن عظیم اسلامی بودند و هر کدام مکمل قبلی بودند. انقلاب اسلامی ایران، بیداری اسلامی و اربعین حسینی در واقع حاصل آن برنامهای است که خدای متعال در خلقت قرار داده است. اگر این جریانات را متصل به یکدیگر ندانیم، نمیتوانیم نگاه توحیدی داشته باشیم. اما ملتها در ادامه، تمام مکاتب را که تجربه میکنند و از آنها ناامید میشوند، به دنبال یک منجی میگردند که از آن منجی تعبیر به نور میکنیم؛ لذا در زیارت آل یس میخوانیم: «السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا نُورَ اللَّهِ الَّذِی یَهْتَدِی بِهِ الْمُهْتَدُونَ وَ یُفَرَّجُ بِهِ عَنِ الْمُؤْمِنِینَ؛ سلام بر نور خدا که هدایتشدگان به وسیله آن هدایت میشوند و توسط آن نور مؤمنین گشایش مییابند»
پیادهروی اربعین، کاروان نور است
اما در مورد ثواب زیارت امام حسین (علیهالسلام) در روایتی از امام صادق (علیهالسلام) میخوانیم: «کسى که دوست دارد بر سفرههاى نور بنشیند در روز قیامت، پس باید از زوّار حضرت حسین بن على(ع) باشد.» لذا این کاروان اربعین که حرکت میکند، کاروان نور است که بناست تمام ملتها را به سمت محبت و مودت اهلبیت (علیهمالسلام) بکشاند.
اینکه اشاره داشتید انقلاب اسلامی، بیداری اسلامی و اربعین حسینی(ع) در یک راستا و جزو برنامههای خداوند هستند، به چه معناست؟ بیشتر توضیح میدهید؟
افزایش اثرگذاریهای نور خداوند در دلهای مردم
ظهور و بروز این جریانات الهی و متصل به هم با یکدیگر متفاوت است و بستگی به میزان و کشش نور الهی داشت. در جریان انقلاب اسلامی عدهای از ملتها با اسلام و تشیع آشنا شدند، در بیداری اسلامی این نور وسعت بیشتری داشت و در اربعین حسینی(ع) این نور، عالمگیر شد؛ لذا در هر برنامه شدت اثرگذاریها و وسعت اثرگذاریها در قلوب مردم بیشتر شد. از این جهت میتوان گفت جنس اربعینی که در این سه چهار سال اخیر شکل گرفته، با اربعینهای گذشته متفاوت است.
پس از پیروزی انقلاب مردم با جریان نور همراهی کردند
اما در قضایای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی میبینید دستهجات و احزاب مختلف از جمله نهضت آزادی، مجاهدین خلق، ملیگراها و گروه فرقان شکل گرفتند که هر کدام مدعا بودند. مجاهدین انقلاب اسلامی از جمله این دستهجات بودند که بعدها انحراف یافتند و تبدیل به منافقین شدند. ولی عموم مردم ما با چه جریانی همراهی کردند؟ با جریانی که نور ائمه (علیهمالسلام) در آن بیشتر متجلی بود که همان خط امام راحل(ره) است. ببینید، افراد قهاری در این احزاب وجود داشتند. همین مسعود رجوی سخنران قهاری بود که توانست بسیاری از جوانان مؤمن را فریب دهند. یا بخش عمدهای از گروه فرقان را طلبهها شکل میدادند که از همین طلبهها شهید مطهری را به شهادت رساندند. لذا این قسمت از آیه157 اعراف جلب توجه میکند: «فَالَّذینَ آمَنُوا بِهِ وَ عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذی أُنْزِلَ مَعَهُ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُون؛ کسانی که ایمان آوردند به پیامبر و بزرگش داشتند و یاریاش کردند و از نوری که همراه او نازل شده پیروی کردند، آنها رستگار هستند»؛ عموم مردم ما از نور تبعیت کردند نه تاریکی. مردم نور اهلبیت (علیهمالسلام) را در امام خمینی(ره) دیدند که ایشان را همراهی کردند.
طیّب متصل به منبع نور شد
شخصی مثل طیب که همیشه با خاندان پهلوی نشست و برخاست داشت، یعنی متصل به منبع ظلمت بود. اما چه مسألهای باعث شد که او سعادتمند شود؟ یک لحظه توجه به منبع نور کرد و رستگار شد. خاندان پهلوی که از او خواستند علیه امام خمینی(ره) شعار دهد قبول نکرد و گفت من به اولاد پیامبر(ص) نمیتوانم اهانت کنم. فقط آخرین پیامش به امام(ره) این بود که فرمود «روز قیامت من را شفاعت کن».
مسأله را ساده فرض نکنیم. او کسی بود که دائمالخمر بود، اهل نماز نبود و گناهان فراوانی داشت؛ او با چه فرمولی در مسیر حق قرار گرفت؟ شاید حضور وی در هیئتهای مذهبی باعث شده بود نوری از امام حسین (علیهالسلام) در وجودش تجلی کند و همان نور منجی او شد. جالب است که بعد از اعدام طیب، طلبههای و فضلای قم قضای شصت سال نماز او را خواندند. بنابراین حرکت امام درست در امتداد حرکت نورانی ائمه (علیهمالسلام) بود.
در واقع انقلاب اسلامی با نورش دربی را باز و امیدی در دلهای ملتها ایجاد کرد و این جریان همین طور ادامه دارد و اکنون بیداری اسلامی و اربعین حسینی در امتداد این خط نورانی قرار دارند.
با توجه به اینکه شما در حوزه آمریکا و اروپا فعالیت میکنید، انقلاب اسلامی چه اثراتی تاکنون در این کشورها داشته است؟
ما که در حوزه بینالملل فعالیت میکنیم، اثرات نور انقلاب اسلامی را به وضوح در کشورها میبینیم. به عنوان مثال تا قبل از انقلاب اسلامی در ترکیه یک مسجد وجود داشت، اما از انقلاب اسلامی به این سمت حدود سیصد مسجد در استانبول توسط شیعیان ایجاد شد. در حال حاضر در آنکارا که پایتخت سیاسی ترکیه است، چهار تا مسجد شیعه وجود دارد. در بورسا سه چهار تا مسجد شیعه است. در آنجا پیروان شیعیان همزیستی مسالمت آمیزی با برادران اهل سنت دارند. هرچند برادران اهل سنتی که ساکن ترکیهاند از علاقهمندان به اهلبیت (علیهمالسلام) هستند تا جایی که در حوایج خود متوسل به این بزرگواران میشوند. الحمدلله ناصبی یا وهابی در بین آنها نیست.
تجمع هزاران نفری هلندیها در تاسوعا و عاشورا
موج انقلاب اسلامی حتی در اروپای شرقی و غربی اثرگذاری کرده است. اکنون در هلند چندین شهر اصلی از جمله لاهه و روتردام و آمستردام و نیز در شمال هلند، مراکز و مساجد شیعیان بر قرار است. امسال شاهد یکی از بزرگترین تجمعات شیعی در هلند بودیم. در این کشور در روز تاسوعا راهپیمایی بزرگ چهار پنج هزار نفری در پایتخت هلند برگزار شد و در شب عاشورا و ظهر عاشورا و شام عاشورا چندین مراسم چند هزار نفری در آن کشور برگزار شد.
همچنین در بسیاری از کشورها که اصلاً نامی از اسلام و تشیع نبود، به برکت انقلاب اسلامی اکنون پیروان زیادی در آنجا یافت میشود. ما نمی توانیم بگوییم که اینها ربطی به انقلاب اسلامی ندارد و همگی به یکباره به وجود آمدند. اگر انقلاب نبود اکنون اثری از حوزههای علمیه نبود. حوزه علمیه قم توسط شاه خائن و حوزه نجف نیز توسط صدام ملعون در حال انهدام بود. مگر یادمان رفته که رضاخان منع لباس کرد و طلبهها مجبور بودند صبح زود لباسشان را بر تن کنند و از شهر خارج شوند. از همین رو مجبور بودند در تاریکی به خانه بازگردند.
اکنون به برکت انقلاب اسلامی نه تنها در کشورمان بلکه در بسیاری از کشورها هزاران مرکز اسلامی شکل گرفت. در اکثر کشورهای اروپایی و آمریکایی حتی آمریکای لاتین شعبهها و نمایندگیهای جامعةالمصطفی داریم. حدود 50 هزار فارغالتحصیل جامعةالمصطفی در سراسر کشورهای دنیا داریم که اکنون همه اینها مبلغان مکتب اهلبیت (علیهمالسلام) هستند.
قبل از انقلاب اسلامی مرحوم آیتالله بروجردی در هامبورگ آلمان یک حرکتی آغاز کرده بود که نتیجه آن ایجاد یک مسجد و یک مرکز اسلامی بود. همچنین مرحوم آیتالله خویی در بعضی از شهرهای بزرگ مثل لندن و نیز برخی شهرهای آمریکا حرکتی نجام داد. اکنون اگر اراده کنیم از آرژانتین صد هزار نفر را پای راهپیمایی اربعین میآوریم.
............
پایان پیام/ ۲۱۸