به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ «به وقت خماری» فیلم سینمایی به کارگردانی «محمدحسین لطیفی» که در سینماهای کشور درحال اکران است، با وجود اینکه فراز و فرود قابل توجهی ندارد اما خانواده و اهمیت آن را به زیباترین شکل به تصویر کشیده است.
این روزها فیلم کمدی پرده سینماها را به تسخیر خود درآورده؛ ژانری که در آن دردهای جامعه به زبان طنز بیان می شود. این گونه فیلمها به جز کمدی سیاه به طور معمول پایان خوشی دارند.کمدی برخلاف دیگر ژانرها بر بازیگران و ستارگان فیلم تکیه دارد و به همین دلیل بسیاری از هنرمندان طنزپردازان وارد صنعت فیلم سازی می شوند.
«به وقت خماری» یکی از کمدی هایی است که روی پرده سینما قرار دارد و هنرپیشه هایی چون رعنا آزادیور ، هومن برقنورد، بهروز بقایی، پوریا پورسرخ، ابوالفضل پورعرب، سیما تیرانداز، آرمین جداخانی، هنگامه حمیدزاده، علی سلیمانی، مهدی فخیمزاده، هنگامه قاضیانی، هادی کاظمی، شهره لرستانی، مجید یاسر و شیرین یزدانبخش در آن ایفای نقش می کنند که بیشتر آنان هنرپیشه های شناخته شده ای هستند و این خود می تواند از مزیت این فیلم به شمار آید.
این فیلم داستان یک خواستگاری را در یک خانه بزرگ قدیمی و حیاط دار روایت می کند؛ خانه ای که در آن چند خانواده زندگی می کنند. خانواده هایی ساده و صمیمی با خلاف هایی جزیی که آن هم در اثر نداری و وضعیت نامطلوب اقتصادی است.
خانواده هایی که وقتی شخصی را در مقام «سروان» در جمع خود می بینند هول می کنند و با ترس، خلاف های کوچک خود را می پوشانند تا شاید جناب سروان متوجه آن نشود.
کل فیلم در یک منزل فیلمبرداری شده ؛ خانواده هایی که با هم نسبت خویشاوندی نزدیک دارند. یک اثر باید فراز و فرود و تعلیق داشته باشد درحالیکه در به وقت خماری نه فرازی مشاهده می شود نه فرود؛ و نه تعلیقی است که مخاطب را به دنبال کردن فیلم بکشاند تا آن تعلیق به طور کامل رفع یا پاسخ داده شود.
حتی زمانی که خواستگار (پوریا پورسرخ ) اسلحه کلت خود را گم می کند هم، چیز مهیجی به نظر نمی رسد؛ چون مخاطب از نخست می داند چه کسی اسلحه را برداشته و می داند که قرار نیست با این انسان های داخل صحنه فیلم کسی بخواهد تیراندازی و صحنه رعب آوری خلق کند. چون همه انسان های این فیلم سینمایی افرادی خوش قلب و مهربان هستند و با وجود همه سر و صداهایی که دارند گروه خونشان حتی به تفنگ بازی نمی خورد.
اما اینکه چرا اسم فیلم «به وقت خماری» است باید گفت عموی (علی سلیمانی) دختری که مراسم خواستگاری اش در حال انجام است، در شب خواستگاری به دلیل نرسیدن مواد در خماری به سر می برد. این اسم تنها به او مربوط می شود و البته این سوال در ذهن نقش می بندد که آیا خمار بودن یا نبودن یک نفر موجب می شود نام فیلم با حالت و وضعیت او پیوند بخورد؟
شاید تیکه پرانی های هومن برق نورد (شوهر خاله عروس) است که مخاطب فیلم را همچنان روی صندلی های سینما نگه می دارد. خوشبختانه یکی از ویژگی های خوب شوخی های هومن برق نورد و دیگر هنرپیشه های به وقت خماری، سادگی آن است یعنی از واژگان رکیک و بد برای خنداندن مردم استفاده نشده است.
از لطیفی که کارگردانی «عینک دودی، دختر ایرونی، توفیق اجباری» فیلم هایی که به معنای درست کمدیِ قصه گو بوده اند، را در کارنامه خود دارد، انتظار ساخت فیلمی بهتر از این می رفت و چه بسا این فیلم زودتر از آنچه که فکرش را بکنیم، از یادها برود.
فیلم سینمایی «به وقت خماری» دو حسن و ویژگی یک فیلم سینمایی کمدی را دارد؛ یکی بازیگران و ستارگان مشهور و دیگری پایان خوش. یعنی وقتی فیلم تمام می شود که خواستگار (پوریا پورسرخ) در پیامی به دختری که از او خواستگاری کرده (هنگامه حمیدزاده)، می گوید که برمی گردد.
اما مهم ترین نکته فیلم را باید اهمیت دادن به موضوع خانواده دانست؛ خانواده ای که حول محور مادر می چرخد. اگرچه فرزندان، مادر مریضشان را به دلیل ترس از خبردار شدن صاحبخانه از بیماری اش، به بیمارستان نمی برند تا خانه را از دست شان نگیرد و آواره کوچه خیابان نشوند، اما درعین حال همه این فرزندان دور سر مادر چون پروانه می چرخند و وسایل پزشکی را به منزل آورده و از او مراقبت می کنند. مادر شاید نقطه ثقل قوام کانون خانواده است و فرزندان با وجود همه مشکلات بسیار به مادرشان عشق می ورزند.
...............................
پایان پیام/ 167