خبرگزاری اهل بیت(ع) – ابنا / سرویس صفحات فرهنگی:
ششمین جلسه تفسیر و تدبر در قرآن آیت الله العظمی «سید محمدتقی مدرسی» مفسر تفسیر "من هدی القرآن (از هدایت قرآن)" بامداد دیروز یکشنبه 22 اردیبهشت ماه 1398 برابر با ششم ماه مبارک رمضان در دفتر تهران معظم له برگزار شد.
ایشان در این جلسه به تفسیر آیه 8 سوره انسان که خداوند می فرماید:« َيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا / به پاس دوستى خدا طعام خود را به فقیر و يتيم و اسير دادند» پرداختند.
گفتنی است این جلسات هر شب ماه مبارک رمضان از ساعت 23:30 در "تهران، خیابان 15 خرداد شرقی، کوچه امامزاده یحیی(ع)" در حال برگزاری است. و سحرگاه حدود ساعت 2 بامداد هم از شبکه سوم سیما پخش می شود.
اینک در ادامه گزیده بیانات ایشان از نظر می گذرد:
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به کوشش: امیرمحسن سلطان احمدی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کامل بودن دین خداوند و بی نقص بودن آن
دین خداوند سبحان و تعالی همانند همه مخلوقاتش کامل است و هیچ نقصی در آن دیده نمی شود. این دین مقدس اسلام از عقاید گرفته تا اخلاق و احکام و آداب، تمام ابعاد زندگی بشر را تأمین می کند. جهان بینی، روش تفکر، زدودن آلودگی های نفسی، مسائل اجتماعی، برنامه های سیاسی و اقتصادی و تمام ابعاد زندگی بشر در این دین مقدس اسلام آمده است.
شاید بتوانیم بگوییم 60 درصد از حداقل دین اسلام مربوط به مسائل جامعه است؛ از جمله مسائل اجتماعی که اسلام آن را در بر گرفته، شاید به طور قاطع بتوانیم بگوییم که شاید حدود 60 درصد از حداقل دین اسلام مربوط به جامعه و درباره مسئولیت اجتماعی ما نسبت به دیگران بحث شده است، که این را خلاصه کردند پیامبر(ص) در کلمه ای و فرمودند: «كُلُّكُمْ رَاعٍ، وَكُلُّكُمْ مَسؤولٌ عَنْ رَعِيَّتِهِ ».
امشب به مناسبت این آیه، من بعضی از ابعاد مسئولیت های انسان نسبت به جامعه را خلاصه عرض می کنم.
مسئولیت های انسان نسبت به جامعه
به مناسبت بحثی که در این آیات نسبت به طعام و اطعام و توجه به محرومین جامعه از جمله مسکین و یتیم و اسیر شده چهار مسئولیت کلی انسان نسبت به جامعه را بیان خواهم کرد. شاید هم مسئولیت های انسان به جامعه بیش از این باشد و لی اینها عنوان های مهم و اصلی این مسئولیت ها است.
قرآن در یک سوره مبارکه که از همه مختصرتر و از قصار سور قرآنی است - ما نمی گوییم سوره کوچک چون اصلا قرآن هیچ چیزش کوچک نیست بلکه می گوییم سوره قصار – می فرماید: « وَالْعَصْرِ ؛ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ ؛ إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ »؛ در اینجا خداوند می فرماید تمام بشر خُسر و خِسارت و زیان به آنها احاطه کرده است.
در این سوره نصر خداوند فرموده است: « وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ »؛ همدیگر را به حق و صبر تواصی کنید. حالا تواصی چیست و چه هدفی دارد؟ تواصی این است که انسان نسبت به یکدیگر مثلا بزرگ به کوچک، فرزند به پدر، و حتی برعکس پدر به فرزند، حاکم به محکوم، محکوم به حاکم و همین طور دیگر افراد جامعه نسبت به یکدیگر تواصی دارند و تواصی از نوع تفاؤل هست و تفاؤل هم یعنی هر دو طرف باید انجام دهند.
تواصی چند بُعد دارد، یکی اینکه یکدیگررا به خیر دعوت کنید که خداوند نیز در قرآن می فرماید: « ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ». (با حكمت و اندرز نيكو به راه پروردگارت دعوت كن / آیه 125 نحل) و تعبیر دیگری هم هست ارشاد جاهل است. بُعد دیگر تواصی، امر به معروف است، و بُعد سوم آن نهی از منکر است. که نهی از منکر به مراتب مهم تر از امر به معروف است و در قرآن بیشتر وارد شده است. پس اینها جز تواصی هستند.
هدف تواصی و تاثیر کمک دیگران
حالا هدف تواصی چیست؟ هدف آن این است که انسان به طبع خودش دوست دارد آدم خوبی باشد، حتی اگر بد هم باشد ادعا می کند که آدم خوبی هست و دلش می خواهد آدم خوبی باشد، ولی در تصمیم و اراده و مشیت خوب بودن کم می آورد، در برابر هوای نفس و فشارهای جامعه و مسائل مختلف کم می آورد و نمی توان خوب باشد!
حالا اگر رفیق این فرد یا پدر و مادرش یا هر کسی دیگر وی را توصیه و امر به معروف کند، این اراده ضعیف این فرد تقویت شده و این کمبود جبران می شود و او می تواند آدم خوبی باشد.
به طور مثال فرض کنید، الان اذان صبح و وقت نماز صبح است، فردی نیمه کاره بیدار شده اما هنوز حس بلند شدن برای نماز را ندارد و شیطان و هوای نفس هم نمی گذارند این فرد بلند شود؛ حالا پدرش می آید به او می گوید برای نماز بیدار شو و با این گفته اش به او کمک می کند تا او بلند شود و او نیز با کمک پدرش بر شیطان و هوای نفس غلبه می کند و بلند می شود. پس اینجا پدر نقش آن کمبود اراده را برای این فرد جبران کرد.
حالا شاید در این امر نمودن به معروف کسی بدش بیاید، اینجا مهم نیست، مهم این است که خدا خوشش می آید و خودش دستور به امر به معروف داده است.
اما در این امر به معروف کردن باید دقت کرد، یک موقع فرد در عصبانیت است، در چنین شرایطی نباید با او صحبت کرد و او را به امر به معروف دعوت کرد، بلکه با به شرایط زمانی توجه نمود و در گفتن نیز از بهترین کلمات خوب استفاده کرد.
اکثرا این حکایت را به یاد دارید که حضرت امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در مسجد بودند، دیدند یک پیرمرد ریش سفیدی اشتباه وضو گرفت، و آن دو بزرگوار هم کودک بودند و با احترام و تکریم از این پیرمد به او گفتند ما وضو می گیریم و شما ببینید وضوی کدام یک از ما صحیح است، و بدین ترتیب آن پیرمرد متوجه اشتباهش شد.
توصیه به کار نیک مهمترین هدف تواصی
پس توصیه مسئله مهمی و از اهدف تواصی است، که با توصیه آن کمبود جبران می شود و روح عمل در فرد ایجاد می شود. عمل را روح انجام می دهد و بدن ابزار است، و اینجا تواصی کمک می کند تا روح برای عمل نیک آماده شود.
پس ما باید همدیگر را کمک کنیم که روح هم را تقویت شود، یک روز من به رفیقم می گویم برویم نماز و روز بعد که من اراده رفتن به نماز را نداشتم، دوستم به من می گوید برویم نماز و اینگونه یکدیگر را کمک و تقویت می کنیم.
و یک نکته اینکه اینجور نیست که حتما باید یک طلبه و معمم حرف خیر به ما بگوید، بلکه هر کس هر حرف خیری در ذهنش هست، می تواند آن را به دیگری بگوید؛ این مسئله اولین مسئولیت در برابر دیگران است.
مهمترین شکوه اهل جهنم
مهمترین شکوه اهل جهنم از کلمه «سوف یعنی آینده» است. یعنی اینکه آنها در دنیا با مواجهه شدن با کار نیک و خوب می گفتند حالا باشد بعداً آن را انجام می دهیم باشد برای آینده و این قدر بعداً بعداً گفتند و انجام ندادند تا اینکه حضرت عزرائیل تشریف آوردند و عمرشان در این دنیا تمام شد.
حالا که عمرشان تمام شده پشیمان هستند و از خدا درخواست تاخیر در مرگ دارند که بتوانند عملی صالح انجام دهند، در قرآن هم خداوند می فرماید: « فَيَقُولَ رَبِّ لَوْلَا أَخَّرْتَنِي إِلَىٰ أَجَلٍ قَرِيبٍ فَأَصَّدَّقَ وَأَكُنْ مِنَ الصَّالِحِينَ». (بگوید: پروردگارا، چرا اجل مرا اندکی تأخیر نینداختی تا صدقه و احسان بسیار کنم و از نکوکاران شوم؟! / آیه 10 سوره منافقون)
پس بدانید و آگاه و زرنگ باشید، که تا در این دنیا نفس دارید، قدرت دارید، بکوشید و کار خیر انجام دهید، که گاهاً مرگ فرا می رسد و طبق صریح قرآن شخص می گوید یک مقدار به من مهلت بدهید، اما خدا می گوید تمام شد و اجل شما فرا رسید.
مسئولیت دیگر مسئله تشاور است که خداوند می فرماید: «وَأَمْرُهُمْ شُورَىٰ بَيْنَهُمْ». (کارشان را به مشورت یکدیگر انجام میدهند آیه 38 سوره شوری) و در آیه ای دیگر نیز می فرماید: «وَ شاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَي اللَّهِ».(و در کارها با آنان مشورت نما ، و چون تصمیم گرفتی بر خدا توکل کن آیه 159 آل عمران)
خداوند به هر کسی یک مقدار عقل داده اما این عقل های ما به دلیلی محدود است و هر کس از یک زوایه ای مسائل را می بیند و از تمام زوایه نمی تواند مسائل را ببیند. پس باید هر کس عقلش را به وسیله عقل دیگری تکمیل کند. پیامبر اکرم(ص) در حدیثی فرمودند: «أعلَمُ النّاسِ مَن جَمَعَ عِلمَ النّاسِ إلى عِلمِهِ » (الأمالي للصدوق : 73/41) عاقلترین افراد بشر کسانی هستند که عقل دیگران را با عقل خودشان تکمیل می کند. این موضوع باید در جامعه باب شود.
توصیه به زوجین و والدین جهت مشورت با همسر و فرزندان خود
به زوج های جوان پیشنهاد می کنم که از روز اول تمام مسائل زندگی را با هم بحث و شور کنید. زن هم عقل دارد، او از یک زاویه می بیند و مرد هم از زاویه ای دیگر می بیند. نه اینکه فقط در بحث لقاء با هم مشورت کنند، بلکه در دیگر امور زندگی خود با هم مشورت و بحث و صحبت کنید و با هم قاطی باشید، نه اینکه هر کدام برای خودش موضع گیری کند و بگوید حرف من! که آخر این منیت منتهی به طلاق می شود.
بعضی از کشورها در طلاق غوغا دارد می کند و علت آن هم این است که زوجین به هم نزدیک نیستند، شاید از نظر فیزیکی و جسمی یک زوج به هم نزدیک شده اما از نظر روحی و فکری آنها به هم نزدیک نشده اند که همین امر باعث طلاق می شود.
پدر و مادرهای عزیز که سنتان مثل بنده زیاد شده است، ما نیز باید از اولاد خود که بزرگ شده اند، استفاده کنیم. بدانید که اول انسان از پدرش، بعد برادرش، بعد از اولادش مطالب قابل بهره و استفاده ای را دریافت می کند. حالا که اولاد شما بزرگ شدند، با آنها بحث و مشورت کنید، بدانید آنها یک نسل دیگری هستند و نباید شما بزرگ شدن آنها را نبینید و فکر کنید همچنان آنها بچه هستند.
.................
پایان پیام / 184