به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ جلسه درس اخلاق «آیت الله العظمی جوادی آملی» با حضور جمعی از برادران و خواهران علاقهمند به معارف قرآنی در بنیاد بینالمللی علوم وحیانی اسراء برگزار شد.
در این جلسه «آیت الله جوادی آملی» با اشاره به حوادث ناگوار اخیر و با تاکید بر حفظ وحدت و برحذرداشتن از نفوذ بیگانه و ایجاد اختلاف در کشور بیان داشتند: امام علی(ع) در نهج البلاغه نامه رسمی برای مردم مصر نوشت که آن کوتاه است اما یک بخشنامه رسمی برای مالک اشتر نوشت که خیلی از معارف دینی و حقوقی را در بردارد در آنجا به مالک فرمود مالک! داشتن رهبری مثل علی لازم است ولی کافی نیست، داشتن یک استانداری مثل مالک لازم است ولی کافی نیست، مادامی که مردم در صحنه نباشند و ما را یاری نکنند ما موفق نمیشویم و شکست میخوریم، مگر ما نمیخواهیم حکومتمان دینی باشد، فرمود ستون دین، مردماند همین مردم بودند انقلاب کردند، همین مردم بودند جنگ را پیش بردند یعنی همین شما عزیزان! فرمود مالک با مردم باش، نباشی ما شکست میخوریم این یک مطلب.
معظم له ادامه دادند: مطلب دیگری که به همه ما در خطبه دیگری به نام خطبه قاصعه مرقوم فرمودند این است که فرمود آقایان! شما که جریان حضرت ابراهیم را شنیدهاید. فرزندان این پیغمبر یعنی اسحاق بود، یعقوب بود، یوسف بود، بنیاسرائیل آمدند اینها تا مدتی که راه خلیل حق را طی میکردند مستقل بودند کسی کاری به اینها نداشت اما وقتی نوبت به نسلهای بعدی رسید یک مقدار از آن قیامشان فاصله گرفتند اختلاف داخلی پیدا شد دشمن شرق و غرب حمله کرد، این دو دشمن شرق و غرب، این پیروان انبیای ابراهیمی را این وسط، پِرس کردند پیغمبرزادهها را به اسارت بردند.
ایشان اختلاف در نظام را عامل نفوذ بیگانه در کشور دانسته و بیان داشتند: مردم، مردم، مردم! حضرت فرمود از جریانی که برای پیغمبرزاده ها پیش آمد عبرت بگیرید اینها پیغمبرزادهها بودند وقتی اینها با هم اختلاف کردند آن وحدت ملی و دینی را از دست دادند این بیگانهها آمدند و نظام بردگی و ارباب و رعیتی راه انداختند. آمدند سرزمینشان را گرفتند جاهای خوش آب و هوا را گرفتند، اینها را به منطقههای سوزان فرستادند، اینها را چارودار کردند. چرا با هم اختلاف میکنید ؟چرا رهبر را تنها میگذارید؟ چرا دین را تنها میگذارید؟ مطالبات دارید، مطالبات حق است، همه ما مطالبات داریم، این اعتراضهایی که روی منبر میکنیم یعنی چه، همه را میگوییم حقّ مسلم ماست، دین و قانون هم اجازه داده، کشور هم اجازه میدهد که ما اعتراض کنیم، نقد کنیم ،اما این معنایش این نیست که خدای ناکرده بیگانهای بیاید بگوید مثلاً این پرچمی که برای ما خیلی مقدس است، نه چون سه رنگ است چون نام مبارک ذات اقدس الهی در اوست، خیلی برای ما مقدس است این هم یقیناً دشمن اگر بیاید مثل همان سابق میکند، بردگی میکند، مگر ما تجربه نکردیم. مسئولین هم تا آن اندازه که مقدورشان است دارند انجام میدهند، آنجا که مقدور ماست اگر خلافی کردند باید نصیحت کنیم چه اینکه میکنیم هم درباره اختلاس گفتیم و میگوییم، هم درباره نجومی گفتیم و میگوییم، هم درباره بی عرضهگی بعضی مسئولین گفتیم و میگوییم، هم آنها میپذیرند هم در صدد تأمیناند آنها مثل ما هستند ما هم مثل آنهاییم بیگانه اگر بیاید همین است. یک مستکبر به این فکر است که چپاول کند، آدم میآید در مملکت خودش پرچم را آتش میزند؟! مال مردم را آتش میزند؟! اینکه به جایی نمیرسد، البته مردم ما وفادارند چه اینکه در نهم دی دیدیم، در دیروز دیدیم، مردم ما مردم حسینیاند، علویاند.
مفسر برجسته قرآن کریم در ادامه شرح نامههای نهجالبلاغه به شرح نامه هفتاد و چهارم پرداخته و بیان داشتند: قبل از اسلام جاهلیت گرفتار اختلاف و زد و خورد و دشمنی و غارتگری بودند. اسلام چندین کار برای این جامعه کرد و نعمتهای فراوانی آورد; یکی از برجستهترین نعمتهایی که ذات اقدس الهی نصیب امت اسلامی کرد اینکه آن اختلاف را به اتحاد، آن شکاف را به وحدت، آن عداوت را به صداقت تبدیل کرد. خدای سبحان سیئه یک ملت را با علوم وحیانی و تبلیغ انبیا(ع) به حسنه تبدیل میکند. در این نامه که بین قبیله یمن و ربیعه، نزاع و خصومت ریشهداری بود اسلام بین اینها الفتی ایجاد کرد تا رسید به اینکه وجود مبارک امیرالمؤمنین(ع) یک تفاهمنامهای، یک صلح و دوستی مرقوم فرمود و طرفین هم امضا کردند.
مرجع عالیقدر ادامه دادند: حضرت فرمود شهرنشین و بادیهنشین چه در یمن، چه در بیعه این دو قبیله همگان اتفاق کردند به این شرایط، عنصر محوری این اتفاق حبل الله است و قرآن کریم. وجود مبارک حضرت امیر(ع) در آن تفاهمنامه یمن و ربیعه این چنین مرقوم فرمود که طرفین همه اینها دستشان به این طناب الهی است. آنکه جامعه را از هر آشوبی نگه میدارد این است، مردم را به قرآن دعوت میکند. آنهایی که قدرت دارند شایستگی دارند مسئولیت امر به معروف را دارند، دیگران که در حدّ امر به معروف نیستند اگر به اینها امر بشود فوراً اجابت میکنند ،قرارشان در این تعهّد و توافق این است که نگویند «به تو چه» حتماً اجابت میکنند، اطاعت میکنند، چون او پیام خدا را دارد میرساند یعنی دستور دینی را میرساند، اینها مواد عهدنامه و توافقی است که بین اینهاست. اینها مواد تعهد بین یمن و ربیعه است که با خط نورانی حضرت امیر این توافق نوشته شد.
.......................
پایان پیام/ 313