خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

سه‌شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳
۱۷:۳۹
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
سه‌شنبه
۲۴ اردیبهشت
۱۳۹۸
۱۷:۵۶:۲۸
منبع:
ابنا
کد خبر:
751703

رمضان در جهان ــ ایران

آیت‌الله مدرسی در شب هشتم تفسیر سوره انسان: افق بی نهایت نعمت های بهشتی بر اساس اعمال ما نیست، بلکه بر اساس رحمت الهی است/ معنای حقیقت صبر

یکی از مراجع معظم تقلید گفت: نعمت های بهشتی نظر به کار و اعمال ما در دنیا ندارد و کار ما فقط یک بهانه بوده و رحمت خدا اساساً آن نعمت ها را لطف فرموده است؛ به تعبیر بنده، به این دلیل نعمت های بهشت افق ندارد و بی نهایت است.

آآ

خبرگزاری اهل بیت(ع) – ابنا / سرویس صفحات فرهنگی:

هشتمین جلسه تفسیر و تدبر در قرآن آیت الله العظمی «سید محمدتقی مدرسی» مفسر تفسیر "من هدی القرآن (از هدایت قرآن)" بامداد دیروز شنبه 24 اردیبهشت ماه 1398 برابر با هشتم ماه مبارک رمضان در دفتر تهران ایشان با محوریت تفسیر آیات 12 و 13 و 14 سوره انسان برگزار شد.

ایشان با اشاره به این آیات که خداوند متعال در این آیات می فرماید: «وَجَزَاهُمْ بِمَا صَبَرُوا جَنَّةً وَحَرِيرًا ﴿۱۲﴾ مُتَّكِئِينَ فِيهَا عَلَى الْأَرَائِكِ لَا يَرَوْنَ فِيهَا شَمْسًا وَلَا زَمْهَرِيرًا ﴿۱۳﴾ وَدَانِيَةً عَلَيْهِمْ ظِلَالُهَا وَذُلِّلَتْ قُطُوفُهَا تَذْلِيلًا ﴿۱۴﴾»؛ به اوصاف بهشت و حورالعین های بهشتی پرداختند.

گفتنی است این جلسات هر شب ماه مبارک رمضان از ساعت 23:30 در "تهران، خیابان 15 خرداد شرقی، کوچه امامزاده یحیی(ع)" در حال برگزاری است. و سحرگاه حدود ساعت 2 بامداد هم از شبکه سوم سیما پخش می شود.

در ادامه گزیده بیانات ایشان از نظر می گذرد:

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به کوشش: امیرمحسن سلطان احمدی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

سوره های قیامت، دهر(انسان)، مرسلات سه سوره آخر جزء 29 قرآن است، در این سه سوره، خداوند سه موضوع را بیان فرموده است که در سوره قیامت، موضوع قیامت، در سوره دهر یا انسان موضوع بهشت، و در سوره مرسلات درباره دوزخ سخن گفته شده است. بنابراین اگر در عرائض ما درباره بهشت بیشتر صحبت می شود، به تناسب همین سوره کریمه انسان است که عرض شد موضوع این سوره بهشت است.

ایجاد تحول در انسان قبل از ورود به بهشت

انسان قبل از وارد شده به بهشت در او یک تحولی ایجاد می شود. یعنی این انسانی که مدتی در دنیا و برزخ و روز قیامت بوده، اکنون جهت ورود به بهشت در او تحولی ایجاد می شود و یک خلقت جدید رخ می دهد و بعد از این تحول جدید وارد بهشت می شود.

نوشیدن آب کوثر (شَرَابًا طَهُورًا)

در ورودی بهشت دو آب قرار دارد که یکی آب کوثر است که در همین سوره به آن اشاره شده و خداوند می فرماید: «رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا»؛ (و پروردگارشان شراب طهور به آنان می‌نوشاند! آیه 21 سوره انسان) که شب قبل در این باره بحث شد. حالا مومنین قبل از ورود به بهشت با نوشیدن آب کوثر هر پلیدی درونی و برونی در آنها هست از بین می رود. مثلا دیگر نه مریضی جسمی دارند و نه اینکه در آنها تکبر هست، و امثال آن.

این شرابی است که خدا آن را به دست آقا علی بن ابی طالب(ع) داده است و ایشان آن را به مومن می خراند. بعضی از مفسرین و عرفای الهی می گفتند: همین که خدا می دهد پس همه چیز در آن هست.

آب حیات (نحر الرحمة)

یک آبی هم نزدیک در بهشت است که به آن «نحر الرحمة» می گویند. و این آب همان آب حیاتی است که گاها درباره آن بحث می شود. حالا اگر کسی در آن آب رفت و غوطه ور شد دیگر مرگ سراغش نمی آید. پس ابتدا آن شراب را می خورد و سپس در این آب هم شنا می کند و خود را شستشو داده و حالا وارد بهشت می شود.

افق بی نهایت نعمات بهشتی بر اساس رحمت الهی نه اعمال ما

نعمت های بهشتی نظر به کار و اعمال ما در دنیا ندارد و کار ما فقط یک بهانه بوده و رحمت خدا اساساً آن نعمت ها را لطف فرموده است؛ به تعبیر بنده، به این دلیل نعمت های بهشت افق ندارد و بی نهایت است.

یک وقت در زمان های گذشته مردم حساب های فلکی را بلند نبودند. مثلا میلیون، میلیارد، تریلیون را نمی دانستند، حتی نمی دانستند در آسمان ها چند میلیارد ستاره و چند میلیون کهکشان است و فضای علمی آنها اقتضای فهم این مسائل را نداشت. حالا در چنین شرایطی ائمه(ع) چگونه رقم را بیان می کردند؟ حضرات معصومین(ع) برای بیان رقم می گفتند: به مقدار دانه های شنی که در فلان صحرا هست. مثلا اگر می خواستند رقمی از بهشت یا دوزخ را بیان کنند اینگونه بیان می کردند.

بقای مخلوق در بهشت به فضل الهی

اگر گفته شد که بشر در بهشت مرگ ندارد و خلود دارد، به این مفهوم نیست که تحولی که در او ایجاد شده او را خالق کند! ابداً چنین نیست و او همچنان مخلوق است ولی بقای او به فضل الهی است.از این جهت هر روز خدا برای هر یک از مومنین به اسم و آدرس ومشخصات آنها نامه ای می فرستند و ملائکه ای آن را می آورد.

ضمنا بهشت جوری است که هر یک مومن، یک پادشاه است و برای خودش خادم و تشکیلاتی دارد و هرگز مرگ سراغ آنها نمی آید. ولی خدا خلودش ذاتی است اما خلود مومن عرضی و به امر و توفیق خدا است.

اگر گفتیم بی نهایت به این مفهوم است که در بهشت زمان و مکان بی نهایت است. خوب فرض کنید ، فردی می خواهد در یک خانه چند روز بماند، روز اول عادی است اما هر چه روزها می گذرد، ماندن او باعث خسته شدن است. حالا اگر خواستیم میلیون ها سال در بهشت باشیم، دیگر خسته نمی شویم، چون مرتباً خدا به ما چیزی اضافه می دهد.

اولاً ممکن نیست کسی در بهشت کسی بتواند به تمام باغ ها، کاخ ها و حورالعینی که خدا به او داده ورود کند؛ چون این قدر تعداد این ها زیاد است که اصلا کسی نمی رسد به همه آنها ورود کند.

ضیافت الهی در شب های جمعه در بهشت و دو برابر شدن نعمت ها

دوماً در شب های جمعه تمام اهل بهشت به ضیافت خدا می روند! حالا این ضیافت کجاست ما نمی دانیم. حالا خدا به بندگان مومنش می گوید: بندگان من مهمان من هستید و هرچه دادم به شما اکنون مضاعف می شود. پس در هر شب جمعه این نعمت ها دو برابر می شود و کسی در آنجا از نظر زمان و مکان خستگی ندارد.

پاداش خدا به سبب صبر در دنیا / معنای حقیقت صبر

خداوند در ادامه می فرماید: « وَجَزَاهُمْ بِمَا صَبَرُوا جَنَّةً وَحَرِيرًا»؛ (به پاس آن که آنكه صبر كردند بهشت و پرنيان پاداششان داد. آیه 12 سوره انسان) در این آیه خدا می فرماید به سبب صبری که در دنیا داشتند، به آنها جزا دادیم. بنابراین حقیقت ایمان صبر است، و اساس صبر این است که انسان لحظه ای که در آن است به آن توجه نکند و توجه او به آینده باشد.

مثلا اگر در سختی دنیا است، به آن لحظه توجه نکند، بلکه توجه اش به آینده که آخرت و بهشت است، باشد. به فرضی شخصی بیمار در بیمارستان است و باید جهت بهبودی به اتاق عمل برود و زیر تیغ جراحی عمل کند، این رفتن به اتاق عمل و جراحی سخت است، اما او به این لحظه سختی عمل توجه نمی کند، بلکه به او می گویند بعد از عمل کردن تو خوب خواهی شد، بنابراین این فرد دیگر آن سختی و درد آن لحظه‌ی عمل را توجه نمی کند و به آینده که خوب می شود، توجه می کند.

پس بهشتیان کسانی هستند که در دنیا مومن بودند و فکرشان از دنیا عبور کرده بود و در آخرت بودند. اما متاسفانه فکر ما همچنان در همین دنیا است؛ به طور مثال اگر یک دانشجو در درس و تحصیل صبر می کند، اما جنس این صبر او برای همین دنیا است، که صبر می کند فارغ التحصیل شود تا به شغل و پست و مقامی برسد و زندگی تشکیل دهد، دایره فکر او بیشتر از همین دنیا نیست و به آخرت و رسیدن به بهشت نمی اندیشد و کلا اگر صبری هم دارد، در چهارچوب دنیا صبر دارد.

اما مومنین در دنیا صبرشان برای آخرت است، که در همین آیه خداوند در پاداش صبر آنها می فرماید جزای این ها جنت است، و جنت به معنای باغ است و لباس آنها هم از حریر است.

.....................

پایان پیام /184