خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا / سرویس صفحات فرهنگی:
گزارش زیر را خبرگزاری الجزیره درباره وضعیت مسلمانان کره جنوبی تهیه کرده است.
امسال دهمین سالگرد گروگانگیریِ کرهایها در افغانستان است. این رویداد نقطۀعطفی در تاریخ اسلام در این کشور بود. امروز مسلمانان کرۀ جنوبی اقلیت کوچکی (0.2%) از جمعیت این کشور را که عمدتاً مسیحی و پیرو مکتب کنفوسیوس هستند تشکیل میدهند. طبق تخمینها، تعداد مسلمانانی که در کرۀ جنوبی زندگی میکنند حدود صدهزار نفر است. سال گذشته تعداد توریستهای مسلمانی که وارد این کشور شدند 33% افزایش داشت و پیشبینی میشود که تا پایان سال 2017 این رقم به 1.2 میلیون نفر برسد. متعاقباً کشور کره برای بهرهبرداری هرچه بهتر از این اقبال، مجوّزهای ارائۀ اغذیۀ حلال را در رستورانها و نمازخانهها افزایش داده است.
امروز نسل جدیدِ جوانان تازهمسلمان کرهای تلاش دارند بین فرهنگ کرهای و دین جدید خود به یک تعادل و توازن دست پیدا کنند.
در این گزارش الجزیره در تلاش در پی کسب اطلاعات بیشتر دربارۀ ورود دوبارۀ دین اسلام به کره توسط لشکریان ترک در جنگ 1950-1953، با نسلهای مختلفی از مسلمانان کره به گفتگو پرداخته است. این افراد مشکلات خود را در جامعۀ کنفوسیوسیِ کره که طبقه، سلسلهمراتب سِنّی، فرهنگ میگساری و بیاعتمادی نسبت به دین اسلام بر آن حاکم است مطرح کردهاند.
مسجد مرکزی سئول که در محلۀ ایتاوون سئول واقع شده است در سال 1976 و با پشتیبانی مالیِ مالزی و همکاری دولت کره افتتاح شد. هر جمعه حدود هشتصد نمازگزار در این مسجد حضور به هم میرسانند. شمار بسیاری از مسلمانانِ خارجی کره که اهل پاکستان، ازبکستان، سنگال، ترکیه و کشورهای دیگر هستند در محلۀ ایتاوون زندگی میکنند.
هارون کارا یک شهروند ترکیهای است که در رستوران «مِستر کباب» مشغول به کار است. این رستوران در خیابانی واقع شده که اعضای محل آن را «خیابان مسلمانان» مینامند. خیابانی شیبدار که پر از رستورانهای خاورمیانهای و شیرینیفروشیهای ترکیهای است. این خیابان به مسجد مرکزی سئول منتهی میشود. کارا عضوی از جامعۀ کوچکِ ترکهای مقیم کرۀ جنوبی است که ابتدائاً پس از جنگ کره در سالهای 1950-1953 وارد کره شدند و در این کشور رحل اقامت افکندند. در آن زمان پانزده هزار سرباز ترک داوطلبانه آمدند تا در کنار نیروهای کره بجنگند. بسیاری از آنها تصمیم گرفتند در کره بمانند و متعاقباً دین اسلام را از نو به کرهایها معرفی کردند. ترکها در زمان جنگ مساجدی خیمهای ساختند که ابتدا هدف از آنها خدمترسانی به سربازان ترک بود. این کار زمینه را برای اشاعۀ دین اسلام در کرۀ قرن بیستم مهیا کرد. مشارکت ترکها و کمکهای آنها به کره چنان تأثیر ماندگاری برجای گذاشت که کرهایها معمولاً ترکها را «برادر» خود میخوانند.
صفیه کنگ پس از ده سال کار کردن به عنوان مدیر حسابداری در مسجد مرکزی سئول، در سال 2015 مسلمان شد. او میگوید: "در ابتدا من نیز همانند بسیاری از دوستانم چیزی دربارۀ دین اسلام نمیدانستم و آن را به واقعۀ یازده سپتامبر و تروریسم ربط میدادم. اما میخواستم اطلاعات بیشتری دربارۀ پیامبر اسلام، الله و حقیقت دین اسلام به دست بیاورم. من معتقدم که دین اسلام دینی برحق است و به همین خاطر بود که اسلام آوردم". البته او بهندرت با حجاب در خیابانهای سئول ظاهر میشود و در این باره میگوید دوست ندارم مردم خیرهخیره به من نگاه کنند.
امیر کیم نوکیش 28 سالۀ کرهای دربارۀ دین اسلام میگوید: "جذابترین و دوستداشتنیترین جنبۀ دین اسلام برای من مفهومِ برادری و برابری است. کرۀ جنوبی یک جامعۀ بسیار محافظهکارِ کنفوسیوسی است که سن در آن حرف اول را میزند و احترام گذاشتن به بزرگترها بالاترین منزلت را دارد". از نظر امیر، این معیار اجتماعی بسیاری از اوقات دستوپاگیر میشود.
عمر چوی عضوی از موج جدید جوانان مسلمان کرهای است که سعی دارند دین اسلام را از طریق رسانههای اجتماعی در کرۀ جنوبی اشاعه دهند. او با تهیۀ مجموعۀ ویدئوییِ «از کباب تا کباب» برای یوتیوب، برای تبلیغ رستورانهای اسلامی با «سازمان توریسم سئول» همکاری میکند.
خانم اوا بورا سانگ پس از مطالعه و بررسی دربارۀ دین اسلام، در سال 2007 یعنی همزمان با گروگانگیری کرهایها در افغانستان مسلمان شد. او میگوید: "بعضیها به من میگویند به کشور خودم برگردم و بعضی دیگر فکر میکنند در کُت ام بمب مخفی کردهام. اکثر مردم کره تصویری کلیشهای راجع به دین اسلام دارند که بهغلط در رسانههای کره منعکس شده است". وی اکنون در مسجد سئول مشغول به فعالیت است و هر روز برای مسیحیان و دیگرانی که میخواهند اطلاعات خود را دربارۀ دین اسلام افزایش دهند سخنرانی میکند و به سؤالات آنها پاسخ میدهد تا سوءتفاهمهایی را که دربارۀ دین اسلام دارند از بین ببرد و پی ببرند که اسلام دین صلح و احترام است. از هزار تا دو هزار نفری که در سخنرانیهای بورا شرکت میکنند، ده درصد مایل به گرویدن به دین اسلام هستند.
...........................
پایان پیام/ 167