به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ آیین گشایش سی و پنجمین دوره مسابقات بین المللی قرآن کریم با پخش پیام «آیت الله العظمی جوادی آملی» در محل مصلی امام خمینی(ره) تهران برگزار شد.
مرجع عالیقدر در پیام خود به این رویداد قرآنی اظهار داشتند: مکتب وحیانی قرآن و عترت همواره پیروز و ظفرمند است و هیچ مکتبی همتای وحی الهی نخواهد بود.
ایشان افزودند: خداوند قرآن را به عنوان حبل متین نازل کرده است و به صورت شفاف بیان کرد که نازل شدن قرآن نظیر نازل شدن باران نیست. خداوند باران را نازل کرد؛ یعنی به زمین انداخت، قطراتش را به زمین انداخت، اما قرآن را نازل کرد یعنی این حبل متین را به زمین آویخت که یک طرف این طناب ناگسستنی به دست بیدستی خداست.
متن کامل پیام معظم له به شرح زیر است:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
«الحمد الله رب العالمین و صلی الله علی جمیع الأنبیاء و المرسلین و الأئمة الهداة المهدیین سیما خاتم الأنبیا و خاتم الأوصیاء علیهما آلاف التحیة و الثناء، بهم نتولّی و من أعدائهم نتبرّء الی الله».
مقدم شما اساتید، محققان، قرآنپژوهان، قاریان، حافظان قرآن کریم را گرامی میداریم. از سازمان محترم اوقاف که خدمتگذاری چنین سازمانی را به عهده دارد حقشناسی میکنیم و از همه بزرگوارانی که در گرامیداشت این کنگره، همایش و نشست با ایراد مقال یا ارائه مقالت بر وزن علمی این نشستها و همایشها و کنگرههای افزوده یا میافزایند سپاسگزاریم و از خدای سبحان مسئلت میکنیم جامعه اسلامی را در سایه قرآن و عترت از هر آسیبی مصون بدارد و امت اسلامی را در سایه قرآن کریم به آن عالیترین فیض و فوز برساند.
از وجود مبارک پیامبر اسلام(علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) رسیده است که «الْإِسْلَامُ يَعْلُو وَ لَا يُعْلَی عَلَيْه»،[1] مکتب وحیانی قرآن و عترت همواره پیروز و ظفرمند است و هیچ مکتبی همتای وحی الهی نخواهد بود. این بیان جامعیت قرآن و مرجعیت قرآن که دو عنصر محوری این گونه از همایشها و کنگرههاست را به عهده دارد: یکی اینکه قرآن تمام نیازهای اعتقادی، اخلاقی، حقوقی، فقهی و مانند آن را در بر دارد. دوم اینکه مرجع همه منابع دینی خواهد بود.
خداوند قرآن را به عنوان حبل متین نازل کرده است و به صورت شفاف بیان کرد که نازل شدن قرآن نظیر نازل شدن باران نیست. خداوند باران را نازل کرد؛ یعنی به زمین انداخت، قطراتش را به زمین انداخت، اما قرآن را نازل کرد یعنی این حبل متین را به زمین آویخت که یک طرف این طناب ناگسستنی به دست بیدستی خداست: «أَحَدُ طَرَفَیهِ بِيَدِ اللهِ سُبحَانَهُ وَ تَعَالی».[2] پس قرآن نازل شد یعنی آویخته شد باران نازل شد یعنی انداخته شد.
معنای آویختگی این حبل متین آن است که این طناب ناگسستنی است و از هر گزندی مصون است و اگر کسی خواست سالم بماند به این طناب باید اعتصام کند که ﴿وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً﴾[3] و فرمود: «فِیهِ تِبْيَانُ كُلِّ شَيْءٍ»، هر چه که مورد نیاز دینی و در سعادت و کرامت جامعه بشری سهم تعیین کننده دارد، در قرآن کریم هست. البته از نظر دیگر از آن جهت که قرآن، مرحله عالیه آن علی حکیم است: ﴿وَ إِنَّهُ فی أُمِّ الْكِتابِ لَدَيْنا لَعَلِيٌّ حَكیمٌ﴾[4] و آن علی حکیم حاوی همه حقایق مادون است، از منظر دیگر میتوان گفت در اسرار و بطون قرآن کریم معارف برتری وجود دارد. اما فعلاً در بحث سعادت دین، آنچه که قرآن بیان کرده است که فرمود: «تِبْيَانُ كُلِّ شَيْءٍ» است، یعنی آنچه مربوط به سعادت مردم، ترقّی مردم، صیانت روحی مردم، صیانت بدنی مردم مطرح است قرآن بیان کرده است. این درباره جامعیت قرآن.
اما درباره مرجعیت قرآن کریم کسانی که با روایات اسلامی آشنا هستند؛ چه روایات شیعه، چه روایات اهل سنت، این دو پیام در آن هست: یک پیام در حلّ علاج نصوص متعارض است؛ یعنی روایتهایی که متعارض یکدیگرند نصوص علاجیه[5] راهنمایی کردند که تمام این روایتهایی که با یکدیگر معارضاند باید بر قرآن کریم عرضه بشوند روایتی که مطابق با قرآن است یا مخالف با قرآن نیست اخذ میشود و روایتی که مخالف با قرآن هست آن حذف میشود. این مرجعیت قرآن را برای روایتهایی که متعارضاند ثابت میکند.
بخش دیگر مرجعیت قرآن کریم در روایتهایی است که معارض ندارند. ائمه(علیهم السلام) فرمودند از وجود مبارک پیامبر(علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) رسیده است که «ستكثر عَلَيّ القالَة»؛[6] به نام ما دروغ جعل میکنند. حدیث دروغ کم نیست، روایت کذب کم نیست، خبر باطل کم نیست. فرمودند هر خبری که به نام ما از ما نقل کردهاند، این خبر را حتماً به قرآن کریم عرضه کنید، چون به نام قرآن و به صورت آیه کسی قدرت جعل ندارد. اما به صورت روایت و حدیث و خبر جعل شده و میشود. برخیها راویان متعددی جعل کردند چه رسد به روایت. از هر کدام از آن راویهای مجعول، روایتهای فراوانی را جعل کردند.
پس خبرهای جعلی و دروغ و کذب و فریه کم نیست؛ لذا از پیغمبر و ائمه(علیهم الصلاة و علیهم السلام) رسیده است که هر خبری از ما نقل کردهاند، حتماً بر قرآن کریم عرضه کنید، اگر مخالف قرآن بود نپذیرید. راز ضرورت عرضه بر قرآن این است که قرآن مصون از جعل و فریه و مانند آن است: ﴿لاَ يَأْتِیهِ الْبَاطِلُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لاَ مِنْ خَلْفِهِ﴾،[7] ولی روایت را جعل میکنند، حدیث را جعل میکنند، خبرها را جعل میکنند.
قهراً روایتهایی که فعلاً در حوزهها و دانشگاهها و مجامع علمی مطرح است، فراوان هست، ولی از این ده قسم بیرون نیست، زیرا روایتها یا در بخش اخلاق است، یا حقوق است، یا فقه است، یا روایتهای تفسیری است، یا مربوط به مسائل کلامی و مانند آن است. البته اقسام دیگر و فراوانی هم برای روایت هست؛ اما اینکه رایج روزانه است همین پنج قسم است. هر کدام از اقسام پنجگانه هم به دو قسم تقسیم میشوند؛ یا معارض دارند یا معارض ندارند. قهراً روایتهایی که در حوزههای علمیه، در مراکز علیم، در پژوهشگاهها، در محورها و دانشکدههای قرآنی و قرآن و حدیث و مانند آن مطرح است از این ده قسم بیرون نیست. بعضی از اینها پنج قسمش دارای معارضاند، پنج قسمش دارای معارض نیستند و محور محتوایی این روایتهای دهگانه یا فقه است یا اخلاق است یا حقوق است یا تفسیر آیات است یا مسائل کلامی است.
بنابراین تمام روایات باید بر قرآن کریم عرضه بشود. آن وقت اهمیت قرآن در مرجعیت روشن خواهد شد؛ لذا بر همه لازم است قبل از رجوع به روایات، حقیقت قرآن را، مطلب قرآن را، آن مقداری که وظیفه ما هست و در ادراک ما میگنجد بفهمیم، اما این به تنهایی حجت نیست و هرگز نمیتواند گفت: «حَسْبُنَا كِتَابُ اللَّهِ».[8] این را باید ثبت بکنیم، بعد برویم به سراغ روایات، روایات را بر قرآن عرضه بکنیم، آن روایتهایی که مخالف با قرآن نیست آنها را ثبت بکنیم. بعد در بخش سوم این روایتهایی که حجتاند و مخالف قرآن نیستند اگر مقید مطلقاتاند مخصص عموماتاند شارح آیاتاند مفسر آیاتاند، آنها را محترمانه اخذ کنیم. از مجموع قرآن و روایات که از عترت(علیهم السلام) رسیدهاند، مطلبی به دست بیاوریم به عنوان دین تلقی کنیم و آن را باور کنیم و عمل کنیم.
بنابراین این دو عنصر محوری از قرآن کریم هست: اول نکتهای که ثابت شد این است که قرآن حبل آویخته است نه همانند باران انداخته. آنگاه این دو عنصر محوری که جامعیت قرآن است که «تِبْيَانُ كُلِّ شَيْءٍ» و مرجعیت قرآن است برای همه روایات، ثابت شده است.
من مجدّداً از سازمان اوقاف، از قاریان قرآن، از مدرّسان، محققان، قرآنپژوهان و تمام کسانی که در نشر معارف و معاثر و آثار قرآن و عترت تلاش و کوشش کردند حقشناسی میکنیم. از همه مهمانان ارجمند سپاسگزاری میکنیم مقدم همه را گرامی میداریم و امیدواریم ذات اقدس الهی به برکت قرآن و عترت، نظام ما، رهبر ما، مراجع ما، دولت و ملت و مملکت ما، حوزه و دانشگاه ما، جامعه انسانی و اسلامی ما را در سایه ولیاش حفظ بفرماید و خطر بیگانگان را به استکبار و صهیونیسم برگرداند و قدس شریف را همانند کعبه برای همیشه حفظ کند و خطر بیگانهها را به خود آنها برگرداند و پایان امور همه را به خیر و سعادت و سیادت دنیا و آخرت ختم بفرماید.
«غفر الله لنا و لکم و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته»
..........................
پاورقی
[1]. من لا یحضره الفقیه، ج4، ص334.
[2]. غرر الاخبار، ص62.
[3]. سوره آل عمران، آیه103.
[4]. سوره زخرف، آیات3 و4.
[5]. الكافی(ط ـ الإسلامیة)، ج1، ص69.
[6]. تفسیر المیزان، ج5، ص273.
[7]. سوره فصلت، آیه2.
[8]. الأمالی (للمفید)، النص، ص36؛ نهج الحق و كشف الصدق، ص273؛ «قَوْلُهُ عَنِ النَّبِيِّ(صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم) لَمَّا طَلَبَ فِی حَالِ مَرَضِهِ دَوَاةً وَ كَتِفاً لِيَكْتُبَ فِیهِ كِتَاباً لَا يَخْتَلِفُونَ بَعْدَهُ وَ أَرَادَ أَنْ يَنُصَّ حَالَ مَوْتِهِ عَلَی عَلِيِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ(عَلَيْهِ السَّلَام) فَمَنَعَهُمْ عُمَرُ وَ قَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ لَيَهْجُرُ حَسْبُنَا كِتَابُ اللَّهِ فَوَقَعَتِ الْغَوْغَاءُ وَ ضَجِرَ النَّبِيُّ(صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم)»؛ صحیح البخاری، ج1، ص120.
.......................
پایان پیام/ ۳۱۳