به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) - ابنا - جلسه درس اخلاق هفتگی «حضرت آیت الله العظمی عبدالله جوادی آملی» پنجشنبه در روستای احمد آباد شهرستان دماوند برگزار شد.
آیت الله العظمی جوادی آملی در این جلسه با تبریک ایام دهه کرامت، اظهار داشتند: اميدواريم با فيض ولايت اين دودمان اين دهه را به خوبي بدرقه کنيم و از کلمات نوراني اهل بيت(عليهم السلام) مخصوصاً امام هشتم(سلام الله عليه) بيش از گذشته بهره ببريم.
عقل حجت خدا بر مردم
ایشان سپس به حدیثی از امام رضا علیه السلام اشاره کرده و بیان داشتند: ابن السکّيت که از علماي معروف بود از وجود مبارک امام رضا(سلام الله عليه) سؤال کرد حجت خدا امروز بر مردم چيست؟ مردم با چه معياري حق را از باطل، صدق را از کذب، خير را از شر و بالاخره حَسن را از قبيح تشخيص بدهند؟ «فَقَالَ ع الْعَقْل»، عقل ميزان خوبي است حجت خوبي است. وقتي وجود مبارک امام رضا(سلام الله عليه) اين مطلب را در پاسخ به سؤال ابن السکّيت فرمود، ابن السکّيت گفت: «هَذَا وَ اللَّهِ هُوَ الْجَوَابُ». جواب حقيقي آن است که حجت خدا بر مردم، عقل است.
معظم له ادامه دادند: اين عقل عبارت است از عقل برهاني. آن قدر قدرتمند است که هم وهم را از خودپردازي و خيال را از خودپروازي و همچنين شهوت و غضب را از پرواز و پرداز بيجا عقال کند. از وجود پيامبر(عليه و علي آله آلاف التحية و الثناء) رسيده است که عقل را عقل ميگويند؛ براي اينکه هم در بخش انديشه، زانوي سرکش وهم و خيال را عقال کند و هم در بخش انگيزه زانوي سرکش شهوت و غضب را عقال کند. آنکه بيدليل حرف ميزند يا حرفي را بيدليل ميپذيرد؛ معلوم ميشود در محدوده وهم و خيال است، نه عقل. قرآن کريم از گروهي که خيالپرواز و خودپرداز هستند تعبير به مختال ميکند. گروهي که مختالاند عاقل نيستند، آن قدرت انديشه را ندارند که جلوي وهم را بگيرند، جلوي خيال را بگيرند، با برهان قلم بزنند با برهان قدم بزنند، اين را قرآن ميگويد مختال. مختال محبوب خدا نيست.
ایشان بیان داشتند: اگر کسي عاقل باشد در بخش علمي، جلوي اين خودپردازي و خودپروازي وهم و خيال را عقال ميکند، حرفي ميزند که اگر بعدها محققان بيايند ميپذيرند. اين ميشود محقق، اين ميشود عالم. و در بخش شهوت و غضب نه بيراهه ميرود و نه راه کسي را ميبندد. شهوت را تعديل ميکند و نه تعطيل. غضب را تعديل ميکند و نه تعطيل. اين دو نيرو از بهترين برکات الهياند. اين غضب از بهترين قدرتها و نعمتهاي الهي است؛ منتها بايد بجا مصرف بشود و آن دفاع از شرف و مرز و بوم يک کشور اسلامي است.
عقل دوست هر فرد و جهل دشمن هر فرد
آیت الله العظمی جوادی آملی در ادامه به حدیث دیگری از امام رضا علیه السلام اشاره کرده و اظهار داشتند: حديث ديگري که از وجود مبارک امام رضا(سلام الله عليه) رسيده است اين است که فرمود: «صَدِيقُ كُلِّ امْرِئٍ عَقْلُه وَ عَدُوُّهُ جَهْلُه»؛ دوست هر فرد و ملتي عقل آن فرد يا ملت است، دشمن هر فرد يا ملتي جهل آن ملت است. اول عقل را معنا کردند. عقل؛ يعني يک قدرتي که بتواند دهن آدم را ببندد. چشم آدم را کنترل کند، هر محرم و نامحرمي را نبيند. هر بد و خوبي را نگويد. هر زشت و زيبايي را نگويد. هر حق و باطلي را ننويسد و جامعه را ملتهب نکند. کسي که راست ميگويد، حق ميگويد، هم خود راحت است هم جامعه را راحت نگه ميدارد. فرمود: اگر کسي عاقل شد، دوست او همين عقل است. درست است که زن و بچه خودش را دوست ميدارد، اينها وسيلهاند نه هدف. حضرت فرمود: انسان يک دوست دارد و آن فهم اوست. نفرمود عقل هر کسي دوست اوست. اين «صديق» خبر مقدم و «عقل» مبتداي مؤخر است، مبتدا را که مقدم ذکر نکرد، خبر را مقدم ذکر کرد. اين که خبر را قبل از مبتدا ذکر کرد، براي افاده حصر است؛ يعني انسان فقط و فقط يک دوست دارد و آن فهم اوست.
فکر در تدبیر الهی عبادت واقعی
ایشان ادامه دادند: همين امام رضا(صلوات الله و سلامه عليه) فرمود به اينکه عبادت، چيز بسيار خوبي است، نماز و روزه واجب که سرجايش محفوظ است؛ اما نمازهاي مستحبي، روزههاي مستحبي، آنها هم خيلي معيار نيست، «لَيْسَتِ الْعِبَادَةُ كَثْرَةَ الصِّيَامِ وَ الصَّلَاةِ»، آن نمازهاي مستحبي، روزهها مستحبي ثوابش محفوظ است؛ اما اينها عبادت نيست. «وَ إِنَّمَا الْعِبَادَةُ كَثْرَةُ التَّفَكُّرِ فِي أَمْرِ اللَّه»، فکر در تدبير الهي، موحدانه زندگي کردن، اين عبادت است.
علت گناه کردن
آیت الله العظمی جوادی آملی بیان داشتند: بعضي از بزرگان اهل معرفت گفتند، هيچ کسي گناه نميکند مگر اينکه در آن محدوده مشرک است، در قرآن نیز آمده﴿وَ ما يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلاَّ وَ هُمْ مُشْرِكُونَ﴾. از امام(سلام الله عليه) سؤال کردند که چگونه ميشود که اکثر مسلمانها مشرک باشند؟ فرمود همين که خدا هست ولي! اول خدا دوم فلان شخص! اگر خدا هست دومي که ندارد. بزرگان اهل معرفت که تعديل کردند اين آيه را دقيقاً وصف کردند گفتند به اينکه کسي که معصيت ميکند وقتي اين گناه او را بررسي کنيد ميبينيد که سر از شرک در ميآورد، چرا؟ براي اينکه اگر کسي يک گناهي ميکند؛ يک وقت است که از روي سهو، نسيان، اضطرار، الجاء، اجبار يک خلافي کرده که این، گناه نيست. اين حديث رفع، همه این موارد را ميگيرد. تنها آن صورتي گناه است که کسي در کمال آزادي در کمال اختيار يک معصيتي را دارد ميکند. اين بزرگوار اهل معرفت ميفرمايد: شما همين جا را تحليل کنيد که کسي هيچ عذري ندارد؛ حالا يا روميزي ميگيرد يا زيرميزي ميگيرد، نيازي هم ندارد، اضطراري هم ندارد، گدا هم نيست، يک مالي حرامي را ميگيرد، يک رشوهاي را ميگيرد، يک ربايي دارد ميگيرد، با اینکه جاهل به حکم هم نیست، معنايش چيست؟ معناي آن اين است که خدايا! من ميدانم که اين گناه است، تو گفتي نکن؛ ولي من ميکنم! شما هر گناهي را که تحليل ميکنيد ميبينيد که سر از شرک در ميآورد، ما با اين خطر روبرو هستيم. ﴿وَ مَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُم بِاللَّهِ إِلّا وَ هُم مُشْرِكُون﴾؛ اين بيان خدا در قرآن کريم است. اين را عقل تحليل ميکند. اينکه امام رضا فرمود عقل تنها دوست آدم است آدم را نجات ميدهد همين است.
ایشان اظهار داشتند: بر اساس تحليل علمي، ما بايد بدانيم که باسواد شدن معصيت نيست، يک؛ بايد بدانيم آنکه در دست و پاي خيليها ريخته است اين را هم نميگويند سواد، اين دو؛ يک جان کَندن ميخواهد به ما هم گفتند همه چيز را. آن وقت ميشويم عاقل. آن وقت چندین ميليون آدم با هم دعوا نميکنيم! ما ميتوانيم بهتر از اين زندگي کنيم، ما ميتوانيم شهرمان را، کشورمان را، مدينه فاضله قرار بدهيم. اينکه خدا فرمود: دوستي اهل بيت مزد رسالت است، فرمود: ﴿قُل لاَ أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَي﴾، ما اگر مزد رسالت را بدهيم، دوست اين خاندان باشيم، راحت هستيم؛ منتها مشکل ما اين است که خيال ميکنيم صرف دوستي کافي است! اين ﴿فِي الْقُرْبَي﴾، مفعول واسطه براي مودت نیست، بلکه مفعول واسطه است متعلق است به «المستقرة» که بين اين دو کلمه واقع است، ﴿قُل لاَ أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاّ الْمَوَدَّةَ﴾ «المستقرة» ﴿فِي الْقُرْبَي﴾، آن وقت اين ميشود فهم. ميشود فهم قرآن؛ يعني تمام محبتمان بايد به اين دودمان بسته باشد، به جاي ديگر دل نبنديم. او ميشود اجر رسالت؛ آن وقت آن کشور ميشود کشور امن. وگرنه کسي ممکن نيست که علي و اولاد علي(عليهم السلام) را بشناسد و نسبت به اينها دوستي نداشته باشد.
چگونه کشور ما کشور اهل بیتی می شود؟
معظم له در پایان بیان داشتند: اين کشور وقتي کشور اهل بيت است، که به دستور آنها عمل بکنيم؛ راه عمل هم باز است، به دست ماست که اين کشور را طيب و طاهر بکنيم. و در این باره مسئول هم هستيم. در اين زيارت وارث ميگوييم: «طِبْتُمْ وَ طَابَتِ الْأَرْضُ الَّتِي فِيهَا دُفِنْتُمْ»، شما طيّب و طاهر بوديد؛ کشور را شما پاک کرديد، اين اصل اول. کشوري که شهيد بيارمد، آن کشور را طيّب و طاهر ميکند. حالا کشور طيب و طاهر ميوهاش چيست؟ آن را قرآن کريم مشخص کرده است. فرمود: ﴿وَ الْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَباتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ﴾; کشور پاک مردم بفهم تربيت ميکند، مردان پاک و زنان پاک ميوه آن مملکت هستند. دهه کرامت، مسجد، حسينيه، براي اين است که ما راحت زندگي کنيم. جامعهاي که ميتواند راحت زندگي کند چرا عمداً بيراه برود؟ در تمام اين بخشها راه بهتر زندگي کردن را به ما ياد دادند. تمام دستورهاي ديني ما اين است که تمدن ما را در تدين ما تأمين کند. ما بايد ملت متمدن باشيم و تمدن ما هم در تدين ماست.
..............
پایان پیام184