خبرگزاری اهل بیت(ع) – ابنا / سرویس صفحات فرهنگی:
به مناسبت سالروز میلاد حضرت فاطمه زهرا(س) فرازهایی از کتاب «هدایتگران راه نور» اثر آیت الله العظمی «سید محمد تقی مدرسی» از مراجع معظم تقلید مقیم شهر کربلای معلا با موضوع "ماجرای تولد حضرت فاطمه(س)" را از نظر می گذرانیم.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به کوشش: امیرمحسن سلطان احمدی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آن روز بیستم ماه جمادی الثانی بود و دو یا پنج سال از بعثت پیامبر(ص) سپری می شد، در آن هنگام دامنهی جدایی و اختلاف میان رسول خدا از یک سو و قریش از سوی دیگر، روز به روز گسترش می یافت.
به پایان رسیدن ثروت حضرت خدیجه(س) و تنها شدنش
ثروت خدیجه(س) در راه نشر دعوت اسلام به مصرف می رسید و اینک از آن ثروت بی کران و تجارت گسترده چیز چندانی باقی نمانده بود. از این رو خدیجه از یک سو شتابان به سوی فقر پیش می رفت و از سوی دیگر، به خاطر موضع گیرهای سرسختانه اش در برابر اندیشه های ارتجاعی که سایر زنان قریش بدان ها خُو گرفته بودند و به دفاع از آن می پرداختند، تنها و بی کس شده بود. زیرا آنان او را رها ساخته بودند و از رفت و آمد با او خودداری می کردند.
شکاف میان مسلمانان و قریش روز به روزعمیق تر می شد. دشمنی و مخالفت قریش با پیامبر(ص) و احساس ضرورت انتقام، اوضاع را بدتر از بد می کرد.
کمک نکردن زنان قریش به حضرت خدیجه(س)
در بیستمین روز از ماه جمادی الثانی، حضرت خدیجه(س) به دنبال زنان قریش قاصدی فرستاد تا وی را به هنگام وضع حملش یاری رسانند. اما آنان سرزنش کنان خواسته اش را رد کردند و کمک خود را از وی دریغ داشتند.
حضرت خدیجه(س) دل شکسته و غمگین نشست. چرا که در آن روزگار مرسوم بود که زنانی را برای انجام چنین اموری استخدام کنند. همچنین از وجود زایشگاه و بیمارستان هم خبری نبود. بنابراین پیداست که یک زن در چنین موقعیتی به کسی نیاز دارد تا او را مدد برساند.
آیا حضرت خدیجه(س) دیروز سرور زنان قریش و بانوی حجاز نبود که بازرگانی شمال و جنوب جزیره عربستان بر ثروت و متاع تجاری او دور می زد؟ اما از هنگامی که او ثروتش را در راه خداوند انفاق کرده بود، تنها و پریشان مانده بود و همان زنانی که تا دیروز به خدمتکاری او مباهات می کردند، اکنون همگی از وی رخ برتافته بودند.
اینک جا دارد که بپرسیم که از جلال خداوند و نیز از رحمت بی کرانه او چه انتظاری می رفت تا در حق حضرت خدیجه(س) انجام دهد؟ زیرا اگر او دعوت به اسلام را نمی پذیرفت و ثروتش را در راه نشر دین خدا صرف نمی کرد، موقعیتش با آنچه که اکنون در آن به سر می برد، بکلی تفاوت می یافت.
آمدن چهار بانوی برگزیده عالم جهت کمک به حضرت خدیجه(س)
حضرت خدیجه(س) با همان ناراحتی نشسته بود که ناگهان چهار زن بلند بالا و گندمگون به خانه او گام نهادند. یکی از آنان به وی گفت: باک مدار و اندوه به خود راه مده که ما در کنار تو هستیم و اینک آمده ایم تا وظیفه ای را که زنان در چنین موقعیتی برعهده دارند را به انجام رسانیم.
سپس این بانو افزود که من ساره همسر ابراهیم(ع) هستم و این بانو آسیه دختر مزاحم و آن دیگر بانو، مریم دختر عمران و آن دیگری کلثم خواهر موسی است. آنگاه هر چهار تن به کمک حضرت خدیجه(س) شتافتند تا حضرت فاطمه(س) به دنیا آمد.
سخن گفتن حضرت فاطمه(س) به محض متولد شدن
حضرت فاطمه(س) همین که به دنیا آمد، لب به سخن گشود و گفت: «گواهی می دهم که جز خداوند یکتا معبود دیگری نیست و پدرم رسول خدا(ص) سرور پیامبران و همسرم سرور اوصیاست و پسرانم سروران پیامبرزادگانند».
تولد حضرت فاطمه(س) در زمان جهاد و مقاومت پیامبر(ص)
حضرت فاطمه(س) اینک در زمانی چشم به جهان گشوده است که پیامبر(ص) زندگی سراسر جهاد و مقاومت فکری دشواری را آغاز کرده است. در همین سالها بود که پیامبر(ص) مورد خطاب وحی قرار گرفت و وحی به او فرمان می داد تا دعوتش را آشکارا شروع کند و از زخم خارهای خونینی که در سر راهش می رُست و گردنه های دشواری که پیش رویش رخ می نمود، هراس و خستگی به خود راه ندهد.
در آن روزها پیامبر(ص) سنگینی بار رسالت را بر دوش گرفته بود و نیروهای ضلالت و گمراهی نیز متقابلا در برابر او قیام کرده بودند تا مگر کوشش های او را بی ثمر سازند و به هر وسیله ای او را از دعوتش باز دارند.
حضرت فاطمه(س) در چنین سالهای بحرانی متولد شد. سالهایی که هر چه پیامبر(ص) در فراخوان مردم به سوی خدا بیشتر می کوشید، دشمنانش نیز در شکنجه و رساندن آزار به یارانش بیشتر تلاش می کردند.
حضرت فاطمه(س) الگویی برای زنان
آن چه که باید دقیق و همه جانبه در زندگی حضرت زهرا(س) بدان توجه شود آن است که همان گونه که خداوند می خواست برای مردم رهبرانی از مردان قرار دهد، اراده کرد که رهبری نیز از جنس زن برای آنها بیافریند، تا برای زنان بهانه ای از تمسک به تعالیم اسلام و نمونه ها و ارزش های والای آن به شکل کلی باقی نماند و زنان نگویند که کسانی که به اسلام تمسک جستند از مردان هستند نه از زنان و یا بگویند که استعداد و نیروی مردان بیش از زنان است.
بدین گونه خداوند در دعوت بندگان به سوی خویش به آنها لطف کرده است تا برای بهانه جویان و کسانی که بخواهند خود را توجیه کنند، عذر و بهانه ای باقی نماند.
پس خداوند حضرت فاطمه(س) را برای زنان الگو و نمونه ای قرار داد تا با آنان در مسئولیت های عمومی همگون باشد، آن چنان که در کارهای خانه مانند بارداری و زایمان، تربیت فرزندان و رتق و فتق امور منزل از قبیل پخت و پز، نظافت یا وظایف شرعی، مانند حجاب و فرمانبری از شوهر و کمی بهره در میراث و شهاد دادن و چیزهای دیگر همگون است.
اتمام حجت خدا بر زنان با تولد حضرت فاطمه(س)
اما از آنجا که خداوند حضرت فاطمه(س) را نمونه تمام فضائل و ارزشهای انسانی قرار داده آن هم با مسئولیت های خطیری که در آن اوضاع بحرانی برعهده داشت، شاید بدین وسیله خداوند خواسته است بر تمام زنانی که به بهانه اینکه از جنس ضعیف هستند، و شانه از زیر با مسئولیت خالی می کنند، حجت را تمام کند.
.................
پایان پیام / 184