خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

پنجشنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۳
۱۲:۵۸
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
سه‌شنبه
۱۲ دی
۱۳۹۶
۱۰:۱۳:۳۰
منبع:
ابنا
کد خبر:
730412

آیت‌الله مکارم شیرازی:

وظایف مردم در رویارویی با فتنه‌ها ازدیدگاه امام علی(ع)/ ایجاد بدبینی به نظام و انقلاب؛ بزرگ‌ترین توطئه فتنه‌گرانوظایف مردم در رو

«آیت الله مکارم شیرازی» در یادداشتی به بررسی آثار و تبعات فتنه سازی پرداخت.

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل‌بیت(ع) ـ ابنا ـ «آیت الله العظمی مکارم شیرازی» در یادداشتی به بررسی آثار و تبعات فتنه سازی پرداخت.

متن یادداشت معظم له به شرح زیر است:

در وهلۀ نخست باید گفت ریشه اصلى شکل گیری فتنه ها را باید در دو امر جستجو نمود: پیروى از هواى نفس و احکام دروغین خود ساخته که مخالف کتاب خداست و بى شک اگر احکام قرآن در میان مردم حاکم باشد و اصالت قوانین اسلام حفظ شود و بدعتهاى ناروا در دین خدا نگذارند و همچنین در اجراى قوانین ناب الهى هوى و هوس را حاکم نکنند فتنه اى پیدا نخواهد شد، چرا که این قوانین مجرى عدالت و حافظ حقوق همه مردم و بیانگر وظائف است، فتنه آن زمان شروع مى شود که فزون طلبى ها آشکار گردد و قوانین الهى در مسیر مطامع شخصى تحریف شود. حق و عدالت زیر پا بماند و افراد و گروهها وظائف الهى خود را فراموش کنند و به بدعتها روى آورند.[۱]

لذا ریختن خون بى گناهان، ستم بر تودۀ مردم و نظام ، دامن زدن به آتش فتنه و فساد، [۲] و از بین رفتن امنیّت و صلح در جامعه تسری می یابد.[۳]

در این میان منافقان داخلی در راستای تضعیف مسلمانان از هر فرصتى استفاده مى کنند؛ کسانی که در میان مسلمانان تحت عنوان "مسلمان نما" که قرآن مجید آنها را "منافق" نام نهاده زندگى مى کنند که نقش جاسوسى بیگانگان و ابزار اجرایی فتنه بر عهده آنان است.[۴]

این گروه از منافقان، چنان از حقّ و حقیقت عارى، و چنان برکار خود مسلّط هستند که مى توانند خود را در صفّ مسلمانان راستین جابزنند، بدون اینکه کسى متوجّه نفاق آنها بشود.[۵] لذا منافقان داخلى در کار خود مسلّطتر و طبعاً خطرناک ترند، و مسلمانان باید شدیداً مراقب آن ها باشند، هرچند که منافقان خارجى را نیز نباید از نظر دور دارند.[۶]

وقتی حق و باطل، مخلوط می شود...

ابزارى که در تمام طول تاریخ از سوى همه هوا پرستان و جنایتکاران مورد استفاده قرار گرفته و به صورت یک سنّت همیشگى در آمده این است که آنها همیشه براى رسیدن به مقاصد خود حق و باطل را به هم مى آمیزند و حق را سپرى براى حمایت از باطل و یا پوسته شیرین و جالبى براى پنهان کردن زهر باطل قرار مى دهند، به تعبیر حضرت علی(ع) "اگر باطل از آمیختن با حق جدا[۷] مى گردید بر کسانى که طالب حقّند پوشیده نمى ماند، و اگر حق از آمیزه باطل پاک و خالص مى شد زبان دشمنان و معاندان از آن قطع مى گردید".[۸]

چه تعبیر جالب و گویایى، باطل اگر در شکل اصلیش نمایان شود خریدارى ندارد و حق اگر به صورت خالص عرضه شود زبان بهانه جویان را قطع مى کند، لذا بدیهى است نه حق خالص مشکل هوا پرستان را حل مى کند، چرا که منافع آنها در باطل نهفته است، و نه باطل خالص آنها را به مقصد مى رساند، چرا که مردم از آنها حمایت نخواهند کرد و اینجاست که به سراغ آمیختن حق و باطل مى روند، همان چیزى که تمام سیاستهاى مخرّب دنیا را مى توان در آن خلاصه کرد.[۹]

در واقع آمیزش حق و باطل چراغ سبزى است براى هوى پرستان و بهانه اى است براى پیروان شیطان که وجدان خود را فریب دهند و در برابر دیگران استدلال کنند که ما به این دلیل و آن دلیل (اشاره به قسمتهایى از حق که با باطل آمیخته شده) این راه را برگزیده ایم.[۱۰]

آرى مستضعفین فکرى و ساده لوحان ممکن است در این میان ناآگاهانه در دام شیطان بیفتند، در حالى که آنها نیز اگر رهبر و راهنمایى براى خود انتخاب مى کردند گرفتار چنین سرنوشتى نمى شدند. به این ترتیب مردم در برابر آمیزش حق و باطل به سه گروه تقسیم مى شوند:[۱۱]

گروه اول حق طلبان آگاه و مخلصند که به لطف پروردگار از توطئه هاى شوم فتنه جویان در امانند.[۱۲]

گروه دوم هوى پرستان بهانه جو هستند که مى خواهند به بهانه حق در راه باطل گام بگذارند و در واقع نیمه آگاهند و با پاى خود در دام شیطان مى روند.[۱۳]

گروه سوم افراد ساده لوحى هستند که تشخیص حق از باطل در این آمیزه خطرناک براى آنها مشکل است و ناآگاهانه گرفتار دام شیطان مى شوند مگر این که در پناه رهبر آگاه و فرزانه اى جاى گیرند.[۱۴]

اینگونه است که به تعبیر حضرت علی (ع)فتنه ها آن گاه که رو آورند با حق مشتبه مى شوند، و هنگامى که پشت کنند ماهیت آنها بر همه کس روشن مى گردد، فتنه همچون بادها دور مى زند به برخى از شهرها اصابت مى کند و از بعضى مى گذرد.[۱۵]

آرى در جهان معاصر نیز وضع چنین است و از آن به خوبى صدق کلام مولا امیر مؤمنان علیه السّلام روشن مى شود که فرمود: فتنه جویان بخشى از حق را با بخشى از باطل مى آمیزند و دامهاى شیطان را مى گسترانند تا توده هاى ساده اندیش را به دام بیندازند![۱۶]

فتنه سازی با طعم شراکت منافقان داخلی و خارجی

بی شک فتنه و فساد ، خطوط پیروزى یک جامعه را محو مى کند و دسائس دشمنان را بر فضای اجتماعی کارگر مى کند.[۱۷] لذا موجب می شود دشمنان براى جلوگیرى از گسترش دعوت اسلام و به منظور خفه کردن نداى حق طلبان و حتى باز گرداندن مؤمنان به سوى کفر اقدام کنند.[۱۸]

در این بین افراد منحرف معمولاً مى کوشند اعتراضات مردم را دستاویز قرار داده و تفسیرى بر خلاف حق براى آنها درست کنند، تا در میان مردم، فتنه انگیزى نمایند، و آنها را از راه حق گمراه سازند.[۱۹]

منافقان به سرعت درمیان مسلمانان ساده دل ایجاد فتنه و تفرقه و نفاق مى کنند[۲۰]؛ در فتنه خفّاش ها به پرواز در مى آیند و منافقان داخلی و خارجی به جولان در مى آیند و آزمون بزرگ شروع مى شود!.[۲۱]

لذا "فتنه " در واقع جنگ بر ضدّ مسلمانان است که اگر منافقان پیشنهاد شود، به زودى این دعوت را اجابت کرده و با فتنه جویان داخلی همکارى مى کنند.[۲۲] اعتراضات اخیر نیز از عمق توطئه هاى منافقان حکایت مى کند[۲۳]لذا باید مراقب تحرّکات جاسوسى منافقان بود.[۲۴]

شایعه سازی و اخلال در امنیت اجتماعی

فتنه سازی موجبات افزایش فساد اجتماعى باشد، که این امور گاه از کشتن هم دردناک تر است، یا سبب قتل و کشتارها در اجتماع مى شود،[۲۵]لذا فتنه به معناى فساد کبیر است. و فتنه به معناى فساد، از قتل بزرگتر و شدیدتر است، همان گونه که در قرآن "وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ؛ فتنه از کشتار هم بدتر است!"[۲۶] و "وَالْفِتْنَةُ أَکْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ؛ و ایجاد فتنه، (و محیط نامساعد، که مردم را به کفر، تشویق و از ایمان بازمی‌دارد) حتّی از قتل بالاتر است " [۲۷]به این مطلب اشاره شده است.[۲۸]

لذا فتنه سازان امنیّت جامعه را برهم می زنند که از کشتار و قتل خطرناک تر و شدیدتر است.[۲۹] البته "فساد" هر گونه نابسامانى و خرابى نظامات مختلف اجتماعى را شامل مى شود، مخصوصا ریخته شدن خون بى گناهان و ناامنى و مانند آنها.[۳۰]

اینگونه است که دشمنان اسلام و ایادی آنها در داخل، حدّاکثر استفاده را از فتنه مى کنند؛ شایعات زننده و تحریک آمیزى را جعل کرده و به وسیله بعضى از افراد متعصب و ساده لوح نشر و توسعه مى دهند.[۳۱]

لذا در این مسأله دو گروه ضربه زیادى به امنیّت جامعه مى زنند، و در حقیقت مرتکب فساد و فتنه مى شوند: یکى شایعه سازان، و دیگرى اراذل و اوباشى که مخلّ به امنیّت اجتماعى اند.قرآن کریم به این مطلب اشاره دارد؛ لذا می خوانیم:"لَّئِنْ لَّمْ یَنْتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِینَ فِى قُلُوبِهِمْ مَّرَضٌ وَالْمُرْجِفُونَ فِى الْمَدِینَةِ لَنُغْرِیَنَّکَ بِهِمْ ثُمَّ لَایُجَاوِرُونَکَ فِیهَا إِلَّا قَلِیلًا* مَّلْعُونِینَ أَیْنَمَا ثُقِفُوا أُخِذُوا وَقُتِّلُوا تَقْتِیلًا؛[۳۲] اگر منافقان و بیماردلان و آنها که اخبار دروغ و شایعات بى اساس در مدینه پخش مى کنند دست برندارند، تو را بر ضدّ آنان مى شورانیم، سپس جز مدّت کوتاهى نمى توانند در کنار تو در این شهر بمانند. و از همه جا طرد مى شوند، و هر جا یافته شوند گرفته خواهند شد و به سختى به قتل خواهند رسید".[۳۳]

با این تفاسیر امروزه عدّه اى از منافقین که کار آنها پخش شایعه است و نیز عدّه اى از اوباش، که هر چند در اقلیّت هستند، امّا امنیّت جامعه را برهم می زنند از جمله دشمنان اصلى امنیّت اجتماعى هستند.[۳۴]

در این میان قرآن مجید[۳۵] اخطار شدیدى به این دو گروه مى دهد. مى فرماید: اگر شایعه سازان و اوباش دست از فساد و فتنه برندارند، به آنها اعلان جنگ بده، سپس آنها را از شهر اخراج کن، و آنها را هرجا یافتى به سختى به قتل برسان.[۳۶]

آری قرآن مجید در مقابل فتنه و فساد اجتماعى برخورد شدیدى کرده است؛ زیرا زندگى در چنان جامعه اى بسیار مشکل است. و لذا براى تحصیل یا حفظ امنیّت جامعه باید هر بهایى را پرداخت. تا آنجا که اسلام به خاطر آن اجازه جنگ با اخلال گران امنیّت اجتماعى را صادر مى کند.[۳۷]

فتنه گران و توهم تفرقه و ایجاد فاصله بین مردم و نظام اسلامی

از جمله مهمترین اهداف وسوسه هاى دشمنان و فتنه گران، ایجاد اختلاف و پراکندگى و تزلزل مبانى عقیده اى مسلمانان است[۳۸]دراین بین قرآن مجید به مسلمانان هشدار مى دهد که اگر پیوند ارتباط و تعاون و برادرى را با هم محکم نکنند، و از دشمنان قطع پیوند و همکارى ننمایند روز بروز تشتت و پراکندگى در صفوف آنها بیشتر مى شود، و با نفوذ دشمنان در جامعه اسلامى، و وسوسه هاى اغواگر آنان پایه هاى ایمان سست و متزلزل مى گردد، و از این راه فتنه عظیمى دامانشان را خواهد گرفت.[۳۹]

اینچنین است که بر اثر نبودن پیوند محکم اجتماعى و رخنه دشمن در صفوف آنها، انواع مفاسد، ناامنى، خونریزى و تباهى اموال و فرزندان و نابسامانیها در اجتماع آنها آشکار خواهد شد، و" فساد کبیر" همه جا را فرا خواهد گرفت.[۴۰]

لذا شاهدیم در روز های اخیر گروه زیادى از منافقان و دشمنان اسلام، دور هم جمع شده اند و با وسوسه هاى شیطانى، براى تفرقه افکنى و تضعیف روحیه مردم تلاش مى کنند.[۴۱]

در این زمینه حضرت علی (ع)می فرماید: "ایّها النّاس شقّوا امواج الفتن بسفن النّجاة، و عرّجوا[۴۲] عن طریق المنافرة[۴۳]، وضعوا تیجان المفاخرة؛اى مردم! امواج سهمگین فتنه ها را با کشتیهاى نجات [۴۴] بشکافید و از راه اختلاف و پراکندگى و دشمنى کنار آیید و تاجهاى تفاخر و برترى جویى را از سر بنهید!"[۴۵]

این نکته قابل توجّه است که امام (ع) فتنه ها را به امواج کوبنده و شکننده تشبیه مى کند و براى مقابله با آن به استفاده از کشتیهاى نجات توصیه مى کند و مراد از کشتیهاى نجات، کشتیهاى محکم و بزرگى است که توانایى بر شکافتن امواج و رساندن سرنشینان را به ساحل نجات دارد، و منظور در این جا رهبران الهى و مخصوصاً اهل بیت پیامبر (ص) است [۴۶] یعنى آنچه را ما مى گوییم گوش کنید نه آنچه را خود مى خواهید و در تأکید بر این معنى، اختلاف و تفاخر و برترى جویى گروهى و قبیله اى را به راه خطرناکى تشبیه مى فرماید که باید هر چه زودتر از آن کناره گیرى کرد.[۴۷]

آن حضرت در فرازی دیگر می فرماید:"شیطان راه هاى انحرافى خویش را براى شما آسان جلوه مى دهد، و مى خواهد (رشته هاى محکم) دین شما را گره گره بگشاید و به جاى اتحاد و هماهنگى، ایجاد تفرقه کند و به وسیله تفرقه، فتنه بر پا سازد. حال که چنین است: از وسوسه ها و فریب هاى او روى بگردانید و نصیحت را از کسى که به شما هدیه مى کند، پذیرا شوید، و آن را محکم در درون جان خویش نگهدارى کنید".[۴۸]

در واقع امام (ع) در این سخن گهربارش انگشت روى نقطه اصلى دردهاى جانکاه جامعه بشریّت گذارده که همیشه جنگهاى خونین و اختلافات و کشمکشها و کشت و کشتارها و ناامنیها از برترى جوییها و تفاخر سرچشمه مى گیرد، و اگر این بت، شکسته شود بیشترین مشکلات جوامع بشرى حل خواهد شد و دنیا امن و امان و آرام مى گردد.[۴۹]

ایجاد یأس و بدبینی نسبت به نظام و انقلاب؛ بزرگ ترین توطئه فتنه گران

ایجاد یأس و بدبینى نسبت به نظام و انقلاب و ناکارآمد نشان دادن آن، از جمله بزرگترین هدف فتنه سازان و از جمله حیله هاى خطرناک منافقان است که در راستای تضعیف اراده ها و درهم شکستن قدرت جهاد و مقاومت، صورت می گیرد و اگر کارگر شود آثار بسیار زیانبارى دارد.[۵۰]

این موضوع در دنیاى امروز که فعالیت رسانه هاى جمعى به ویژه فضای مجازی ، بر همه جا سایه افکنده از گذشته خطرناک تر است. منافقانى که در بیرون و درون کشورهاى اسلامى هستند با فتنه انگیزی و با استفاده از قدرت رسانه، براى مأیوس کردن مسلمانان از هر گونه برنامه هاى اصلاحى و از هرگونه پیشرفت و موفقیّت، وسائل شکست آنها را فراهم مى سازند. باید در برابر این شیطان صفتان با تمام قدرت ایستاد و پیوسته مردم را به ضرورت مطالبه خواهی صحیح از مسئولان و نیز توکل بر الطاف خفیّه و جلیّه الهى و تلاش همگانی برای پیشرفت و پیروزى امیدوار ساخت.[۵۱]

وظایف پنج گانۀ مردم در رویارویی با فتنه ها ازدیدگاه امام علی(ع)

امام علی(ع) به بخشى از وظایف مردم در فتنه ها و آشوب هاى سخت اشاره کرده و دستورات پنجگانه اى براى پیروان حق بیان مى کنند. نخست مى فرماید: "فلا تکونوا أنصاب الفتن ، وأعلام البدع؛سعى کنید شما پرچم هاى فتنه ها و نشانه هاى بدعت نباشید"؛ اشاره به این که با سردمداران فتنه ها و بدعت ها همکارى نکنید و خود را از این معرکه هاى خطرناک کنار بکشید.[۵۲]

آن حضرت در دوّمین دستور مى افزاید: "و الزموا ما عقد علیه حبل الجماعة، و بنیت علیه أرکان الطّاعة؛ از آن چه پیوند جماعت (و جامعه اسلامى) به آن گره خورده و ارکان اطاعت بر آن نباشد، جدا مشوید"[۵۳].

اشاره به این که تا مى توانید قوانین و دستورات الهى را که ضامن بقاى جامعه اسلامى و اطاعت پروردگار است، حتى درگیر و دار فتنه ها تا آن جا که مى توانید محترم بشمرید؛ چرا که اگر راه نجاتى از فتنه باشد پیروى از این دستورات است. این سخن مخصوصا برنامه هایى همچون کمک به محرومان و ستمدیدگان را شامل مى شود؛ چرا که حفظ آن ها سبب نجات از فتنه هاست.[۵۴]

در سوّمین دستور مى فرماید: "و اقدموا على اللّه مظلومین، و لا تقدموا علیه ظالمین؛مظلوم بر خداوند وارد شوید و ظالم وارد نشوید" [۵۵]؛ مفهوم این سخن آن نیست که تن به ظلم بدهید و تسلیم ظالم شوید؛ زیرا این کار از نظر اسلام ممنوع و نوعى کمک به ظالم و اعانت بر اثم است؛ بلکه منظور آن است که اگر بر سر دو راهى قرار گرفتید که یا حقوق مردم را ببرید یا حق شما را ببرند، ترجیح دهید که از حق خود بگذرید تا به ظلم بر دیگران آلوده نشوید. با توجه به قاعده تقدیم اهم بر مهم این کار یک برنامه عادلانه و خدا پسندانه است.[۵۶]

و در چهارمین دستور مى افزاید: "و اتّقوا مدارج الشّیطان و مهابط العدوان؛از گام نهادن در راه هاى شیطان و سراشیبى هاى ظلم و عدوان بپرهیزید!"[۵۷]

اشاره به این که به منطقه خطر (ظلم و فساد) نزدیک نشوید؛ چرا که لغزشگاه انسان است. تعبیر به "مدارج" (پله ها) و "مهابط" (سراشیبى ها) اشاره به نکته لطیفى است؛ یعنى شیطان، انسان را از پله هاى طغیان بالا مى برد و هنگامى که به اوج رسید او را به پایین پرتاب مى کند و گاه به کنار دره هاى گناه مى کشاند تا پایشان بلغزد و در اعماق کبایر سقوط کنند.[۵۸]

در پنجمین و آخرین دستور مى افزاید: "و لا تدخلوا بطونکم لعق [۵۹] الحرام، فإنّکم بعین من حرّم علیکم المعصیة، و سهّل لکم سبل الطّاعة؛لقمه هاى حرام را هر چند اندک باشد وارد شکم خود نسازید؛ چرا که شما در معرض نگاه کسى هستید که گناه را بر شما حرام کرده و راه هاى اطاعت را براى شما آسان ساخته است"[۶۰]

بى شک، به هنگام بروز فتنه ها اموال حرام در دست مردم زیاد مى شود و استفاده از آن آثار بسیار شومى در وجود انسان دارد؛ قلب را تاریک و انسان را از خدا دور مى سازد و در مسیر شیطان قرار مى دهد. امام علیه السّلام در این زمینه هشدار مى دهد و در ضمن مى فرماید: هیچ گاه راه طاعت و کسب حلال به روى شما بسته نمى شود؛ زیرا در هر شرایطى خداوند طرقى براى نجات از معاصى و روى آوردن به طاعت الهى به روى مردم گشوده است.[۶۱]

در خاتمه باید گفت از یک سو حل مشکلات اقتصادى مهم ترین وظیفه حکومت است. اگر در این قسمت وا بماند کارهاى دیگر او مردم را راضى نخواهد ساخت.[۶۲] البته محال است مشکلات اقتصادى جامعه را بر اساس یک مکتب اقتصادى لیبرالی حل کرد، حتماً باید دست به دامان اقتصاد مقاومتی شد.[۶۳]

از سوی دیگر مردم و مسئولان باید با وحدت و انسجام در دو جبهه با دشمنان و فتنه گران پیکار کنند و شدت عمل به خرج دهند، دشمنان خارجی و عوامل نفوذى آنها که در لابلاى صفوف مسلمین جاى گرفته و از هر فرصتى براى تضعیف حکومت اسلامى بهره مى گیرند.[۶۴]

لذا ما در مسیر و هدف خود کمترین تردیدى نداریم باید برویم و آتش هر گونه فتنه ای را خاموش کنیم، خدا یار و یاور ماست و روسیاهى براى گروه منافق است.[۶۵]

.............................

پاورقی:
[۱] پیام امام امیرالمومنین علیه السلام؛ ج ۲؛ ص۵۶۲.
[۲] پیدایش مذاهب؛ ص۲۳۵.
[۳] پیام قرآن؛ ج ۱۰؛ ص۲۹۸.
[۴] یکصد و هشتاد پرسش و پاسخ؛ ص۲۳۳.
[۵] چهره منافقان در قرآن با استفاده از تفسیر پر ارزش نمونه؛ ص۱۲۲.
[۶] همان؛ ص ۱۲۳.
[۷] پیام امام امیر المومنین علیه السلام، ج ۲، ص: ۵۶۴.
[۸] همان.
[۹] همان.
[۱۰] همان؛ ص ۵۶۵.
[۱۱] همان.
[۱۲] همان.
[۱۳] همان.
[۱۴] همان.
[۱۵] ترجمه گویا و شرح فشرده اى بر نهج البلاغه؛ متن وترجمه(ج ۱)؛ ص۲۴۳.
[۱۶] پیام امام امیر المومنین علیه السلام؛ ج ۲؛ ص۵۶۹.
[۱۷] برگزیده تفسیر نمونه؛ ج ۲؛ ص۱۷۳.
[۱۸] لغات در تفسیر نمونه؛ ص۴۱۵.
[۱۹] برگزیده تفسیر نمونه؛ ج ۱؛ ص۲۶۴.
[۲۰] پیام قرآن؛ ج ۱۰؛ ص۳۶۷.
[۲۱] پیام امام امیر المومنین علیه السلام؛ ج ۶؛ ص۱۵۲.
[۲۲] تفسیر نمونه؛ ج ۱۷؛ ص۲۳۰.
[۲۳] پیام قرآن؛ ج ۸؛ ص۷۱.
[۲۴] همان؛ ج ۱۰؛ ص۳۶۷.
[۲۵] تفسیر نمونه؛ ج ۲؛ ص۲۳.
[۲۶] سوره بقره؛آیۀ۱۹۱.
[۲۷] همان؛آیۀ۲۱۷.
[۲۸] از تو سوال مى کنند(مجموعه سوالات قرآنى از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله)؛ ص۸۸.
[۲۹] همان.
[۳۰] تفسیر نمونه؛ ج ۷؛ ص۲۶۶.
[۳۱] آیین ما (اصل الشیعة)؛ ص۱۳.
[۳۲] سوره احزاب؛آیۀ۶۱و۶۰.
[۳۳] از تو سوال مى کنند(مجموعه سوالات قرآنى از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله)؛ ص۸۸.
[۳۴] همان؛ ص۸۹.
[۳۵] سوره احزاب؛آیۀ۶۱و۶۰.
[۳۶] از تو سوال مى کنند(مجموعه سوالات قرآنى از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله)؛ ص۸۹.
[۳۷] همان.
[۳۸] تفسیر نمونه، ج ۷، ص: ۲۶۶.
[۳۹] همان؛ ص ۲۶۷.
[۴۰] همان.
[۴۱] پیام امام امیر المومنین علیه السلام؛ ج ۲؛ ص۲۱۱.
[۴۲] " عرّجوا" از ماده" تعریج" به معناى متمایل ساختن یا متمایل شدن است و در این جا به معناى کناره گیرى نمودن مى باشد.
[۴۳] " منافرة" به گفته" مقاییس اللّغة" به معناى محاکمه نزد قاضى است که لازمه آن خصومت و نزاع است،( پیام امام امیر المومنین علیه السلام؛ ج ۱؛ ص۴۳۷).
[۴۴] پیام امام امیر المومنین علیه السلام؛ ج ۱؛ ص۴۳۶.
[۴۵] همان؛ ص۴۳۷.
[۴۶] در روایت مشهور و معروف از پیامبر اکرم( ص) آمده است:" مثل اهل بیتى کسفینة نوح من رکبها نجى و من تخلّف عنها غرق، اهل بیت من همچون کشتى نوحند که هر کس بر آن سوار شد نجات یافت و هر کس تخلّف کرد غرق شد.( پیام امام امیر المومنین علیه السلام؛ ج ۱؛ ص۴۳۷).
[۴۷] پیام امام امیر المومنین علیه السلام، ج ۱، ص: ۴۳۸.
[۴۸] همان؛ ج ۵؛ ص۲۲۱.
[۴۹] همان؛ ج ۱، ص ۴۳۸.
[۵۰] همان؛ ج ۷؛ ص۶۰۹.
[۵۱] همان.
[۵۲] پیام امام امیر المومنین علیه السلام، ج ۶، ص ۳۷.
[۵۳] همان.
[۵۴] همان.
[۵۵] همان.
[۵۶] همان.
[۵۷] همان.
[۵۸] همان؛ص ۳۸.
[۵۹] " لعق" جمع در" لعقه" به معناى چیز کم است، به اندازه اى که قاشق یا انگشت مى تواند از یک ماده غذایى بردارد.( پیام امام امیر المومنین علیه السلام؛ ج ۶؛ ص۳۸).
[۶۰] پیام امام امیر المومنین علیه السلام، ج ۶، ص۳۸.
[۶۱] همان.
[۶۲] همان؛ ج ۱۱؛ ص۵۳.
[۶۳] خطوط اقتصاد اسلامى؛ ص۱۲۴.
[۶۴] پیام قرآن؛ ج ۱۰؛ ص۳۰۷.
[۶۵] پیام امام امیر المومنین علیه السلام؛ ج ۱۱؛ ص۲۶۰.

.......................
پایان پیام/ ۳۱۳