به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ آیت الله العظمی سبحانی از مراجع تقلید عظام، روز گذشته در درس خارج فقه خود، به بررسی موضوع "بدعت" پرداختند.
ایشان با بیان لزوم طرح این موضوع، بحث خود را در چهار مرحله ارائه نمودند:
مرحله نخست: بررسی واژه بدعت در لغت و اصطلاح شرع
این مرجع تقلید، بدعت را از جهت لغوی به معنای این كه چیزی از پیش نمونهای نداشته، تعریف نمودند مثل صنایع كنونی؛ و واژه "نو آوری" را معادل كلمه بدعت در فارسی دانستند و متذكر این نكته شدند كه باید بین بدعت كلامی و فقهی، با بدعت لغوی، فرق بگذاریم.
این دانشمند معاصر با اشاره به تعریف اصطلاحی بدعت از نظر علما به این كه «آن چه در دین نبوده، وارد دین شود چه دانسته و چه ندانسته»، چنین اشكال نمودند كه بدعت همیشه افزودن در دین نیست، بلکه گاهی بدعت در كم كردن و نقص است همچون كم كردن از حج تمتع و انكار متعه توسط برخی از خلفا.
ایشان سپس تعریف خود را از بدعت، این چنین بیان نمودند: «التصرف فی الدین عقیدتاً و شریعتاً بزیادة و نقص» (تصرف در دین، چه در اعتقادات و چه در احکام، چه به افزودن و چه به کاستن).
مرحله دوم: هر موضوع جدیدی، بدعت نیست
ایشان در این قسمت از بحث خود، محدوده و دایره بدعت را در دین دانستند و متذكر شدند كه بازیها و ساختمانهای مثلاً 20 طبقه و اختلاط زن و مرد در مجلسی و از این قبیل موارد كه در حال حاضر وجود دارند و قبلاً نبودهاند، بدعت به شمار نمیآیند بلکه از قبیل بدعت لغوی هستند، زیرا آوردنده آن، این موارد را به دین نسبت نداده است، هر چند حكم حلیت یا حرمت آنها را كتاب و سنت بیان میكند.
مرحله سوم: بدعت جایی است که اصل شرعی وجود نداشته باشد
آیت الله سبحانی در این قسمت از بحث خود با بیان این كه اگر چیزی به دین نسبت داده شود، اگر اصلی در دین داشته باشد، چه اصل بالخصوص و چه اصل بالعموم، دیگر بدعت نیست. وی در وصف شیء به بدعت، «لغرشگاه» بودن را در این رابطه متذكر شدند و به عنوان نمونه، تولید سلاح دفاعی را كه سبب تقویت سپاه اسلام شود را بدعت محسوب ننمودند، هر چند اصل بهخصوصی در این باره وجود ندارد؛ اما بر اساس اصل بالعموم، یعنی آیه (وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّة)، میتوانیم بگوییم تولید انواع سلاح دفاعی، بدعت نیست.
ایشان نیز با بیان این كه سعودیها جشن گرفتن میلاد پیامبر (صلّی الله علیه و آله) را بدعت میشمرند، با بیان این پرسش كه آیا این جشن گرفتن، مظهر بغض به نبی است یا حبّ به نبی؟ افزودند: بر اساس اصل بالعموم، حب نبی، اصل است.
معظم له یکی از اشتباهات وهابیان را این دانستند که گمان میکنند هر حکم شرعی باید نص بالخصوص داشته باشد، درحالی که نص عام نیز کافی است.
ایشان بوسیدن ضریح و بوسیدن جلد قرآن را بر اساس همین اصل به جهت انتساب به پیامبر (صلّی الله علیه و آله) و قرآن، درست معرفی نمودند.
مرحله چهارم: بدعت در تعریف بدعت
آیت الله سبحانی در این مرحله با عجیب دانستن اینكه عدهای همچون ابنتیمیه و وهابیون میگویند «بدعت آن است كه در سه قرن نخست نباشد و هر آن چه در این سه قرن بود، درست است» و مستند آنها هم حدیث نبوی «خیر القرون، قرنی ثم الذین یلونهم ثم الذین یلونهم» است و قرن را به معنای صد سال معنا نمودند؛ اظهار داشتند: قرن به معنای صد سال نیست بلكه یك اصطلاح رجالی و تاریخی است و به معنای زمانه است و تابع نسل است كه ممكن است كمتر و یا بیشتر از صد سال باشد.
ایشان در ادامه به مخالفت این حدیث با تاریخ قطعی اشاره نمودند و گفتند اگر منظور این باشد كه بدعتی در این سه قرن نبوده، باید گفت كه مكاتب كلامی ضد یکدیگر همچون خوارج، معتزله و مرجئه، در همین قرون نخست پیدا شدند؛ و اگر مراد از بدعت، تغییر اوضاع جامعه باشد بدین صورت که در این سه قرن، مسلمانان در صلح و صفا بودند، باید گفت که این گونه هم نبود و كشتن خلیفه دوم، به شهادت رساندن امیر المؤمنان (علیه السلام) و جنایات امویان و واقعه كربلا، در همین قرون اولیه اتفاق افتاد.
معظم له با بیان این موارد، این حدیث را جعلی معرفی نمودند كه در راستای تطهیر امویان و عباسیان جعل شده بود.
..........................
پایان پیام/ 167